عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_شاعر
🔵 #هلن_سیکسو 
زاده ۵ ژوئن ۱۹۳منتقد ادبی، فیلسوف، نمایش نامه‌نویس و فمینیست فرانسوی است. او بیش از ۴۰ کتاب و ۱۰۰ مقاله نوشته‌است. کتاب مشهورش «خنده مدوسا» نام دارد.ژاک دریدا معتقد بود که سیکسو بزرگ‌ترین نویسنده معاصر فرانسوی است.

زندگی و کار سیکسو جستجوی آزادی (رهایی)-برای خود و دیگران-است. وجه تمایز سیکسو از دیگر دانشگاهیان، پافشاری اش برای مقدس داشتن زندگی است به جای مرگ. از اولین آثار تأثیرگزارش (که تحلیلی روانکاوانه بود و بر فردیت در جستجوی آزادی شخصی تأکید می‌کرد) وی کم‌کم به سمت مبارزات جمعی زنان و پیشرفت جهان گرایش پیدا می‌کرد و به مطالعه اردوگاه‌های مرگ جنگ جهانی دوم از طریق تجارب و نوشته‌های دیگران می‌پرداخت. وی همیشه به موضوع سرکوب از جانب نیروهای سازمان یافته در هر سطحی در طول تاریخ علاقه‌مند بوده و روش ساختارشکنیِ متن‌های کنونی زبانی را، برای شکستن سد نظمِ نمادینِ حاکم، تولید زبان جدیدی را با عنوان"'زبان زنانه در قالب نوشتار زنانه'" تجویز می‌کند که ویژگی آن تضعیف قراردادهای زبان‌شناختی و متافیزیکی روایت غربی است. ادبیات مردانه بر تقابل‌های دو تایی استوار گشته است. ادبیات مردانه به‌طور غیرضروری، واقعیت را از طریق مفاهیم و واژه‌ها پاره‌پاره کرده و آن را به صورت تقابل‌های دوتایی درآورده است: فاعلیت در مقابل مفعولیت، خورشید در مقابل ماه، فرهنگ در مقابل طبیعت، روز در مقابل شب، بلندی در مقابل پستی، گفتار در مقابل نوشتار و مرد در مقابل زن. در این تقابل‌ها همواره یک قطب بر دیگری امتیاز دارد. از منظر سیکسو، منبع الهامِ تمامی این تقابل‌ها در دوگونگیِ بنیادینِ زن و مرد ریشه دارد، که در آن، مرد با هر چه فعّال، فرهنگی، روشنایی، بلندی که عموماً مثبت است، سر و کار دارد و زن با هر چه منفعل، طبیعی، تاریکی، پستی که عموماً منفی است، پیوند دارد. بدین ترتیب، زن در جهان مردانه تنها بر حسب واژگان و مفاهیم مردانه موجودیت پیدا می‌کند و در یک کلام، زن از مرد جدا یا از آن مشتق می‌گردد؛ مرد "خویش" است و زن "دیگری". زمانی زن می‌تواند به عنوان دال و سوژه در متن عمل کند که از ساختار نظم سمبولیکی که وابسته به قضیب مردانه است بیرون آمده و نوعی از متن جدید با ساختاری جدید را بنیان نهد. طبق گفتهٔ هلن سیکسو، برای یافتن ادبیات زنانه باید از معیارهای تقابل دو جنس در متن فاصله گرفت و نوعی از زنانگی را خلق کنند که بتواند خلق اثر را توجیه کند، بدین معنی که زنانگی باید جدا بررسی شده و در عین حال خواستار آن نباشد تا بر مردانگی سلطه ورزد.

@asheghanehaye_fatima