@asheghanehaye_fatima



گفت خیلی می‌ترسم!
گفتم چرا ؟
گفت چون از ته دل خوشحالم ؛ این جور خوشحالی ترسناک است…
پرسیدم آخه چرا ؟
جواب داد : وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!

#خالد_حسینی
از کتاب #بادبادک_باز

@asheghanehaye_fatima


گفت: خیلی میترسم؛
گفتم: چرا ؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم ،این جور خوشحالی ترسناک است…
پرسیدم: آخه چرا ؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد 
سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!

#خالد_حسینی
کتاب #بادبادک_باز
مترجم #زیبا_گنجی
#نشر_مروارید

@asheghanehaye_fatima



ننه: فقط یک هنر را باید یاد بگیری
و آن هم تحمل است،
تحمل
مریم: تحمل چی ننه؟
ننه: نگران آن نباش،
موضوع کم نمی آوری.

هزار خورشید تابان
#خالد_حسینی

از تمام دشواری هایی که آدم باید با آن روبرو شود،
هیچ چیز به اندازه عمل ساده ی انتظار کشیدن
مجازات کننده نیست...

#خالد_حسینی

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima
#کتاب

اين كه می‌گويند گذشته فراموش می‌شود، چندان درست نيست.
چون گذشته راه خود را با چنگ و دندان باز می‌كند!



📚 بادبادک باز
#خالد_حسینی

از تمام دشواری هایی که آدم باید
با آن روبه رو شود، هیچ چیز به
اندازه عمل سادهِ انتظار کشیدن،
مجازات کننده نیست ...

#خالد_حسینی

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



همیشه داشتن و از دست دادن به مراتب ادم را بیشتر ناراحت می کند تا این که از اول نداشته باشی ....

📚بادبادک باز
👤 #خالد_حسینی

@asheghanehaye_fatima



همیشه داشتن و از دست دادن بیشتر آدم را ناراحت می‌کند تا این‌که از اول نداشته باشد.


کتاب : بادبادک‌باز
#خالد_حسینی

@asheghanehaye_fatima

از تمام دشواری هایی که
آدم باید با آن روبرو شود،
هیچ چیز به اندازه‌ی عمل ساده‌ی
انتظار کشیدن مجازات کننده نیست...

#خالد_حسینی
📚هزاران خورشید تابان

@asheghanehaye_fatima



امیدوارم اگر خدایی
هم آن بالا هست
به‌جز آمار برداری
از ویسكی خوردن
و گوشت خوک خوردن من،
حواسش به چیزهای
مهم‌تر دیگری نیز باشد...!




#بادبادک_باز
#خالد_حسینی

@asheghanehaye_fatima



همیشه داشتن و از دست دادن بیشتر آدم را ناراحت می‌کند تا این‌که از اول نداشته باشد.


کتاب : بادبادک‌باز
#خالد_حسینی

بادبادک باز یا کاغذپران نخستین اثر منتشر شده ی #خالد_حسینی، رمانی به زبان انگلیسی است. این رمان نخستین اثر یک نویسنده ی افغانی به زبان انگلیسی محسوب میشود. در سال ۲۰۰۷ میلادی فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد.
داستان از زبان امیر روایت میشود، امیر یک نویسنده ی اهل افغانستان از تبار پشتون ساکن کالیفرنیاست که برای نجات یک بچه راهی افغانستان میشود؛ افغانستانی که در تحت حاکمیت طالبان است و یکی از سخت ترین دوران تاریخ چند هزار ساله اش را سپری میکند و به بهانه ی این سفر به افغانستان امیر داستان زندگی اش را تعریف میکند.

من تا کتاب تموم نشد نتونستم کنار بزارمش پیشنهاد میدم بخونید 🙏😔
#فاطیما

@asheghanehaye_fatima

صبح را کلیدی کن و در چاه بیانداز،
آرام برو، ماه‌ زیبای من...
آرام برو...

@asheghanehaye_fatima



اين كه می‌گويند
گذشته فراموش می‌شود،
چندان درست نيست!
چون گذشته راه خود را با چنگ و دندان باز می‌كند،،،


#خالد_حسینی

@asheghanehaye_fatima




برای بعضی آدم‌ها به خصوص زن‌ها ، ازدواج، حتی یک ازدواج بدون خوشبختی مثل این، به منزله‌ی راه فرار از بدبختی‌های به مراتب بزرگتری است.


کتاب: و پاسخی پژواک سان از کوه‌ها آمد
#خالد_حسینی

او گفت : خیلی میترسم و من گفتم : چرا.!؟
و او گفت : چون از ته دل خوشحالم دکتر رسول .
خوشحالی این شکلی وحشتناک است .
ازش پرسیدم : چرا .!؟ و او گفت : وقتی دست سرنوشت بخواهد چیزی را ازت بگیرد ،
می گذارد اینطور خوشحال باشی .



#خالد_حسینی


@asheghanehaye_fatima