@asheghanehaye_fatima
شلیک کن به سمت نفس هایم
پر کن دهان گیج تفنگت را
شلیک کن به شانه ام از موهام
برهم بریز نقشه ی جنگت را
شلیک کن به سینه ام از رگ هام
خون مرا بریز و بپاش از من!
قانون وحشیانه ی جنگل باش
شلیک کن به قصد مرا کشتن!
شلیک کن به خون من از گریه
دورم بریز، دور بریزم تا
از خون خائنم که تو را می خواست
این درد نیم خورده ی وحشی را
شلیک کن به پیرهنم از مرگ
وقتی که زار زد به تن نعشم
از دکمه های یاغی ولگردم
غم را به دستهای تو می بخشم
شلیک کن به صورتم از اندوه
شلیک کن به پوستم از هذیان
برگرد و رنگ رفته ی خونم را
به زخمهای واشده برگردان
برگرد، مرگ تازه ی چشمانم
درگیر گریه ات بشود، شاید
پیراهن سفید تو را دستت
بر صورتم که نیست.... بیاندازد
#مریم_مایلی_زرین
مجموعه #پارادایم
#نشر_نیماژ
شلیک کن به سمت نفس هایم
پر کن دهان گیج تفنگت را
شلیک کن به شانه ام از موهام
برهم بریز نقشه ی جنگت را
شلیک کن به سینه ام از رگ هام
خون مرا بریز و بپاش از من!
قانون وحشیانه ی جنگل باش
شلیک کن به قصد مرا کشتن!
شلیک کن به خون من از گریه
دورم بریز، دور بریزم تا
از خون خائنم که تو را می خواست
این درد نیم خورده ی وحشی را
شلیک کن به پیرهنم از مرگ
وقتی که زار زد به تن نعشم
از دکمه های یاغی ولگردم
غم را به دستهای تو می بخشم
شلیک کن به صورتم از اندوه
شلیک کن به پوستم از هذیان
برگرد و رنگ رفته ی خونم را
به زخمهای واشده برگردان
برگرد، مرگ تازه ی چشمانم
درگیر گریه ات بشود، شاید
پیراهن سفید تو را دستت
بر صورتم که نیست.... بیاندازد
#مریم_مایلی_زرین
مجموعه #پارادایم
#نشر_نیماژ
@asheghanehaye_fatima
گفته بودم هوای موهایش
شانه ات را به باد خواهد داد
کندم از خود که زندگی بکنم
مرگ بود عشق و اتفاق افتاد
#مریم_مایلی_زرین
کتاب #پارادایم
گفته بودم هوای موهایش
شانه ات را به باد خواهد داد
کندم از خود که زندگی بکنم
مرگ بود عشق و اتفاق افتاد
#مریم_مایلی_زرین
کتاب #پارادایم
@asheghanehaye_fatima
خواب سنگین انفرادی بود
و زنی نیمه جان در آغوشش
آخرش کشته ام تو را وقتی
خواب بودی کنار تن پوشش
گفته بودم هوای موهایش
شانه ات را به باد خواهد داد
کندم از خود که زندگی بکنم
مرگ بود عشق و اتفاق افتاد
پوست انداختم که دل بکنم
از تنم لایه لایه کند تو را
گریه هام از شبم بلند شدند
توی زخمم قدم زدند تو را
به خیالت که طاقتم طاق است
روی آوار من خراب شدی
بغض سنگین سایه ات شدم و
مرد همسایه ام حساب شدی
او زنی بود بیگمان می خواست
با صدایش تو را بغل بکند
من زنی بود ناگهان... که تو را
توی سلول هاش حل بکند
من زنی بود یا نبود اصلا؟!
فکرم از روی تخت میافتاد
پرده ها را کشیده بود اشکم
شانهام را سرم تکان می داد
گریه ات کردم از تو سر رفتم
پشت درهای بسته گرگ شدم
پُر شدم توی هر دهان پُری
مثل یک شایعه بزرگ شدم
که زنی توی جنگ تن به تنی
سپر انداخت مرگ زودش را
پیش دشمن گذاشت روی زمین
زره اش را، کلاهخودش را
مثل یک سرزمین جنگ زده
پُرم از زخمهای ریز و درشت
گفته بودم غرور سرکش تو
من دیوانه را نخواهد کشت
خواب سنگین انفرادی بود
تخت دیوانه خانه بود و زنی
من تو را کشته یا خودش را؟ آه
من توام یا تویی که توی منی؟!
#مریم_مایلی_زرین
مجموعه #پارادایم
خواب سنگین انفرادی بود
و زنی نیمه جان در آغوشش
آخرش کشته ام تو را وقتی
خواب بودی کنار تن پوشش
گفته بودم هوای موهایش
شانه ات را به باد خواهد داد
کندم از خود که زندگی بکنم
مرگ بود عشق و اتفاق افتاد
پوست انداختم که دل بکنم
از تنم لایه لایه کند تو را
گریه هام از شبم بلند شدند
توی زخمم قدم زدند تو را
به خیالت که طاقتم طاق است
روی آوار من خراب شدی
بغض سنگین سایه ات شدم و
مرد همسایه ام حساب شدی
او زنی بود بیگمان می خواست
با صدایش تو را بغل بکند
من زنی بود ناگهان... که تو را
توی سلول هاش حل بکند
من زنی بود یا نبود اصلا؟!
فکرم از روی تخت میافتاد
پرده ها را کشیده بود اشکم
شانهام را سرم تکان می داد
گریه ات کردم از تو سر رفتم
پشت درهای بسته گرگ شدم
پُر شدم توی هر دهان پُری
مثل یک شایعه بزرگ شدم
که زنی توی جنگ تن به تنی
سپر انداخت مرگ زودش را
پیش دشمن گذاشت روی زمین
زره اش را، کلاهخودش را
مثل یک سرزمین جنگ زده
پُرم از زخمهای ریز و درشت
گفته بودم غرور سرکش تو
من دیوانه را نخواهد کشت
خواب سنگین انفرادی بود
تخت دیوانه خانه بود و زنی
من تو را کشته یا خودش را؟ آه
من توام یا تویی که توی منی؟!
#مریم_مایلی_زرین
مجموعه #پارادایم