@asheghanehaye_fatima
لباسی تازه تر از آغوش تو
سراغ ندارم
همین بهار پیراهنم را از تن در می آورم
حرف نزن!
و رژلبت را غیظ تر بکش
که شکوفه های سرخ زیباترین شکوفه ها هستند
نزدیکتر بیا
تا رودخانه ای
از پیشانی ام جریان بگیرد
و دشت ها سبز شوند
برای اسب های وحشیِ سینه ام
"عشق دوست داشتنیست که دیوانه وار می دود"
نزدیکتر بیا
و دهانت را
جز برای بوسیدن من نگشا!
با انگشتانت با تنم حرف بزن
پشت این جمله ها
رازی پنهان است
قول می دهم
همین بهار کلبه ای در من بسازی!
#محسن_حسینخانی
لباسی تازه تر از آغوش تو
سراغ ندارم
همین بهار پیراهنم را از تن در می آورم
حرف نزن!
و رژلبت را غیظ تر بکش
که شکوفه های سرخ زیباترین شکوفه ها هستند
نزدیکتر بیا
تا رودخانه ای
از پیشانی ام جریان بگیرد
و دشت ها سبز شوند
برای اسب های وحشیِ سینه ام
"عشق دوست داشتنیست که دیوانه وار می دود"
نزدیکتر بیا
و دهانت را
جز برای بوسیدن من نگشا!
با انگشتانت با تنم حرف بزن
پشت این جمله ها
رازی پنهان است
قول می دهم
همین بهار کلبه ای در من بسازی!
#محسن_حسینخانی
⚜
شاید زن های زیادی
شبیه تو راه بروند
لبخند بزنند ، حرف بزنند
اما هیچ زنی
شبیه تـــو
در شعرهای من نمی رقصد
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
شاید زن های زیادی
شبیه تو راه بروند
لبخند بزنند ، حرف بزنند
اما هیچ زنی
شبیه تـــو
در شعرهای من نمی رقصد
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می نوشی
من
حسودی می کنم به لبه ی لیوان
که لب های تو به آن می خورد
لیوان
به چشم های من، که به تو خیره شده
و گلدانِ روی میز، به من و لیوان!
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می خوری
و همه چیز از تو آب می خورد!
#محسن_حسینخانی
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می نوشی
من
حسودی می کنم به لبه ی لیوان
که لب های تو به آن می خورد
لیوان
به چشم های من، که به تو خیره شده
و گلدانِ روی میز، به من و لیوان!
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می خوری
و همه چیز از تو آب می خورد!
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
من نه گنجشــــــکم
نه قناری
دارکـــــوبی هستم
در شعری بی درخــــــت!
حالا تو
هی بگو بخوان ...
#محسن_حسینخانی
من نه گنجشــــــکم
نه قناری
دارکـــــوبی هستم
در شعری بی درخــــــت!
حالا تو
هی بگو بخوان ...
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
بگو دوستت دارم
و بگذار این واژه
تا زیر خاک هم
با ما بیاید
با ما دوباره متولد شود
این بار درختی شویم
که شاخه هایش انگشتان من باشند
برگ هایش موهای تو
بگو دوستت دارم
تا فردا همه باور کنند
آواز دو پرنده
که در قلب درختی لانه کرده اند
چیزی جز "دوستت دارم" نیست
#محسن_حسینخانی
بگو دوستت دارم
و بگذار این واژه
تا زیر خاک هم
با ما بیاید
با ما دوباره متولد شود
این بار درختی شویم
که شاخه هایش انگشتان من باشند
برگ هایش موهای تو
بگو دوستت دارم
تا فردا همه باور کنند
آواز دو پرنده
که در قلب درختی لانه کرده اند
چیزی جز "دوستت دارم" نیست
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
می خواهم دوست داشتنم شبیه دوست داشتن پرنده ها باشد. روی هرشاخه ای که خودت دوست داشتی برایم آواز بخوانی روی هر آسمانی که ا دوست داشتی کنارم پرواز کنی. می خواهم دوست داشتنم شبیه ماهی ها باشد آزادانه در مسیر زندگی شنا کنی و راه دریا را پیدا کنی. می خواهم وابسته نشوی ، عاشق بشوی. وابستگی به پایمان قل و زنجیر می بندد عشق اما بال و پر می دهد. من تو را دوست دارم و چند روز است دارم به این فکر می کنم که هر کس به خویش تعلق دارد و عشق یعنی آزادی کسی که دوستش داری
#محسن_حسینخانی
می خواهم دوست داشتنم شبیه دوست داشتن پرنده ها باشد. روی هرشاخه ای که خودت دوست داشتی برایم آواز بخوانی روی هر آسمانی که ا دوست داشتی کنارم پرواز کنی. می خواهم دوست داشتنم شبیه ماهی ها باشد آزادانه در مسیر زندگی شنا کنی و راه دریا را پیدا کنی. می خواهم وابسته نشوی ، عاشق بشوی. وابستگی به پایمان قل و زنجیر می بندد عشق اما بال و پر می دهد. من تو را دوست دارم و چند روز است دارم به این فکر می کنم که هر کس به خویش تعلق دارد و عشق یعنی آزادی کسی که دوستش داری
#محسن_حسینخانی
Forwarded from قطره محال اندیش
دوست داشتنت را
هر روز می دوم
به چنگش می آورم
و بالای درختی می برم
تا دست هیچ کس به آن نرسد
دوست داشتنت
گله ای گوزن
به تعداد روزهای زندگی ام...
#محسن_حسینخانی
کانال: #قطره_محال_اندیش🔻
@gatreh_e_mohalandish
هر روز می دوم
به چنگش می آورم
و بالای درختی می برم
تا دست هیچ کس به آن نرسد
دوست داشتنت
گله ای گوزن
به تعداد روزهای زندگی ام...
#محسن_حسینخانی
کانال: #قطره_محال_اندیش🔻
@gatreh_e_mohalandish
@asheghanehaye_fatima
خودم گفتم
تو با تمام زن ها فرق داری
خودم گفتم
گل های پیراهنت هیچ وقت پژمرده نمی شوند
اما تو هیچ وقت نفهمیدی
عشق برای من چه رنگی‌ست!
روبه رویت بارها از باران های
مانده در گلویم گفتم
از خیال قبل از آمدنت
که این همه شعر را
در پاکت دلم گذاشت.
صحبت گلایه نیست عزیزکم!
اما فکر می کردم تنها کسی هستم
که قلبش اندازه ی مشت توست!
بارها این قلب شکست و اندازه اش را نفهمیدی!
امروز چیزی نمانده بود برای همیشه
قهر کند و بایستد!
این شعر را ننوشتم که دلت را بسوزانم
دلم کمی هوای گریه ی بی دلیل کرده بود
تو به خودت نگیر!
قلب من انداره ی مشت توست
شکست هم فدای سرت!
#محسن_حسینخانی
خودم گفتم
تو با تمام زن ها فرق داری
خودم گفتم
گل های پیراهنت هیچ وقت پژمرده نمی شوند
اما تو هیچ وقت نفهمیدی
عشق برای من چه رنگی‌ست!
روبه رویت بارها از باران های
مانده در گلویم گفتم
از خیال قبل از آمدنت
که این همه شعر را
در پاکت دلم گذاشت.
صحبت گلایه نیست عزیزکم!
اما فکر می کردم تنها کسی هستم
که قلبش اندازه ی مشت توست!
بارها این قلب شکست و اندازه اش را نفهمیدی!
امروز چیزی نمانده بود برای همیشه
قهر کند و بایستد!
این شعر را ننوشتم که دلت را بسوزانم
دلم کمی هوای گریه ی بی دلیل کرده بود
تو به خودت نگیر!
قلب من انداره ی مشت توست
شکست هم فدای سرت!
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
بگو دوستت دارم
و بگذار این واژه
تا زیر خاک هم
با ما بیاید!
با ما دوباره متولد شود!
این بار درختی شویم
که شاخه هایش انگشتان من باشند
برگ هایش موهای تو
بگو دوستت دارم
تا فردا همه باور کنند
آواز دو پرنده
که در قلب درختی لانه کرده اند
چیزی جز "دوستت دارم" نیست!
#محسن_حسینخانی
بگو دوستت دارم
و بگذار این واژه
تا زیر خاک هم
با ما بیاید!
با ما دوباره متولد شود!
این بار درختی شویم
که شاخه هایش انگشتان من باشند
برگ هایش موهای تو
بگو دوستت دارم
تا فردا همه باور کنند
آواز دو پرنده
که در قلب درختی لانه کرده اند
چیزی جز "دوستت دارم" نیست!
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
بگو دوستت دارم...
و بگذار این واژه ...
تا زیر خاک هم ..
با ما بیاید!
با ما دوباره متولد شود!
این بار درختی شویم...
که شاخه هایش انگشتان من باشند
برگ هایش موهای تو
بگو دوستت دارم....
تا فردا همه باور کنند..
آواز دو پرنده...
که در قلب درختی لانه کرده اند
چیزی جز "دوستت دارم" نیست!
#محسن_حسینخانی
بگو دوستت دارم...
و بگذار این واژه ...
تا زیر خاک هم ..
با ما بیاید!
با ما دوباره متولد شود!
این بار درختی شویم...
که شاخه هایش انگشتان من باشند
برگ هایش موهای تو
بگو دوستت دارم....
تا فردا همه باور کنند..
آواز دو پرنده...
که در قلب درختی لانه کرده اند
چیزی جز "دوستت دارم" نیست!
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
بچہ ڪہ بودم
فڪر میڪردم
خدا
آن بالا بالا هاست ؛
بعد ڪَفتند ڪہ خدا همہ‌جا هست
اما حالا ڪہ
بہ چشم‌هاے تو خوب نڪَاه میڪنم
میدانم ماجرا چیست ..!!
#محسن_حسینخانی
بچہ ڪہ بودم
فڪر میڪردم
خدا
آن بالا بالا هاست ؛
بعد ڪَفتند ڪہ خدا همہ‌جا هست
اما حالا ڪہ
بہ چشم‌هاے تو خوب نڪَاه میڪنم
میدانم ماجرا چیست ..!!
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
خواستم برایت شعرے بنویسم
آمدےو ڪنارم نشستی
موهایت را باز ڪردے
موهایت ریخت روے دفترم !
خواستم ادامه دهم
دیدم لب هایت بوے بوسه گرفته !
و دڪمه هاے پیراهنم دارند
براے بوسیدن سر انگشتانت
بی تابی می ڪنند !
خواستم ...
دیدم فایده اے ندارد
دفترم را بستم !
این شعر هیچ وقت
مجوز نمی گرفت ..!!
#محسن_حسینخانی
خواستم برایت شعرے بنویسم
آمدےو ڪنارم نشستی
موهایت را باز ڪردے
موهایت ریخت روے دفترم !
خواستم ادامه دهم
دیدم لب هایت بوے بوسه گرفته !
و دڪمه هاے پیراهنم دارند
براے بوسیدن سر انگشتانت
بی تابی می ڪنند !
خواستم ...
دیدم فایده اے ندارد
دفترم را بستم !
این شعر هیچ وقت
مجوز نمی گرفت ..!!
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
برایت دست هایم را
باز نگه می دارم
آنقدر که نزدیک خانه تان
مزرعه ای سبز شود
پدرت به من افتخار کند که کلاغ ها را
دور می کنم
مادرت از سر لطف
برایم کلاه حصیری ببافد و من
به روزی فکر کنم
که تو
در آغوشم بگیری
#محسن_حسینخانی
برایت دست هایم را
باز نگه می دارم
آنقدر که نزدیک خانه تان
مزرعه ای سبز شود
پدرت به من افتخار کند که کلاغ ها را
دور می کنم
مادرت از سر لطف
برایم کلاه حصیری ببافد و من
به روزی فکر کنم
که تو
در آغوشم بگیری
#محسن_حسینخانی
زمین
روز به روز گرمتر می شود
و آدم ها
روز به روز سردتر
زمانی که زمین
خورشید را انتخاب کرد
آدم ها
تنهایی را
برای خود انتخاب کردند
#محسن_حسینخانی
از کتاب"زمین گرفتگی"
@asheghanehaye_fatima
روز به روز گرمتر می شود
و آدم ها
روز به روز سردتر
زمانی که زمین
خورشید را انتخاب کرد
آدم ها
تنهایی را
برای خود انتخاب کردند
#محسن_حسینخانی
از کتاب"زمین گرفتگی"
@asheghanehaye_fatima
دستان تو صبح هستند
وقتی آب را به صورتت می پاشند
تا آینه مثل هر روز
از تو معذرت خواهی کند
وقتی کاسه شیر را روی اجاق می گذارند
تا شعله از گرمی آن ها اجازه بگیرد
وقتی پرده ها را کنار می زند
تا حریر و لطافتش
چروک و کهنگی را دور کند
وقتی پنجره را باز می کند
تا خورشید انتظار نکشد..
دستان تو
صبح هستند
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima
وقتی آب را به صورتت می پاشند
تا آینه مثل هر روز
از تو معذرت خواهی کند
وقتی کاسه شیر را روی اجاق می گذارند
تا شعله از گرمی آن ها اجازه بگیرد
وقتی پرده ها را کنار می زند
تا حریر و لطافتش
چروک و کهنگی را دور کند
وقتی پنجره را باز می کند
تا خورشید انتظار نکشد..
دستان تو
صبح هستند
#محسن_حسینخانی
@asheghanehaye_fatima