عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
به آسمان زل زده بود و سیگارش را دود می کرد
گفتم : دنبال کدوم ستاره ای ؟
گفت : انگار چشمم ضعیف شده !
قبلا همین جا بود ... این جا ،همین بالای سرم ...
کامش را عمیق تر گرفت
ماه ها بود ستاره در آسمانش نبود !
به رویش نیاوردم آسمان بی ستاره را ...
خودش هم ميدانست عیب از چشمانش نیست ...
دلش را جا گذاشته بود !!!

@asheghanehaye_fatima

#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima
🍃

دنیا پر است از حرف های نگفته ،
پر است از راه های نرفته،
کار های نکرده ،
خیال های بر باد رفته ...
توی اتاقمان آنقدر حرفِ جا مانده ،
آنقدر رویا داریم ، که جا برای خودمان نیست ...
آخر غرق می شویم 
میان بغض ها و میان همان حرف های نزده
میان خودمان !

#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima




دوباره رویش را سمت من کرد گفت : " دوستت دا....

احساس کرد که نباید حرفش را میزد ...
حرفش را خورد !!!

این‌ عادت تمام دختر هاست و من خوب می دانستم. هیجان شان را نمی توانند کنترل کنند ، موقع بحث از کوره زود در می روند و موقع عشق بازی هنوز بدونِ اطمینان ، عشقشان را فریاد می زنند.

گفتم: "می دونستی هیچی بد تر از حرف نصفه نیست؟ "
منتظر جوابش نشدم

باران می بارید ...


#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima


دنیاتو بغل کن !
این را مادربزرگ ، یک سال قبل مُردنش گفته بود !
و من ۱۵ سال طول کشید تا بفهمم اصلا این دنیا که می گفت ، چیست ؟!
درست زمانی که دنیا ، بغلِ دیگری بود و من میخواستمش...
روزی خواهر بزرگترم ، در گوشم گفت :
"زندگیت را گاز بگیر ، قبل از این که تلخ شود! "
و من تا مدت ها ، زندگی را مانند لیمو شیرین می پنداشتم !
میخواستم بگویم دوستت دارم ، دیر شد !
با آن همه نصیحت ، نه زندگی را به موقع گاز زدم ، نه دنیا را بغل کردم ، نه تو را !
بعد ها که دست دخترک ۶ ساله ام ، دنیا را گرفته بودم ، تو را دیدم ...
دنیا گفت "بابا لیمو شیرین میخوام "
گفتم : "دخترم... تلخ شده ! "


#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima

دنیا پُر است از
حرف های نگفته،
پُر است از راه های نرفته،
کار های نکرده،
خیال های بر باد رفته...

توی اتاقمان آنقدر
حرفِ جا مانده
آنقدر رویا داریم
که جا برای خودمان نیست

آخر غرق می شویم
میان بغض ها و
میان همان حرف های نزده
میان خودمان...!!!!

#شاهین_شیخ_الاسلامی
🍀
@asheghanehaye_fatima

گفتم: پشیمون نیستی ؟

گفت: حالا دیگه نه !

گفتم : آخه این چیزی نبود که تو میخواستی ...

گفت : "هیچ وقت نذار کسی که منتظر باختنت بوده ، بفهمه که باختی ! شاید یه زمانی نمی خواسته شکست بخوری ... ولی الان فقط می خواد ثابت کنه که بیشتر از تو راست می گفته !
میفهمی ؟ این مردم وقتی بگن تَهِ این جاده مرگه ، اگه نمیری سرخورده میشن !
اون بیرون وایسادن که مردنت رو ببینن ، بعدش با دلسوزی تمام به همه بگن بهش گفته بودم میمیره و گوش نکرد !

هیچ وقت پشت سرت و نگاه نکن ، چیزایی میبینی که زندگیت رو سخت میکنه! "

#شاهین_شیخ_الاسلامی
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima




هیچ وقت دوستم سجاد را از یاد نمی برم ...
پسری بود مودب و البته کمی مذهبی . دوچرخه ای داشت بسیار زیبا و به قول معروف دنده کلاجی، 2 کمک فنره و چه و چه !
بسیار وابسته به دوچرخه مشکی رنگش!
تماما به او می گفتم حیف است ... چفت و بندش کن !
نا غافل دزد می زند و داغش  به دلت می ماند !
او هم در جواب می گفت : قفل می خواهم که چه ؟ روزی یک بار برایش  آیت الکرسی میخوانم که نبرند !
خدا پناهش است ...
شش ماهی جواب داد اما امان از دزدی که نمی دانست این دوچرخه آیت الکرسی خوانده شده است؛برد !
داغش ماند به دلش و یک عمر غلط کردم ..
حالا شده داستان ما !
انگار آیت الکرسی خوانده ایم برای عشقمان و هر روز دوستت دارم های بی عمل ..!
می برند آقا!
داغش به دلتان می ماند !
عمل کنید ...


#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima



دنیاتو بغل کن !

این را مادربزرگ ، یک سال قبل مُردنش گفته بود !
و من ۱۵ سال طول کشید تا بفهمم اصلا این دنیا که می گفت ، چیست ؟!
درست زمانی که دنیا ، بغلِ دیگری بود و من میخواستمش...

روزی خواهر بزرگترم ، در گوشم گفت :

"زندگیت را گاز بگیر ، قبل از این که تلخ شود! "

و من تا مدت ها ، زندگی را مانند لیمو شیرین می پنداشتم !

میخواستم بگویم دوستت دارم ، دیر شد !
با آن همه نصیحت ، نه زندگی را به موقع گاز زدم ، نه دنیا را بغل کردم ، نه تو را !
بعد ها که دست دخترک ۶ ساله ام ، دنیا را گرفته بودم ، تو را دیدم ...
دنیا گفت "بابا لیمو شیرین میخوام "

گفتم : "دخترم... تلخ شده ! "

#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima

...
به آسمان زل زده بود و سیگارش را دود می کرد
گفتم : دنبال کدوم ستاره ای ؟
گفت : انگار چشمم ضعیف شده !
قبلا همین جا بود ... این جا ،همین بالای سرم ...
کامش را عمیق تر گرفت
ماه ها بود ستاره در آسمانش نبود !
به رویش  نیاوردم آسمان بی ستاره را ...
خودش هم ميدانست عیب از چشمانش نیست ...
دلش را جا گذاشته بود !!!



#شاهین_شیخ_الاسلامی
@asheghanehaye_fatima



دنیا پر است از حرف های نگفته ،
پر است از راه های نرفته،
کار های نکرده ،
خیال های بر باد رفته ...
توی اتاقمان آنقدر حرفِ جا مانده ،
آنقدر رویا داریم ، که جا برای خودمان نیست ...
آخر غرق می شویم
میان بغض ها و میان همان حرف های نزده
میان خودمان !


#شاهین_شیخ_الاسلامی
این همه لحظه برای خندیدن داشتیم...
چرا لبخندمان را از هم دریغ کردیم؟
چرا دو دستی روزهای خوبمان را بغل نکردیم؟
ما که می دانستیم خوشی ها می میرند
و غم می ماند و غم!
چرا میان خوشی نمُردیم؟
ما سزاواریم!
حالا که صورتمان خط افتاده،
حسرت می خوریم...؟
مایی که صورت مادربزرگ را دیده بودیم...
چین و چروک و حسرت را دیده بودیم...

ندیده بودیم،،!؟
#شاهین_شیخ_الاسلامی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


یک مشت بادام را که با لذت تمام میل می‌کنی، خدا نکند که آخرین آن تلخ باشد... لذت تمام بادام‌های قبلی را به تلخی می‌کشاند.
کامت تلخ می‌شود، دیگر تا مدتی تلخ می‌مانی.
ای کاش همیشه شیرین می‌ماندی، تو آخرین بادامی بودی که تلخی کرد و رفت.
تا یادمان برود شیرینی این همه خوبی را....



#شاهین_شیخ_الاسلامی
یک مشت بادام را که با لذت تمام میل می‌کنی، خدا نکند که آخرین آن تلخ باشد... لذت تمام بادام‌های قبلی را به تلخی می‌کشاند.
کامت تلخ می‌شود، دیگر تا مدتی تلخ می‌مانی.
ای کاش همیشه شیرین می‌ماندی، تو آخرین بادامی بودی که تلخی کرد و رفت.
تا یادمان برود شیرینی این همه خوبی را....



#شاهین_شیخ_الاسلامی

@asheghanehaye_fatima