بگویم "درود" ، باورت میشود چقدر دلم برایت پر میکشد؟
بگویم "سلام" باورت میشود چقدر جنگل سپیدار پشت پنجره ام مه آلوده ست؟
بگویم "کاش بودی" باورت میشود گلدان شمعدانی ها بی تو مغمومند و گل از گلشان نمیشکفد؟
اصلن واژه ها را بیخیال، هیچ نگویم باورت میشود هنوز چقدر دلتنگی سر به سر تنهایی ام میگذارد؟
پیش پای خیالت دم غروب باز فاخته ای اینجا بود
درست روی دسته ی صندلی ات در بالکن پیچک آرای روبرویی؛
طفلی نغمه هایش را کوک سنتور باران کرده بود؛
انگار از دل آشوبی من خبر داشت...
بگذریم...
امشب خواستی به خوابم سر بزنی یادت نرود با خودت عطر خاطره ی اولین دیدار را بیاوری؛
میخواهم به تقویم رومیزی بگویم گاهی با یک گل لبخند هم میشود سرتاسر سالت بهاری باشد...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
بگویم "سلام" باورت میشود چقدر جنگل سپیدار پشت پنجره ام مه آلوده ست؟
بگویم "کاش بودی" باورت میشود گلدان شمعدانی ها بی تو مغمومند و گل از گلشان نمیشکفد؟
اصلن واژه ها را بیخیال، هیچ نگویم باورت میشود هنوز چقدر دلتنگی سر به سر تنهایی ام میگذارد؟
پیش پای خیالت دم غروب باز فاخته ای اینجا بود
درست روی دسته ی صندلی ات در بالکن پیچک آرای روبرویی؛
طفلی نغمه هایش را کوک سنتور باران کرده بود؛
انگار از دل آشوبی من خبر داشت...
بگذریم...
امشب خواستی به خوابم سر بزنی یادت نرود با خودت عطر خاطره ی اولین دیدار را بیاوری؛
میخواهم به تقویم رومیزی بگویم گاهی با یک گل لبخند هم میشود سرتاسر سالت بهاری باشد...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
گفته ام گنجشک ها را
جیکشان هم در نیاید
گفته ام پروانه ای
فعلن به دیدار گل شبدر نیاید
گفته ام خورشید را
یک گام این سوتر نیاید
من نمیدانم چه معنی میدهد وقتی تو خوابی
غنچه ی نیلوفری بیدار باشد
یا نسیم از عطر کوچه باغ باران خورده ای
سرشار باشد
گیرم اصلن شب از اینجا رفته
خب! رفته که رفته
گیرم اصلن بامداد آذین ببندد
خوشه خوشه پیچک سرریز از دیوار را
با طیف نورش
با صدای شرشر فواره در باغ بلورش
تا تو نگشایی به نازت پلکها را
تا تو مژگان بلندت را نتابی
صبح معنایی ندارد
در شبستان خیال انگیز قصر نقره آرا
زندگی جایی ندارد
تا تو از جا برنخیزی
تا تو شور و شوق در جان جهان از نو نریزی
پنجره شوق تماشایی ندارد
هر زمان از بستر نرمینه ات برخاستی باز
هر زمان آیینه را از خنده ات آراستی باز
با طلوع آفتاب چشمهایت
با نگاه دلربایت
عاشقانه میشود صبح من آغاز...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
جیکشان هم در نیاید
گفته ام پروانه ای
فعلن به دیدار گل شبدر نیاید
گفته ام خورشید را
یک گام این سوتر نیاید
من نمیدانم چه معنی میدهد وقتی تو خوابی
غنچه ی نیلوفری بیدار باشد
یا نسیم از عطر کوچه باغ باران خورده ای
سرشار باشد
گیرم اصلن شب از اینجا رفته
خب! رفته که رفته
گیرم اصلن بامداد آذین ببندد
خوشه خوشه پیچک سرریز از دیوار را
با طیف نورش
با صدای شرشر فواره در باغ بلورش
تا تو نگشایی به نازت پلکها را
تا تو مژگان بلندت را نتابی
صبح معنایی ندارد
در شبستان خیال انگیز قصر نقره آرا
زندگی جایی ندارد
تا تو از جا برنخیزی
تا تو شور و شوق در جان جهان از نو نریزی
پنجره شوق تماشایی ندارد
هر زمان از بستر نرمینه ات برخاستی باز
هر زمان آیینه را از خنده ات آراستی باز
با طلوع آفتاب چشمهایت
با نگاه دلربایت
عاشقانه میشود صبح من آغاز...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
تن بلورین ماه ِ من ! مویت شب ِ یلدایی است
اینهمه محشر شدن اسراف در زیبایی است
فکر ِ مضمون ِ جدیدم، قیس تکراری شده
نه نمی گویم که چشم ِ سرمه ات لیلایی است
باربی هستی و زنهای ِ حسود ِ پایتخت
بحث ِ داغ ِ روزشان جراحی ِ زیبایی است
وعده ی ِ "چون تو شدن" همراه با میکاپ و مِش
تازگی ها بهترین راه ِ درآمد زایی است
جای ِ پایت بهترین آب و هوای ِ نقشه هاست
هر جزیره در هوایت نام ِ آن هاوایی است
پیش ِ قند ِ بوسه هایت تا کمر خم میشود
شاه ِ قاجاری که نقش ِ استکان ِ چایی است
گوشوارت توامان گیلاس ِ همرنگ ِ شراب
درصدی از این دو قطره آخر ِ گیرایی است
با خیالت می نوازد ضرب و تصنیفش ملوک:
نرم نرمک تا لب ِ چشمه قدی "رعنا"یی است
نازخاتون! چشم برنو! مو دم اسبی! کج کلاه!
بختیاری زاده ای یا ایل ِ تو قشقایی است؟
#شهراد_میدری
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
اینهمه محشر شدن اسراف در زیبایی است
فکر ِ مضمون ِ جدیدم، قیس تکراری شده
نه نمی گویم که چشم ِ سرمه ات لیلایی است
باربی هستی و زنهای ِ حسود ِ پایتخت
بحث ِ داغ ِ روزشان جراحی ِ زیبایی است
وعده ی ِ "چون تو شدن" همراه با میکاپ و مِش
تازگی ها بهترین راه ِ درآمد زایی است
جای ِ پایت بهترین آب و هوای ِ نقشه هاست
هر جزیره در هوایت نام ِ آن هاوایی است
پیش ِ قند ِ بوسه هایت تا کمر خم میشود
شاه ِ قاجاری که نقش ِ استکان ِ چایی است
گوشوارت توامان گیلاس ِ همرنگ ِ شراب
درصدی از این دو قطره آخر ِ گیرایی است
با خیالت می نوازد ضرب و تصنیفش ملوک:
نرم نرمک تا لب ِ چشمه قدی "رعنا"یی است
نازخاتون! چشم برنو! مو دم اسبی! کج کلاه!
بختیاری زاده ای یا ایل ِ تو قشقایی است؟
#شهراد_میدری
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
نوشتم درود
تابیدی
نوشتم سلام
چرخیدی
نوشتم چه خبر
رقصیدی
نوشتم آاااای با توام
خندیدی...
امان از دست چشم مست غوغا پرستت که شراب ناب خانگی ست و جرعه جرعه کارش دلبرانگی ست و آتش میزند سراپای بلندای غم آرای غزلهای شاعری دلشده در قرن هزارم دیوانگی را...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
تابیدی
نوشتم سلام
چرخیدی
نوشتم چه خبر
رقصیدی
نوشتم آاااای با توام
خندیدی...
امان از دست چشم مست غوغا پرستت که شراب ناب خانگی ست و جرعه جرعه کارش دلبرانگی ست و آتش میزند سراپای بلندای غم آرای غزلهای شاعری دلشده در قرن هزارم دیوانگی را...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
"کوچه باغ آخر اسفند"
مرا با خود ببر تا کوچه باغ آخر اسفند
به آنجا که صدای پای فروردین میآید باز
به آنجا که شمیم سبزه های تر
معطر از نم باران
به پاورچین میآید باز
به آنجا که نسیم خیس شالیزار
به دید و بازدید لاله و شبدر
به روبوسی غنچه غنچه ی نسرین میآید باز
مرا با خود ببر تا کوچه باغ آخر اسفند
که دل توی دل پروانه های باغ ابریشم
که دل توی دل رنگین کمان طاق جادو نیست
و هرسو بنگری نقشی خبر از نو شدن دارد
جوانه روی هر شاخه
به دل شوق سخن دارد
چکاوک مست آوازش
نظر سوی در و دشت و دمن دارد
و هر گیلاس و نارنجی
شکوفه در شکوفه غرق رویایش
لباس مخملین دوزی به تن دارد
مرا با خود ببر تا کوچه باغ آخر اسفند
به استقبال سال نو
که دلتنگ پرستوهای شادی ارمغان هستم
و میدانم
که فردا صبح
سین اولین هفت سین سرزمین عشق و خوشبختی
"سلام" سبز پیچک های از دیوار سرریزی ست که باهم
صدای در که می آید
خوش آمدگوی رقصان موی عنبربوی "نوروز"ند.
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
مرا با خود ببر تا کوچه باغ آخر اسفند
به آنجا که صدای پای فروردین میآید باز
به آنجا که شمیم سبزه های تر
معطر از نم باران
به پاورچین میآید باز
به آنجا که نسیم خیس شالیزار
به دید و بازدید لاله و شبدر
به روبوسی غنچه غنچه ی نسرین میآید باز
مرا با خود ببر تا کوچه باغ آخر اسفند
که دل توی دل پروانه های باغ ابریشم
که دل توی دل رنگین کمان طاق جادو نیست
و هرسو بنگری نقشی خبر از نو شدن دارد
جوانه روی هر شاخه
به دل شوق سخن دارد
چکاوک مست آوازش
نظر سوی در و دشت و دمن دارد
و هر گیلاس و نارنجی
شکوفه در شکوفه غرق رویایش
لباس مخملین دوزی به تن دارد
مرا با خود ببر تا کوچه باغ آخر اسفند
به استقبال سال نو
که دلتنگ پرستوهای شادی ارمغان هستم
و میدانم
که فردا صبح
سین اولین هفت سین سرزمین عشق و خوشبختی
"سلام" سبز پیچک های از دیوار سرریزی ست که باهم
صدای در که می آید
خوش آمدگوی رقصان موی عنبربوی "نوروز"ند.
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
Khodahafez
Natan
خداحافظ
آوا: #ناتان_صفی_نیا
غزل: #شهراد_میدری
آهنگ: #امید_بوساری
تنظیم و میکس و مستر: #سیاوش_پاکدل
خداحافظ که میگویی
در و دیوار میلرزد...
@asheghanehaye_fatima
آوا: #ناتان_صفی_نیا
غزل: #شهراد_میدری
آهنگ: #امید_بوساری
تنظیم و میکس و مستر: #سیاوش_پاکدل
خداحافظ که میگویی
در و دیوار میلرزد...
@asheghanehaye_fatima
نخستین بار که دیدمش چشمانش با من از پیانو نوازی ریچارد کلایدرمن با پس زمینه ی جنگلزار لب دریاچه ی لاجورد گفت و موهایش مرا تا مزرعه ی گلهای آفتابگردان ونسان ونگوگ برد. یادم نمی آید که در ابتدا او به من لبخند زد یا من به او، اما همین را میدانم که کوهی از یخها در قطب درونم شکسته شد و بی اختیار دلم لرزید و یکهو سردم شد؛ آنقدر سرد که او را به فنجانی قهوه ی داغ و شعر دعوت کردم و دیوانگی هایم که خوب دم کشید خیره بر شاهکار چشمانش دانستم که "عشق" زیباترین پرسش بی پاسخ جهان است.
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
از چلچله های سبکبال بازگشته به آشیان گرفته تا چکاوک های نغمه خوان نشسته بر شاخه های غرق جوانه؛ از سبزه های خیس بوسه های باران گرفته تا نسترن ها و بنفشه های نوشکفته ی گلدانهای نمور سفالینه؛
به هرکجا که مینگرم خبر از بردمیدن بهار و آمدن سال نو دارد؛
با اینهمه
من همچنان به تو می اندیشم که با عطر مستانه ی حضورت بی هیچ نیازی به فروردین تمام برگهای تقویمم بهاریست...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
به هرکجا که مینگرم خبر از بردمیدن بهار و آمدن سال نو دارد؛
با اینهمه
من همچنان به تو می اندیشم که با عطر مستانه ی حضورت بی هیچ نیازی به فروردین تمام برگهای تقویمم بهاریست...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
جایت سبز؛ اینجا بهار آمده
آنقدر که آسمان پیراهن زیبایی از ابر پوشیده و نسیم خنک با شانه ای که به گیسوی سبزینه روشن رقصان بیدها میکشد کلاویه های روح را می فشارد و زیباترین نت های جهان را در یاخته های دلباخته می نوازد..
آنقدر که درختان از خواب زمستانی بیدار شده اند؛ برخی بالش برف را کنار زده اند و خوابهایشان را شاخه شاخه غرق در جوانه برای پرندگان مست خوشخوان بازگو میکنند و برخی دیگر هم مرتب با شکوفه های سفید و صورتی شان روی فرش دیبای زیبای سبزه ها عکس می اندازند؛ فرش هزار شانه ی سبزه هایی که دستباف بارانند و آنقدر چشم نوازند که در وصفشان از تبریز تا کاشان هم شعر کم می آورد..
راستی یادم رفت بگویم که این روزها پروانه ها با چه شور و شوقی از پیله ی تابلوهای نقاشی پر میکشند و مشغول دید و بازدید از گلهای نوشکفته ی گلستانه های آرزو هستند..
جایت سبز؛ از پیاده روی که به خانه برمیگردم باز هم مثل هرروز به ماهی های آکواریوم سلام میکنم و به گلدانهای پشت نرده های بالکن آب میدهم و باز مانند هرروزهای این جهان دو فنجان قهوه ی اسپرسو بار میگذارم؛ با شکلات شعر
یکی برای خودم و یکی هم برای تو که آنقدر غرق در سکوتی که متوجه احوالپرسی های من نمیشوی و "بفرما"ی مرا نمیشنوی؛ تو که
امسال یادت رفته تخم مرغ نقاشی کنی و هفت سین بچینی و یادت رفته با هوایی که بوی خوش اسکناس تا نخورده و سمنو و نارنج میدهد مرا بغل کنی و سال نو را به من تبریک بگویی
اما من باز هم خیره به قاب عکست میگویم
عزیز مهربانم سال نوات مبارک...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
آنقدر که آسمان پیراهن زیبایی از ابر پوشیده و نسیم خنک با شانه ای که به گیسوی سبزینه روشن رقصان بیدها میکشد کلاویه های روح را می فشارد و زیباترین نت های جهان را در یاخته های دلباخته می نوازد..
آنقدر که درختان از خواب زمستانی بیدار شده اند؛ برخی بالش برف را کنار زده اند و خوابهایشان را شاخه شاخه غرق در جوانه برای پرندگان مست خوشخوان بازگو میکنند و برخی دیگر هم مرتب با شکوفه های سفید و صورتی شان روی فرش دیبای زیبای سبزه ها عکس می اندازند؛ فرش هزار شانه ی سبزه هایی که دستباف بارانند و آنقدر چشم نوازند که در وصفشان از تبریز تا کاشان هم شعر کم می آورد..
راستی یادم رفت بگویم که این روزها پروانه ها با چه شور و شوقی از پیله ی تابلوهای نقاشی پر میکشند و مشغول دید و بازدید از گلهای نوشکفته ی گلستانه های آرزو هستند..
جایت سبز؛ از پیاده روی که به خانه برمیگردم باز هم مثل هرروز به ماهی های آکواریوم سلام میکنم و به گلدانهای پشت نرده های بالکن آب میدهم و باز مانند هرروزهای این جهان دو فنجان قهوه ی اسپرسو بار میگذارم؛ با شکلات شعر
یکی برای خودم و یکی هم برای تو که آنقدر غرق در سکوتی که متوجه احوالپرسی های من نمیشوی و "بفرما"ی مرا نمیشنوی؛ تو که
امسال یادت رفته تخم مرغ نقاشی کنی و هفت سین بچینی و یادت رفته با هوایی که بوی خوش اسکناس تا نخورده و سمنو و نارنج میدهد مرا بغل کنی و سال نو را به من تبریک بگویی
اما من باز هم خیره به قاب عکست میگویم
عزیز مهربانم سال نوات مبارک...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
بگویم "فروردین"، باورت میشود پروانه ها تو را به این نام میشناسند؟
بگویم "شکوفه ها" باورت میشود طراوت رنگشان را از پیراهن تو گرفته اند؟
بگویم "دلم هوایت کرده" باورت میشود حرف دل سهره های جنگل بیدمشک هم همین است؟
بگویم "کاش برمیگشتی" باورت میشود این جمله را از زبان پیچک های سرریز دیوار همسایه هم شنیده ام؟
دیوار همسایه ای که هنوز هم از آن سویش صدای توپ و شیطنت و خنده های کودکانه مان به گوش میرسد..
اصلن تمام واژه ها را بیخیال؛ لب فرو بندم و هیچ نگویم باز هم باورت میشود چقدر دلتنگی های گاه و بیگاهم بوی تو و فرفره های رنگی و کفشهای تا به تا و گلدان های شمعدانی و فواره های زلال میدهد؟
امشب خواستی به خوابم بیایی یادت نرود با خودت عطر خاطره ی اولین دیدار را بیاوری؛
میخواهم به تقویمهای جهان بگویم گاهی با یک گل لبخند هم میشود آمدن بهار را عاشقانه جشن گرفت...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima
بگویم "شکوفه ها" باورت میشود طراوت رنگشان را از پیراهن تو گرفته اند؟
بگویم "دلم هوایت کرده" باورت میشود حرف دل سهره های جنگل بیدمشک هم همین است؟
بگویم "کاش برمیگشتی" باورت میشود این جمله را از زبان پیچک های سرریز دیوار همسایه هم شنیده ام؟
دیوار همسایه ای که هنوز هم از آن سویش صدای توپ و شیطنت و خنده های کودکانه مان به گوش میرسد..
اصلن تمام واژه ها را بیخیال؛ لب فرو بندم و هیچ نگویم باز هم باورت میشود چقدر دلتنگی های گاه و بیگاهم بوی تو و فرفره های رنگی و کفشهای تا به تا و گلدان های شمعدانی و فواره های زلال میدهد؟
امشب خواستی به خوابم بیایی یادت نرود با خودت عطر خاطره ی اولین دیدار را بیاوری؛
میخواهم به تقویمهای جهان بگویم گاهی با یک گل لبخند هم میشود آمدن بهار را عاشقانه جشن گرفت...
#شهراد_میدری
@asheghanehaye_fatima