"گزینش بایسته"
آن کس که موسیقیِ خوشآهنگ را
بهجای صداهای ناهنجار میجوید،
و شادی و خورسندی را بهجای
لذتها و عشرتهای موهوم میپسندد،
و گوهر روح را بر دُر و گوهر
و درهم و دینار اختیار میکند
و کار خلاق را بهجای سود و سودا
و تجارت برمیگزیند،
و شور و هیجان و وجد و نشاط را
بر جهالتها و بازیچهها انتخاب میکند،
چنین کسی در این دنیای بیقدر
و سبکمغز که ما در آن زندگی میکنیم،
مسکن و مأوایی نخواهد یافت.
هرمان هسه
□ همه گزینشهای نیکو،
در آن سخن ابراهیم درج است که گفت:
من آنها را که غروب میکنند دوست نمیدارم
ستاره باشد ، ماه یا خورشید
من روی در کسی دارم،
که آفریدگار آسمان و زمین است.
سر و صداها از عالم حادثات است
که میآیند و میروند.
و لذتها و عشرتها
هیچ نشانی بر شنزار زمان
بجای نمی گذارند،
مگر برای آه کشیدن و حسرت خوردن
و سودها و سوداها همه
در زیان و خسرانند،
مگر آنها که ایمان آورند
به زیبایی و دانایی و نیکویی.
و طلاها در پیش درخش روح
که عین شادی و سرخوشی است،
رنگ میبازند و زردروی میمانند
و کودکانِ بازیگوش عالم
به اندک زمانی
بساط بازی را جمع میکنند
و تهیدست به خانه می روند.
اما موسیقی از فراسوی زمان میآید.
و خورسندی و آرامش درون
لذتها را پشت سر میگذارد.
و کار خلاق سرچشمه جوشان
و سرمایه خروشان جامعه بشری است.
و روح اگر طلا نیست، کیمیاست
که چون سه شاهزاده سراندیب
دست به هر چه زند
اگر خاکستر باشد زر و سیم میگردد،
و شور و هیجانْ شجاعت و شهامت میآورد
زیرا پیوندی با بی نهایت دارد.
از این رو در دنیایی که روی در
افول و غروب معنویت کرده است،
و عامه مردمان بر خلاف ابراهیم
غروب کنندگان را دوست میدارند
ابراهیمها تنها میمانند
و نمرودها آنها را در آتش میافکنند.
اما آن آتش بر ایشان گلستان
و سنبل و ریحان و ضیمران میشود.
شعر از #هرمان_هسه
ترجمه و توضیح: #حسین_الهی_قمشهای
@asheghanehaye_fatima
آن کس که موسیقیِ خوشآهنگ را
بهجای صداهای ناهنجار میجوید،
و شادی و خورسندی را بهجای
لذتها و عشرتهای موهوم میپسندد،
و گوهر روح را بر دُر و گوهر
و درهم و دینار اختیار میکند
و کار خلاق را بهجای سود و سودا
و تجارت برمیگزیند،
و شور و هیجان و وجد و نشاط را
بر جهالتها و بازیچهها انتخاب میکند،
چنین کسی در این دنیای بیقدر
و سبکمغز که ما در آن زندگی میکنیم،
مسکن و مأوایی نخواهد یافت.
هرمان هسه
□ همه گزینشهای نیکو،
در آن سخن ابراهیم درج است که گفت:
من آنها را که غروب میکنند دوست نمیدارم
ستاره باشد ، ماه یا خورشید
من روی در کسی دارم،
که آفریدگار آسمان و زمین است.
سر و صداها از عالم حادثات است
که میآیند و میروند.
و لذتها و عشرتها
هیچ نشانی بر شنزار زمان
بجای نمی گذارند،
مگر برای آه کشیدن و حسرت خوردن
و سودها و سوداها همه
در زیان و خسرانند،
مگر آنها که ایمان آورند
به زیبایی و دانایی و نیکویی.
و طلاها در پیش درخش روح
که عین شادی و سرخوشی است،
رنگ میبازند و زردروی میمانند
و کودکانِ بازیگوش عالم
به اندک زمانی
بساط بازی را جمع میکنند
و تهیدست به خانه می روند.
اما موسیقی از فراسوی زمان میآید.
و خورسندی و آرامش درون
لذتها را پشت سر میگذارد.
و کار خلاق سرچشمه جوشان
و سرمایه خروشان جامعه بشری است.
و روح اگر طلا نیست، کیمیاست
که چون سه شاهزاده سراندیب
دست به هر چه زند
اگر خاکستر باشد زر و سیم میگردد،
و شور و هیجانْ شجاعت و شهامت میآورد
زیرا پیوندی با بی نهایت دارد.
از این رو در دنیایی که روی در
افول و غروب معنویت کرده است،
و عامه مردمان بر خلاف ابراهیم
غروب کنندگان را دوست میدارند
ابراهیمها تنها میمانند
و نمرودها آنها را در آتش میافکنند.
اما آن آتش بر ایشان گلستان
و سنبل و ریحان و ضیمران میشود.
شعر از #هرمان_هسه
ترجمه و توضیح: #حسین_الهی_قمشهای
@asheghanehaye_fatima
#تیکه_کتاب
راه رفتن شب هنگام زیر آسمانِ خاموش و کنار آبی با جریان آرام، همیشه پر رمز و راز است و حسی ژرف را برمیانگیزد.
در چنین شرایطی به سرمنشأ هستی نزدیکتر میشویم، با حیوانات و گیاهان احساس خویشاوندی میکنیم و یادهای قدیمی زندگی پیش از تاریخ جان میگیرد،
آن روزگارانی که هنوز خانه و شهری ساخته نشده بود و انسانها بیهیچ موطنی در جنگلها، رودها و کوهستانها پرسه میزدند و میتوانستند به دوستان یا خصم جان خویش عشق و نفرت بورزند.
✍🏽 #هرمان_هسه
📕 #جوانی_زیباست
@asheghandhaye_fatima
راه رفتن شب هنگام زیر آسمانِ خاموش و کنار آبی با جریان آرام، همیشه پر رمز و راز است و حسی ژرف را برمیانگیزد.
در چنین شرایطی به سرمنشأ هستی نزدیکتر میشویم، با حیوانات و گیاهان احساس خویشاوندی میکنیم و یادهای قدیمی زندگی پیش از تاریخ جان میگیرد،
آن روزگارانی که هنوز خانه و شهری ساخته نشده بود و انسانها بیهیچ موطنی در جنگلها، رودها و کوهستانها پرسه میزدند و میتوانستند به دوستان یا خصم جان خویش عشق و نفرت بورزند.
✍🏽 #هرمان_هسه
📕 #جوانی_زیباست
@asheghandhaye_fatima
واژه ها اندیشه ها را خوب نمی رسانند ، همین که بر زبان آمدند اندکی دگرگونه می شوند و کمی کژی می پذیرند و معنی را از دست می دهند. و با این همه مرا خوش می آید و درست می نماید که هر چه برای یکی ارجمند و خردمندانه باشد برای دیگری بیهوده و یاوه است.
#هرمان_هسه
@asheghanehaye_fatima
#هرمان_هسه
@asheghanehaye_fatima
■از آن رو که دوستت میدارم
از آن رو که دوستت میدارم،
سراسر شب را
چنین وحشی و نجواگر
به سوی تو آمدهام
و از آن رو که تو را
توان فراموش کردنم نیست
روحت را نیز
با خویش آوردهام
اکنون نزد من
و سراسر از آن من است روحت
در خوشی و در ناخوشی نیز
از عشق آتشین وحشیام
هیچ فرشتهیی
توان رهاندنت ندارد...
■Weil ich dich liebe
Weil ich dich liebe,
bin ich des Nachts
So wild und flüsternd
zu dir gekommen,
Und dass du mich nimmer
vergessen kannst,
Hab ich deine Seele mitgenommen.
Sie ist nun bei mir
und gehört mir ganz
Im Guten und auch im Bösen;
Von meiner wilden,
brennenden Liebe
Kann dich kein Engel erlösen.
#هرمان_هسه
برگردان: #علی_عبداللهی
📕از کتاب: «صد سال شعر آلمانی زبان» | نشر: #علمی_و_فرهنگی |
@asheghanehaye_fatima
از آن رو که دوستت میدارم،
سراسر شب را
چنین وحشی و نجواگر
به سوی تو آمدهام
و از آن رو که تو را
توان فراموش کردنم نیست
روحت را نیز
با خویش آوردهام
اکنون نزد من
و سراسر از آن من است روحت
در خوشی و در ناخوشی نیز
از عشق آتشین وحشیام
هیچ فرشتهیی
توان رهاندنت ندارد...
■Weil ich dich liebe
Weil ich dich liebe,
bin ich des Nachts
So wild und flüsternd
zu dir gekommen,
Und dass du mich nimmer
vergessen kannst,
Hab ich deine Seele mitgenommen.
Sie ist nun bei mir
und gehört mir ganz
Im Guten und auch im Bösen;
Von meiner wilden,
brennenden Liebe
Kann dich kein Engel erlösen.
#هرمان_هسه
برگردان: #علی_عبداللهی
📕از کتاب: «صد سال شعر آلمانی زبان» | نشر: #علمی_و_فرهنگی |
@asheghanehaye_fatima
#هرمان_هسه :
برای هر رنجی مرزی وجود دارد که رنج را تنها تا بدانجا راه است. پس از آن یا پایان فرا ميرسد و یا رنج دگرگون میشود و رنگ زندگی به خود میگیرد. این دگرگونی هرچند میتواند دردآور باشد، اما در این حال، رنج به منزله ی امید و زندگیست.
@asheghanehaye_fatima
برای هر رنجی مرزی وجود دارد که رنج را تنها تا بدانجا راه است. پس از آن یا پایان فرا ميرسد و یا رنج دگرگون میشود و رنگ زندگی به خود میگیرد. این دگرگونی هرچند میتواند دردآور باشد، اما در این حال، رنج به منزله ی امید و زندگیست.
@asheghanehaye_fatima
▪️
عشق نباید التماس کند، عشق نباید تمنا کند. عشق باید قدرت لازم را برای یافتن راه خود و رسیدن به اطمینان داشته باشد. آنوقت دیگر نیازی به جذب شدن ندارد، بلکه خود مجذوب میکند.
#هرمان_هسه
@asheghanehaye_fatima
عشق نباید التماس کند، عشق نباید تمنا کند. عشق باید قدرت لازم را برای یافتن راه خود و رسیدن به اطمینان داشته باشد. آنوقت دیگر نیازی به جذب شدن ندارد، بلکه خود مجذوب میکند.
#هرمان_هسه
@asheghanehaye_fatima
هنوز هم کارهایِ خوب زیادی برای انجام دادن باقی مانده است.
اینکه وقتی دیگران شایعه میسازند، دهانمان را ببندیم.
اینکه بدونِ خصومت به انسانها لبخند بزنیم.
اینکه کمبود محبت در جهان را از طریق محبتهای کوچکتر در زمینههای شخصیتر و کوچکتر جبران کنیم.
به کارمان،
ایمان بیشتری داشته باشیم؛
صبر و حوصلهی بیشتری داشته باشیم. و برای انتقام جوییهای حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم.
#هرمان_هسه
@asheghanehaye_fatima
اینکه وقتی دیگران شایعه میسازند، دهانمان را ببندیم.
اینکه بدونِ خصومت به انسانها لبخند بزنیم.
اینکه کمبود محبت در جهان را از طریق محبتهای کوچکتر در زمینههای شخصیتر و کوچکتر جبران کنیم.
به کارمان،
ایمان بیشتری داشته باشیم؛
صبر و حوصلهی بیشتری داشته باشیم. و برای انتقام جوییهای حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم.
#هرمان_هسه
@asheghanehaye_fatima
غریب است سرگردانی در مه
آنجا که تنهاست هر سنگ و بوتهیی
و هیچ درختی درختِ دیگر را نمیبیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگیام نور بود
اینک که مه فرومیافتد
دیگر کسی قابلرؤیت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمیشود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریزناپذیر
از همه جدا میکند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچکس چیز دیگری نمیشناسد
همه تنهایند
■شاعر: #هرمان_هسه
■برگردان: #فرشته_وزيرینسب
@asheghanehaye_fatima
آنجا که تنهاست هر سنگ و بوتهیی
و هیچ درختی درختِ دیگر را نمیبیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگیام نور بود
اینک که مه فرومیافتد
دیگر کسی قابلرؤیت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمیشود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریزناپذیر
از همه جدا میکند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچکس چیز دیگری نمیشناسد
همه تنهایند
■شاعر: #هرمان_هسه
■برگردان: #فرشته_وزيرینسب
@asheghanehaye_fatima
آنچه هستی ما را پر معنی و شادمانه می سازد،
چيزی جز احساسات و عاطفه ما نيست.. پس
آنكس نيك بخت است كه بتواند عشق بورزد
✍ #هرمان_هسه
📙 #شادمانیهای_کوچک
@asheghanehaye_fatima
چيزی جز احساسات و عاطفه ما نيست.. پس
آنكس نيك بخت است كه بتواند عشق بورزد
✍ #هرمان_هسه
📙 #شادمانیهای_کوچک
@asheghanehaye_fatima