به من بگو
اگر بگویم زندان صمیمیتی کوچک دارد
قبول می کنی؟
قبول می کنی که بعد از خوانده شدنم،
مثل روزنامه ای توقیف شده
دستی در زندگی ام تریاک می کاشت
رنگ قرمز بر پیراهنم متاسف بود
پالتوی سبز پشت میله ی زندان متاسف بود
غذای چند روز مانده ام متاسف بود
به دستم سپرده بودم
به دهانم
به زانوها
به چشم ها سپرده بودم
تلاشم بی فایده بود
نمی تواستم دستش را بگیرم
زندگی از من عبور می کرد.
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
اگر بگویم زندان صمیمیتی کوچک دارد
قبول می کنی؟
قبول می کنی که بعد از خوانده شدنم،
مثل روزنامه ای توقیف شده
دستی در زندگی ام تریاک می کاشت
رنگ قرمز بر پیراهنم متاسف بود
پالتوی سبز پشت میله ی زندان متاسف بود
غذای چند روز مانده ام متاسف بود
به دستم سپرده بودم
به دهانم
به زانوها
به چشم ها سپرده بودم
تلاشم بی فایده بود
نمی تواستم دستش را بگیرم
زندگی از من عبور می کرد.
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
تنهایم!
تنهایی من،
قلبت را تکان نمی دهد!
مثلِ اینکه لیوانی آب را بریزی در دریا،
تکان نمی خورد آب از آب.
#محسن_بیدوازی
تنهایم!
تنهایی من،
قلبت را تکان نمی دهد!
مثلِ اینکه لیوانی آب را بریزی در دریا،
تکان نمی خورد آب از آب.
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
مثلِ زیبایی زنی،
که عاشقِ مردی نابینا شده،
گریه میکنم!
گریه،
که موسیقیِ متنِ رابطهٔ ماست!
تا چشم کار میکند،
مردانی میبینم،
که دوستداشتنِ زنانِ زیادی را،
در خود پنهان کردهاند!
زنانی،
که دوستداشتنِ مردانِ زیادی را...
.
چیزی بگو،
شعری بخوان،
و با کلمات،
گفت و گو را تزئین کن!
برای کسی،
که به خاطرت،
آینه را شکسته،
و دارد،
زیباییاش را از یاد میبرد!
#محسن_بیدوازی
مثلِ زیبایی زنی،
که عاشقِ مردی نابینا شده،
گریه میکنم!
گریه،
که موسیقیِ متنِ رابطهٔ ماست!
تا چشم کار میکند،
مردانی میبینم،
که دوستداشتنِ زنانِ زیادی را،
در خود پنهان کردهاند!
زنانی،
که دوستداشتنِ مردانِ زیادی را...
.
چیزی بگو،
شعری بخوان،
و با کلمات،
گفت و گو را تزئین کن!
برای کسی،
که به خاطرت،
آینه را شکسته،
و دارد،
زیباییاش را از یاد میبرد!
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
شلوغم ؛
آنقدر که خودم را در شلوغی گُم کرده ام
تنها تو می توانی نجاتم دهی
تنها تو ...
تنها تو می توانی در شلوغی پیدایم کنی
دستم را بگیری
و از خودم بیرون بکشی !
#محسن_بیدوازی
شلوغم ؛
آنقدر که خودم را در شلوغی گُم کرده ام
تنها تو می توانی نجاتم دهی
تنها تو ...
تنها تو می توانی در شلوغی پیدایم کنی
دستم را بگیری
و از خودم بیرون بکشی !
#محسن_بیدوازی
■دوربین
خواستم در حال پنهان شوم
اما زمان
با این ساعتِ کوچک
مچام را گرفت
خواستم در روزنامههای روی پیشخوان
در فیلمهای روی پرده
در حملهی تروریستیِ روی پلِ آزادی
امروز را نجات دهم
بایستم کنارِ خودم
و به زنهای توی جمعیت خیره شوم
فلاشهایام
به اشکآورهای فلفلی یورش ببرند
از کار نیفتند در کارخانهی قهرمانسازی
اشک بریزند با اعتصابی که رام شده در تلویزیون
عکس میگیرم از صدای برخوردِ ماشینها، نگاهها، مشتها
از خودم
کنار نمیروم از کنارِ خودم
مثلِ نوزادی که در دعوا آغوشبهآغوش میشود
حقِ زیباییات کتک خوردن نیست
پیراهنات را دستبهدست میکنند
نوشابهها را دستبهدست
و دستهگلی که برایات خریدهام
از دستام میافتد
میزنم زیرِ گریه
خودم را پرت میکنم به درودیوار
و گاهی دستهایام را بر چشمهایام میگذارم
دستهایام را دراز میکنم
چشمهایام را پرت میکنم وسطِ اتوبانی شلوغ
نباید بعد از من
کسی از این دوربینها اعتراف بگیرد
#محسن_بیدوازی
کتاب: «تمام بلندیهای جهان»
@asheghanehaye_fatima
خواستم در حال پنهان شوم
اما زمان
با این ساعتِ کوچک
مچام را گرفت
خواستم در روزنامههای روی پیشخوان
در فیلمهای روی پرده
در حملهی تروریستیِ روی پلِ آزادی
امروز را نجات دهم
بایستم کنارِ خودم
و به زنهای توی جمعیت خیره شوم
فلاشهایام
به اشکآورهای فلفلی یورش ببرند
از کار نیفتند در کارخانهی قهرمانسازی
اشک بریزند با اعتصابی که رام شده در تلویزیون
عکس میگیرم از صدای برخوردِ ماشینها، نگاهها، مشتها
از خودم
کنار نمیروم از کنارِ خودم
مثلِ نوزادی که در دعوا آغوشبهآغوش میشود
حقِ زیباییات کتک خوردن نیست
پیراهنات را دستبهدست میکنند
نوشابهها را دستبهدست
و دستهگلی که برایات خریدهام
از دستام میافتد
میزنم زیرِ گریه
خودم را پرت میکنم به درودیوار
و گاهی دستهایام را بر چشمهایام میگذارم
دستهایام را دراز میکنم
چشمهایام را پرت میکنم وسطِ اتوبانی شلوغ
نباید بعد از من
کسی از این دوربینها اعتراف بگیرد
#محسن_بیدوازی
کتاب: «تمام بلندیهای جهان»
@asheghanehaye_fatima
.
دوش که میگیرم....
شسته میشوند شعرهایم...
اگر میتوانی...
قسمتهای شاعرانه ی بدنم را ...
حدس بزن...
حدس بزن...
چند شعر از سرِ انگشتانم ...
چکه کرده بر سرامیک...
کدام سطر را به کاشیها کوبیدهام...
دستم بهوقت در آغوش گرفتن...
پیراهنی مجروح...
لبم بهوقت بوسیدن، تیغی کُند...
پوستم پوستر ِشعری غمگین است....
#محسن_بیدوازی
.
@asheghanehaye_fatima
دوش که میگیرم....
شسته میشوند شعرهایم...
اگر میتوانی...
قسمتهای شاعرانه ی بدنم را ...
حدس بزن...
حدس بزن...
چند شعر از سرِ انگشتانم ...
چکه کرده بر سرامیک...
کدام سطر را به کاشیها کوبیدهام...
دستم بهوقت در آغوش گرفتن...
پیراهنی مجروح...
لبم بهوقت بوسیدن، تیغی کُند...
پوستم پوستر ِشعری غمگین است....
#محسن_بیدوازی
.
@asheghanehaye_fatima
Nashi
Mohsen Bidvazi
#منتشر_شد
«ناشی»
ترانه: #محسن_بیدوازی
اهنگساز،تنظیم کننده و میکس و مستر: #مهدیار_ساجدی
استودیو اکسنت 💎
@asheghanehaye_fatima
«ناشی»
ترانه: #محسن_بیدوازی
اهنگساز،تنظیم کننده و میکس و مستر: #مهدیار_ساجدی
استودیو اکسنت 💎
@asheghanehaye_fatima
Bi Neshani - Mohsen Bidvazi Final 3
<unknown>
«بینشانی»
خواننده: #محسن_بیدوازی
شاعر: مهدی موسوی
آهنگساز و تنظیم کننده: مهدیار ساجدی
کلارینت: حنیف خراسانی
گیتار الکتریک: عرفان فسنقری
آوا: سوفیا
کاور: محمد سجادی
@asheghanehaye_fatima
خواننده: #محسن_بیدوازی
شاعر: مهدی موسوی
آهنگساز و تنظیم کننده: مهدیار ساجدی
کلارینت: حنیف خراسانی
گیتار الکتریک: عرفان فسنقری
آوا: سوفیا
کاور: محمد سجادی
@asheghanehaye_fatima
تنها رسالت من در جهان
دوست داشتنِ توست
ببخش
اگر
به جنگ و گرسنگی و ترس
فکر کردهام.
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتنِ توست
ببخش
اگر
به جنگ و گرسنگی و ترس
فکر کردهام.
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
To Ra BeKhater Avardam
Mohsen Bidvazi
🔻 #منتشر_شد
«تو را بخاطر آوردم»
خواننده : #محسن_بیدوازی
شاعر: رحمت رسولی مقدم
تنظیم کننده: امیرحسین مالداری
میکس و مستر: حسن تقیزاده
انتشار از خراسان مدیا
تاریخ انتشار: بهمن ۱۴۰۲
کانال تلگرام #محسن_بیدوازی:
@bidvazi71
@asheghanehaye_fatima
«تو را بخاطر آوردم»
خواننده : #محسن_بیدوازی
شاعر: رحمت رسولی مقدم
تنظیم کننده: امیرحسین مالداری
میکس و مستر: حسن تقیزاده
انتشار از خراسان مدیا
تاریخ انتشار: بهمن ۱۴۰۲
کانال تلگرام #محسن_بیدوازی:
@bidvazi71
@asheghanehaye_fatima
تنها رسالت من در جهان
دوست داشتنِ توست!
ببخش
اگر
به جنگ و گرسنگی و ترس
فکر کردهام....
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتنِ توست!
ببخش
اگر
به جنگ و گرسنگی و ترس
فکر کردهام....
#محسن_بیدوازی
@asheghanehaye_fatima