عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
خرم آن دم که نشنید بت من در بر من
شاد بی او نشوداین دل غم پرور من

زلف دلدار مرا خاصیت پر هماست
پادشاهی کنم ار سایه زند بر سر من

ای صبا حال دلم را بر دلدار بگوی
جز توکس راه ندارد چو بر دلبر من

زآتش عشق تو ز آنروی چنین سوخته ام
کاورد باد مگر سوی توخاکستر من

رقم از بس که زدم وصف گل روی تورا
طعنه بر گلشن فردوس زند دفتر من

بس که از مرحمت دوست بلنداقبالم
نه عجب سر نهد ار چرخ به خاک در من

بلنداقبال
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
حیران کند جمال تو ماه دو هفته را
خجلت دهد رخ تو گل نو شکفته را

دارم چو ماه یکشبه آغوش از آن تهی
تا در بغل کشم چو تو ماهی دو هفته را

خاقانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
به دو میگون لب و پسته دهنت
به سه بوس خوش و فندق شکنت

به زره پوش قد تیر وشت
به کمان‌کش مژه تیغ زنت

به حریر تن و دیبای رخت
به ترنج بر و سیل دقنت

به دو نرگس، به دو سنبل، به دو گل
بر سر سرو صنوبر فکنت

به می عبهر آن سرخ گلت
به خوی عنبر آن یاسمنت

به گهرهای تر از لعل لبت
به حلی‌های زر از سیم تنت

به فروغ رخ زهره صفتت
به فریب دل هاروت فنت

به نگین لب و طوق غببت
این ز برگ گل و آن، از سمنت

به دو مخمور عروس حبشیت
خفته در حجله جزع یمنت

به بناگوش تو و حلقه گوش
به دو زنجیر شکن بر شکنت

به شرار دل و دود نفسم
مانده بر عارض جعد کشنت

به نیاز دل من در طلبت
بگداز تن من در حزنت

به دو تا موی که تعویذ من است
یادگار از سر مشکین رسنت

به نشانی که میان من و توست
نوش مرغان و نوای سخنت

که مرا تا دل و جان است بجای
جای باشد به دل و جان منت

دوست‌تر دارمت از هر دو جهان
دوست‌تر دارم از خویشتنت

تو بمان دیر که خاقانی را
دل نمانده است ز دیر آمدنت

خاقانی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
گفتی بلب رسانم از اشتیاق جانت
جان من است آن لب امشب بیار بر لب

از سرو و گل چو خواهی امشب که هست در بر
مهروی سرو قامت مشکبوی سیم غبغب

از تاب جعد مویت وز آفتاب رویت
یک دل هزار سودا یک جان و یک جهان تب

زان لب بگو حدیثی تا نیشکر نکارند
برقع فکن که پوشد رخساره ماه نخشب

می‌گفت سبزه خط با آهوان چشمت
هذا نَباتُ خِضرٌ یَرتَع بِها و یَلعَب

آشفته شیرازی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima