@asheghanehaye_fatima
#معرفی_کتاب
▪️سومین داستان بلند
« #منیرو_روانی_پور » نویسندهی زن نامآشنای ایرانیست که نخستینبار در سال ۱۳۷۸ منتشر شد. قصه، روایتگر زنی کولی به نام «آینه» است که دست سنتها و خشم قبیله او را میتاراند و در بستر جریانهای پرتلاطم سالهای انقلاب، تنها و ناگزیر رهایش میکند. آینه حتا گاهی بر نویسنده خشم میگیرد که چرا چنین سر نوشتی برای او رقم زده و گاهی پرسانپرسان در پی معشوق خود شهر را زیر پا طی میکند.
«در کولی کنار آتش، هم مردمان کوچگرد و آداب و رسومشان ترسیم شده و هم فضای شهرهای بزرگی مانند شیراز و تهران با جغرافیای مشخص و آشناشان. برای نمونه، توصیف نویسنده از خیابان انقلاب آن سالها چنان زنده و دستیافتنیست که اگر امروز هم در حال قدم زدن در آن خیابان، لحظهای به خیالت مجال تجسم بدهی، تمام آن فریادها، کتابها و آدمها را خواهی شنید و خواهی دید. شخصیتهای قصه ملموس و واقعیاند، حتا اگر خودشان بگویند از خیال نویسنده آمدهاند تا کار قصه را پیش ببرند. چه آن زن صورتسوخته که از تاریکی میترسد، چه آن رانندهی کامیون تقلبی که پای چپش میلنگد و دو دندانش خرد شده. و همچنین آن سه زن همخانه، همگی هویت و پیشینهای دارند که در جامعهی امروز، بهسادگی قابل شناختناند.»
▪️اگر تاکنون این کتاب را نخواندهاید، در خواندنش شک نکنید. رمانی با حجم متوسط و سرشار از کششهای جورواجور که در همان حال که داستان شخصیت اصلی را روایت میکند، بخشی از تاریخ روزگار ما را هم به تصویر میکشد.
نام: #کولی_کنار_آتش
نویسنده: #منیرو_روانی_پور
ناشر: #مرکز
#معرفی_کتاب
▪️سومین داستان بلند
« #منیرو_روانی_پور » نویسندهی زن نامآشنای ایرانیست که نخستینبار در سال ۱۳۷۸ منتشر شد. قصه، روایتگر زنی کولی به نام «آینه» است که دست سنتها و خشم قبیله او را میتاراند و در بستر جریانهای پرتلاطم سالهای انقلاب، تنها و ناگزیر رهایش میکند. آینه حتا گاهی بر نویسنده خشم میگیرد که چرا چنین سر نوشتی برای او رقم زده و گاهی پرسانپرسان در پی معشوق خود شهر را زیر پا طی میکند.
«در کولی کنار آتش، هم مردمان کوچگرد و آداب و رسومشان ترسیم شده و هم فضای شهرهای بزرگی مانند شیراز و تهران با جغرافیای مشخص و آشناشان. برای نمونه، توصیف نویسنده از خیابان انقلاب آن سالها چنان زنده و دستیافتنیست که اگر امروز هم در حال قدم زدن در آن خیابان، لحظهای به خیالت مجال تجسم بدهی، تمام آن فریادها، کتابها و آدمها را خواهی شنید و خواهی دید. شخصیتهای قصه ملموس و واقعیاند، حتا اگر خودشان بگویند از خیال نویسنده آمدهاند تا کار قصه را پیش ببرند. چه آن زن صورتسوخته که از تاریکی میترسد، چه آن رانندهی کامیون تقلبی که پای چپش میلنگد و دو دندانش خرد شده. و همچنین آن سه زن همخانه، همگی هویت و پیشینهای دارند که در جامعهی امروز، بهسادگی قابل شناختناند.»
▪️اگر تاکنون این کتاب را نخواندهاید، در خواندنش شک نکنید. رمانی با حجم متوسط و سرشار از کششهای جورواجور که در همان حال که داستان شخصیت اصلی را روایت میکند، بخشی از تاریخ روزگار ما را هم به تصویر میکشد.
نام: #کولی_کنار_آتش
نویسنده: #منیرو_روانی_پور
ناشر: #مرکز
Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
_ تنها زندگى مىكنى ؟
+ نه، يادِ كسى با من است ...
چه كسى میتواند تنها زندگى كند ؟
✍ #منيرو_روانىپور
📙 #کولی_کنار_آتش
_ تنها زندگى مىكنى ؟
+ نه، يادِ كسى با من است ...
چه كسى میتواند تنها زندگى كند ؟
✍ #منيرو_روانىپور
📙 #کولی_کنار_آتش