عاشقانه های فاطیما
808 subscribers
21.2K photos
6.48K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
کنارت که می ایستد به چشم هایش خیره شو
و به او بگو که تمام زندگی اش هستی
کنارش که راه میروی دستش را محکم بگیر
و انگشتانش را محکم فشار بده تا حس کند بودنت را
کاش بدانی ناگهان چقدر زود دير ميشود
کاش بدانی که فرصت برای با هم بودن کم است
و گاهی وقت ها همین چیزهای کوچک، شیرین ترین لحظه های زندگی ات را رقم میزنند
گاهی وقت ها همین باهم بودن ها، همین زل زدن ها و همین دوستت دارم هاست که تو را زنده نگه میدارند
آدم است دیگر
کم می آورد...
خسته میشود...
دوست دارد کسی باشد که بفهمد او را
دوست دارد کسی باشد که یواشکی در گوشش بگوید خیالت تخت، غصه نخور، من هستم اینجا کنارت
آدم است دیگر...
دلش یک دوستت دارم میخواهد

#علیرضا_بهجتی


@asheghanehaye_fatima
دلم به اندازه ی تمام برگهای افتاده ی خیابانهابودنت را میخواهد...
#علیرضا_بهجتی

@asheghanehaye_fatima
باید یکی باشد
یکی که دزدانه نگاهش کنی.
دزدانه راه رفتنش را بپایی
و دزدانه ببوسی اش و محکم بغلش کنی
و در حضورش طعم تلخی قهوه ات را نفهمی.
باید یکی باشد که وقتی دلت برای مداد رنگی های کودکی ات تنگ شد
به ناخن هایش خیره شوی و سوار
بر رنگین کمانی به کودکی ات سفر کنی.
باید یکی باشد
یکی که حصار تنهایی ات را برهم زند و به تو بگوید که دوستت دارم.
آدم است دیگر
و آدمی به همین دوستت دارم هاست که زنده است ...

#علیرضا_بهجتی
@asheghanehaye_fatima
این روزها
دلم یک میز می خواهد و یک فنجانِ شعر
و یک همدرد...
که بفهمد من را
که گذرِ زمان را به یغما ببرد
که در حضورش چایم سرد شود.


#علیرضا_بهجتی


@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
توی این روزای آخر سال ناخودآگاه ذهنت سمت و سو میگیره
مثل یه کتاب صفحه های خاطراتتو ورق میزنی
خاطراتت هم صفحه های خوب داره هم صفحه های سیاه
خودتو برمیداری و میبری توی کوچه و پس کوچه های سرگذشت یکساله ات
جاهایی پرواز میکنی که مطمئنی دیگه هرگز به اونجاها برنمیگردی و دیگه هیچ وقت تکرار هم نمیشن
یاد یه سری آدمایی میوفتی که دیگه نیستن
یاد جمله ها و دوست دارم هایی که حالا درمونش فقط روشن کردن یه سیگاره
دلت پیش خونه و شهری گره خورده که دیگه توش نیستی
یا اینکه مدام ذهنت میره سمت کارهای اشتباهاتی که نباید انجام میدادی و دادی
به حرف هایی که نباید میزدی و زدی
مدام خودتو سرزنش میکنی که کاش انجام نمیدادی
اما از اون بدتر یه سری کارها مثل بستن دکمه های لباس میمونن تا آخریشو نبندی نمیفهمی کل مسیر رو اشتباه اومدی
هیچ کسی هم اون موقع نیست که بهت بگه این کار رو نکن
بعضی وقت ها ، هیچ پاک کنی اشتباهاتت رو دیگه پاک نمیکنه و فقط میشن یه خاطره که جاشم میشه کنج دلت
امیدوارم دفتر زندگیتون سرشار از صفحه های خوش نقش و نگار و رنگارنگ باشه و بدونیم اگه چاشنی مهربونی و گذشت توی رفتارمون یکم بیشتر میبود شاید دیگه نیاز به برگشتن و اصلاح نبود

#علیرضا_بهجتی
#فاطیما


@asheghanehaye_fatima

چیزی شبیه یک خودکشی ست!
عبور از این کوچه ها و خیابان های این شهر
که روزگاری بوی تو را میدادند...
و دست در دستانت قدم هایمان را شماره میکردیم...  
هر شب مشتی آه زیرِ بغل زدن
و گوش دادن به حرف های دیوارهای این شهر
مرا شکسته و شکسته تر میکند...
یادش بخیر وقتی که لب هایم به لب هایت میخورد
الفبا پوست می انداخت و هزاران کلمه که دوستَت دارم را صدا میزدند به سوی لبهایت رژه میرفتند...
تو نیستی دیگر اما در من
همیشه مردی ست منتظر
در این کوچه ها و خیابان ها
که برای بوئیدن و بوسیدنت
لحظه شماری میکند...

#علیرضا_بهجتی

@asheghanehaye_fatima
هر چه در قدمگاه زندگی به جلو و جلوتر می آییم احساس میکنیم گذشته یمان را با تمام حواس پنجگانه اش سر تمام کوچه و خیابان هایش جا گذاشته ایم
دلمان تنگ‌ شده است برای
بغل کردن های پدر
لالایی های مادر
طعم چایی های مادربزرگ گوشه ی اتاق
شماره کردن های ستاره ها موقع خواب توی حیاط
و ده ها حس خوب از آن دوران که با حسرت از جلوی چشمانمان عبور میکنند
انگار هیچ توشه ای از کودکی و نوجوانی و جوانیمان دیگر به جا نمانده است
نکند بی هویت شده باشیم
خوش به حال قدیم تر ها
قدیم ترها هیچ چیز یکبار مصرف نبود
عاشق شدن ها و دل بریدن ها که اینقدر ساده نبود
قدیم ترها آدم هایشان بیشتر برای هم وقت میگذاشتند
دوست داشتن هایشان باور پذیرتر بود
دلمان برای آن لحظه ها و تمام حس های نوستالژی اش تنگ شده است
کاش همین اندک دلخوشی های کوچکی که برایمان مانده هست را قدر بدانیم

#علیرضا_بهجتی
@asheghanehaye_fatima
حال و هوای این روزهایم
حال و هوای عروسکِ آویزان
به آینه ی ماشینی ست
که برایش مهم نیست
که داخلِ چه نوع ماشینی باشد
حرف نمی زند...
نگاه نمی کند...
نفس نمی کشد...
فقط و فقط می رقصد!!

#علیرضا_بهجتی

@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
توی این روزای آخر سال ناخودآگاه ذهنت سمت و سو میگیره
مثل یه کتاب صفحه های خاطراتتو ورق میزنی
خاطراتت هم صفحه های خوب داره هم صفحه های سیاه
خودتو برمیداری و میبری توی کوچه و پس کوچه های سرگذشت یکساله ات
جاهایی پرواز میکنی که مطمئنی دیگه هرگز به اونجاها برنمیگردی و دیگه هیچ وقت تکرار هم نمیشن
یاد یه سری آدمایی میوفتی که دیگه نیستن
یاد جمله ها و دوست دارم هایی که حالا درمونش فقط روشن کردن یه سیگاره
دلت پیش خونه و شهری گره خورده که دیگه توش نیستی
یا اینکه مدام ذهنت میره سمت کارهای اشتباهاتی که نباید انجام میدادی و دادی
به حرف هایی که نباید میزدی و زدی
مدام خودتو سرزنش میکنی که کاش انجام نمیدادی
اما از اون بدتر یه سری کارها مثل بستن دکمه های لباس میمونن تا آخریشو نبندی نمیفهمی کل مسیر رو اشتباه اومدی
هیچ کسی هم اون موقع نیست که بهت بگه این کار رو نکن
بعضی وقت ها ، هیچ پاک کنی اشتباهاتت رو دیگه پاک نمیکنه و فقط میشن یه خاطره که جاشم میشه کنج دلت
امیدوارم دفتر زندگیتون سرشار از صفحه های خوش نقش و نگار و رنگارنگ باشه و بدونیم اگه چاشنی مهربونی و گذشت توی رفتارمون یکم بیشتر میبود شاید دیگه نیاز به برگشتن و اصلاح نبود

#علیرضا_بهجتی
#فاطیما


@asheghanehaye_fatima
درونم یخ زده است
و لمسِ احساسِ اتّفاق ها چه سرد و بی روح شده اند
دیدارِ روزهایی که چشمداشت آمدنش را میکشیدی چه بی تفاوت از کنارت عبور میکنند
انگار نه انگار که روزها و ساعت ها انتظارِ آمدنش را می کشیده ای !
میانِ یک تضادِ از زندگی ، گیج و مبهوت سرم را به این طرف و آن طرف میچرخانم
خنده هایم تصنّعی تر و شادی هایم کوچک و کوچک تر شده اند
آسمان من کوچک شده است یا بال هایم را کوتاه کرده اند ؟
بودنم رو به زوال است و یا ناخواسته سرکوب شده اند آن تجربه هایِ شیرینِ کودکی ام ؟
گمم در لابه لایِ علت و معلول ها
گمم در لابه لایِ این سنّت و مدرنیته یِ عصرِ حاضر
گمم در لابه لایِ اتفاقاتِ این روزهایِ زیستن
گمم در لابه لایِ هم آوازیِ تاریخِ شمسی و قمری و میلادی ها
باید کوبید آن باورهایِ آموزش دیده ام را و از نو ساخت
دلم یک منِ جدید میخواهد
منی بدونِ دیوار و بن بست
یک منِ عاری از این همه تضاد 
دلم یک من میخواهد
یک منِ آزاد و رها

#علیرضا_بهجتی
@asheghanehaye_fatima