@asheghanehaye_fatima💜
جمعه يعني تو نيستي، اما
خاطراتت به جانم افتاده
گرد مرده به شهر پاشیدند
بختکی بر جهانم افتاده
*
جمعه یعنی چقدر غمگینم
جمعه یعنی چقدر غمگینی
شعرهایت هجوم تنهایی ست
چشم بستی، مرا نمیبینی...
*
باز بغض غروب نزديك است
پیله کرده به جان من یادت
گریه کن تا سبک شوی اما....
به کجاها رسید فریادت؟!
*
جمعه بس کن! چه کرده ام با تو
که مرا این چنین میآزاری؟؟
چه کنم تا مرا رها بکنی
حرمتم را کمی نگهداری؟!
*
جمعه یعنی، تو نیستی، هستم
با سیاهی مرگ هم رنگم....
عکس هایت سکوت میبلعند
و برایت...
چقدر...
دلتنگم...
اهورا فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
جمعه يعني تو نيستي، اما
خاطراتت به جانم افتاده
گرد مرده به شهر پاشیدند
بختکی بر جهانم افتاده
*
جمعه یعنی چقدر غمگینم
جمعه یعنی چقدر غمگینی
شعرهایت هجوم تنهایی ست
چشم بستی، مرا نمیبینی...
*
باز بغض غروب نزديك است
پیله کرده به جان من یادت
گریه کن تا سبک شوی اما....
به کجاها رسید فریادت؟!
*
جمعه بس کن! چه کرده ام با تو
که مرا این چنین میآزاری؟؟
چه کنم تا مرا رها بکنی
حرمتم را کمی نگهداری؟!
*
جمعه یعنی، تو نیستی، هستم
با سیاهی مرگ هم رنگم....
عکس هایت سکوت میبلعند
و برایت...
چقدر...
دلتنگم...
اهورا فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@asheghanehaye_fatima
چشمم غروب صحنهی کوچ پرنده هاست
بر گونه ام هبوط غم انگیز شبنم است
این آسمان که از تن من کسر میکنید
بی شک برای پر زدنم وسعتش کم است
دور تنم هراس پریدن تنیده اید
بال و پر زنانگیام را بریده اید
دورم هزار مرتبه زندان کشیده اید
آزادی ام چقدر مه آلود و مبهم است
در آینه زنی ست که میترسد از خودش
بر شانه اش مزارع خنجر نشسته اند
در آینه به صورت خود چنگ می زند
کابوس و واقعیت و افسانه در هم است؛
"حوا منم که سرکشی از من سرشته شد
مریم منم، که پاکی ام از قبله ها گذشت
یوکابدم که نیل به دلشوره ام گریست
هاجر منم که گریه ی من بغض زمزم است..."
اما حقیقت آنچه شما دیده اید نیست!
"مریم منم، که تهمت بی جا شنیده ام
حوا منم که رانده شدم از بهشت تو"
این قصه سال هاست گرفتار ماتم است
دختر شدم که سرزنشم پاکدامنی ست
تا زن شدن که ارزش من بچه آوری ست
مادر شدم که کودک من سهم دیگری ست
هرکس مرا زمین زده در شرع محرم است
در شهر پرسه میزنم و درد میکشم
در کوچه راه میروم و گریه میکنم
در خانه چای میخورم و ضجه میزنم
سهم من از زنانگی ام یک جهان غم است
ایمان بیاورید ، به زخمی که میزنید
ایمان می آورم که خدا رفته قبل ما
این جا فقط خودت به خودت فکر میکنی
این بی کسی برای دلم مثل مرهم است
دیگر فقط تو مانده ای و زخم های من
حالا نشسته ام به تماشای رفتنت...
تردید کرده ای که نمیرم! ولی برو
این ضربه محض مردن من...آه!محکم است
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
یوکابد: نام مادر حضرت موسی
چشمم غروب صحنهی کوچ پرنده هاست
بر گونه ام هبوط غم انگیز شبنم است
این آسمان که از تن من کسر میکنید
بی شک برای پر زدنم وسعتش کم است
دور تنم هراس پریدن تنیده اید
بال و پر زنانگیام را بریده اید
دورم هزار مرتبه زندان کشیده اید
آزادی ام چقدر مه آلود و مبهم است
در آینه زنی ست که میترسد از خودش
بر شانه اش مزارع خنجر نشسته اند
در آینه به صورت خود چنگ می زند
کابوس و واقعیت و افسانه در هم است؛
"حوا منم که سرکشی از من سرشته شد
مریم منم، که پاکی ام از قبله ها گذشت
یوکابدم که نیل به دلشوره ام گریست
هاجر منم که گریه ی من بغض زمزم است..."
اما حقیقت آنچه شما دیده اید نیست!
"مریم منم، که تهمت بی جا شنیده ام
حوا منم که رانده شدم از بهشت تو"
این قصه سال هاست گرفتار ماتم است
دختر شدم که سرزنشم پاکدامنی ست
تا زن شدن که ارزش من بچه آوری ست
مادر شدم که کودک من سهم دیگری ست
هرکس مرا زمین زده در شرع محرم است
در شهر پرسه میزنم و درد میکشم
در کوچه راه میروم و گریه میکنم
در خانه چای میخورم و ضجه میزنم
سهم من از زنانگی ام یک جهان غم است
ایمان بیاورید ، به زخمی که میزنید
ایمان می آورم که خدا رفته قبل ما
این جا فقط خودت به خودت فکر میکنی
این بی کسی برای دلم مثل مرهم است
دیگر فقط تو مانده ای و زخم های من
حالا نشسته ام به تماشای رفتنت...
تردید کرده ای که نمیرم! ولی برو
این ضربه محض مردن من...آه!محکم است
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
یوکابد: نام مادر حضرت موسی
جنگ گاهی هجوم خاطرههاست
در زنی که قشنگ میخندد
اشک هایش به حرف میافتند
چشم هایش دهان که میبندد
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@asheghanehaye_fatima
در زنی که قشنگ میخندد
اشک هایش به حرف میافتند
چشم هایش دهان که میبندد
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
.
.
رفتم که با نبودن من شاد تر شوی
آرامشت کجای جهان را گرفته است؟!
با شانه ی زنانهی او باز میکنی...
این بغض لعنتی که پس از من نرفته است
*
دارد به بند بند دلم حمله میکند...
این حس دلخوری که مرا میخورد مدام
این جای خالی ات که مرا میزند زمین
این عشق لعنتی که نمی آورد دوام...
*
بس كن عزيز من! به تنم زار ميزنی
وقتي كه وصلهی تن اين زن نميشوی
دیر آمدی، به هم نرسیدیم و فعل ها
گفتند تو مجاب به "رفتن" نمیشوی....
*
اما دروغ بود، تو را برده بود شعر...
اما دروغ بود، مرا کشته بود درد...
از دور دست ها بغلش میکنم هنوز
مردی که عاشقانه مرا باورم نکرد
*
از تو گذشته است مرا دوست داری و...
از من گذشته است ولی دوست دارمت
از هم گذشته ایم...وَ این سرنوشت ما است
رفتم عزیز من به خدا می سپارمت
چند بند حذف شده از یک چهارپاره
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
.
.
.
رفتم که با نبودن من شاد تر شوی
آرامشت کجای جهان را گرفته است؟!
با شانه ی زنانهی او باز میکنی...
این بغض لعنتی که پس از من نرفته است
*
دارد به بند بند دلم حمله میکند...
این حس دلخوری که مرا میخورد مدام
این جای خالی ات که مرا میزند زمین
این عشق لعنتی که نمی آورد دوام...
*
بس كن عزيز من! به تنم زار ميزنی
وقتي كه وصلهی تن اين زن نميشوی
دیر آمدی، به هم نرسیدیم و فعل ها
گفتند تو مجاب به "رفتن" نمیشوی....
*
اما دروغ بود، تو را برده بود شعر...
اما دروغ بود، مرا کشته بود درد...
از دور دست ها بغلش میکنم هنوز
مردی که عاشقانه مرا باورم نکرد
*
از تو گذشته است مرا دوست داری و...
از من گذشته است ولی دوست دارمت
از هم گذشته ایم...وَ این سرنوشت ما است
رفتم عزیز من به خدا می سپارمت
چند بند حذف شده از یک چهارپاره
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
💜 @asheghanehaye_fatima
حیفِ منی که منتظر شدم تو بهتر شی!
حیفِ تموم لحظههایی که دوسِت داشتم
دورو برم که بهتر از تو خیلیا بودن...
هرکی میخواس جاتو بگیره، من نمیذاشتم!
دنیای تو کوچیکتر از اون بود که میگفتی
کوچیکتر از اونی که من تو وسعتش جا شم...
کاری که کردی با دلم، کوه و زمین میزد!
جوری شکستم که دیگه نمیتونم پاشم!
گفتم یه روزی بی خبر از پیش من میره
گفتم گلوش گیره منو گردن نمیگیره...
هرباری که یادم میای انگار میمیرم
لعنت به تو ! آدم مگه چن بار میمیره؟!
عاشق که نه... اما نفهمیدی دوسِت داشتم!
بخشیدمت، اون لحظه هایی که تَرَک خوردم
وقتی با چشمای خودم دیدم داری میری
من واسهی آرامشت دنیامو میبخشم
تو واسهی نشکوندن من چند میگیری؟!
بخشیدمت، بخشیدمت اما حواست هست
هرکاری کردم تا به این دیوونه برگردی
از عالم و آدم گذشتم، مال تو باشم...
در حق هر دوتای ما خیلی بدی کردی
**
گفتم یه روزی بی خبر از پیش من میره
گفتم گلوش گیره منو گردن نمیگیره!
هرباری که یادم میای انگار میمیرم
لعنت به تو ! آدم مگه چن بار میمیره؟!
من عاشقت بودم عزیزم، تو نفهمیدی...
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
حیفِ منی که منتظر شدم تو بهتر شی!
حیفِ تموم لحظههایی که دوسِت داشتم
دورو برم که بهتر از تو خیلیا بودن...
هرکی میخواس جاتو بگیره، من نمیذاشتم!
دنیای تو کوچیکتر از اون بود که میگفتی
کوچیکتر از اونی که من تو وسعتش جا شم...
کاری که کردی با دلم، کوه و زمین میزد!
جوری شکستم که دیگه نمیتونم پاشم!
گفتم یه روزی بی خبر از پیش من میره
گفتم گلوش گیره منو گردن نمیگیره...
هرباری که یادم میای انگار میمیرم
لعنت به تو ! آدم مگه چن بار میمیره؟!
عاشق که نه... اما نفهمیدی دوسِت داشتم!
بخشیدمت، اون لحظه هایی که تَرَک خوردم
وقتی با چشمای خودم دیدم داری میری
من واسهی آرامشت دنیامو میبخشم
تو واسهی نشکوندن من چند میگیری؟!
بخشیدمت، بخشیدمت اما حواست هست
هرکاری کردم تا به این دیوونه برگردی
از عالم و آدم گذشتم، مال تو باشم...
در حق هر دوتای ما خیلی بدی کردی
**
گفتم یه روزی بی خبر از پیش من میره
گفتم گلوش گیره منو گردن نمیگیره!
هرباری که یادم میای انگار میمیرم
لعنت به تو ! آدم مگه چن بار میمیره؟!
من عاشقت بودم عزیزم، تو نفهمیدی...
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
@asheghanehaye_fatima💜
دستم درون دست تو جامانده
روحم میان جسم تو جامانده
-دیگر بگو چه از تو به جا مانده؟
لعنت به چشمهای سرافکنده
هم بغضهای بی اثری دارم
هم اشکهای بی ثمری دارم
ای گریه از تمام تو بیزارم
لعنت به چشمهای سرافکنده
با من که زخم خورده مدارا کن
با من که از وداعِ تو برگشته
با این منی که آنچه که باید نیست
از اینکه عاشقت شده شرمنده....
#اهورا_فروزان
چند بند از یک غزل
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
دستم درون دست تو جامانده
روحم میان جسم تو جامانده
-دیگر بگو چه از تو به جا مانده؟
لعنت به چشمهای سرافکنده
هم بغضهای بی اثری دارم
هم اشکهای بی ثمری دارم
ای گریه از تمام تو بیزارم
لعنت به چشمهای سرافکنده
با من که زخم خورده مدارا کن
با من که از وداعِ تو برگشته
با این منی که آنچه که باید نیست
از اینکه عاشقت شده شرمنده....
#اهورا_فروزان
چند بند از یک غزل
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
@asheghanehaye_fatima
جمعه يعني تو نيستي، اما
خاطراتت به جانم افتاده
گرد مرده به شهر پاشیدند
بختکی بر جهانم افتاده
*
جمعه یعنی چقدر غمگینم
جمعه یعنی چقدر غمگینی
شعرهایت هجوم تنهایی ست
چشم بستی، مرا نمیبینی...
*
باز بغض غروب نزديك است
پیله کرده به جان من یادت
گریه کن تا سبک شوی اما....
به کجاها رسید فریادت؟!
*
جمعه بس کن! چه کرده ام با تو
که مرا این چنین میآزاری؟؟
چه کنم تا مرا رها بکنی
حرمتم را کمی نگهداری؟!
*
جمعه یعنی، تو نیستی، هستم
با سیاهی مرگ هم رنگم....
عکس هایت سکوت میبلعند
و برایت...
چقدر...
دلتنگم...
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
جمعه يعني تو نيستي، اما
خاطراتت به جانم افتاده
گرد مرده به شهر پاشیدند
بختکی بر جهانم افتاده
*
جمعه یعنی چقدر غمگینم
جمعه یعنی چقدر غمگینی
شعرهایت هجوم تنهایی ست
چشم بستی، مرا نمیبینی...
*
باز بغض غروب نزديك است
پیله کرده به جان من یادت
گریه کن تا سبک شوی اما....
به کجاها رسید فریادت؟!
*
جمعه بس کن! چه کرده ام با تو
که مرا این چنین میآزاری؟؟
چه کنم تا مرا رها بکنی
حرمتم را کمی نگهداری؟!
*
جمعه یعنی، تو نیستی، هستم
با سیاهی مرگ هم رنگم....
عکس هایت سکوت میبلعند
و برایت...
چقدر...
دلتنگم...
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@asheghanehaye_fatima
.
.
رفتم که با نبودن من شاد تر شوی
آرامشت کجای جهان را گرفته است؟!
با شانه ی زنانهی او باز میکنی...
این بغض لعنتی که پس از من نرفته است
*
دارد به بند بند دلم حمله میکند...
این حس دلخوری که مرا میخورد مدام
این جای خالی ات که مرا میزند زمین
این عشق لعنتی که نمی آورد دوام...
*
بس كن عزيز من! به تنم زار ميزنی
وقتي كه وصلهی تن اين زن نميشوی
دیر آمدی، به هم نرسیدیم و فعل ها
گفتند تو مجاب به "رفتن" نمیشوی....
*
اما دروغ بود، تو را برده بود شعر...
اما دروغ بود، مرا کشته بود درد...
از دور دست ها بغلش میکنم هنوز
مردی که عاشقانه مرا باورم نکرد
*
از تو گذشته است مرا دوست داری و...
از من گذشته است ولی دوست دارمت
از هم گذشته ایم...وَ این سرنوشت ما است
رفتم عزیز من به خدا می سپارمت
چند بند حذف شده از یک چهارپاره
اهورا فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
.
.
رفتم که با نبودن من شاد تر شوی
آرامشت کجای جهان را گرفته است؟!
با شانه ی زنانهی او باز میکنی...
این بغض لعنتی که پس از من نرفته است
*
دارد به بند بند دلم حمله میکند...
این حس دلخوری که مرا میخورد مدام
این جای خالی ات که مرا میزند زمین
این عشق لعنتی که نمی آورد دوام...
*
بس كن عزيز من! به تنم زار ميزنی
وقتي كه وصلهی تن اين زن نميشوی
دیر آمدی، به هم نرسیدیم و فعل ها
گفتند تو مجاب به "رفتن" نمیشوی....
*
اما دروغ بود، تو را برده بود شعر...
اما دروغ بود، مرا کشته بود درد...
از دور دست ها بغلش میکنم هنوز
مردی که عاشقانه مرا باورم نکرد
*
از تو گذشته است مرا دوست داری و...
از من گذشته است ولی دوست دارمت
از هم گذشته ایم...وَ این سرنوشت ما است
رفتم عزیز من به خدا می سپارمت
چند بند حذف شده از یک چهارپاره
اهورا فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
#نشر_شانی
@asheghanehaye_fatima
جمعه يعني تو نيستي، اما
خاطراتت به جانم افتاده
گرد مرده به شهر پاشیدند
بختکی بر جهانم افتاده
*
جمعه یعنی چقدر غمگینم
جمعه یعنی چقدر غمگینی
شعرهایت هجوم تنهایی ست
چشم بستی، مرا نمیبینی...
*
باز بغض غروب نزديك است
پیله کرده به جان من یادت
گریه کن تا سبک شوی اما....
به کجاها رسید فریادت؟!
*
جمعه بس کن! چه کرده ام با تو
که مرا این چنین میآزاری؟؟
چه کنم تا مرا رها بکنی
حرمتم را کمی نگهداری؟!
*
جمعه یعنی، تو نیستی، هستم
با سیاهی مرگ هم رنگم....
عکس هایت سکوت میبلعند
و برایت...
چقدر...
دلتنگم...
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
جمعه يعني تو نيستي، اما
خاطراتت به جانم افتاده
گرد مرده به شهر پاشیدند
بختکی بر جهانم افتاده
*
جمعه یعنی چقدر غمگینم
جمعه یعنی چقدر غمگینی
شعرهایت هجوم تنهایی ست
چشم بستی، مرا نمیبینی...
*
باز بغض غروب نزديك است
پیله کرده به جان من یادت
گریه کن تا سبک شوی اما....
به کجاها رسید فریادت؟!
*
جمعه بس کن! چه کرده ام با تو
که مرا این چنین میآزاری؟؟
چه کنم تا مرا رها بکنی
حرمتم را کمی نگهداری؟!
*
جمعه یعنی، تو نیستی، هستم
با سیاهی مرگ هم رنگم....
عکس هایت سکوت میبلعند
و برایت...
چقدر...
دلتنگم...
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
جنگ گاهی هجوم خاطرههاست
در زنی که قشنگ میخندد
اشک هایش به حرف میافتند
چشم هایش دهان که میبندد
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@adheghanehaye_fatima
در زنی که قشنگ میخندد
اشک هایش به حرف میافتند
چشم هایش دهان که میبندد
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@adheghanehaye_fatima