@asheghanehaye_fatima
جای خالی سلوچ دومین رمان محمود دولت آبادی است. محل وقوع داستان، روستای زمینج است. روستایی کویری، با مردمی فقیر. شخصیتهای اصلی داستان خانوادهی سلوچ هستند. “سلوچ” مقنّی و کارگر است. همسرش “مرگان” زنی است میانسال که درخانههای اهالی کار میکند تا نانی به خانه بیاورد. پسر بزرگتر “عباس” که عاشق قمار است و دزدیدن پول برادر کوچکتر. “ابراو” ــ پسر کوچکترـ نوجوانی است گریزان از فقر خانواده که تن به هر کاری میدهد تا گرد فقر را از خانه دور کند. “هاجر” هم دختر مرگان و سلوچ است که حضوری شبحوار در خانه دارد.
بریده ای از کتاب:
زخمی اگر بر قلب بنشیند ، تو نه میتوانی زخم را از قلبت وابکنی و نه میتوانی قلبت را دور بیندازی. زخم و قلبت یکی هستند ...
#محمود_دولت_آبادی
کتاب #جای_خالی_سلوچ
جای خالی سلوچ دومین رمان محمود دولت آبادی است. محل وقوع داستان، روستای زمینج است. روستایی کویری، با مردمی فقیر. شخصیتهای اصلی داستان خانوادهی سلوچ هستند. “سلوچ” مقنّی و کارگر است. همسرش “مرگان” زنی است میانسال که درخانههای اهالی کار میکند تا نانی به خانه بیاورد. پسر بزرگتر “عباس” که عاشق قمار است و دزدیدن پول برادر کوچکتر. “ابراو” ــ پسر کوچکترـ نوجوانی است گریزان از فقر خانواده که تن به هر کاری میدهد تا گرد فقر را از خانه دور کند. “هاجر” هم دختر مرگان و سلوچ است که حضوری شبحوار در خانه دارد.
بریده ای از کتاب:
زخمی اگر بر قلب بنشیند ، تو نه میتوانی زخم را از قلبت وابکنی و نه میتوانی قلبت را دور بیندازی. زخم و قلبت یکی هستند ...
#محمود_دولت_آبادی
کتاب #جای_خالی_سلوچ
Forwarded from اتچ بات
@asheghanehaye_fatima
مگر میشود در یک نقطه ماند؟ مگر میتوان؟ تا کی و تا چند میتوانی چون سگی کتک خورده درونِ لانهات کز کنی؟ در این دنیای بزرگ، جایی هم آخر برای تو هست.
راهی هم آخر برای تو هست.
در ِ زندگانی را که گِل نگرفتهاند!
#محمود_دولت_آبادی
از کتاب #جای_خالی_سلوچ
مگر میشود در یک نقطه ماند؟ مگر میتوان؟ تا کی و تا چند میتوانی چون سگی کتک خورده درونِ لانهات کز کنی؟ در این دنیای بزرگ، جایی هم آخر برای تو هست.
راهی هم آخر برای تو هست.
در ِ زندگانی را که گِل نگرفتهاند!
#محمود_دولت_آبادی
از کتاب #جای_خالی_سلوچ