@asheghanehaye_fatima




‎اين زن
‎پنهان شده لابلاي هستي تو
‎صبح سرك مي كشد از پنجره ي اتاقت
‎نور مي شود
‎ليز مي خورد از شبكيه ي چشم هايت
‎پخش مي شود در حافظه ي خواب هايت
‎نآن مي شود
‎عشق بازي مي كند با زبانت
‎درد مي كشد زير سنگ آرواره هايت
‎لباس مي شود
‎مي نشيند به بازوانت
‎پيچ مي خورد به ران هايت
‎آرام مي گيرد در كمرگاهت
‎عطر مي شود
‎مي نشيند به لإله ي گوش هايت
‎غلت مي خورد در هوس گلوگاهت
‎كلمه مي شود
‎خيز بر مي دارد روي كاغذهايت
‎مي نشيند لابلاي خطوط بلند نوشته هايت
‎شب ها
‎مهر گياه مي شود
‎مي پيچيد در روانت
‎چنگ مي زند به اجتماع خطوط اندامت
‎و آرام مي گيرد
با گرماي تنت
زير التهاب نفسهايت


#روشنک_آرامش

‍ .



می چرخم
و دنیای تو را
با چین های دامنم
به کشف بکر یک خاطره دور می رسانم
موهایم را نباف
این وحشی رام نشدنی سیاه
تجسم پریشانی قلب من است
وقتی تو نگاهم نمی کنی.



#روشنک_آرامش


@asheghanehaye_fatima☘

@asheghanehaye_fatima




تبعيد م كن
به دورترين نقطه ي قلبت
حكم بده به زنجيرم بكشند
با دست هايت ،
شلاقم بزنند با بوسه هايت ،
به ريسمانم بكش
با تار موهايت ،
اما شكنجه ام نكن
با نبودن هايت!

#روشنک_آرامش

@asheghanehaye_fatima




مي چرخم
و دنياي تو را با چين هاي دامنم
به كشف بكر يك خاطره ي دور مي رسانم
موهايم را نباف
اين وحشي رام نشدني سياه
تجسم
پريشاني قلب من است
وقتي
تو نگاهم ن/مي كني!


#روشنک_آرامش

@asheghanehaye_fatima



تو که تعبیر شوی در من
هیچ اتفاقی دور نیست
مثل دیشب که به خوابم آمدی
و بوسه هایت را
جا گذاشتی روی تنم
امروز صبح
بی هیچ دلیل موجهی
خوشحالم

#روشنک_آرامش

آن قدر مرا به سينه ات بفشار
كه ضربان قلبم
بر پوست تنت نقش ببندد
تا آيندگان از سنگواره ي سينه ي تو
بدانند كه
زني تو را
بي وقفه عاشق بوده است!

#روشنک_آرامش

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima

.

همه ي خواب هاي عميقم را بر مي دارم
حتي
كودكانه ترينشان را
از دورترين سالهاي زندگي ام
به ايوان بيا
و همه ي خواب هاي مرا نفس بكش
اين همه ي بضاعت من است
براي خستگي چشم هاي تو!

#روشنک_آرامش

بيداری ات را

‌‎در چشمانم بريز

‌‎كه خوابِ دَمِ صبح را

‌‎جز نگاهِ تو

‌‎علاجی نيست!


#روشنک_آرامش

#صبحتون_عاشقانه ❤️

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima


بيدارم كن
خوابي كه مرا برده
بر نمي گرداند
تكانم بده
اين شب دنباله دار
دارد چشمهايم را به هم مي دوزد
و رد پاي فراموشي
سلول هاي مغزم را خط خطي مي كند
چراغ ها را روشن كن
تاريكي
شبيه لكه ي جوهر
پخش ميشود روي حافظه ام
صدايم كن
مي ترسم،
خوابي كه مرا برده...
برنمي گرداند!

#روشنک_آرامش

@asheghanehaye_fatima



می چرخم!
ودنيای‌توراباچين‌های‌دامنم
به‌كشف‌بكر يك‌خاطره‌ی‌دورمی‌رسانم
موهايم‌رانباف!
اين‌وحشی‌رام‌نشدنی‌سياه
تجسم‌پريشانی‌قلب‌من‌است..
وقتی‌تو
نگاهم‌نمی‌كنی!



#روشنک_آرامش