L
چشمانت دو نخلستان است در سپيدهمان
يا دو مهتابی که ماه از آن برمیدمد
وقتی چشمانت برق میزند، از تاک برگ میرويد
و نورها میرقصند... مثلِ نقشِ ماه در آب...
#بدر_شاکر_السیاب [ عراق، ۱۹۶۴-۱۹۲۶ ]
■برگردان: #موسا_اسوار | √●بخشی از شعر «باران»
@asheghanehaye_fatima
چشمانت دو نخلستان است در سپيدهمان
يا دو مهتابی که ماه از آن برمیدمد
وقتی چشمانت برق میزند، از تاک برگ میرويد
و نورها میرقصند... مثلِ نقشِ ماه در آب...
#بدر_شاکر_السیاب [ عراق، ۱۹۶۴-۱۹۲۶ ]
■برگردان: #موسا_اسوار | √●بخشی از شعر «باران»
@asheghanehaye_fatima
.
هيچ میدانی که اين باران
چه اندوهی برمیانگيزد؟
و چه نالهای از ناودانها بلند میکند؟
و مرد تنها را چه حسی از گمشدگی فرامیگيرد؟
بی انتها... مثل خونِ جاری، مثل گرسنگی
مثل عشق، مثل بچهها، مردهها...
چنين است باران
و چشمانات همراه من است در باران...
#بدر_شاکر_السیاب | عراق، ۱۹۶۴-۱۹۲۶ |
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
هيچ میدانی که اين باران
چه اندوهی برمیانگيزد؟
و چه نالهای از ناودانها بلند میکند؟
و مرد تنها را چه حسی از گمشدگی فرامیگيرد؟
بی انتها... مثل خونِ جاری، مثل گرسنگی
مثل عشق، مثل بچهها، مردهها...
چنين است باران
و چشمانات همراه من است در باران...
#بدر_شاکر_السیاب | عراق، ۱۹۶۴-۱۹۲۶ |
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
عیناک غابنا نخیل ساعه السحر
او شرفتان راح ینای عنهما القمر
عیناک حین تبسمان تورق الکروم
و ترقص الاضواء کالاقمار فی نهر.
چشمان تو جنگلی از درختان نخلاند
در شروع صبح
یا دو ایوان بلند که ماه در دوردستشان میدرخشد
چشمانات هنگام تبسم مانند تاکستانیست پر از برگ
و رقص نورهاست
در چشم تو همانند رقص هزار ماه در برکه.
#بدر_شاکر_السیاب |عراق، ۱۹۶۴-۱۹۲۶ |
برگردان:
نادر_ابراهیمیان
# شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
او شرفتان راح ینای عنهما القمر
عیناک حین تبسمان تورق الکروم
و ترقص الاضواء کالاقمار فی نهر.
چشمان تو جنگلی از درختان نخلاند
در شروع صبح
یا دو ایوان بلند که ماه در دوردستشان میدرخشد
چشمانات هنگام تبسم مانند تاکستانیست پر از برگ
و رقص نورهاست
در چشم تو همانند رقص هزار ماه در برکه.
#بدر_شاکر_السیاب |عراق، ۱۹۶۴-۱۹۲۶ |
برگردان:
نادر_ابراهیمیان
# شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima