@asheghanehaye_fatima
ازخواب مي ترسم
ازبيداري ام بيزارم
بين خواب وبيداري ام حيرانم
اين زيستن جهنمي ست
وتو مأمور عذاب هميشگي
کسي که عاشق مي شود
ازجهان رانده مي شود
نه خدا دارد
نه مرگ
#نورس_یکن
#شاعر_سوریه 🇸🇾
ترجمه: #بابک_شاکر
ازخواب مي ترسم
ازبيداري ام بيزارم
بين خواب وبيداري ام حيرانم
اين زيستن جهنمي ست
وتو مأمور عذاب هميشگي
کسي که عاشق مي شود
ازجهان رانده مي شود
نه خدا دارد
نه مرگ
#نورس_یکن
#شاعر_سوریه 🇸🇾
ترجمه: #بابک_شاکر
@asheghanehaye_fatima
چشمانت … آخرين كشتي هايي كه به سفر مي روند
آيا جايي براي مسافري هست ؟
من از پرسه زدن در ايستگاههاي جنون خسته شده ام
چشمانت آخرين فرصت براي كسي كه به فرار مي انديشد
و من .. در انديشه فرارم
چشمانت آخرين گنجشكهاي جنوبند
چشمانت آخرين بازمانده ستاره هاي تا بستان
باز پسين سبزه هاي دريايي
كشتزارهاي توتون و تنباكو
و اشك هاي بابونه اند
چشمانت .. آخرين تظاهرات مردمي
و آخرين جشنواره تاريخ ..
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه : #رضا_عامری
چشمانت … آخرين كشتي هايي كه به سفر مي روند
آيا جايي براي مسافري هست ؟
من از پرسه زدن در ايستگاههاي جنون خسته شده ام
چشمانت آخرين فرصت براي كسي كه به فرار مي انديشد
و من .. در انديشه فرارم
چشمانت آخرين گنجشكهاي جنوبند
چشمانت آخرين بازمانده ستاره هاي تا بستان
باز پسين سبزه هاي دريايي
كشتزارهاي توتون و تنباكو
و اشك هاي بابونه اند
چشمانت .. آخرين تظاهرات مردمي
و آخرين جشنواره تاريخ ..
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه : #رضا_عامری
@asheghanehaye_fatima
تو با کدام زبان صدایم می زنی
سکوت تو را لمس می کنم
به من که نگاه می کنی
به لکنت می افتم
زبان عشق سکوت می خواهد
زبان عشق واژه ای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانه ها خاطره دارد
تو با کدام زبان سکوت می کنی
می خواهم زبان تو را بیاموزم
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه : #بابک_شاکر
تو با کدام زبان صدایم می زنی
سکوت تو را لمس می کنم
به من که نگاه می کنی
به لکنت می افتم
زبان عشق سکوت می خواهد
زبان عشق واژه ای ندارد
غربت ندارد
حضور تو آشناست
از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانه ها خاطره دارد
تو با کدام زبان سکوت می کنی
می خواهم زبان تو را بیاموزم
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه : #بابک_شاکر
@asheghanehaye_fatima
صبح رسيده است
مرا ياد تو، از خواب بيدار میکند
ياد تو، به گلدانهاي خانه آب میدهد
ياد تو، سيگاري روشن میکند
ياد تو، موسيقي عشق میگذارد
صبح رسيده است
ياد تو، قلم به دست میگیرد
از شرق میگوید كه خورشيد بيرون میزند
راه غرب را میبندد
زل مي زند به خورشيد به ياد تو
ياد تو، معجزه میکند
دم مسيحايي دارد
براي مني كه شبها میمیرم.
#علي_احمد_سعيد ( #أدونيس )
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه : #بابك_شاکر
صبح رسيده است
مرا ياد تو، از خواب بيدار میکند
ياد تو، به گلدانهاي خانه آب میدهد
ياد تو، سيگاري روشن میکند
ياد تو، موسيقي عشق میگذارد
صبح رسيده است
ياد تو، قلم به دست میگیرد
از شرق میگوید كه خورشيد بيرون میزند
راه غرب را میبندد
زل مي زند به خورشيد به ياد تو
ياد تو، معجزه میکند
دم مسيحايي دارد
براي مني كه شبها میمیرم.
#علي_احمد_سعيد ( #أدونيس )
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه : #بابك_شاکر
@asheghanehaye_fatima
ای زنی که درون ِ آینده
فلفل و دانه های انار منزل کرده ای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام ِ کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهره ی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ ِ اندلسی
که از هر سو می آید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن ِ سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان ِ کتاب های جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنت جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد می شود
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه: #مجتبا_پورمحسن , #مهرناز_زاوه
ای زنی که درون ِ آینده
فلفل و دانه های انار منزل کرده ای!
به من کشوری بده
تا مجبور شوم
تمام ِ کشورها را فراموش کنم
و به من فرصت بده
تا از این چهره ی اندلسی
این صدای اندلسی
این مرگ ِ اندلسی
که از هر سو می آید
دوری کنم.
بگذار فرصت پیدا کنم
تا آمدن ِ سیل را پیشگویی کنم
ای زنی که در میان ِ کتاب های جادو
حکاکی شدی!
پیش از آمدنت جهان، نثر بود.
حالا شعر متولد می شود
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه: #مجتبا_پورمحسن , #مهرناز_زاوه
@asheghanehaye_fatima
عيناك.. بحالة تعتيم
والجو مطير..
وأنا لا أطلب تفسيراً
ما قتل الحب سوى التفسير
إني أهواك.. وذاكرتي
في أقصى حالات التخدير
أهواك.. وأجهل ماذا كنت..
ومن سأكون ..
وأين أصير ..
أهواك .. إلى حد التدمير
------------------
چشمانت به گاه خاموشی
و هوایی بارانی
تفسیری نمیطلبم
زیرا که قتل عشق را جز به تفسیر نیست
عاشقت هستم
و حافظه ام تا سر حد بیهوشی است
میخواهمت
نمیدانم که بودم
که خواهم بود
و چه میشوم
اما
میخواهمت تا نهایت ویرانی
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#هانیه_رجبی
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
با تو، کشف کردم که بهار،
برای گرامی داشتِ تنها یک پرستو می آید
پیش از تو، می پنداشتم که پرستو
سازندهٔ بهار نیست.
با تو دریافتم که خاکستر، اخگر میشود
و آب برکههای گل آلود باران در گذرگاهها
دوباره، به ابر بدل میشوند،
و نوشابهٔ جویباران، در نزدیکی مصب خویش
پالوده میشوند و به سرچشمههای خویش باز میگردند،
و قطرهٔ عطر، خانهٔ مینایی اش را رها میکند ،
تا به گل سرخش، وطن / مادر بازگردد،
و گلهای پژمرده در تالارهای ظروف سیمین
به غنچه های کوچک در کشتزاران خویش باز میگردند.
و جغدهای لطیف میآموزند، چونان مرغ عشق
ترانههای غمگین سر دهند...
با تو به ریگهای کبود در ساعت شنیام خیره شدم،
که از پایین به بالا فرو میافتاد،
و عقربههای ساعت به عقب میشتافت...
با تو کشف کردم که چگونه قلب،
باغچه شیشهای گیاهان زندانی را،
رها میکند تا به باغ بدل شود....
و با تو این حقیقت ناخوش را دریافتم
که عشق، تنها برای آخرین معشوق است...
آیا میپنداری بر تو عاشقم؟
#عشق_تازه_دمشقیام
#غاده_السمان
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#عبدالحسین_فرزاد
با تو، کشف کردم که بهار،
برای گرامی داشتِ تنها یک پرستو می آید
پیش از تو، می پنداشتم که پرستو
سازندهٔ بهار نیست.
با تو دریافتم که خاکستر، اخگر میشود
و آب برکههای گل آلود باران در گذرگاهها
دوباره، به ابر بدل میشوند،
و نوشابهٔ جویباران، در نزدیکی مصب خویش
پالوده میشوند و به سرچشمههای خویش باز میگردند،
و قطرهٔ عطر، خانهٔ مینایی اش را رها میکند ،
تا به گل سرخش، وطن / مادر بازگردد،
و گلهای پژمرده در تالارهای ظروف سیمین
به غنچه های کوچک در کشتزاران خویش باز میگردند.
و جغدهای لطیف میآموزند، چونان مرغ عشق
ترانههای غمگین سر دهند...
با تو به ریگهای کبود در ساعت شنیام خیره شدم،
که از پایین به بالا فرو میافتاد،
و عقربههای ساعت به عقب میشتافت...
با تو کشف کردم که چگونه قلب،
باغچه شیشهای گیاهان زندانی را،
رها میکند تا به باغ بدل شود....
و با تو این حقیقت ناخوش را دریافتم
که عشق، تنها برای آخرین معشوق است...
آیا میپنداری بر تو عاشقم؟
#عشق_تازه_دمشقیام
#غاده_السمان
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#عبدالحسین_فرزاد
لست جناحاً.. أنا التحليق
لست غريبةً.. أنا الغربة
لست حرة.. أنا الحرية!
---------------
من
بال نیستم، پروازم
غریب نیستم، غربتام
آزاد نیستم، آزادیام!
#غادة_السمان
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#فاطمه_نعامی
@asheghanehaye_fatima
لست غريبةً.. أنا الغربة
لست حرة.. أنا الحرية!
---------------
من
بال نیستم، پروازم
غریب نیستم، غربتام
آزاد نیستم، آزادیام!
#غادة_السمان
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#فاطمه_نعامی
@asheghanehaye_fatima
چگونه شبهنگام بهسوی تو به پرواز درآیم
تا به خوابت شبیخون بزنم؟
چگونه جنگل را به تن کنم
و پنجرهات را با درختان تصرف کنم
و به تو بگویم دوستت دارم؟
#غادة_السّمّان
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
تا به خوابت شبیخون بزنم؟
چگونه جنگل را به تن کنم
و پنجرهات را با درختان تصرف کنم
و به تو بگویم دوستت دارم؟
#غادة_السّمّان
#شاعر_سوریه
ترجمه:
#محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima