عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
قلب!
ما او را فراموش می کنیم
تو و من، امشب!
تو باید حرارتش را فراموش کنی
و من روشنایی اش را
وقتی فراموشش کردی
لطفا به من بگو
عجله کن
اگر تاخیر کنی
ممکن است باز هم به یادش بیاورم

@asheghanehaye_fatima

#امیلی_دیکسون
ترجمه:
#بهنود_فرازمند
@asheghanehaye_Fatima



از دسترس نوازش ات دور افتاده ام
به بيراهه ى دوست داشتن ام بيا
به قصرى جذاب
كه تنها پنجره اش
به حياط ديوانه خانه اى راه دارد
و همه جايش
از ترس پنجه ى نگاهِ بى تفاوت ات
خاموش است

اين بار ديگر
به عيادت من بيا
و به نوازش چشم هاىِ التماس گرِ من
فرصتى بده
تا دنيايم
را در گرماىِ پيرهن ات
خلاصه كنم

#بهنود_فرازمند
@asheghanehaye_fatima


ببخشيد كه ناگهان پيدايم شد
ببخشيد كه حس خوبى به تو دارم
ببخشيد كه بد بودم، كم بودم، يا دير رسيدم
كه انتظار زيادى از تو دارم
ببخشيد كه حتى
هر چند لحظه اى كوتاه
نتوانستم بگويم دوستت دارم
ببخش و در يك قدمىِ دوست داشتن
اين پا و آن پا نكن

ديگر نمى خواهم فعل هايم ماضى شوند
نمى خواهم "دوستت دارم"، "دوستت داشتم" شود
در هر حال اما
ببخشيد كه من #دوستت_دارم


#بهنود_فرازمند
@asheghanehaye_fatima



بد نیست کمی هم خودت را
جایِ دلِ کوچکِ من بگذاری
هر جای خاطره ات که دست می گذارم، درد می کند
کاش حرفی نبود ـــــ به آغوشم می کشیدی
به سبکِ خودمان اعتراف می کنم
از زنگِ درِ شما هم که بپرسیم:
مادرزاد عاشقِ تو بوده ام


#بهنود_فرازمند
قلب ام را در خانه ات پنهان كرده ام
دور از چشم تو و من
تا شايد آن روز
با آخرين حد نياز
تن ام را بى هيچ اجبارى
در آغوش بگيرى

#بهنود_فرازمند


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




شب ها که دریا گهواره ام می شود
و سوسوی ستاره های رنگ پریده
رویِ موج های عریض اش استراحت می کند
آن زمان خودم را از همه کارها و عشق ها رها می کنم
آرام می شوم و تنها نفس می کشم
دریایی تکانم می دهد
که سرد و ساکت در دل هزاران چراغ آسمان دراز کشیده

به دوستانم فکر می کنم
نگاهم را به نگاهشان می دوزم
بی صدا و تنها از تک تکشان می پرسم:
آیا هنوز دوستِ من هستید؟
آیا درد من، همچنان درد شماست؟ و مرگم، مرگِ شما؟
آیا از عشق و غم ام، لا اقل یک پژواک کوتاه احساس می کنید؟

دریا آرام نگاهم می کند
بی صدا لبخند می زند: نه
و هیچ سلام و هیچ پاسخی از جایی بر نمی آید

#هرمان_هسه
شاعر: #آلمان🇩🇪
ترجمه: #بهنود_فرازمند
امروز صبح
خبر خوشی می رسد
تو خوابِ مرا دیده ای


#پل_الوار
#شاعر_فرانسه🇫🇷
ترجمه:
#بهنود_فرازمند

@Asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




به خاطر آوردن
شاید
آزار دهنده ترین شیوه ی از یاد بردن ست
و احتمالا
دوستانه ترین راه
برای تخفیف این عذاب



#اریش_فرید
#بهنود_فرازمند
به خاطر آوردن
شاید
آزار دهنده ترین شیوه ی
از یاد بردن است
و احتمالا
دوستانه ترین راه
برای تخفیف این عذاب

#اریش_فرید
#شاعر_اتریش 🇦🇹
ترجمه: #بهنود_فرازمند

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




آنکه اولین بار عشق می ورزد
هرچند ناکام ، باز هم خداست
اما آنکه باز هم عاشق می شود
دیوانه است
منِ دیوانه عاشق شده ام
یک بار دیگر ، بی عشقی متقابل
خورشید و ماه و ستاره می خندند
من هم می خندم و می میرم


#هاینریش_هاینه 
#شاعر_آلمان
ترجمه :
#بهنود_فرازمند🌱
@asheghanehaye_fatima



پس از وصال و رسیدن به معشوق
چه بسا دیگر کسی شعری نسراید
دستت را دراز می کنی
جست و جو می کنی
لمس می کنی
گوش می سپاری
نزدیک می شوی
اما آن بلوغِ همیشه وصف ناپذیرِ عشق را
که من می نویسم اش
هر کسی به تجربه در می یابد
روز وشب
حتی پس از وصالِ معشوق

#اریش_فرید
#شاعر_اتریش🇦🇹
ترجمه:
#بهنود_فرازمند
@asheghanehaye_fatima

هیچ تناقضی در حرف هایم نیست
وقتی همزمان هم می گویم برو هم بیا
یا وقتی می گویم بله و بعد می گویم نه
چه کسی می تواند بفهمد:
"نیمی از من دوستت دارد
و نیمه ی دیگر رنج می برد"

ساده لوح بودم که فکر می کردم می توانم بگذرم
همیشه آن نیمه ی اول برنده می شود:
وقتی می گویم: "حق با توست"
دقیقا یعنی دوستت دارم
یعنی جز دوست داشتن ات چیزی برایم مهم نیست .



#بهنود_فرازمند
@asheghanehaye_fatima



قلب!
ما او را فراموش می‌کنیم
تو و من، امشب!
تو باید حرارتش را فراموش کنی
و من روشنایی‌اش را
وقتی فراموشش کردی
لطفاً به من بگو
عجله کن
اگر تأخیر کنی
ممکن است باز هم به یادش بیاورم!




#امیلی_دیکنسون
#شاعر_امریکا
ترجمه: #بهنود_فرازمند
@asheghanehaye_fatima



شب‌ها که دریا گه‌واره‌ام می‌شود
و سوسوی ستاره‌های رنگ پریده
رویِ موج‌های عریض‌اش استراحت می‌کند
آن زمان خودم را از همه کارها و عشق‌ها رها می‌کنم
آرام می‌شوم و تنها نفس می‌کشم
دریایی تکان‌ام می‌دهد
که سرد و ساکت در دل هزاران چراغ آسمان دراز کشیده
به دوستان‌ام فکر می‌کنم
نگاه‌ام را به نگاه‌شان می‌دوزم
بی‌صدا و تنها از تک‌تک‌شان می‌پرسم:
آیا هنوز دوستِ من هستید؟
آیا درد من، هم‌چنان درد شماست؟ و مرگ‌ام، مرگِ شما؟
آیا از عشق و غم‌ام، لااقل یک پژواک کوتاه احساس می‌کنید؟
دریا آرام نگاه‌ام می‌کند
بی‌صدا لب‌خند می‌زند: نه
و هیچ سلام و هیچ پاسخی از جایی برنمی‌آید...

○●شاعر: #هرمان_هسه ●Hermann Hesse●آلمانی-سوییسی، ۱۹۶۲-۱۸۷۷● برنده‌ی جایزه‌ی نوبلِ ادبیات در سال۱۹۴۶●

‌○●برگردان: #بهنود_فرازمند
می‌خواهم با کسی بروم که «من دوست‌اش می‌دارم»
نمی‌خواهم هزینه‌ی این هم‌راه شدن را حساب و کتاب کنم
یا این‌که به خوبی و بدی‌اش فکر کنم
حتا نمی‌خواهم بدانم دوست‌ام دارد یا نه
فقط می‌خواهم با آن کسی بروم که دوست‌اش دارم...

■●شاعر: #برتولت_برشت | آلمان، ۱۹۵۶-۱۸۹۸ | Berthold Brecht |

■●برگردان: #بهنود_فرازمند

@asheghanehaye_fatima
زنان زیبا در شگفت اند راز من کجا پنهان شده
من جذاب یا مانند مانکن نیستم
اما هنگامی که به آن ها می گویم
فکر می کنند دروغ است
می گویم : رازم در امتداد بازوانم،در پهنای باسنم
و در گام های بلندم است و در شکل لبانم
من یک زنم ! فوق العاده
زنی فوق العاده !
من اینم !
به داخل اتاق می روم
به همان سردی که شما مردها می پسندید
در برابر مردی که ایستاده یا زانو زده
مردها در اطرافم جمع می شوند
مانند دسته ی زنبورهای عسل
می گویم : رازم آتش چشمانم است
و در درخشش دندان هایم و رقص کمرم،سرمستی پاهایم
من یک زنم !فوق العاده
زنی فوق العاده !
من اینم
مردها هم در حیرتند که چه چیزی در من می بینند
آن ها تلاش بسیار می کنند
ولی نمی توانند به راز درونم پی ببرند
آن گاه تلاش می کنم نشانشان دهم
باز هم می گویند که نمی بینند
می گویم : رازم در قوس کمرم،آفتاب لبخندم
شکاف سینه ام و ظرافت اندامم است
من یک زنم ! فوق العاده
زنی فوق العاده !
من اینم
حالا می فهمی چرا هیچ وقت سر خم نمی کنم ؟
داد نمی زنم؟قیل و قال نمی کنم یا حتی بلند صحبت نمی کنم ؟
وقتی مرا در حال عبور می بینید باید احساس غرور کنید
می گویم :رازم در تلق تلق پاشنه ام است و در پیچش موهایم
و در کف دستم و در نیازتان به توجهِ من
چون من یک زنم !فوق العاده
زنی فوق العاده !
این منم !!!


#مایا_آنجلو
#شاعر_آمریکا🇺🇸
ترجمه :
#بهنود_فرازمند

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



من این قلعه ای را که تو بودی، بیابان خواهم نامید
این صدا را شب و چهره ی تو را «نبودن» می‌نام‌ام
و هنگامی که بر زمین سترون شده سقوط می‌کنی
صاعقه‌ای که تو را می‌برد، نیستی می‌نام‌ام

مردن، جایی بود که تو دوست می‌داشتی، من می‌آیم
اما همیشه از راه‌های تاریک تو
من خواسته‌های تو، پیکرِ تو و حافظه‌ی تو را نابود می‌کنم
من آن دشمن توام که رحم ندارد

من تو را جنگ می‌نام‌ام
و جنگ را بر تو روامی‌دارم
من در دست‌هایم
چهره‌ی تاریک و دگرگون تو را خواهم داشت
و در قلب‌ام
سرزمینی را که با طوفان روشن می‌شود

■●شاعر: #ایو_بونفوا | Yves Bonnefoy |
فرانسه، ۲۰۱۶ - ۱۹۲۳ |

■●برگردان: #بهنود_فرازمند