عاشقانه های فاطیما
812 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمی‌دانستم چرا می‌خواهم بگریم
اما می‌دانستم اگر کسی با من حرف بزند
یا دقیق نگاهم کند،
یک هفته‌ی تمام خواهم گریست.

#سیلویا_پلات

@asheghanehaye_fatima
.
من
می‌دانم روزی خواهی آمد
شانه‌به‌شانه‌ی من،
پُرشور و زنده
و می‌گویی که رؤیا نیستی
و ادعا می‌کنی
گرمای عشق، تن را ثابت می‌کند.
اگرچه روشن است عزیزم،
همه‌ی زیبایی‌ات، همه‌ی لطافت‌ات
هدیه‌یی است
که من به تو داده‌ام.

■شاعر: #سیلویا_پلات [ Sylvia Plath | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۹۳۲


@asheghanehaye_fatima
چشمانم را می‌بندم
تمامِ جهان می‌افتد و می‌میرد؛
پلک می‌گشايم
و همه‌چيز دوباره زاده می‌شود.
(گمان می‌كنم تو را درونِ ذهنم ساخته‌ام.)

ستار‌گان،
با جامه‌ی آبی و سبز،
رقص‌کنان
بیرون می‌آیند
و سياهی ستمگر، چهارنعل، به درون می‌تازد:
چشمانم را می‌بندم
تمام جهان می‌افتد و می‌میرد.

خواب ديدم افسونم کرده‌‌یی در بستر
و مجنون‌وار برایم آواز خواندی و ديوانه‌وار مرا بوسيدی.
(گمان می‌كنم تو را درونِ ذهنم ساخته‌ام.)

#سیلویا_پلات [ Sylvia Plath | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۹۳۲ ]

@asheghanehaye_fatima
نفسی عمیق می‌کشم
و گوش می‌سپارم
به هق‌هقِ کهنه‌ی قلبم:
من
هستم
من
هستم
من
هستم

#سیلویا_پلات
برگردان: #سيدمحمد_مركبيان
.

@asheghanehaye_fatima
.


مثل هر چیز دیگری،
مُردن یک هنر است.

#سیلویا_پلات

@asheghanehaye_fatima
.

شناختن آدم‌ها تقریبا غیرممکن است...
ناگهان همه ازدواج می‌کنند و خوشبخت می‌شوند،
و آدم تنها می‌ماند...!


#سیلویا_پلات

@asheghanehaye_fatima
من
می‌دانم روزی سراسر شور،
در کنارم خواهی بود
در حالی که
انکار می‌کنی زاده‌ی ذهنِ من هستی
و ادعا می‌کنی
گرمای عشق، برای اثباتِ تن کافی است
گرچه کاملن روشن است
تمامِ زیبایی‌ات، تمامِ لطافت‌ات
هدیه‌یی‌ست
که من تو را بخشیده‌ام، عزیزم.

#سیلویا_پلات [ Sylvia Plath | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۹۳۲ ]


.@asheghanehaye_fatima
من
حال‌ام که خوب باشد
به سبزه
سبزی‌اش را می‌دهم
و به آسمان سپید
آبی‌اش را
و طلا را وقفِ خورشید می‌کنم.
با این وجود در زمستانی‌ترین حالت‌ها
باز هم می‌توانم
رنگ را تحریم کنم
و گل را منع کنم از بودن.

: #سیلویا_پلات [ Sylvia Plath | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۹۳۲ ]

@asheghanehaye_fatima
ناگهان
متعجب شدم!
زنی که سالِ پیش بودم،
کجاست؟
یا آن‌ که دو سالِ پیش بودم؟
و در فکرِ آن زن
من اکنون،
چگونه آدمی هستم؟


#سیلویا_پلات [ Sylvia Plath | آمریکا، ۱۹۶۳-۱۹۳۲ ]

@asheghanehaye_fatima
بگذار زندگی کنم، عشق بورزم و آن را در جملاتِ زیبا بیان کنم. خسته‌ام، کسل‌کننده‌ام و حالا نه فقط تک‌هجایی بل‌که حشو قبیح هم شده‌ام.


#سیلویا_پلات [ Sylvia Plath / آمریکا، ۱۹۶۳-۱۹۳۲ ]

@asheghanehaye_fatima
«خیلی خیلی زیاد دلم می‌خواهد کسی مرا دوست بدارد و لایق عشق باشم. هنوز خیلی ضعیف و سستم. خوب می‌دانم که چه چیزهایی را دوست دارم و از چه چیزهایی بدم می‌آید، اما خواهش می‌کنم، از من نپرسید کی هستم؛ «یک دختر حساس و خرد شده»، شاید؟»

- خاطرات روزانه‌ی #سیلویا_پلات

@asheghanehaye_fatima
.

لطفا از من انتظار نداشته باش كه همیشه خوب و مهربان و با محبت باشم. اوقاتی خواهد بود كه سرد و بی ملاحظه و غیر قابل درک خواهم شد...»

  #سیلویا_پلات


@asheghanehaye_fatima
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
من از پیر شدن می ترسم.از ازدواج می ترسم.مرا از تدارک سه وعده غذا در روز معاف کن.مرا رها کن از قفس بی رحم زندگی روتین و تکراری.می خواهم آزاد باشم.می خواهم بیاندیشم.می خواهم به همه چیز واقف باشم.فکر می کنم دوست دارم خودم را "دختری که دوست داشت خدا باشد" بنامم...

#سیلویا_پلات
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا کی می‌توانند دستانم
مرهمی باشند بر زخم‌های او؟
و کلامم پرندگانی درخشان در آسمان:
تسلی‌بخش، تسلی‌بخش…


#سیلویا_پلات
برگردان: #گلاره_جمشیدی


@asheghanehaye_fatima