@asheghanehaye_fatima
چشم هایی هستند
که نور را نمی بینند
خاطراتی، که به یاد نمی آیند
اشک هایی که دردی را نمی شویند!
کلماتی، چون سیلی
و احساساتی، که هستند
روحی هست
که هیچ چیز
تسلایش نمیبخشد
#مرام_المصری
ترجمه #سیدمحمدمرکبیان
کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
#نشر_چشمه
چشم هایی هستند
که نور را نمی بینند
خاطراتی، که به یاد نمی آیند
اشک هایی که دردی را نمی شویند!
کلماتی، چون سیلی
و احساساتی، که هستند
روحی هست
که هیچ چیز
تسلایش نمیبخشد
#مرام_المصری
ترجمه #سیدمحمدمرکبیان
کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima
غریبهای نگاهم میکند
غریبهای همکلامم میشود
به غریبهای لبخند میزنم
با غریبهای حرف میزنم
غریبهای به من گوش میسپارد
و بر غمهای ساده او
میگریم
در این تنهایی که
غریبهها را گرد هم میآورد
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
غریبهای نگاهم میکند
غریبهای همکلامم میشود
به غریبهای لبخند میزنم
با غریبهای حرف میزنم
غریبهای به من گوش میسپارد
و بر غمهای ساده او
میگریم
در این تنهایی که
غریبهها را گرد هم میآورد
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima
چشم به راهم
چشم به راهِ چه چیزی؟
مردی
که گل برایم میآورد
و حرفهای شیرین...
مردی که من را میبیند و میفهمد
با من حرف میزند و به من گوش میدهد
مردی که برایم گریه میکند
و من دلم برایش میسوزد و
دوستش دارم.
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
چشم به راهم
چشم به راهِ چه چیزی؟
مردی
که گل برایم میآورد
و حرفهای شیرین...
مردی که من را میبیند و میفهمد
با من حرف میزند و به من گوش میدهد
مردی که برایم گریه میکند
و من دلم برایش میسوزد و
دوستش دارم.
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima
مانندِ ولگردی
که تا توانسته خود را پُر کرده
از ترسِ یک روز بیغذا ماندن
خیره میشوم به تو
که بر دامنم
سر گذاشتهای
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
مانندِ ولگردی
که تا توانسته خود را پُر کرده
از ترسِ یک روز بیغذا ماندن
خیره میشوم به تو
که بر دامنم
سر گذاشتهای
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima
.
مردى که دهان دارد
اما حرف نمى زند
لب دارد
اما نمى بوسد
مردى که با بینى اش
هیچ چیزى را نمى بوید
با گوش هایش
چیزى را نمى شنود
مردى با چشمانِ غمگین و بازوانِ بلند
که نمى داند چگونه به آغوش بکشد
مترسکى است
که گنجشک هاى من را فریب داده...!
#مرام_المصری
#سیدمحمد_مرکبیان
#چون_گناهی_آویخته_در_تو
.
مردى که دهان دارد
اما حرف نمى زند
لب دارد
اما نمى بوسد
مردى که با بینى اش
هیچ چیزى را نمى بوید
با گوش هایش
چیزى را نمى شنود
مردى با چشمانِ غمگین و بازوانِ بلند
که نمى داند چگونه به آغوش بکشد
مترسکى است
که گنجشک هاى من را فریب داده...!
#مرام_المصری
#سیدمحمد_مرکبیان
#چون_گناهی_آویخته_در_تو
.
ردِ تو را دنبال می کند، سایه ام
قدم به قدم که می روی
قدم به قدم که باز می آیی
چون گناهی
در تو آویخته ام
بی آرزوی رستگاری
#چون_گناهی_آویخته_در_تو ...
#مرام_المصری
@asheghanehaye_fatima
ردِ تو را دنبال می کند، سایه ام
قدم به قدم که می روی
قدم به قدم که باز می آیی
چون گناهی
در تو آویخته ام
بی آرزوی رستگاری
#چون_گناهی_آویخته_در_تو ...
#مرام_المصری
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
مانندِ ولگردی
که تا توانسته خود را پُر کرده
از ترسِ یک روز بیغذا ماندن
خیره میشوم به تو
که بر دامنم
سر گذاشتهای
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima
مانندِ ولگردی
که تا توانسته خود را پُر کرده
از ترسِ یک روز بیغذا ماندن
خیره میشوم به تو
که بر دامنم
سر گذاشتهای
#مرام_المصری
از کتاب #چون_گناهی_آویخته_در_تو
ترجمه #سید_محمد_مرکبیان
#نشر_چشمه
@asheghanehaye_fatima