که میآید به سروقت دل ما جز پریشانی؟
که میپرسد بهغیر از سیل، راه منزل ما را؟
#صائب_تبریزی
#سیل_گلستان
#سیل_شیراز
#سیل_لرستان...
@asheghanehaye_fatima
که میپرسد بهغیر از سیل، راه منزل ما را؟
#صائب_تبریزی
#سیل_گلستان
#سیل_شیراز
#سیل_لرستان...
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ترجمهاش آمده:
«من دستم به خونه نمیرسه.اون و دیدی که توی گونی قرمزه بود؟ اونو باید در می آوردم. نگاه کن زودپز قشنگِ قدیمیت رفت. این جهازت بود. کِی بود؟ ببین. بمیرم واسه کتریت آخ. به جون تو غصه این چیزا رو می خورم و کاری از دستم ساخته نیست. آب داره بالاتر میاد. الانم وقتشه که بمیرم.»
این صحنه، این قصه، این مونولوگ و سکوت زنی که احتمالا در آنجا حضور دارد، میتوانستند یک داستان کوتاه، نمایشنامه یا فیلمی عمیق را خلق کنند؛ اما اینجا همه چیز بیرحمانه حقیقت دارد.
#سیل_لرستان
#سیل
@asheghanehaye_fatima
در ترجمهاش آمده:
«من دستم به خونه نمیرسه.اون و دیدی که توی گونی قرمزه بود؟ اونو باید در می آوردم. نگاه کن زودپز قشنگِ قدیمیت رفت. این جهازت بود. کِی بود؟ ببین. بمیرم واسه کتریت آخ. به جون تو غصه این چیزا رو می خورم و کاری از دستم ساخته نیست. آب داره بالاتر میاد. الانم وقتشه که بمیرم.»
این صحنه، این قصه، این مونولوگ و سکوت زنی که احتمالا در آنجا حضور دارد، میتوانستند یک داستان کوتاه، نمایشنامه یا فیلمی عمیق را خلق کنند؛ اما اینجا همه چیز بیرحمانه حقیقت دارد.
#سیل_لرستان
#سیل
@asheghanehaye_fatima