و کار ما آدمها شاید همین است که بین صفا و مروه تمام عمر بدویم. همان صفا که گفتهاند محل فرود آدم به زمین و همان مروه که محل فرود حواست. همان صفا و مروهای که شاید نماد تمام تناقضاتی است که در دوگانههای جهان به ودیعه گذاشته شده. و انگار بیسبب نیست که این دویدن را سعی نامیدهاند، که یعنی تلاش و تقلایی تکراری، بیمقصد و پایانناپذیر و البته در میان همه این تقلاها رخداد شگفتانگیزی که زندگی میخوانیمش، آنچه در میان همه این دویدنهای بیمقصد رخ میدهد، جایی در میان این سعی تمام نشدنی، این جستجوی پایان نیافتی برای رساندن جرعه آبی به اسماعیلی، یافتن معنایی پایدار برای اکنون و آینده ، روایتی باورکردنی برای جهان ما هاجران و مهاجران این جهان، مایی که هرگز نخواهیم دانست از کدام بهشت نخستین گریختهایم که قرنهاست راه بازگشتمان را پیدا نمیکنیم….
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
اگر میتوانستم کلمهای بسازم و به زبان فارسی بیفزایم “درسناک” را میساختم، به معنای پر از درس و شبیه دردناک که به معنی پر از درد است. درسناک را میساختم برای زمانهایی که آدمها در وضعیتی قرار میگیرند که از آن درسهای بزرگ و فراوانی میآموزند. درسناک را میساختم برای زمانهایی که آدمها در وضعیتی قرار میگیرند که حجم زیادی از آنچه درست میدانستند نادرست از کار در میآید. درسناک را میساختم برای زمانهایی که آدمها در وضعیتی قرار میگیرند که ناگهان غبارهای دور و برشان مینشیند، ابرها کنار میرود، و آنچه پیش از این نمیدیدند، آشکار میشود.
درسناک را میساختم برای وضعیتی که آگاهی سیلوار از راه میرسد. وضعیتی که گاهی دردناک هم هست.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
درسناک را میساختم برای وضعیتی که آگاهی سیلوار از راه میرسد. وضعیتی که گاهی دردناک هم هست.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
آدمی که دور تا دورش را دریای بیتفاوتی گرفته باید با هر تقلایی که شده یک جزیره برای خودش دست و پا کند. جزیرهای که در آن یک مختصر حساسیتی باقی مانده باشد. جزیرهای که هنوز بشود در ساحل آن ایستاد و برای چیزی خشمگین شد و فریاد کشید. جزیرهای که بشود در یک سمتش ایستاد و به یک سمتش پا نگذاشت. جزیرهای که بشود روی شیرینی میوه یکی از درختهایش قسم خورد. جزیرهای که تپهای داشته باشد برای گریستن و تپه دیگری برای از ته دل خندیدن. جزیرهای که همه چیزش بیقدر و بیارزش نباشد. جزیرهای که در آن درست و نادرست، گرم و سرد، راست و دروغ، بالا و پایین، کم و زیاد، قدیس و گناهکار هنوز در چشم آدمها با هم تفاوت داشته باشند. جزیره آدمهایی که تسلیم بیتفاوتی نشدهاند.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
تو دنیایی که همه زخمی هستند سه دسته آدم بیشتر نداریم، اونی که دنبال مداوای زخمیهاست، اونی که یه کناری افتاده منتظره زخمهاش خوب شن، و اونی که دنبال زخم جدید زدن به اوناییه که فکر میکنه زخمیش کردن.
اگه دنیا هنوز جای قابل تحملیه به خاطر دسته اوله.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
اگه دنیا هنوز جای قابل تحملیه به خاطر دسته اوله.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
گاهی هم اولین قدم پیدا کردن حوصلهای است که از دست دادهایم. حوصلهای که یکروز فراوان داشتیم و یک وقت یکی یکجا همه را دزدید و برد. حوصلهای که انگار داشتنش پیش شرط همه چیز است. حوصلهای که وقتی نباشد قدم از قدم برنمیداریم.
پس گاهی میدانیم مقصد کجاست، مسیر کدام است، چمدانمان کجاست، بلیط سفر در کدام کشو است و با این همه بیحوصلگی و بیتفاوتی رهایمان نمیکند. چنین وقتهایی است که اولین ماموریت و رسالت ما جمعآوری تکههای کوچک حوصله از دور و برمان است. افزودن ذرات کوچک حوصله به خورجین حوصلهمان. گذشتن از بیحوصلگی و بی انگیزگی.
گاهی مهمترین جنگ ما همین است، جنگ بازپسگیری حوصله.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
پس گاهی میدانیم مقصد کجاست، مسیر کدام است، چمدانمان کجاست، بلیط سفر در کدام کشو است و با این همه بیحوصلگی و بیتفاوتی رهایمان نمیکند. چنین وقتهایی است که اولین ماموریت و رسالت ما جمعآوری تکههای کوچک حوصله از دور و برمان است. افزودن ذرات کوچک حوصله به خورجین حوصلهمان. گذشتن از بیحوصلگی و بی انگیزگی.
گاهی مهمترین جنگ ما همین است، جنگ بازپسگیری حوصله.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
خیلی وقت پیش با خودم قرار گذاشتم وقتی غمگین هستم به فلسفه زندگی فکر نکنم. دلیلش هم این بود که به تجربه فهمیده بودم که این جور مواقع همیشه سر از فلسفههایی در میآورم که تاریک و ناامید کننده است. فلسفههایی که کاری جز یافتن شواهد جدید برای اندوه و بدبختی ندارد. فلسفههایی که کمکی به حل مسئلهها نمیکند. از همان وقت، روزهای غمگین که از راه میرسد، چراغهای فلسفه را خاموش میکنم و به خودم یاداوری میکنم که این روزهای اندوهگین مشابه روزهای اندوهگین پیش نوبتی دارد که یک روز به پایان میرسد.
فلسفه بافی را گذاشتهام برای روزهای روشن.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
فلسفه بافی را گذاشتهام برای روزهای روشن.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
یک چیزی میخواهیم مثل شیر آب گرم برای وقتهایی که دلمان از یاس و ناامیدی یخ زد، از جهان و آدمهایش دلسرد شدیم، از اندوه به لرزیدن افتادیم. شیر را میخواهیم تا در چنین وقتهایی دست دراز کنیم بازش کنیم تا کم کم گرمای مطبوعش جانمان را زنده کند.بعد یک چیزی میخواهیم مثل شیر آب سرد، برای وقتهایی که هول کردیم، وقتهایی که کلهمان از ترس و وحشت داغ شد، وقتهایی که آتش اضطراب و نگرانی به تنمان افتاد. شیر را میخواهیم تا در چنین وقتهایی دست دراز کنیم بازش کنیم تا کمکم خنکی دلچسبش از راه برسد و آسودهمان کند.
از جهان همین دو چیز را میخواهیم، چیزی شبیه شیر آب گرم، چیزی شبیه شیر آب سرد.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
از جهان همین دو چیز را میخواهیم، چیزی شبیه شیر آب گرم، چیزی شبیه شیر آب سرد.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
و ما همین ذوق زندگی را داریم، همین که همزاد شوق است، همین قند در چای زدن و در دهان گذاشتن، همین گذراندن چند لحظهای که طول میکشد تا طعم شیرینی در دهانمان بنشیند. ما همین ذوق زندگی را داریم، همین دست دراز کردن، گوشی را برداشتن، با دیدن نام آدمی که دوستش داریم لبخند زدن. ما همین ذوق زندگی را داریم، به یک گل زیبا خیره شدن، بویش کردن، چند شاخهاش را، گلدانش را، خریدن. ما همین ذوق زندگی را داریم، با شنیدن صدای خندههای کودکان خندیدن، با به راه افتادنشان به هیجان آمدن، با حرف زدنشان خوشحال شدن. ما همین ذوق زندگی را داریم، با آنهایی که دوستشان داریم نشستن و گپ زدن، در کنارشان قدم زدن، با بودنشان خاطرات ساختن.
زندگی برای ما چیزی جز ذوق و شوقش نیست، ذوق و شوق آمدن لحظه بعدی که در راه است.
پس همین است که باید برای ذوق و شوق با هر چیز که لحظه بعد را ترسناک میکند بجنگیم.
انگار هر چیزی که از ذوق و شوق ما کم میکند، تکهای از زندگی ما را میرباید.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
زندگی برای ما چیزی جز ذوق و شوقش نیست، ذوق و شوق آمدن لحظه بعدی که در راه است.
پس همین است که باید برای ذوق و شوق با هر چیز که لحظه بعد را ترسناک میکند بجنگیم.
انگار هر چیزی که از ذوق و شوق ما کم میکند، تکهای از زندگی ما را میرباید.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
یه اصطلاحی هم فرنگیها دارن میگن “از آدمهای بهتر از این، بدتر از اینش رو دیدم”. مال وقتی که آدمی که انتظار زیادی ازش نداری بهت بدی میکنه. همون وقتی که برای دلداری خودت، برای راحتتر بخشیدن کسی که بدی کرده، به خودت یادآوری میکنی که بابا اونی که در گذشته آنقدر انتظارم بالا بود ازش، چه بلاهایی که سرم نیاورد، این بنده خدا که از اولش هم انتظار بالایی نداشتم ازش.
حالا روزگار هم همینطوریه، آدمی که تو روزهایی خوب زندگی با تلخیهای اساسی سورپرایز شده به روزهای سخت که برسه، از این تلخیهای معمولی خیلی دردش نمیاد. آدمی که وسط روز و روزگار خیلی بهتر اتفاقات خیلی تلختری دیده، از پس روزهایی که از اول هم انتظار زیادی ازشون نداشت، برمیاد.
آدمی که از پس اونا براومد، از پس اینا هم برمیاد.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
حالا روزگار هم همینطوریه، آدمی که تو روزهایی خوب زندگی با تلخیهای اساسی سورپرایز شده به روزهای سخت که برسه، از این تلخیهای معمولی خیلی دردش نمیاد. آدمی که وسط روز و روزگار خیلی بهتر اتفاقات خیلی تلختری دیده، از پس روزهایی که از اول هم انتظار زیادی ازشون نداشت، برمیاد.
آدمی که از پس اونا براومد، از پس اینا هم برمیاد.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
دو جور خیره شدن داریم. یکی اونی که به یه جا نگاه میکنه و هیچی جز اون یه جا را نمیبینه. یکی هم اونی که جوری تو افکارش غرق شده که فقط چشماش به یه جا خیره است وگرنه همه چی براش نامرئیه و دیگه هیچی را نمیبینه.
یه دسته گرفتاریها هم مال همینه. مال اشتباه گرفتن خیره شدن مدل دومی با اولی: وضعیت آدم نامرئیای که فکر میکنه در کانون توجهه.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima
یه دسته گرفتاریها هم مال همینه. مال اشتباه گرفتن خیره شدن مدل دومی با اولی: وضعیت آدم نامرئیای که فکر میکنه در کانون توجهه.
#امیرعلی_بنی_اسدی
@asheghanehaye_fatima