@asheghanehaye_fatima
می ترسم از زنان زیبا
بیشتر
از زن های زیبایی
که نام هایی زیبا دارند
می ترسم از زندان
بیشتر
از زندان هایی
که نام هایی زیبا
بر آن ها گذاشته اند
مثلا همین دریا
که زندانی ست
با میله هایی از آب
می ترسم این خشکی
ادامه ی همان دریا باشد
و ما سال ها
در زندانی زندگی کرده باشیم
که تنها
وقتی باران می آید
میله هایش را می بینیم
#مهدی_اشرفی
می ترسم از زنان زیبا
بیشتر
از زن های زیبایی
که نام هایی زیبا دارند
می ترسم از زندان
بیشتر
از زندان هایی
که نام هایی زیبا
بر آن ها گذاشته اند
مثلا همین دریا
که زندانی ست
با میله هایی از آب
می ترسم این خشکی
ادامه ی همان دریا باشد
و ما سال ها
در زندانی زندگی کرده باشیم
که تنها
وقتی باران می آید
میله هایش را می بینیم
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
چطور می توانم فراموش ات کنم؟
من که بارها در مستی
نامت از دهانم بیرون پریده است
من که می دانم یک روز
به خیابان ها می ریزیم
و بر دیوارِ پادگان ها
کارخانه ها
شعارهای عاشقانه می نویسیم.
#مهدی_اشرفی
چطور می توانم فراموش ات کنم؟
من که بارها در مستی
نامت از دهانم بیرون پریده است
من که می دانم یک روز
به خیابان ها می ریزیم
و بر دیوارِ پادگان ها
کارخانه ها
شعارهای عاشقانه می نویسیم.
#مهدی_اشرفی
حالا که خانه ها خراب شده اند
از آجر ها
برایم بدنی بساز
و تنها
جای یک آجر را
خالی بگذار در سینه ام
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
از آجر ها
برایم بدنی بساز
و تنها
جای یک آجر را
خالی بگذار در سینه ام
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
کاش می شد
به تو گفت که دوستت دارم
وتنه زد در خیابان
به زیبایی زنی
که از روبه رو می آید...
#مهدی_اشرفی
کاش می شد
به تو گفت که دوستت دارم
وتنه زد در خیابان
به زیبایی زنی
که از روبه رو می آید...
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
چه طور می تواند
این همه زیبایی را
با خود حمل کند
آن زن؟
چه طور می توانم... ؟
یک آغوش بیشتر ندارم
برای در آغوش کشیدنِ این همه زیبایی
چند نفر باید بشوم؟
#مهدی_اشرفی
چه طور می تواند
این همه زیبایی را
با خود حمل کند
آن زن؟
چه طور می توانم... ؟
یک آغوش بیشتر ندارم
برای در آغوش کشیدنِ این همه زیبایی
چند نفر باید بشوم؟
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
یک شب
دير به خانه آمدى
یک شب ديگر
ديرتر به خانه آمدى
و هربار
كمی از زيباييت را
در خانه اى جا مى گذاشتی...
#مهدی_اشرفی
یک شب
دير به خانه آمدى
یک شب ديگر
ديرتر به خانه آمدى
و هربار
كمی از زيباييت را
در خانه اى جا مى گذاشتی...
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
تو
دیواری بودی
که بالاخره یک روز
از پنجره فرار کرد
و من
زندانی تازه رها شده از بند
که به شکنجه کردن دیوارهای خانه اش مشغول است
از میان ما
همیشه آن که قدبلندتر است
به دیدن آزادی می رود
#مهدی_اشرفی
تو
دیواری بودی
که بالاخره یک روز
از پنجره فرار کرد
و من
زندانی تازه رها شده از بند
که به شکنجه کردن دیوارهای خانه اش مشغول است
از میان ما
همیشه آن که قدبلندتر است
به دیدن آزادی می رود
#مهدی_اشرفی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چهطور میتواند
اینهمه زیبایی را
با خود حمل کند آن زن؟
چهطور میتوانم...؟
یک آغوش بیشتر ندارم
برای در آغوش کشیدنِ اینهمه زیبایی
چندنفر باید بشوم؟
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
اینهمه زیبایی را
با خود حمل کند آن زن؟
چهطور میتوانم...؟
یک آغوش بیشتر ندارم
برای در آغوش کشیدنِ اینهمه زیبایی
چندنفر باید بشوم؟
#مهدی_اشرفی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
تنها
سنگینی حلقه ای در انگشت
ما را هر شب
زودتر به خانه بر میگرداند...
و هر چقدر
بر یک بالشت سر بگذاریم
خواب هایمان
یکی نمی شود...
دوریم از هم مثل نزدیکی این روی سکه
با آن رویش...
#مهدی_اشرفی
تنها
سنگینی حلقه ای در انگشت
ما را هر شب
زودتر به خانه بر میگرداند...
و هر چقدر
بر یک بالشت سر بگذاریم
خواب هایمان
یکی نمی شود...
دوریم از هم مثل نزدیکی این روی سکه
با آن رویش...
#مهدی_اشرفی