@asheghanehaye_fatima
تمامِ سازهايِ دنيا برايِ دل من مي نوازند
مثلِ تمامِ ياسهايِ دنيا که به خاطرِ من گل ميکنند
مثلِ تمام اشعارِ عاشقانه که سروده ميشوند
مثلِ بهار که به عشق من ميآيد
مثلِ زمستان که به التماسِ من ميرود
مثل شب بو ها
که عطرشان با شب ميآيد
با شب و مهتاب ، برايِ من
همين بهار
يک شبِ مهتاب
مردمانِ زيادي سازهايشان را بر ميدارند
زيباترين آهنگها را مينوازند
تا من عاشقانهترين شعرم را برايت بخوانم
تا تو مستِ عطرِ شب بو ها
تا تو عاشق يک دسته گلِ ياس شوي
و تو خواهي ديد
که تمامِ دنيا بيدار مانده است
تا به آغوشم بيايي
و من ديوانه وار بگويم
#دوستت_دارم
#ماه_من💞
#نیکی_فیروزکوهی
تمامِ سازهايِ دنيا برايِ دل من مي نوازند
مثلِ تمامِ ياسهايِ دنيا که به خاطرِ من گل ميکنند
مثلِ تمام اشعارِ عاشقانه که سروده ميشوند
مثلِ بهار که به عشق من ميآيد
مثلِ زمستان که به التماسِ من ميرود
مثل شب بو ها
که عطرشان با شب ميآيد
با شب و مهتاب ، برايِ من
همين بهار
يک شبِ مهتاب
مردمانِ زيادي سازهايشان را بر ميدارند
زيباترين آهنگها را مينوازند
تا من عاشقانهترين شعرم را برايت بخوانم
تا تو مستِ عطرِ شب بو ها
تا تو عاشق يک دسته گلِ ياس شوي
و تو خواهي ديد
که تمامِ دنيا بيدار مانده است
تا به آغوشم بيايي
و من ديوانه وار بگويم
#دوستت_دارم
#ماه_من💞
#نیکی_فیروزکوهی
سراپا خیس
از عشق و باران
در پاسخ شان چه خواهی گفت
اگر بپرسند
آستینت را
کدام یک تر کرده است؟...
#ایزومی_شیکیبو
#شاعر_ژاپن 🇯🇵
کتاب :
#ماه_و_تنهایی
ترجمه :
#عباس_صفاری
@asheghanehaye_fatima
از عشق و باران
در پاسخ شان چه خواهی گفت
اگر بپرسند
آستینت را
کدام یک تر کرده است؟...
#ایزومی_شیکیبو
#شاعر_ژاپن 🇯🇵
کتاب :
#ماه_و_تنهایی
ترجمه :
#عباس_صفاری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
پشت در مرگ پا به پا می کرد
جاده از فاجعه خبر می داد
عصر یک چند شنبه ی غمگین
اتفاق از #تو ناگهان افتاد
عصر یک چند شنبه ی غمگین
پای مردی به ماجرا وا شد
پا به پایش #قدم زدی، رفتی
بی تو من تا همیشه تنها شد
بی تو شب تا همیشه اش شب ماند
چادری شد که بر سرم افتاد
#عشق مثل پرنده ای زخمی
روی دستم تلف شد و جان داد
هر چه از من پس از تو باقی ماند
غرق در خلسه و #توهم شد
دست و پا زد میان مرگ و مرگ
ناگهان پشت ناگهان گم شد
خسته از این همه شب و کابوس
مرده ای نیمه شب به راه افتاد
زل زدم رو به #آسمان آن قدر
تا که چشمم به چشم ماه افتاد
در دل شب صدای من پیچید
اين منم #ماه من! پلنگی که...
پیش چشمت به خاک و خون غلتید
تو ولی مثل تکه سنگی که...
ناگهان دست تیره ی ابری
بی صدا از شبم تو را دزدید
خنده را روی #صورتم تف کرد
شعرها را به دفترم پاشید
خنده در خنده از دلت رفتم
گریه در گریه در دلم ماندی
خانه ات پر شد از گل و بوسه
شعر های مرا که #سوزاندی
بوسه روی لبت نشست و گل
پخش شد روی نقشه ی قالی
ناگهان توی #آیینه دیدم
یک مترسک شدم پر از خالی
در تنم یک #صلیب چوبی بود
روی هر شانه ام کلاغی که...
چشم هایم به ناکجا خیره
خالی از شور و اشتیاقی که...
پا به پای پیاده رو می رفت
مثل هر دفعه با سری پایین
از کنارم قدم زنان رد شد
سایه ی یک مترسک #غمگین
▄
خواستم توی باورت مثل
مرد رویایی ات قوی باشم
خواستم شاعرت شوم رفتی
تا بدون تو #منزوی باشم
ساده از ماجرای من رفتی
خم به ابروي خود نياوردي
#گریه کردم که منتظر هستم
#خنده ات گفت بر نمی گردی
بی خیال تمام آدمها
بغض خود را گرفته ام در مشت
منتظر باش بشنوی یک روز
#شاعری_در_کرج_خودش_را_کشت...
#محمد_قره_باغی
پشت در مرگ پا به پا می کرد
جاده از فاجعه خبر می داد
عصر یک چند شنبه ی غمگین
اتفاق از #تو ناگهان افتاد
عصر یک چند شنبه ی غمگین
پای مردی به ماجرا وا شد
پا به پایش #قدم زدی، رفتی
بی تو من تا همیشه تنها شد
بی تو شب تا همیشه اش شب ماند
چادری شد که بر سرم افتاد
#عشق مثل پرنده ای زخمی
روی دستم تلف شد و جان داد
هر چه از من پس از تو باقی ماند
غرق در خلسه و #توهم شد
دست و پا زد میان مرگ و مرگ
ناگهان پشت ناگهان گم شد
خسته از این همه شب و کابوس
مرده ای نیمه شب به راه افتاد
زل زدم رو به #آسمان آن قدر
تا که چشمم به چشم ماه افتاد
در دل شب صدای من پیچید
اين منم #ماه من! پلنگی که...
پیش چشمت به خاک و خون غلتید
تو ولی مثل تکه سنگی که...
ناگهان دست تیره ی ابری
بی صدا از شبم تو را دزدید
خنده را روی #صورتم تف کرد
شعرها را به دفترم پاشید
خنده در خنده از دلت رفتم
گریه در گریه در دلم ماندی
خانه ات پر شد از گل و بوسه
شعر های مرا که #سوزاندی
بوسه روی لبت نشست و گل
پخش شد روی نقشه ی قالی
ناگهان توی #آیینه دیدم
یک مترسک شدم پر از خالی
در تنم یک #صلیب چوبی بود
روی هر شانه ام کلاغی که...
چشم هایم به ناکجا خیره
خالی از شور و اشتیاقی که...
پا به پای پیاده رو می رفت
مثل هر دفعه با سری پایین
از کنارم قدم زنان رد شد
سایه ی یک مترسک #غمگین
▄
خواستم توی باورت مثل
مرد رویایی ات قوی باشم
خواستم شاعرت شوم رفتی
تا بدون تو #منزوی باشم
ساده از ماجرای من رفتی
خم به ابروي خود نياوردي
#گریه کردم که منتظر هستم
#خنده ات گفت بر نمی گردی
بی خیال تمام آدمها
بغض خود را گرفته ام در مشت
منتظر باش بشنوی یک روز
#شاعری_در_کرج_خودش_را_کشت...
#محمد_قره_باغی
#تو
زیباترین اتفاق شب های منی
اتفاقی شبیه #ماه
در تاریک ترین شب جهان!
#محمد_قدیم
☘ @asheghanehaye_fatima
زیباترین اتفاق شب های منی
اتفاقی شبیه #ماه
در تاریک ترین شب جهان!
#محمد_قدیم
☘ @asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
تو وجود هر آدمی رگه هایی از دگرآزاری و سادیسم وجود داره،و می دونی چه وقت این حس بیدار میشه؟
وقتی میفهمی یه نفر وابستهت شده!
#رومن_پولانسکی
#ماه_تلخ
#bitter_moon /1992
#Roman_polanski
تو وجود هر آدمی رگه هایی از دگرآزاری و سادیسم وجود داره،و می دونی چه وقت این حس بیدار میشه؟
وقتی میفهمی یه نفر وابستهت شده!
#رومن_پولانسکی
#ماه_تلخ
#bitter_moon /1992
#Roman_polanski
ماه پیشانو
دریا دادور
آدم باید یه دریا دادور توی خونه داشته باش هی صداش بزنه "ماه پیشانو جان"
اونم بگه جون جونوم آخ
هی دل آدم ضعف بره براش😋
#ماه_پیشانو
#دریا_دادور
@asheghanehaye_fatima
آدم باید یه دریا دادور توی خونه داشته باش هی صداش بزنه "ماه پیشانو جان"
اونم بگه جون جونوم آخ
هی دل آدم ضعف بره براش😋
#ماه_پیشانو
#دریا_دادور
@asheghanehaye_fatima
Mahe Man
Leila Forouhar (@na_fir)
#ماه_من
#لیلا_فروهر
ماهمن غصه نخور
زندگی خوب داره و زشت
خداروچه دیدی شاید
فردامون باشه بهشت...
@asheghanehaye_fatima
#لیلا_فروهر
ماهمن غصه نخور
زندگی خوب داره و زشت
خداروچه دیدی شاید
فردامون باشه بهشت...
@asheghanehaye_fatima