عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


■ می‌خواهم بگویم


می‌خواهم بگویم من عاشق‌ام
اما احساس شرم می‌کنم
خودم را احمق نشان دهم
پس می‌گویم متنفرم
می‌خواهم بگویم نفرت دارم
اما دشمنی ندارم
پس می گویم به‌سلامتی
می‌خواهم بگویم سلام
اما شاید صدایم خیلی بلند باشد
پس تظاهر می‌کنم هیچ‌کس را نمی‌بینم
می‌خواهم بگویم خداحافظ
اما می‌ترسم دوباره برگردم
پس چیزی نمی‌گویم
اما این طوری سکوت سنگین می‌شود
پس می‌گویم دارد باران می‌بارد
می‌خواهم بگویم سرد است
اما کسی نیست تا بشنود
پس یک لباس گرم‌تر می‌پوشم
می‌خواهم بگویم دارم می‌روم
اما هیچ‌کسی این دور و برها نیست
پس واقعا می‌روم
می‌خواهم بگویم گنجشک
اما ممکن است سوءتفاهم شود
پس می‌گویم سنگ
می‌خواهم بگویم می‌زند
اما این را قبلن گفته‌ام
پس دندان‌هایم را قفل می‌کنم
می‌خواهم بگویم بو می‌دهد
اما ممکن است بی‌ربط باشد
پس نفس‌ام را حبس می‌کنم
می‌خواهم بگویم به جهنم
اما بدون گفتن هیچ حرفی هم این معلوم است
پس می‌گویم کمی سوپ؟
می‌خواهم بگویم چرا
اما هیچ‌کسی جواب نمی‌دهد
به سوال‌های ابلهانه
پس چیزی نمی‌گویم هیچ چیز
می‌خواهم بگویم چه عالی‌ست
اما هیچ‌کس درباره مزه‌اش بحثی ندارد
پس می‌گویم دیروز
می‌خواهم بگویم اما نمی‌گویم
چون نمی‌توانم و وقتی که نمی‌توانم؛ نمی‌خواهم
می‌خواهم بگویم می‌خواهم
اما رویاها همیشه اتفاق نمی‌افتند
پس می‌گویم کارامل
یا می‌گویم کلک زدن
می‌خواهم بگویم یوهو ها ها ها
اما از چنین قضیه‌ای چیزی گفته نشده بود
پس می‌گویم اهمیتی ندارد
اما نه آن‌قدر بی‌اهمیت
که بعد از همه این حرف‌ها
تو باز هم نمی‌خواهی هیچ‌چیزی بگویی.



■شاعر: #دایوا_چیپاوسکایته

■برگردان: #آزیتا_قهرمان

★"دایوا چیپاوسکایته" متولد ۱۹۶۷ شاعر، نمایش‌نامه‌نویس و بازیگر لیتوانیایی‌ست. او یکی از مطرح‌ترین چهره‌های شعر امروز در لیتوانی‌ست.
می‌خواهم بگویم من عاشق‌ام
اما احساس شرم می‌کنم
خودم را احمق نشان دهم
پس می‌گویم متنفرم
می‌خواهم بگویم نفرت دارم
اما دشمنی ندارم
پس می گویم به‌سلامتی
می‌خواهم بگویم سلام
اما شاید صدایم خیلی بلند باشد
پس تظاهر می‌کنم هیچ‌کس را نمی‌بینم
می‌خواهم بگویم خداحافظ
اما می‌ترسم دوباره برگردم
پس چیزی نمی‌گویم
اما این طوری سکوت سنگین می‌شود
پس می‌گویم دارد باران می‌بارد...

○●شاعر: #دایوا_چیپاوسکایته | Daiva Cepauskaite |لتونی، ۱۹۶۷ |

○●برگردان: #آزیتا_قهرمان |

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




می‌خواهم بگویم من عاشق‌ام
اما احساس شرم می‌کنم
خودم را احمق نشان دهم
پس می‌گویم متنفرم
می‌خواهم بگویم نفرت دارم
اما دشمنی ندارم
پس می گویم به‌سلامتی
می‌خواهم بگویم سلام
اما شاید صدایم خیلی بلند باشد
پس تظاهر می‌کنم هیچ‌کس را نمی‌بینم
می‌خواهم بگویم خداحافظ
اما می‌ترسم دوباره برگردم
پس چیزی نمی‌گویم
اما این طوری سکوت سنگین می‌شود
پس می‌گویم دارد باران می‌بارد...

■●شاعر: #دایوا_چیپاوسکایته | Daiva Cepauskaite |لتونی، ۱۹۶۷ |

■●برگردان: #آزیتا_قهرمان
می‌خواهم بگویم سلام
اما شاید صدای‌ام خیلی بلند باشد
پس تظاهر می‌کنم هیچ‌کس را نمی‌بینم
می‌خواهم بگویم خداحافظ
اما می‌ترسم دوباره برگردم
پس چیزی نمی‌گویم
اما این‌طوری سکوت سنگین می‌شود
پس می‌گویم دارد باران می‌بارد...

#دایوا_چیپاوسکایته

@asheghanehaye_fatima