@asheghanehaye_fatima
چیزی در فضای اتاق هست که آزارم می دهد، اما نمی دانم چیست. دل تنگی را نمی شود با بطری های شیشه ای و قوطی های فلزی پاک کرد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر. دوباره خاطره ی کسی را به یاد آورده ای که تازه به نبودنش عادت کرده ای؛ و باز آینده ات پر از نبودن کسی در گذشته می شود و آن وقت تو می مانی و جا سیگاری کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله، که زمانی فقط یک سیگار بوده اند و حالا قرار است بگویند که این جا اتفاقی افتاده است.
#پدرام_رضایی_زاده
چیزی در فضای اتاق هست که آزارم می دهد، اما نمی دانم چیست. دل تنگی را نمی شود با بطری های شیشه ای و قوطی های فلزی پاک کرد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر. دوباره خاطره ی کسی را به یاد آورده ای که تازه به نبودنش عادت کرده ای؛ و باز آینده ات پر از نبودن کسی در گذشته می شود و آن وقت تو می مانی و جا سیگاری کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله، که زمانی فقط یک سیگار بوده اند و حالا قرار است بگویند که این جا اتفاقی افتاده است.
#پدرام_رضایی_زاده
@asheghanehaye_fatima
... چیزی در فضای اتاق هست که آزارم میدهد ، اما نمیدانم چیست. دلتنگی را نمیشود با بطریهای شیشه ای و قوطیهای فلزی پاک کرد. مثل خیلی چیزهای دیگر. دوباره خاطره ی کسی را به یاد آورده ای که تازه به نبودنش عادت کرده ای ؛ و باز آینده ات پر از نبودن کسی در گذشته میشود و آنوقت تو می مانی و جاسیگاری کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله ، که زمانی فقط یک سیگار بوده اند و حالا قرار است بگویند که اینجا اتفاقی افتاده است...!
مرگ بازی (مجموعه داستان) #پدرام_رضایی_زاده
... چیزی در فضای اتاق هست که آزارم میدهد ، اما نمیدانم چیست. دلتنگی را نمیشود با بطریهای شیشه ای و قوطیهای فلزی پاک کرد. مثل خیلی چیزهای دیگر. دوباره خاطره ی کسی را به یاد آورده ای که تازه به نبودنش عادت کرده ای ؛ و باز آینده ات پر از نبودن کسی در گذشته میشود و آنوقت تو می مانی و جاسیگاری کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله ، که زمانی فقط یک سیگار بوده اند و حالا قرار است بگویند که اینجا اتفاقی افتاده است...!
مرگ بازی (مجموعه داستان) #پدرام_رضایی_زاده
@asheghanehaye_fatima
همیشه از جایی آغاز میشود که انتظارش را نداری.
یک مرتبه به خودت میآیی و میبینی وسط خاطرهای افتادهای که تمام روزهای گذشته خواستهای فراموشش کنی.
هر چه با خودت تکرار کنی که همه چیز تمام شده و دلیلی برای یادآوردنش وجود ندارد، باز یک روز با بهانهای حتی کوچک، خودش را از گوشه ذهنت بیرون میکشد و هجوم میآورد به گذر دقیقههای آن روزت.
مرگ بازی
#پدرام_رضایی_زاده
همیشه از جایی آغاز میشود که انتظارش را نداری.
یک مرتبه به خودت میآیی و میبینی وسط خاطرهای افتادهای که تمام روزهای گذشته خواستهای فراموشش کنی.
هر چه با خودت تکرار کنی که همه چیز تمام شده و دلیلی برای یادآوردنش وجود ندارد، باز یک روز با بهانهای حتی کوچک، خودش را از گوشه ذهنت بیرون میکشد و هجوم میآورد به گذر دقیقههای آن روزت.
مرگ بازی
#پدرام_رضایی_زاده
@asheghanehaye_fatima
لحظهای هست توی رابطه با آدمها که همه چیز فرو میریزد،
برای همیشه،
بی آنکه فرصتی برای جبران باقی بماند.
هرچه قدر هم بخواهی خودت را به ندیدن و بیخیالی و فراموشی بزنی، فایدهای ندارد.
دلت دیگر با آن آدم و آن رابطه صاف نیست.
چیزی خراب شده و مهم، همان خراب شدن است،
نه بهانههای کوچک و بزرگ احتمالی.
#پدرام_رضايي_زاده
لحظهای هست توی رابطه با آدمها که همه چیز فرو میریزد،
برای همیشه،
بی آنکه فرصتی برای جبران باقی بماند.
هرچه قدر هم بخواهی خودت را به ندیدن و بیخیالی و فراموشی بزنی، فایدهای ندارد.
دلت دیگر با آن آدم و آن رابطه صاف نیست.
چیزی خراب شده و مهم، همان خراب شدن است،
نه بهانههای کوچک و بزرگ احتمالی.
#پدرام_رضايي_زاده
اما تنها تو بودی که
به من آموختی
هیچ چیز را سخت نگیرم
به جز دست هایت...
#پدرام_مسافری
@asheghanehaye_fatima
به من آموختی
هیچ چیز را سخت نگیرم
به جز دست هایت...
#پدرام_مسافری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
چیزی در فضای اتاق هست که آزارم میدهد، اما نمی دانم چیست ! دل تنگی را نمیشود با بطریهای شیشهای و قوطیهای فلزی پاک کرد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر... دوباره خاطرهی کسی را به یاد آوردهای که تازه به نبودنش عادت کردهای؛ و باز آیندهات پر از نبودنِ کسی در گذشته میشود و آن وقت تو میمانی و جا سیگاریِ کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله، که زمانی فقط یک سیگار بودهاند و حالا قرار است بگویند که اینجا اتفاقی افتاده است...
📚 مرگ بازی
👤 #پدرام_رضایی_زاده
چیزی در فضای اتاق هست که آزارم میدهد، اما نمی دانم چیست ! دل تنگی را نمیشود با بطریهای شیشهای و قوطیهای فلزی پاک کرد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر... دوباره خاطرهی کسی را به یاد آوردهای که تازه به نبودنش عادت کردهای؛ و باز آیندهات پر از نبودنِ کسی در گذشته میشود و آن وقت تو میمانی و جا سیگاریِ کوچکی که پر است از ته سیگارهای مچاله، که زمانی فقط یک سیگار بودهاند و حالا قرار است بگویند که اینجا اتفاقی افتاده است...
📚 مرگ بازی
👤 #پدرام_رضایی_زاده
اما تنها تو بودی
که به من آموختی...
هیچ چیز را سخت نگیرم
به جز دستهایت!
#پدرام_مسافری
@asheghanehaye_fatima🌸
که به من آموختی...
هیچ چیز را سخت نگیرم
به جز دستهایت!
#پدرام_مسافری
@asheghanehaye_fatima🌸
طلوع من - محسن نامجو
@haft_eghlim
#صد_سال_موسیقی_ایرانی
#تلفیقی
▪ترانه: #طلوع_من
▪خواننده: #محسن_نامجو
▪سراینده: #پدرام
▪آهنگساز: #سیاوش_قمیشی
@asheghanehaye_fatima
#تلفیقی
▪ترانه: #طلوع_من
▪خواننده: #محسن_نامجو
▪سراینده: #پدرام
▪آهنگساز: #سیاوش_قمیشی
@asheghanehaye_fatima
Zibaye Man
Pedram Paliz
.
من نگارم میرود دار و ندارم میرود
وای اگر روزی چو من تنها بماند
من نگارم میرود آرامِ جانم میرود
وای اگر تنها لبِ دریا بماند...
#زیبای_من
#پدرام_پالیز
@asheghanehaye_fatima
من نگارم میرود دار و ندارم میرود
وای اگر روزی چو من تنها بماند
من نگارم میرود آرامِ جانم میرود
وای اگر تنها لبِ دریا بماند...
#زیبای_من
#پدرام_پالیز
@asheghanehaye_fatima