دورترین فاصله در دنیا ...
فاصلهی من است با تو ، وقتی ؛
روبرویت ایستادهام و دوستت دارم !
بی آنکه تو بدانی ...!
👤 #رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
فاصلهی من است با تو ، وقتی ؛
روبرویت ایستادهام و دوستت دارم !
بی آنکه تو بدانی ...!
👤 #رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
⭐️
دورترین فاصله در دنیا؛
فاصلهی من است با تو ، وقتی
روبرویت ایستادهام و دوستت دارم ..
بی آنکه تو بدانی ...!
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
دورترین فاصله در دنیا؛
فاصلهی من است با تو ، وقتی
روبرویت ایستادهام و دوستت دارم ..
بی آنکه تو بدانی ...!
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دورترین فاصله در دنیا،
حتی فاصلهی مرگ و زندگی نیست؛
فاصلهی من است با تو
وقتی روبرویت ایستادهام
و دوستت دارم،
بیآنکه تو بدانی...
#رابیندرانات_تاگور
دورترین فاصله در دنیا،
حتی فاصلهی مرگ و زندگی نیست؛
فاصلهی من است با تو
وقتی روبرویت ایستادهام
و دوستت دارم،
بیآنکه تو بدانی...
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
بگذار همانگونه كه عشق تو شكل می گيرد
اين جهان را احساس كنم
و آنگاه عشق من آن را يارى خواهد كرد.
#رابیندرانات_تاگور
بگذار همانگونه كه عشق تو شكل می گيرد
اين جهان را احساس كنم
و آنگاه عشق من آن را يارى خواهد كرد.
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
اگر عشق حرام گردیده بر من
پس چرا صبح، سینه اش را می گشاید در آوازها؟
و چرا این زمزمه ها هستند؟ - که باد جنوب می پراکندشان میان برگ های نوزاد!
اگر عشق حرام گردیده بر من
پس چرا نیمه شبان تاب می آورد درد ستارگان را در سکوتی مشتاق؟
و چرا این قلب نادان
آرزویش را بی پروا می افکند به دریا؟ - به دریایی که پیدا نیست انتهایش بر کسی!
#رابیندرانات_تاگور
اگر عشق حرام گردیده بر من
پس چرا صبح، سینه اش را می گشاید در آوازها؟
و چرا این زمزمه ها هستند؟ - که باد جنوب می پراکندشان میان برگ های نوزاد!
اگر عشق حرام گردیده بر من
پس چرا نیمه شبان تاب می آورد درد ستارگان را در سکوتی مشتاق؟
و چرا این قلب نادان
آرزویش را بی پروا می افکند به دریا؟ - به دریایی که پیدا نیست انتهایش بر کسی!
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
بگذار تا زندگیات
چون رقصی آرام
بر گوشههای زمان باشد،
همچون قطره شبنمی
بر کنارهٔ یک برگ…
#رابیندرانات_تاگور
بگذار تا زندگیات
چون رقصی آرام
بر گوشههای زمان باشد،
همچون قطره شبنمی
بر کنارهٔ یک برگ…
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
صبح زود زمزمه افتاد که ما باید با یک زورق سفر کنیم، فقط تو و من، و هرگز ذیروحی در جهان از این سفر به کشوری و مقصدی چیزی نخواهد دانست.
در آن اقیانوس بی ساحل، با لبخند خاموش گوش کننده ی تو
ترانه های من به صورت ملودی موج می زنند،
آزاد مثل امواج، آزاد از همه ی بند های کلمات.
آیا هنوز وقت آن نرسیده؟ آیا کارهایی هست که هنوز باید کرده شود؟
نگاه کن، شب روی ساحل فرونشسته است،
و مرغان دریایی در فروغ رنگ پریده به آشیانه هاشان پرواز می کنند.
که می داند چه وقتی زنجیر ها خواهند گسست؛
و زورق ، مثل آخرین پرتو غروب آفتاب، در شب محو خواهد شد؟
#رابیندرانات_تاگور
ترجمه #ع_پاشایی
مجموعه گیتانجلی
صبح زود زمزمه افتاد که ما باید با یک زورق سفر کنیم، فقط تو و من، و هرگز ذیروحی در جهان از این سفر به کشوری و مقصدی چیزی نخواهد دانست.
در آن اقیانوس بی ساحل، با لبخند خاموش گوش کننده ی تو
ترانه های من به صورت ملودی موج می زنند،
آزاد مثل امواج، آزاد از همه ی بند های کلمات.
آیا هنوز وقت آن نرسیده؟ آیا کارهایی هست که هنوز باید کرده شود؟
نگاه کن، شب روی ساحل فرونشسته است،
و مرغان دریایی در فروغ رنگ پریده به آشیانه هاشان پرواز می کنند.
که می داند چه وقتی زنجیر ها خواهند گسست؛
و زورق ، مثل آخرین پرتو غروب آفتاب، در شب محو خواهد شد؟
#رابیندرانات_تاگور
ترجمه #ع_پاشایی
مجموعه گیتانجلی
@asheghanehaye_fatima
تو ای زیبایی
در میان آشوب و غوغای زندگی
بر سنگ حکشدهای
آرام و خاموش، تنها و بلندی.
زمان بزرگ شیفته و مجذوب توست
و بر پاهای تو نشسته است و زمزمه میکند:
«بگو عشق من، با من حرف بزن، عشق من، عروس من»
ولی زمان تو ای زیبایی
ای زیبایی ثابت و لایتغیر
در پیکر سنگ خاموشی گزیده و جاودانه بهسکوت گراییده است.
○●شاعر: #رابیندرانات_تاگور | ○●برگردان: #رضا_براهنی
🔺زادهی ۷ مه ۱۸۶۱، درگذشت ۷ اوت ۱۹۴۱، شاعر، فیلسوف، موسیقیدان اهل بنگال هند بود.(۱۹۴۱-۱۸۶۱) تاگور نخستین آسیایی برندهی جایزه نوبل ادبیات بود.
تو ای زیبایی
در میان آشوب و غوغای زندگی
بر سنگ حکشدهای
آرام و خاموش، تنها و بلندی.
زمان بزرگ شیفته و مجذوب توست
و بر پاهای تو نشسته است و زمزمه میکند:
«بگو عشق من، با من حرف بزن، عشق من، عروس من»
ولی زمان تو ای زیبایی
ای زیبایی ثابت و لایتغیر
در پیکر سنگ خاموشی گزیده و جاودانه بهسکوت گراییده است.
○●شاعر: #رابیندرانات_تاگور | ○●برگردان: #رضا_براهنی
🔺زادهی ۷ مه ۱۸۶۱، درگذشت ۷ اوت ۱۹۴۱، شاعر، فیلسوف، موسیقیدان اهل بنگال هند بود.(۱۹۴۱-۱۸۶۱) تاگور نخستین آسیایی برندهی جایزه نوبل ادبیات بود.
@asheghanehaye_fatima
تو ای زیبایی
در میان آشوب و غوغای زندگی
بر سنگ حکشدهای
آرام و خاموش، تنها و بلندی.
زمان بزرگ شیفته و مجذوب توست
و بر پاهای تو نشسته است و زمزمه میکند:
«بگو عشق من، با من حرف بزن، عشق من، عروس من»
ولی زمان تو ای زیبایی
ای زیبایی ثابت و لایتغیر
در پیکر سنگ خاموشی گزیده و جاودانه بهسکوت گراییده است.
شاعر: #رابیندرانات_تاگور
برگردان: #رضا_براهنی
تو ای زیبایی
در میان آشوب و غوغای زندگی
بر سنگ حکشدهای
آرام و خاموش، تنها و بلندی.
زمان بزرگ شیفته و مجذوب توست
و بر پاهای تو نشسته است و زمزمه میکند:
«بگو عشق من، با من حرف بزن، عشق من، عروس من»
ولی زمان تو ای زیبایی
ای زیبایی ثابت و لایتغیر
در پیکر سنگ خاموشی گزیده و جاودانه بهسکوت گراییده است.
شاعر: #رابیندرانات_تاگور
برگردان: #رضا_براهنی
دخترک
زیبایی ات چنان میوه ایست
که هنوز باید برسد
همراه با اضطرابی سر به مهر
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima
زیبایی ات چنان میوه ایست
که هنوز باید برسد
همراه با اضطرابی سر به مهر
#رابیندرانات_تاگور
@asheghanehaye_fatima