عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی
نیم باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی

بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی
دست یاری چیست؟ سودای غنیمت داشتی

خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی
چون پرستوها به ترک خانه عادت داشتی

ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته است کاش
اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی

من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع
کاش قدری بر لبانت آه حسرت داشتی


#سجاد_سامانی
@asheghanehaye_fatima



ابری که می‌گذشت
به آهنگِ گریه گفت:
دنیا مکانِ ماندنِ ما نیست
بگذریم ...
هر چند دشمنم شده ‌ای
دوست دارمَت
بر دوستان گلایه روا نیست
بگذریم🌱

#سجاد_سامانی
@asheghanehaye_fatima



حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم
این روزها به تلخ‌زبانی زبانزدم ...

گفتم که عاشقت شده‌ام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمی‌زدم ...



#سجاد_سامانی
امان از داستان عشق و فرجام غم آلودش
نمیدانستم این آتش به چشمم میرود دودش

تو را با دیگری می بینم و با گریه میپرسم
ازاین دیگرنوازی ها، خدایا چیست مقصودش؟

چه دنیایی! که وقتی در دل من خانه میکردی
نمیگفتی که بی رحمانه خواهی ساخت نابودش

درختی از درون پوسیده ام، کِی روز ویرانی ست؟
چه فرقی میکند وقتی نباشی دیر یا زودش؟

جهان را دادم و حسرت خریدم، ای دل غافل
ضرر در عاشقی کم دیده بودم؟ این هم از سودش!


#سجاد_سامانی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم
این روزها به تلخ‌زبانی زبانزدم

تو با یقین به رفتن خود فکر می‌کنی
من نیز بین ماندن و ماندن مرددم!

حق داشتی گذر کنی از من، که سالهاست
یک ایستگاه خالی بی رفت و آمدم‌

از پا نشستم و نفسم یاری‌ام نکرد
از هوش رفتم و نرسیدم به مقصدم

گفتم که عاشقت شده‌ام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمی‌زدم...



#سجاد_سامانی
@asheghanehaye_fatima



حتی مرا به نام، صدا هم نمی کند
دردا که فکر حال مرا هم نمی کند

بیمار چشم اویم و آن سنگدل مرا
درمان که بگذریم، دعا هم نمی کند!

منت گذاشت بر من و عهدی دوباره بست
منت گذاشت، گرچه وفا هم نمی کند...

غم مثل کودکی ست که آغوش عشق را
محکم گرفته است و رها هم نمی کند

زاهد خیال طعنه رها کن، که مرد عشق
گر طاعتی نکرده ریا هم نمی کند!




#سجاد_سامانی
از آن گیسو که در دست رقیبان، رایگان می‌گشت

اگر یک تار مو هم می‌فروشی من خریدارم...



#سجاد_سامانی

@asheghanehaye_fatima
حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم
این روزها به تلخ‌زبانی زبانزدم

تو با یقین به رفتن خود فکر می‌کنی
من نیز بین ماندن و ماندن مرددم!

حق داشتی گذر کنی از من، که سالهاست
یک ایستگاه خالی بی رفت و آمدم‌

از پا نشستم و نفسم یاری‌ام نکرد
از هوش رفتم و نرسیدم به مقصدم

گفتم که عاشقت شده‌ام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمی‌زدم...



#سجاد_سامانی

@asheghanehaye_fatima
امان از داستان عشق و فرجام غم‌آلودش
نمی‌دانستم این آتش به چشمم می‌رود دودش

تو را با دیگری می‌بینم و با گریه می‌پرسم
از این دیگرنوازی‌ها خدایا چیست مقصودش

چه دنیایی که وقتی در دلِ من خانه میکردی
نمی‌گفتی که بی‌رحمانه خواهی‌ساخت‌ نابودش

درختی ازدرون پوسیده‌ام کِی روز ویرانی‌ست
چه فرقی می‌کند وقتی نباشی دیر یا زودش

جهان را دادم و حسرت خریدم ای دل غافل
ضرر در عاشقی کم دیده‌ بودم این‌ هم از سودش

#سجاد_سامانی

@asheghanehaye_fatima
اندوهِ جهان چیست؟ تویی داغِ یگانه
دلسوختگان را، چه به اندوهِ زمانه؟

برشانه بیفشان و مزن شانه به مویت
بگذار حسادت بکند، شانه به شانه

زخمِ تبرت مانده ولی جایِ شکایت
شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه

از عشق چرا چشم بپوشم که ندارد
این تازه مسلمان شده، با کفر میانه

بهتر که سرودی نسراییم و نخوانیم
سخت است غمِ عشق درآید به ترانه

#سجاد_سامانی


@asheghanehaye_fatima