@asheghanehaye_fatima
زنده باد بال خدا
که فرو می افتد
و درست روی شانۀ من می نشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را می چرخاند، پیدایت می کند
و تلالو اولش را برای تو پست می کند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب می کند،
زنده باد!
زنده باد سنگ های خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس می گیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا می فرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور می برد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
زنده باد بال خدا
که فرو می افتد
و درست روی شانۀ من می نشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را می چرخاند، پیدایت می کند
و تلالو اولش را برای تو پست می کند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب می کند،
زنده باد!
زنده باد سنگ های خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس می گیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا می فرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور می برد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
می سوزم و عطر یادهای تو را می دهم
عطر بال پرنده ای تازه سال
که به اشتیاق قوس قزح پر گرفت
و به خانۀ خود برنگشت.
یادهای تو دریاست
و من نهنگ گمشده ای
که در پی قویی
در جویی غرق شد!
یادهای تو بارانی سرکش است
که به اشتیاق دهانم مست می کند
و سر
به شیشۀ آسمان می کوبد،
صبحی ژاله بار است
که می بارد بر من
بیدارم می کند
و آفتاب
چشم گشوده به من
صبح به خیر می گوید.
#محمد_شمس_لنگرودی
کتاب:
#حکایت_دریاست_زندگی
مجموعه:
#ملاح_خیابان_ها
می سوزم و عطر یادهای تو را می دهم
عطر بال پرنده ای تازه سال
که به اشتیاق قوس قزح پر گرفت
و به خانۀ خود برنگشت.
یادهای تو دریاست
و من نهنگ گمشده ای
که در پی قویی
در جویی غرق شد!
یادهای تو بارانی سرکش است
که به اشتیاق دهانم مست می کند
و سر
به شیشۀ آسمان می کوبد،
صبحی ژاله بار است
که می بارد بر من
بیدارم می کند
و آفتاب
چشم گشوده به من
صبح به خیر می گوید.
#محمد_شمس_لنگرودی
کتاب:
#حکایت_دریاست_زندگی
مجموعه:
#ملاح_خیابان_ها
@asheghanehaye_fatima
زنده باد بال خدا
که فرو می افتد
و درست روی شانۀ من می نشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را می چرخاند، پیدایت می کند
و تلالو اولش را برای تو پست می کند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب می کند،
زنده باد!
زنده باد سنگ های خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس می گیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا می فرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور می برد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
زنده باد بال خدا
که فرو می افتد
و درست روی شانۀ من می نشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را می چرخاند، پیدایت می کند
و تلالو اولش را برای تو پست می کند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب می کند،
زنده باد!
زنده باد سنگ های خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس می گیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا می فرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور می برد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
الفبا برای سخن گفتن نیست
برای نوشتن نام توست
اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زادروز تو را بدانند
دست های من
برای جست و جوی تو پیدا شدند
دهانم
کشف دهان توست.
ای کاشف آتش
در آسمان دلم توده برفی است
که به خنده های تو دل بسته است.
#محمد_شمس_لنگرودی
الفبا برای سخن گفتن نیست
برای نوشتن نام توست
اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زادروز تو را بدانند
دست های من
برای جست و جوی تو پیدا شدند
دهانم
کشف دهان توست.
ای کاشف آتش
در آسمان دلم توده برفی است
که به خنده های تو دل بسته است.
#محمد_شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
می گویم باز شو
چونکف دستی، صبح ستمگر باز شو!
و نشانم بده
او را نیاورده باز به خانه ی من آمدی!
#محمد_شمس_لنگرودی
می گویم باز شو
چونکف دستی، صبح ستمگر باز شو!
و نشانم بده
او را نیاورده باز به خانه ی من آمدی!
#محمد_شمس_لنگرودی
دلگرمی های تو
بال های منند!
چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور سایه ای از کنارم
نگرانم میکند...
#محمد_شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
بال های منند!
چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور سایه ای از کنارم
نگرانم میکند...
#محمد_شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
زنده باد بال خدا
که فرو میافتد
و درست روی شانۀ من مینشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را میچرخاند، پیدایت میکند
و تلالو اولش را برای تو پست میکند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب میکند،
زنده باد!
زنده باد سنگهای خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس میگیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا میفرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور میبرد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
زنده باد بال خدا
که فرو میافتد
و درست روی شانۀ من مینشیند،
زنده باد!
زنده باد آفتاب سحر
که سرش را میچرخاند، پیدایت میکند
و تلالو اولش را برای تو پست میکند،
زنده باد!
زنده باد دفتر مشق من
که بین این همه کاغذ
فقط برای تو شعر جذب میکند،
زنده باد!
زنده باد سنگهای خیابان
که بین این همه کفش
فقط از کفش تو عکس میگیرند
و برای عارفان برهنه پای روز جزا میفرستند.
زنده باد عشق تو محبوبم زنده باد
که خیالم را آن قدر دور میبرد
که برای حیات این مردم
معنایی پیدا کند.
آی زندگی، دیدی چه سرت آوردیم.
#محمد_شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
اگر گنجشکی تازهبالی،
در شعر کوچک من لانه کن..
اگر آفتابی تازهزادی و راه را نمیشناسی،
در آسمان خانۀ من پرسه زن...
اگر توفانی و دریاهایت کوچکند،
در بستر من شعلهور شو
ای بادپا
که دستهکلید دریاها در دست توست
صندوق قدیمیرا باز کن
و نقشۀ ملاحان گمشده را به من ده
ببین چگونه مرواریدها تکثیر میشوند
بر آتش مژگان من.
#محمد_شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی
اگر گنجشکی تازهبالی،
در شعر کوچک من لانه کن..
اگر آفتابی تازهزادی و راه را نمیشناسی،
در آسمان خانۀ من پرسه زن...
اگر توفانی و دریاهایت کوچکند،
در بستر من شعلهور شو
ای بادپا
که دستهکلید دریاها در دست توست
صندوق قدیمیرا باز کن
و نقشۀ ملاحان گمشده را به من ده
ببین چگونه مرواریدها تکثیر میشوند
بر آتش مژگان من.
#محمد_شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
حکایت💫ِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم ...
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب، بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بیقرار است
این گونه که من دوستت میدارم ...
#محمد_شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی
حکایت💫ِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم ...
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب، بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بیقرار است
این گونه که من دوستت میدارم ...
#محمد_شمس_لنگرودی
#شمس_لنگرودی