تنت را عِطریست،
بسی خردمند وُ شِگفت
گاه به نوایِ کمانچه میماند وُ
گاه،
به تنبور
و میآید دوشادوشم در سرایش شعر وُ
میخزد در میانهی من وُ سرودن...
.
#نزار_قبانی
برگردان #صالح_بوعذار
کتاب #مسافر_آینه
@asheghanehaye_fatima
بسی خردمند وُ شِگفت
گاه به نوایِ کمانچه میماند وُ
گاه،
به تنبور
و میآید دوشادوشم در سرایش شعر وُ
میخزد در میانهی من وُ سرودن...
.
#نزار_قبانی
برگردان #صالح_بوعذار
کتاب #مسافر_آینه
@asheghanehaye_fatima
آه بلقیس!
زخمیست به جانمان، زخمی کاری
و پریشانی، نشیمن کرده در چشمان
آه بلقیس...بلقیس...
چگونه توانستی برگیری: روزها وُ رویاهایم
و از شکوه بیفکنی باغها وُ فصلها را؟
#نزار_قبانی
برگردان #صالح_بوعذار
کتاب #مسافر_آینه
انتشار: دیماه ۱۴۰۲
#نشر_روزگار
@asheghanehaye_fatima
زخمیست به جانمان، زخمی کاری
و پریشانی، نشیمن کرده در چشمان
آه بلقیس...بلقیس...
چگونه توانستی برگیری: روزها وُ رویاهایم
و از شکوه بیفکنی باغها وُ فصلها را؟
#نزار_قبانی
برگردان #صالح_بوعذار
کتاب #مسافر_آینه
انتشار: دیماه ۱۴۰۲
#نشر_روزگار
@asheghanehaye_fatima
30Book
کتاب مسافر آینه|اثر نزار قبانی|نشر روزگار+خرید و معرفی
خرید و معرفی کتاب مسافر آینه نوشته نزار قبانی از نشر روزگار، سفارش اینترنتی در فروشگاه اینترنتی کتاب ۳۰بوک در دستهبندی شعر خارجی
.
آه بلقیس!
آی بلقیس!
عزیزکم بلقیس...
بر تو میگریند تمامِ ابرها...
حال، که مویه کند بر ما؟
آه بلقیس
چهسان در سکوت کوچیدی وُ
دست خویش در دستم ننهادی؟
.
#نزار_قبانی
مترجم #صالح_بوعذار
کتاب #مسافر_آینه
@asheghanehaye_fatima
آه بلقیس!
آی بلقیس!
عزیزکم بلقیس...
بر تو میگریند تمامِ ابرها...
حال، که مویه کند بر ما؟
آه بلقیس
چهسان در سکوت کوچیدی وُ
دست خویش در دستم ننهادی؟
.
#نزار_قبانی
مترجم #صالح_بوعذار
کتاب #مسافر_آینه
@asheghanehaye_fatima
■دوست میدارم پرندگانِ پاییز را
دوست میدارم
گم شوم گاهبهگاه بهسانِ پرندگانِ پاییزی.
میخواهم وطنی بیابم
وطنی نو
بیهیچ دیّاری و خدایی که تعقیبام کند
و سرزمینی که برنخیزد به دشمنیام.
میخواهم بگریزم
از پوستِ خویش/ از صدایم/ از زبانام
میخواهم بگریزم
بهسانِ شمیمِ بستانها
میخواهم بگریزم از سایهی خویش/ از نشانیام.
میخواهم بگریزم از شرقِ خرافهها و ماران.
از خُلفا،
از تمامی پادشاهان.
میخواهم عشق بِورزَم بهسانِ پرندگانِ پاییزی،
ای شرق چوبههای دار و دشنهها و امیران.
از تمامِ پادشاهان...
میخواهم عشق بورزم، بهسانِ پرندگانِ پاییزی،
ای شرقِ چوبههای دار و دشنهها و امیران
از تمام پادشاهان...
میخواهم عشق بورزم بهسانِ پرندگانِ پاییزی؛
ای شرق چوبههای دار و دشنهها
■شاعر: #نزار_قبانی [ Nizar Qabbani / سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ ]
■برگردان: #صالح_بوعذار
📕●به نقل از: کتاب #مسافر_آینه / نشر: #روزگار / چ اول ۱۴۰۲
@asheghanehaye_fatima
دوست میدارم
گم شوم گاهبهگاه بهسانِ پرندگانِ پاییزی.
میخواهم وطنی بیابم
وطنی نو
بیهیچ دیّاری و خدایی که تعقیبام کند
و سرزمینی که برنخیزد به دشمنیام.
میخواهم بگریزم
از پوستِ خویش/ از صدایم/ از زبانام
میخواهم بگریزم
بهسانِ شمیمِ بستانها
میخواهم بگریزم از سایهی خویش/ از نشانیام.
میخواهم بگریزم از شرقِ خرافهها و ماران.
از خُلفا،
از تمامی پادشاهان.
میخواهم عشق بِورزَم بهسانِ پرندگانِ پاییزی،
ای شرق چوبههای دار و دشنهها و امیران.
از تمامِ پادشاهان...
میخواهم عشق بورزم، بهسانِ پرندگانِ پاییزی،
ای شرقِ چوبههای دار و دشنهها و امیران
از تمام پادشاهان...
میخواهم عشق بورزم بهسانِ پرندگانِ پاییزی؛
ای شرق چوبههای دار و دشنهها
■شاعر: #نزار_قبانی [ Nizar Qabbani / سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳ ]
■برگردان: #صالح_بوعذار
📕●به نقل از: کتاب #مسافر_آینه / نشر: #روزگار / چ اول ۱۴۰۲
@asheghanehaye_fatima