@asheghanehaye_fatima
■برو
اینکه میشنویم نغمهی جداییِ ماست
قبل از آنکه نگاههایات قلبام را منصرف کنند، برو
نه دیگر خاطرهیی از تو باقی میمانَد نه امیدی
قبل از آنکه درنگهایات قلبام را بسوزاند، برو
بِکَن از دیوار و
دور بینداز تمامِ عکسهایات را
هر چه را که از توست از اتاقام بیرون بِبَر
تو گلی را از اعماقِ جانودلات
لای کتابام گذاشته بودی، قبل از پژمردناش برو
بهیاد بیاور که یک ترانه بود از قدیم
ترانهیی از عمقِ درون، واضح و روشن، بسی سوزناک
بهدل مینشست و خفه میکرد دوست داشتن را
قبل از خشکیدنِ همهی عشقهایی که روییدهاند، برو
بهیاد بیاور چهقدر زیبا بود همهچیز
چهطور میخندیدیم ما در میانهی درد و رنجهایمان
اگر پولی برای نان نداشتیم چه غمی؟ چه اندوهی؟
قبل از آنکه خاطرههای زیبایمان را زهرِمارمان کنی برو
راستاش در میانِ فصلها همیشه یکیشان بهار بود
اواخرِ همهی زمستانها از آسمان بر ما فرومیبارید
بهیاد بیاور که در میانهی زمستان بهار میرسید
این قلبِ من همهچیز را باور کرده است
و تو قبل از آنکه فریباش بدهی برو
تو را به خدا قبل از کشتنام مرا رها کن برو
■●شاعر: #بدریهان_گوکچه | Bedirhan Gökçe | ترکیه، ۱۹۷۶ |
■●برگردان: #پونه_شاهی
■برو
اینکه میشنویم نغمهی جداییِ ماست
قبل از آنکه نگاههایات قلبام را منصرف کنند، برو
نه دیگر خاطرهیی از تو باقی میمانَد نه امیدی
قبل از آنکه درنگهایات قلبام را بسوزاند، برو
بِکَن از دیوار و
دور بینداز تمامِ عکسهایات را
هر چه را که از توست از اتاقام بیرون بِبَر
تو گلی را از اعماقِ جانودلات
لای کتابام گذاشته بودی، قبل از پژمردناش برو
بهیاد بیاور که یک ترانه بود از قدیم
ترانهیی از عمقِ درون، واضح و روشن، بسی سوزناک
بهدل مینشست و خفه میکرد دوست داشتن را
قبل از خشکیدنِ همهی عشقهایی که روییدهاند، برو
بهیاد بیاور چهقدر زیبا بود همهچیز
چهطور میخندیدیم ما در میانهی درد و رنجهایمان
اگر پولی برای نان نداشتیم چه غمی؟ چه اندوهی؟
قبل از آنکه خاطرههای زیبایمان را زهرِمارمان کنی برو
راستاش در میانِ فصلها همیشه یکیشان بهار بود
اواخرِ همهی زمستانها از آسمان بر ما فرومیبارید
بهیاد بیاور که در میانهی زمستان بهار میرسید
این قلبِ من همهچیز را باور کرده است
و تو قبل از آنکه فریباش بدهی برو
تو را به خدا قبل از کشتنام مرا رها کن برو
■●شاعر: #بدریهان_گوکچه | Bedirhan Gökçe | ترکیه، ۱۹۷۶ |
■●برگردان: #پونه_شاهی