@asheghanehaye_fatima
🌿ميخوااااام باهات ازدواج كنم !
پُر لایک ترین توییت 3 دسامبر (روز جهانی معلولین) مربوط به ایزابلا کاردیناله دختر 26 ساله ی ایتالیایی ساکن شهر فلورانس بود.ایزابلا یک معلول جسمی حرکتی ست. او در ژانویه ی 2006 بعد از یک تصادف شدید برای همیشه مجبور به استفاده از ویلچر شد.
توییت او تصويري از کامنت یک پست در اینستاگرام بود. پستی که در آن از کاربران خواسته شده بود تا در کامنتها در مورد آسیب های روحی ناشی از معلولیت حرف بزنند.اسکرین شات ایزابلا از شخصی بود که در کامنتها پیامی با این مضمون گذاشته بود:
«همشونو باید جمع کنن و بریزنشون توي دریا».
او زیر این اسکرین شات نوشت:«کسی توی فلورانس مربی شنا میشناسه؟ من نمیخوام به همین سادگی تسلیم بشم».
توییت خانوم کاردیناله در کمتر از یک ساعت بیش از ده هزار بار بازنشر شد. صبح روز بعد ایزابلا کاردیناله مثل همیشه از خواب بیدار شد، برای رفتن به دانشگاه از خانه بیرون رفت، و از چیزی که روی دیوار خانه اش میدید شگفت زده شد. روی دیوار خانه با رنگ قرمز نوشته شده بود:
in quale mare ti abbandonano, che posso venire a salvarti, poi chiederti:vuoi sposarmi?
«تو رو توي کدوم دریا میندازنت که بیام نجاتت بدم و ازت بپرسم: با من ازدواج میکنی؟»
#محمدرضا_جعفری
🌿ميخوااااام باهات ازدواج كنم !
پُر لایک ترین توییت 3 دسامبر (روز جهانی معلولین) مربوط به ایزابلا کاردیناله دختر 26 ساله ی ایتالیایی ساکن شهر فلورانس بود.ایزابلا یک معلول جسمی حرکتی ست. او در ژانویه ی 2006 بعد از یک تصادف شدید برای همیشه مجبور به استفاده از ویلچر شد.
توییت او تصويري از کامنت یک پست در اینستاگرام بود. پستی که در آن از کاربران خواسته شده بود تا در کامنتها در مورد آسیب های روحی ناشی از معلولیت حرف بزنند.اسکرین شات ایزابلا از شخصی بود که در کامنتها پیامی با این مضمون گذاشته بود:
«همشونو باید جمع کنن و بریزنشون توي دریا».
او زیر این اسکرین شات نوشت:«کسی توی فلورانس مربی شنا میشناسه؟ من نمیخوام به همین سادگی تسلیم بشم».
توییت خانوم کاردیناله در کمتر از یک ساعت بیش از ده هزار بار بازنشر شد. صبح روز بعد ایزابلا کاردیناله مثل همیشه از خواب بیدار شد، برای رفتن به دانشگاه از خانه بیرون رفت، و از چیزی که روی دیوار خانه اش میدید شگفت زده شد. روی دیوار خانه با رنگ قرمز نوشته شده بود:
in quale mare ti abbandonano, che posso venire a salvarti, poi chiederti:vuoi sposarmi?
«تو رو توي کدوم دریا میندازنت که بیام نجاتت بدم و ازت بپرسم: با من ازدواج میکنی؟»
#محمدرضا_جعفری
دلم؟ میخواهد دائم با تو باشم. درست مثل زخم روی چانه ات. که همیشه سعی میکنی با کرم پودر از بقیه پنهانش کنی. پنهانم کن. مرا هم توی جیب مانتوی گلدارت. بعد بیرون برو. چای دم کن. نوک موهایت را دور انگشتت بپیچ. فیلم ببین. آشپزی کن. در تمام مدت بگذارم پشت گوش هایت. درست مثل موهایت. به جای سنجاق، مرا به سینه ات بزن. با خودت به مهمانی ببر. جلوی دوستانت مرا به اسم کوچک صدا بزن. از من بخواه مسافتی را بخاطر تو بدَوَم. شماره ی کسی را بخاطر تو از گوشی ام پاک کنم. قراری را بخاطرت به هم بزنم. مرا مثل شعر های شاملو به خاطرت بسپار. اگر باران بارید، مرا روی سرت بگیر. سردت اگر بود، مرا بپوش. فقط یکبار جای گردنبندت، دست هایم را دور گردنت بنداز. به من دروغی بگو. مثلا با "دوستت دارم" شروع کن.
#محمدرضا_جعفری
@asheghanehaye_fatima
#محمدرضا_جعفری
@asheghanehaye_fatima