آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است.
#اختصاصی
این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم...
#بخش_اول
-آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه بودید, چه قانونی را تصویب می کردید و به اجرا در می آوردید؟
+ فوتبال را به عنوان یک الزام معرفی می کردم, برای همه, در کل فرانسه. در تک تک مدرسه ها.
- اگر فقط یک لحظه باشد که بخواهید از زندگیتان پاک کنید؟
+ همه ی باخت هایم را.
-اما اون باخت ها زیاد نبودن...
+ بیشتر از اون چیزی بود که فکر می کنید, هر کدومش یه زخم برای زندگی بود. هر کدومش تا ابد یک نا امیدی بزرگ خواهد ماند.
- چه چیزی نهایت هدف خیالی شماست؟
+ واقعا من چنین هدفی ندارم, شاید اینکه تیم با بهترین هارمونی و هماهنگی بازی کند, همه تیم ها گاهی اوقات به این می رسند اما نه برای یک بازی کامل. همه دقیقا شبیه هم با یک طول موج معین برای کل بازی, بازی کنند. این بسیار کمیاب است. این لحظات باعث می شود شغل ما ارزش زجر کشیدن را داشته باشد.
- چی میگید اگر بخواهید بزرگترین اشتباهتون رو به ما بگید؟
+ شاید ماندن در یک باشگاه برای 22 سال. من کسی هستم که دوست دارم خیلی زیاد اینور و اونور بچرخم, اما من همچنین چالش را هم دوست دارم. من بارها زندانی چالش های خودم شدم.
- چی میگید اگر بخواهید بزرگترین ترستون رو به ما بگید؟
+ بزرگترین ترسم این است توانایی ام را از دست دهم و نتوانم از نظر فیزیکی مستقل باشم. من از تحرک و جنب و جوشم لذت می برم, من ورزش کردن را دوست دارم. این ترسی است که من دارم.
- اگر بخواهید کسی شما را ببخشد از چه کسی می خواهید...
+ همه کسانی که زجرشان دادم. در کار من ما دائما در حال گرفتن تصمیماتی هستیم که مردم را عذاب می دهد, در حالیکه ممکن است برخی دیگر از مردم را خوشحال کند. وقتی با یک تیم 25 نفره کار می کنید, اساسا هر شنبه یا یکشنبه 14 نفر را به کار نمی گیرید.
هم چنین از بازیکنانی طلب بخشش می کنم که هرگز نتوانستم طوری آنها را مدیریت کنم که کلیدی برای کمک به آنها برای رسیدن به پتانسیلشان پیدا کنم.
- اگر بخواهید دوره کاری خود را با کس دیگری عوض کنید با چه کسی اینکار را انجام می دهید؟
+ هر کسی که پتانسیل این را داشته باشد که تاثیر مثبتی روی زندگی مردم بگذارد. یک سیاستمدار یا کسی که یک راه حل انقلابی را کشف کند.
- اگر می توانستید یک بعد از ظهر خود را با کسی بگذرانید, بدون اینکه کسی بفهمد, با چه کسی اینکار را انجام می دادید؟
+ یک بعد از ظهر مکالمه؟ یا صحبت در مورد فلسفه؟ دوست دارم یک بعد از ظهر را با حضرت موسی بگذرانم. اینکه او چه فکری در مورد 10 فرمان می کند؟ چیزی که روی قانون های اساسی و اولیه ما تاثیر گذار بود, به نظرم بسیار خوب تشکیل داده شده است, می خواهم بدانم او چه فکری می کرد؟
- اگر بخواهید تلخ ترین خطایی که انجام دادید را به ما بگویید, خطایی که به هیچ کسی نگفتید, چه به ما می گویید؟
+ عطشم برای پتیسری(نوعی کیک فرانسوی- در زبان فرانسه به آن پتیزقی گفته می شود). من اهل استراسبورگ هستم. من هر روز این کیک رو می خورم.
- بعد از (خوردن) آن به پیاده روی می روید؟
+ بله.
@arsenal_iran
#اختصاصی
این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم...
#بخش_اول
-آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه بودید, چه قانونی را تصویب می کردید و به اجرا در می آوردید؟
+ فوتبال را به عنوان یک الزام معرفی می کردم, برای همه, در کل فرانسه. در تک تک مدرسه ها.
- اگر فقط یک لحظه باشد که بخواهید از زندگیتان پاک کنید؟
+ همه ی باخت هایم را.
-اما اون باخت ها زیاد نبودن...
+ بیشتر از اون چیزی بود که فکر می کنید, هر کدومش یه زخم برای زندگی بود. هر کدومش تا ابد یک نا امیدی بزرگ خواهد ماند.
- چه چیزی نهایت هدف خیالی شماست؟
+ واقعا من چنین هدفی ندارم, شاید اینکه تیم با بهترین هارمونی و هماهنگی بازی کند, همه تیم ها گاهی اوقات به این می رسند اما نه برای یک بازی کامل. همه دقیقا شبیه هم با یک طول موج معین برای کل بازی, بازی کنند. این بسیار کمیاب است. این لحظات باعث می شود شغل ما ارزش زجر کشیدن را داشته باشد.
- چی میگید اگر بخواهید بزرگترین اشتباهتون رو به ما بگید؟
+ شاید ماندن در یک باشگاه برای 22 سال. من کسی هستم که دوست دارم خیلی زیاد اینور و اونور بچرخم, اما من همچنین چالش را هم دوست دارم. من بارها زندانی چالش های خودم شدم.
- چی میگید اگر بخواهید بزرگترین ترستون رو به ما بگید؟
+ بزرگترین ترسم این است توانایی ام را از دست دهم و نتوانم از نظر فیزیکی مستقل باشم. من از تحرک و جنب و جوشم لذت می برم, من ورزش کردن را دوست دارم. این ترسی است که من دارم.
- اگر بخواهید کسی شما را ببخشد از چه کسی می خواهید...
+ همه کسانی که زجرشان دادم. در کار من ما دائما در حال گرفتن تصمیماتی هستیم که مردم را عذاب می دهد, در حالیکه ممکن است برخی دیگر از مردم را خوشحال کند. وقتی با یک تیم 25 نفره کار می کنید, اساسا هر شنبه یا یکشنبه 14 نفر را به کار نمی گیرید.
هم چنین از بازیکنانی طلب بخشش می کنم که هرگز نتوانستم طوری آنها را مدیریت کنم که کلیدی برای کمک به آنها برای رسیدن به پتانسیلشان پیدا کنم.
- اگر بخواهید دوره کاری خود را با کس دیگری عوض کنید با چه کسی اینکار را انجام می دهید؟
+ هر کسی که پتانسیل این را داشته باشد که تاثیر مثبتی روی زندگی مردم بگذارد. یک سیاستمدار یا کسی که یک راه حل انقلابی را کشف کند.
- اگر می توانستید یک بعد از ظهر خود را با کسی بگذرانید, بدون اینکه کسی بفهمد, با چه کسی اینکار را انجام می دادید؟
+ یک بعد از ظهر مکالمه؟ یا صحبت در مورد فلسفه؟ دوست دارم یک بعد از ظهر را با حضرت موسی بگذرانم. اینکه او چه فکری در مورد 10 فرمان می کند؟ چیزی که روی قانون های اساسی و اولیه ما تاثیر گذار بود, به نظرم بسیار خوب تشکیل داده شده است, می خواهم بدانم او چه فکری می کرد؟
- اگر بخواهید تلخ ترین خطایی که انجام دادید را به ما بگویید, خطایی که به هیچ کسی نگفتید, چه به ما می گویید؟
+ عطشم برای پتیسری(نوعی کیک فرانسوی- در زبان فرانسه به آن پتیزقی گفته می شود). من اهل استراسبورگ هستم. من هر روز این کیک رو می خورم.
- بعد از (خوردن) آن به پیاده روی می روید؟
+ بله.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_دوم
-اگر در فوتبال نبودید چه می کردید؟
+ یک جایی بودم که زمینه رقابتی داشته باشد. عاشق رقابت کردن هستم. دو نوع رقابت وجود دارد. افرادی که از باختن متنفر هستند و افرادی که عاشق بردن هستند. همه ی ما به طریقی مخلوطی از این دو هستیم و فکر می کنم من شخصا بیشتر از باختن متنفر هستم. در کل, کسانی که بیشتر عاشق بردن هستند تهاجمی تر هستند. کسانی که بیشتر از باختن متنفر هستند تدافعی تر هستند.
- چه میشد اگر اهل آلزاس(منطقه ای در شمال فرانسه) نبودید؟
+ من آلزاسی نیستم, بالا تر از هر چیزی من یک شهروند این جهان هستم. من هیچ حدودی برای مرزها قائل نیستم...
- آرسن ونگر, شما عاشق باب مارلی(خواننده مشهور) هستید, شاید افراد زیادی این رو ندانند...
+ عاشق باب مارلی هستم. او کلاس خالص است, به طور بچگانه ای او اینگونه است. موسیقی او غافلگیر کننده است. هم چنین, چیز بسیاری تلخ و ناراحت کننده در مورد او این است که در 35 سالگی از دنیا رفت. او عاشق ورزش, موسیقی بود. جاماییکا این را به یاد من می آورد. من در یافته ام که ورزش و موسیقی در کنار هم خیلی خوب قرار می گیرند.
چطور همه اینها شروع شد؟ همه ی اینها در یک رستوران کوچک آغاز شد. یک تیم فوتبال محلی از این رستوران به عنوان قرار گاه خود در یک شهر کوچک خارج از استراسبورگ استفاده می کرد. من تنها فوتبال و مذهب را (در زندگی ام) شنیده بودم. هر صبح از همه مذهب را می شنیدم و سپس فوتبال حواسم را پرت می کرد.
من در همه ی مکالماتی که سازمان دهندگان تیم در آن شرکت می کردند, شرکت می کردم. در سنین کودکی. 5 یا 6 ساله بودم. خیلی سریع فهمیدم که تیم وضعیت خوبی ندارد. شروع کردم که مخفیانه برای دیدن بازی ها بروم.
باور داشتم که فقط خدا می توانست به آنها کمک کند. من در طول بازی و در بین دو نیمه و هنگامی که داشتم بازی آنها را میدیدم برای آنها دعا می کردم و سرود مذهبی می خواندم.( با درسی که از دیدن آن بازی گرفتم) می توانم به شما بگویم بهتر است که یک مهاجم مرکزی خوب داشته باشید تا یک ورقه سرود کلیسا.
آیا این همان تیم بود که پدرتان مربی اش بود؟
+ او یک تیم ساخت چون دید که من با دیدن بازی به وجد آمده ام, من حدودا 13 ساله بودم وقتی که بازی کردن را شروع کردم. تیم مربی نداشت. خیلی جالب است که من تا سن 19 سالگی هیچ مربی نداشتم. چیز قابل توجه تر این است که با این وجود من چنین دوره ای طولانی را در فوتبال داشته ام. واقعا این به طور شگفت انگیزی بخت و اقبال خوش است.
- شما در استراسبروگ بازی کردید و سپس در 33 سالگی یک مربی شدید. آیا این اشتیاق برای مربی گری به دلیل این بود که خودتان از نبود مربی رنج می بردید؟
+ خب اولش متقاعد نشدم که کیفیت های لازم برای مربی شدن رو دارم چون من دوران بازی انچنان خوبی نداشتم. و هم چنین متقاعد نشدم که اون اقتدار ذاتی رو برای مربی گری دارم. من خودم رو بوسیله ی افرادی که در اطرافم بودند و آنچه که در من دیده بودند برای اینکار مناسب دیدم. چیزی که من ندیدم. من با بازیکنانی کارم را شروع کردم که سنشان از من بیشتر بود.
یک تناقض عجیب اینکه من هرگز برای اینکه اقتدار و صلاحیت نشان بدهم تلاش چندانی نکردم, حتی در برخورد با بازیکنانی که سنشان از من بیشتر بود, بدون اینکه بخواهم سر آنها داد بزنم.
@arsenal_iran
-اگر در فوتبال نبودید چه می کردید؟
+ یک جایی بودم که زمینه رقابتی داشته باشد. عاشق رقابت کردن هستم. دو نوع رقابت وجود دارد. افرادی که از باختن متنفر هستند و افرادی که عاشق بردن هستند. همه ی ما به طریقی مخلوطی از این دو هستیم و فکر می کنم من شخصا بیشتر از باختن متنفر هستم. در کل, کسانی که بیشتر عاشق بردن هستند تهاجمی تر هستند. کسانی که بیشتر از باختن متنفر هستند تدافعی تر هستند.
- چه میشد اگر اهل آلزاس(منطقه ای در شمال فرانسه) نبودید؟
+ من آلزاسی نیستم, بالا تر از هر چیزی من یک شهروند این جهان هستم. من هیچ حدودی برای مرزها قائل نیستم...
- آرسن ونگر, شما عاشق باب مارلی(خواننده مشهور) هستید, شاید افراد زیادی این رو ندانند...
+ عاشق باب مارلی هستم. او کلاس خالص است, به طور بچگانه ای او اینگونه است. موسیقی او غافلگیر کننده است. هم چنین, چیز بسیاری تلخ و ناراحت کننده در مورد او این است که در 35 سالگی از دنیا رفت. او عاشق ورزش, موسیقی بود. جاماییکا این را به یاد من می آورد. من در یافته ام که ورزش و موسیقی در کنار هم خیلی خوب قرار می گیرند.
چطور همه اینها شروع شد؟ همه ی اینها در یک رستوران کوچک آغاز شد. یک تیم فوتبال محلی از این رستوران به عنوان قرار گاه خود در یک شهر کوچک خارج از استراسبورگ استفاده می کرد. من تنها فوتبال و مذهب را (در زندگی ام) شنیده بودم. هر صبح از همه مذهب را می شنیدم و سپس فوتبال حواسم را پرت می کرد.
من در همه ی مکالماتی که سازمان دهندگان تیم در آن شرکت می کردند, شرکت می کردم. در سنین کودکی. 5 یا 6 ساله بودم. خیلی سریع فهمیدم که تیم وضعیت خوبی ندارد. شروع کردم که مخفیانه برای دیدن بازی ها بروم.
باور داشتم که فقط خدا می توانست به آنها کمک کند. من در طول بازی و در بین دو نیمه و هنگامی که داشتم بازی آنها را میدیدم برای آنها دعا می کردم و سرود مذهبی می خواندم.( با درسی که از دیدن آن بازی گرفتم) می توانم به شما بگویم بهتر است که یک مهاجم مرکزی خوب داشته باشید تا یک ورقه سرود کلیسا.
آیا این همان تیم بود که پدرتان مربی اش بود؟
+ او یک تیم ساخت چون دید که من با دیدن بازی به وجد آمده ام, من حدودا 13 ساله بودم وقتی که بازی کردن را شروع کردم. تیم مربی نداشت. خیلی جالب است که من تا سن 19 سالگی هیچ مربی نداشتم. چیز قابل توجه تر این است که با این وجود من چنین دوره ای طولانی را در فوتبال داشته ام. واقعا این به طور شگفت انگیزی بخت و اقبال خوش است.
- شما در استراسبروگ بازی کردید و سپس در 33 سالگی یک مربی شدید. آیا این اشتیاق برای مربی گری به دلیل این بود که خودتان از نبود مربی رنج می بردید؟
+ خب اولش متقاعد نشدم که کیفیت های لازم برای مربی شدن رو دارم چون من دوران بازی انچنان خوبی نداشتم. و هم چنین متقاعد نشدم که اون اقتدار ذاتی رو برای مربی گری دارم. من خودم رو بوسیله ی افرادی که در اطرافم بودند و آنچه که در من دیده بودند برای اینکار مناسب دیدم. چیزی که من ندیدم. من با بازیکنانی کارم را شروع کردم که سنشان از من بیشتر بود.
یک تناقض عجیب اینکه من هرگز برای اینکه اقتدار و صلاحیت نشان بدهم تلاش چندانی نکردم, حتی در برخورد با بازیکنانی که سنشان از من بیشتر بود, بدون اینکه بخواهم سر آنها داد بزنم.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_سوم
یک شوک در دوران مربی گری شما در سال 1996 به وجود آمد, شما به یک (مربی) خارجی در لیگ جزیره تبدیل شدید. شما خیلی سریع از نا کجا آباد به همه جا(بهترین جا) رفتید. آیا این غافلگیر کننده بود؟
+ خب, بله. چرا که یک تصوری در انگلستان وجود داشت که مربیان خارجی نمی توانند موفق شوند. فقط 2 یا 3 مربی خارجی بودند که قبل از من موفق شده بودند. اونها مربی خارجی دیگه ای نمی خواستند و هزاران فرضیه در مورد این وجود داشت که چطور یک مربی خارجی هرگز نمی تواند چیزی ببرد.
+من به طور ناشناخته ای از ژاپن آمدم. که این را دوست دارم. لذت می بردم که به اروپا برگشته ام, اما کاملا این را می دانستم که اگر موفق نشوم به عقب برگشته ام.
- شما لحظات سختی را با رسانه اای انگلیسی داشتید, خیلی خلاصه بگید, چطور با آنها کنار آمدید؟ اونها به صورت لفظی هر تلاش کردن تا شما رو زمین بزنن و شما رو بی ثبات بکنن.
+ اونها داستان های زیادی رو شروع کردن. دروغ های زیاد. گوش کنید, این یک شغلی است که وجهه عمومی دارد و تا زمانی که شما هدف توجهات و شایعات باشید این ادامه دارد. شما بوسیله ی تمرکز روی وظیفه ای که در دستانتان دارید با این مسائل کنار می آیید. هم چنین می توانید اجازه بدهید که شایعات و دروغ ها دقیقا همان جوری باشد که آنها می خواهند(و شما به کار خود ادامه دهید). اگر واقعیت پشت اینها(دروغ هاو شایعات) نباشد, پس اینها روی شما تاثیری ندارد.
- و اینجاست که ما آن مقاومت مشهور را می بینیم. شما فوتبال انگلیس زا متحول کردید, چطور این کار را انجام دادید؟ با تغذیه, تمرین, توجه به جزییات.
+ همیشه سعی می کنم کاری کنم که مردم عاشق فوتبال بشوند. در 13 یا 14 سالگی, بچه ها وارد زمین بازی می شوند, تا بازی کنند, تا عاشق این بازی شوند.
وقتی این تبدیل به یک شغل می شود, این مسئله بیشتر یک اجبار می شود تا ترجیح و خواستن. شما 'مجبورید' تمرین کنید, شما 'مجبورید' ببرید, شما 'مجبورید' گل بزنید. وقتی به این نقطه می رسید این کمتر برای شما یک سرگرمی می شود. من همیشه سعی کردن که یک فسلفه در مورد اشتیاق به انجام این بازی را بهتر کنم. اینکه این انگیزه و آرزو را ترویج کنم.
- شما در فصل 2003-2004 لیگ را بدون شکست فتح کردید. دستورالعمل مخفیانه و رازگونه شما برای انجام این کار چه بود؟
+ ما برای یک سال و نیم بدون شکست بودیم. 49 بازی. اینها جزییات بسیار جالبی است چرا که وقتی که ما در سال 2002 لیگ را فتح کردیم من به رسانه ها گفتم که رویای من این است که لیگ را بدون شکست فتح کنم.
(در آن زمان) به من به عنوان یک فرد پر مدعا, مغرور و ... حملات شدیدی شد و تازیانه های زیادی به من زده شد.
ما فصل بعد از آن لیگ را به منچستر یونایتد باختیم. در فصل 2003-2004, من از بازیکنان پرسیدم که چرا ما لیگ را نبردیم(سال گذشته). آنها گفتند که این خطای شما بود. از آنها پرسیدم چرا؟
بازیکنان گفتند شما فشار زیاد از حدی روی ما گذاشتید.
این جالب است چرا که من به آنها گفتم که تنها دلیلی که من آن حرف را زدم(توانایی قهرمانی بدون شکست) این بود که من واقعا به این موضوع باور داشتم. و بعد اونها انجامش دادند. که این دو چیز رو ثابت میکنه.
اول, اینکه ما گاهی اوقات به اندازه کافی جاه طلبی و خواسته هامون رو بالا نمیبریم. جراتش رو نداریم, می ترسیم. اما شما باید تا جایی که میشه آماده باشید و جلو برید. دوم, اینکه گاهی اوقات شما باید دانه را بکارید و صبر کنید تا رشد کند.
- و شما چطور بعد از 10, 20, 30 بازی متمرکز ماندید؟
+ این سختی کار ما بود. خیلی سخت. انسان به آسانی با چیز هایی که دارد راضی می شود. تیم به این نیاز داشت که به طور مستمر ارزوهای جدید داشته باشد, هدف های جدید داشته باشد.
همه ی ما تمایل داریم که در راحتی بغلتیم. ما درد را نمی خواهیم. متاسفانه, بدون درد کشیدن شما به سطح بالاتر نمی رسید. بدون اینکه خود آگاهانه تصمیم بگیرید تا از خودتان بپرسید که
'من چه آرزویی دارم؟' ' به کجا می خواهم بروم؟' ' هدفم چیست؟' در همان جایی که هستید می مانید.
هیچ کاری با توانایی های ویژه ورزشی نمی شود کرد. ورزش های ممتاز برای ار کسی سخته نشده است. یک تجربه شخصیتی وجود دارد که من با آن کار کرده ام و فاکتور کلیدی در آن تمایل برای انگیزه دادن و تحرک نیست, بلکه فاکتور کلیدی دوام و پایداری انگیزه است. می توانید به این عمل سر سختی بگویید. مثل کسی از دوشنبه تا یکشنبه هفته بعد کاری را انجام می دهد نه فقط از سه شنبه تا پنج شنبه.
@arsenal_iran
یک شوک در دوران مربی گری شما در سال 1996 به وجود آمد, شما به یک (مربی) خارجی در لیگ جزیره تبدیل شدید. شما خیلی سریع از نا کجا آباد به همه جا(بهترین جا) رفتید. آیا این غافلگیر کننده بود؟
+ خب, بله. چرا که یک تصوری در انگلستان وجود داشت که مربیان خارجی نمی توانند موفق شوند. فقط 2 یا 3 مربی خارجی بودند که قبل از من موفق شده بودند. اونها مربی خارجی دیگه ای نمی خواستند و هزاران فرضیه در مورد این وجود داشت که چطور یک مربی خارجی هرگز نمی تواند چیزی ببرد.
+من به طور ناشناخته ای از ژاپن آمدم. که این را دوست دارم. لذت می بردم که به اروپا برگشته ام, اما کاملا این را می دانستم که اگر موفق نشوم به عقب برگشته ام.
- شما لحظات سختی را با رسانه اای انگلیسی داشتید, خیلی خلاصه بگید, چطور با آنها کنار آمدید؟ اونها به صورت لفظی هر تلاش کردن تا شما رو زمین بزنن و شما رو بی ثبات بکنن.
+ اونها داستان های زیادی رو شروع کردن. دروغ های زیاد. گوش کنید, این یک شغلی است که وجهه عمومی دارد و تا زمانی که شما هدف توجهات و شایعات باشید این ادامه دارد. شما بوسیله ی تمرکز روی وظیفه ای که در دستانتان دارید با این مسائل کنار می آیید. هم چنین می توانید اجازه بدهید که شایعات و دروغ ها دقیقا همان جوری باشد که آنها می خواهند(و شما به کار خود ادامه دهید). اگر واقعیت پشت اینها(دروغ هاو شایعات) نباشد, پس اینها روی شما تاثیری ندارد.
- و اینجاست که ما آن مقاومت مشهور را می بینیم. شما فوتبال انگلیس زا متحول کردید, چطور این کار را انجام دادید؟ با تغذیه, تمرین, توجه به جزییات.
+ همیشه سعی می کنم کاری کنم که مردم عاشق فوتبال بشوند. در 13 یا 14 سالگی, بچه ها وارد زمین بازی می شوند, تا بازی کنند, تا عاشق این بازی شوند.
وقتی این تبدیل به یک شغل می شود, این مسئله بیشتر یک اجبار می شود تا ترجیح و خواستن. شما 'مجبورید' تمرین کنید, شما 'مجبورید' ببرید, شما 'مجبورید' گل بزنید. وقتی به این نقطه می رسید این کمتر برای شما یک سرگرمی می شود. من همیشه سعی کردن که یک فسلفه در مورد اشتیاق به انجام این بازی را بهتر کنم. اینکه این انگیزه و آرزو را ترویج کنم.
- شما در فصل 2003-2004 لیگ را بدون شکست فتح کردید. دستورالعمل مخفیانه و رازگونه شما برای انجام این کار چه بود؟
+ ما برای یک سال و نیم بدون شکست بودیم. 49 بازی. اینها جزییات بسیار جالبی است چرا که وقتی که ما در سال 2002 لیگ را فتح کردیم من به رسانه ها گفتم که رویای من این است که لیگ را بدون شکست فتح کنم.
(در آن زمان) به من به عنوان یک فرد پر مدعا, مغرور و ... حملات شدیدی شد و تازیانه های زیادی به من زده شد.
ما فصل بعد از آن لیگ را به منچستر یونایتد باختیم. در فصل 2003-2004, من از بازیکنان پرسیدم که چرا ما لیگ را نبردیم(سال گذشته). آنها گفتند که این خطای شما بود. از آنها پرسیدم چرا؟
بازیکنان گفتند شما فشار زیاد از حدی روی ما گذاشتید.
این جالب است چرا که من به آنها گفتم که تنها دلیلی که من آن حرف را زدم(توانایی قهرمانی بدون شکست) این بود که من واقعا به این موضوع باور داشتم. و بعد اونها انجامش دادند. که این دو چیز رو ثابت میکنه.
اول, اینکه ما گاهی اوقات به اندازه کافی جاه طلبی و خواسته هامون رو بالا نمیبریم. جراتش رو نداریم, می ترسیم. اما شما باید تا جایی که میشه آماده باشید و جلو برید. دوم, اینکه گاهی اوقات شما باید دانه را بکارید و صبر کنید تا رشد کند.
- و شما چطور بعد از 10, 20, 30 بازی متمرکز ماندید؟
+ این سختی کار ما بود. خیلی سخت. انسان به آسانی با چیز هایی که دارد راضی می شود. تیم به این نیاز داشت که به طور مستمر ارزوهای جدید داشته باشد, هدف های جدید داشته باشد.
همه ی ما تمایل داریم که در راحتی بغلتیم. ما درد را نمی خواهیم. متاسفانه, بدون درد کشیدن شما به سطح بالاتر نمی رسید. بدون اینکه خود آگاهانه تصمیم بگیرید تا از خودتان بپرسید که
'من چه آرزویی دارم؟' ' به کجا می خواهم بروم؟' ' هدفم چیست؟' در همان جایی که هستید می مانید.
هیچ کاری با توانایی های ویژه ورزشی نمی شود کرد. ورزش های ممتاز برای ار کسی سخته نشده است. یک تجربه شخصیتی وجود دارد که من با آن کار کرده ام و فاکتور کلیدی در آن تمایل برای انگیزه دادن و تحرک نیست, بلکه فاکتور کلیدی دوام و پایداری انگیزه است. می توانید به این عمل سر سختی بگویید. مثل کسی از دوشنبه تا یکشنبه هفته بعد کاری را انجام می دهد نه فقط از سه شنبه تا پنج شنبه.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_چهارم
-بیایید در مورد فلسفه فوتبالی شما حرف بزنیم. این روزها و به طور کلی فوتبال رو چطور می بینید؟
+ دید من این است که طبیعتا شما نیاز دارید که پیروز شوید و اینکار با استایل انجام دهید. پیروزی باید نتیجه ی کیفیت استایل بازی شما باشد و اینکه چطور شما خودتان را در زمین بازی با نمایش می گذارید.
در کل زندگی ام, مردم به من گفته اند ما باید شنبه بازی رو ببریم. به عنوان یک مربی من این را می دانم, اما چطور؟
دوست دارم که فکر کنم وقتی که صبح ردز بازی هواداری از خواب بیدار می شود با خود فکر کند 'اوه اره, تیمم امروز بازی داره'. و اینکه او به یک دنیای زیباتری از دنیای روزانه و عادیش منتقل بشه.
دوست دارم آرزوهایم جوری باشند که این امید رو به آن هوادار بدهم, این هیجان در مورد اینکه می آیند تا بازی تیم را ببینند, حتی اگر می دانم که گاهی اوقات باعث می شوم که آنها به آرزویشان نرسند.
شما نمی توانید یک مربی باشید اگر که این جاه طلبی و آرزو را نداشته باشید.
در غیر این صورت شما در حدی متوسط می مانید. شما باید بخواهید که مردم را با فوتبال به وجد آورید و آنها را خشنود کنید.
- برای شما, معنی یک مربی یا سرمربی خوب چیست؟
+ کسی که بتواند جوری مدیریت کند که بیشترین کارایی و پتانسیل را از تیمش بیرون بکشد. از یک نقطه نظر و بیان جمعی اینگونه است و هم چنین به نتایج هم بستگی دارد. بهترین مربی در لیگ لزوما کسی نیست که جام می برد و قهرمان می شود. نه. اما هیچ کس نمی تواند این را بسنجد. شما نمی توانید این کار را بکنید. شما نمی توانید یک مربی را بسنجید چرا که نمی توانید بسنجید که آیا او جوری مدیریرت کردا است که از پتانسیل کامل تیمش بهره برده ببرد یا خیر.
به همین دلیل است که آرزوی نهایی من این بود که لیگ را بدون شکست ببریم. چرا که حتی اگر کسی من را در این مسئله شکست دهد, نمی تواند بهتر از این انجامش دهد.
- شما باید بازیکنان, رسانه ها, هیئت مدیره, هواداران و ... را مدیریت کنید...
+ 3 المان و بخش اصلی برای مدیریت کردن وجود دارد. اولین بخش استایل و شیوه بازی و نتیجه هاست. دومین بخش پیشرفت فردی بازیکنان است. بعضی از افراد به طور شگفت انگیزی سخت روی بازیکنان کار می کنند بدون اینکه نتیجه اش را ببینند.
سومین بخش, ساختار و ارزش هایی است که می خواهید در باشگاه بگنجانید. این مسئله چیزی بیشتر از وظیفه اخلاقی و معنوی است و دلیل اصلی ارزش های شما محسوب می شود.
این می تواند به باشگاه شما در مقیاس جهانی یک بُعد جدید بدهد.
@arsenal_iran
-بیایید در مورد فلسفه فوتبالی شما حرف بزنیم. این روزها و به طور کلی فوتبال رو چطور می بینید؟
+ دید من این است که طبیعتا شما نیاز دارید که پیروز شوید و اینکار با استایل انجام دهید. پیروزی باید نتیجه ی کیفیت استایل بازی شما باشد و اینکه چطور شما خودتان را در زمین بازی با نمایش می گذارید.
در کل زندگی ام, مردم به من گفته اند ما باید شنبه بازی رو ببریم. به عنوان یک مربی من این را می دانم, اما چطور؟
دوست دارم که فکر کنم وقتی که صبح ردز بازی هواداری از خواب بیدار می شود با خود فکر کند 'اوه اره, تیمم امروز بازی داره'. و اینکه او به یک دنیای زیباتری از دنیای روزانه و عادیش منتقل بشه.
دوست دارم آرزوهایم جوری باشند که این امید رو به آن هوادار بدهم, این هیجان در مورد اینکه می آیند تا بازی تیم را ببینند, حتی اگر می دانم که گاهی اوقات باعث می شوم که آنها به آرزویشان نرسند.
شما نمی توانید یک مربی باشید اگر که این جاه طلبی و آرزو را نداشته باشید.
در غیر این صورت شما در حدی متوسط می مانید. شما باید بخواهید که مردم را با فوتبال به وجد آورید و آنها را خشنود کنید.
- برای شما, معنی یک مربی یا سرمربی خوب چیست؟
+ کسی که بتواند جوری مدیریت کند که بیشترین کارایی و پتانسیل را از تیمش بیرون بکشد. از یک نقطه نظر و بیان جمعی اینگونه است و هم چنین به نتایج هم بستگی دارد. بهترین مربی در لیگ لزوما کسی نیست که جام می برد و قهرمان می شود. نه. اما هیچ کس نمی تواند این را بسنجد. شما نمی توانید این کار را بکنید. شما نمی توانید یک مربی را بسنجید چرا که نمی توانید بسنجید که آیا او جوری مدیریرت کردا است که از پتانسیل کامل تیمش بهره برده ببرد یا خیر.
به همین دلیل است که آرزوی نهایی من این بود که لیگ را بدون شکست ببریم. چرا که حتی اگر کسی من را در این مسئله شکست دهد, نمی تواند بهتر از این انجامش دهد.
- شما باید بازیکنان, رسانه ها, هیئت مدیره, هواداران و ... را مدیریت کنید...
+ 3 المان و بخش اصلی برای مدیریت کردن وجود دارد. اولین بخش استایل و شیوه بازی و نتیجه هاست. دومین بخش پیشرفت فردی بازیکنان است. بعضی از افراد به طور شگفت انگیزی سخت روی بازیکنان کار می کنند بدون اینکه نتیجه اش را ببینند.
سومین بخش, ساختار و ارزش هایی است که می خواهید در باشگاه بگنجانید. این مسئله چیزی بیشتر از وظیفه اخلاقی و معنوی است و دلیل اصلی ارزش های شما محسوب می شود.
این می تواند به باشگاه شما در مقیاس جهانی یک بُعد جدید بدهد.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_پنجم
-شما اغلب در مورد ارزش ها حرف می زنید. منظورتان چیست؟ ارزش ها در فوتبال چه چیزهایی هستند؟ ارزش ها به عنوان یک مربی؟
+ ارزش ها در فوتبال در مورد پیدا کردن تمام چیز های زیبا درباره ورزش تیمی است. در مباحث جمعی این خود خودش را به نمایش می گذارید. چیزی فراتر از انفرادیت و انفرادی بودن را به اشتراک می گذارد. اینکه زیبایی را با یکدیگر و در کنار هم به نمایش بگذاریم خیلی زیباتر از این است که به تنهایی زیبایی را را نمایان کنیم. و اینکه به هم تیمی هایت احترام بگذاری, به رقیبت, به هواداران, به داور.
و مهم تر از همه, هرگز متوسط بودن را نپذیری. این مسئله در نظر من ارزش نهایی است. در این منطق است که شما باید این را از خودتان بخواهید. نباید جایگاهی که در آن هستید را بپذیرید. باید بخشنده باشید. باید همیشه بیشتر و بیشتر بخشنده باشید و سخاوت بیشتری به خرج دهید.
- اگر بخواهید به ما بگویید چه فداکاری کرده اید که این دوره ی کاری را داشته باشید و از آن پشیمان هستید چه می گویید؟
+ من از همه ی فداکاری هایی که کردم پشیمانم چرا که فهمیدم که به افراد زیادی که در اطرافم بودند آسیب رسانده ام. من از افراد زیادی غافل شدم. من از خانواده ام غافل شدم, من از تعداد زیادی از دوست های صمیمی ام غافل شدم. من غرق شده بودم, یک انسان وسواس که خودخواه است و در جستجوی چیزهایی است که دوست دارد. او(اشاره به خودش) چیز های زیادی را نادیده گرفته است. اما در آن زمان ها این کاری بود که باید انجامش می دادم.
اغلب, از من پرسیده می شود که آیا تیری آنری و پاتریک ویرا سرمربی های خوبی خواهند شد؟ و من همیشه جواب می دهم بله. آنها همه ی کیفیت ها برای سرمربی شدن را دارند. آنها باهوش هستند, فوتبال را می فهمند و می شناسند, آنها مهارت های فوق العاده ای دارند, اما آیا آنها می خواهند که چیز هایی که باید فدا کنند را فدا کنند؟
این یک وسواس فکری است که روز و شب در سرتان جست و خیز می کند.
شما ساعت 3 بامداد بیدار می شوید و در مورد انتخاب نفرات تیم, تاکتیک ها, سیستم و ... فکر می کنید.
- بعد از 22 سال در آرسنال, حالا آرسن ونگر چه خواهد کرد؟
+ این سوال را از خودم می پرسم. آیا به کاری که انجام می دادم ادامه می دهم؟, چیزی که از آن شناخت دارم. یا اینکه آیا تمام دانش و اطلاعاتی که در طول سال ها اندوخته ام را می توانم از راه و روشی کمی متفاوت تر به اشتراک بگذارم؟ این سوالی است که باید به آن در چند ماه آینده جواب بدهم.
@arsenal_iran
-شما اغلب در مورد ارزش ها حرف می زنید. منظورتان چیست؟ ارزش ها در فوتبال چه چیزهایی هستند؟ ارزش ها به عنوان یک مربی؟
+ ارزش ها در فوتبال در مورد پیدا کردن تمام چیز های زیبا درباره ورزش تیمی است. در مباحث جمعی این خود خودش را به نمایش می گذارید. چیزی فراتر از انفرادیت و انفرادی بودن را به اشتراک می گذارد. اینکه زیبایی را با یکدیگر و در کنار هم به نمایش بگذاریم خیلی زیباتر از این است که به تنهایی زیبایی را را نمایان کنیم. و اینکه به هم تیمی هایت احترام بگذاری, به رقیبت, به هواداران, به داور.
و مهم تر از همه, هرگز متوسط بودن را نپذیری. این مسئله در نظر من ارزش نهایی است. در این منطق است که شما باید این را از خودتان بخواهید. نباید جایگاهی که در آن هستید را بپذیرید. باید بخشنده باشید. باید همیشه بیشتر و بیشتر بخشنده باشید و سخاوت بیشتری به خرج دهید.
- اگر بخواهید به ما بگویید چه فداکاری کرده اید که این دوره ی کاری را داشته باشید و از آن پشیمان هستید چه می گویید؟
+ من از همه ی فداکاری هایی که کردم پشیمانم چرا که فهمیدم که به افراد زیادی که در اطرافم بودند آسیب رسانده ام. من از افراد زیادی غافل شدم. من از خانواده ام غافل شدم, من از تعداد زیادی از دوست های صمیمی ام غافل شدم. من غرق شده بودم, یک انسان وسواس که خودخواه است و در جستجوی چیزهایی است که دوست دارد. او(اشاره به خودش) چیز های زیادی را نادیده گرفته است. اما در آن زمان ها این کاری بود که باید انجامش می دادم.
اغلب, از من پرسیده می شود که آیا تیری آنری و پاتریک ویرا سرمربی های خوبی خواهند شد؟ و من همیشه جواب می دهم بله. آنها همه ی کیفیت ها برای سرمربی شدن را دارند. آنها باهوش هستند, فوتبال را می فهمند و می شناسند, آنها مهارت های فوق العاده ای دارند, اما آیا آنها می خواهند که چیز هایی که باید فدا کنند را فدا کنند؟
این یک وسواس فکری است که روز و شب در سرتان جست و خیز می کند.
شما ساعت 3 بامداد بیدار می شوید و در مورد انتخاب نفرات تیم, تاکتیک ها, سیستم و ... فکر می کنید.
- بعد از 22 سال در آرسنال, حالا آرسن ونگر چه خواهد کرد؟
+ این سوال را از خودم می پرسم. آیا به کاری که انجام می دادم ادامه می دهم؟, چیزی که از آن شناخت دارم. یا اینکه آیا تمام دانش و اطلاعاتی که در طول سال ها اندوخته ام را می توانم از راه و روشی کمی متفاوت تر به اشتراک بگذارم؟ این سوالی است که باید به آن در چند ماه آینده جواب بدهم.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_ششم
- بیایید برگردیم به ورود شما به آرسنال. دشمنی های زیادی بین انگلستان و فرانسه در آن زمان وجود داشت اما یک ملاقات زندگی شما را تغییر داد.
+ بله. (ملاقات با) دیوید دین, کسی که مرا به آرسنال آورد. دوم ژانویه سال 1989, من در ترکیه بودم و باید به انگلستان پرواز می کردم. در آن زمان, به مردان و زنان اجازه داده نمی شد که در یک جایگاه در آرسنال در کنار هم باشند, که الان مسئله ی باورنکردنی به نظر می رسد, خانم ها کنار مهمان ها مینشستند. من در آن زمان هنوز سیگار می کشیدم و در بین دو نیمه از همسر دیوید دین فندک گرفتم.
ما شروع به حرف زدن کردیم, و در آن شب من به شام دعوت شدم و از آنجا که دیوید دین یک قایق در فرانسه داشت و من هم در موناکو بودم, ما ارتباطمان را با هم حفظ کردیم. او اغلب به بازی هایمان در موناکو می آمد و بع من می گفت: ' کاری که تو در اینجا میکنی بسیار جالب است, دوست دارم روزی تو را استخدام کنم.'
من وقتی به ژاپن رفتم پیتر هیل وود(رییس هئیت مدیره باشگاه آرسنال در آن زمان) را ملاقات کردم. پیتر هیل وود کسی بود که برایم توضیحاتی در مورد شرط های استخدام یک خارجی در انگلستان داد. زمانی که در ژاپن بودم آنها به من زنگ زدند و گفتند که قطعا مرا می خواهند, و این نشان می دهد که چگونه این اتفاق افتاد(و من به آرسنال آمدم).
⭕️ در این لحظه دیوید دین به صورت تلفنی روی خط برنامه حاضر می شود.
مجری: دیوید دین, شما آرسن ونگر رو در آرسنال استخدام کردید درسته؟
دیوید دین: بله, من این را تایید می کنم.
آرسن ونگر: دیوید, تو اینجا چیکار میکنی؟
دین: سلام, آرسن.
ونگر: تو واقعا یه شعبده بازی.
دین: تو اینو میگی اما تو کسی هستی که چوب شعبده بازی رو تو دستت داری, مثل همیشه آرسن.
مجری: دیوید در حقیقت بین دو پرواز هستش که داره اینجا صحبت میکنه و صحبت کردن براش خیلی سخت هستش.
ونگر: بله البته. باید این را بگویم, اینجا یک مرد منطقی شگفت انگیز حضور دارد. نمی توانید این را تصور کنید, او یک آژانس مسافرتی یک نفره است.
مجری: دیوید, کیفیت های آرسن به عنوان یک مربی چیست؟
دین: خیلی ساده, او یک فرد باهوش شگفت انگیز است که فوتبال را مثل کف دستش می شناسد. او تمامیت و کمال شگفت انگیزی دارد, او با برنامه است, با انگیزه است و بسیار شوخ طبع است.
چیزی که مردم نمی دانند این است که آرسن می تواند به طور شگفت انگیزی با مزه باشد, یک بعد از ظهر بودن با او, هرگز, هرگز خسته کننده نخواهد بود. امیدوارم او به استفاده از چوب جادویش در هر کاری که می خواهد به سمت انجام آن برود ادامه دهد.
مجری: ممنون دیوید دین, که در بین دو پرواز با ما ارتباط برقرار کردی.
(دیوید دین مکالمه را ترک می کند.)
ونگر: او یک دوست عالی است, یک مرد استثنایی است. ما همیشه با هم نزدیک و صمیمی ماندیم, خیلی صمیمی. او مشکلات سختی داشت و من هم همین طور, اما ما همیشه با یکدیکر نزدیک و صمیمی باقی ماندیم.
او یک انسان رویایی است. کاملا. باید این به شما بگویم چرا که افراد زیادی این را نمی دانند اما او از 85 زندان از 102 زندان انگلستان دیدن کرد تا به زندانیان کمک کند. او آخر هفته به صد ها مدرسه می رفت تا کارهای خیریه انجام بدهد.
او هم چنین کارهای خیریه ی بزرگی به همراه فیفا انجام می داد. او هم چنین یکی از عوامل کلیدی دیدن دوباره ویدیوی بازی ها بود.
مجری: اوه بله, (دیدن) ویدیو. (چیزی که شما) به آن تعصب دارید. 5 یا 6 بازی در روز درسته؟
ونگر: بله. هیچ مبلمانی در خانه نیست, فقط ویدیوها. من یک آزمون نژادی و ارثی انجام دادم و آنها به من گفتند من ژن معتادی(ژنی که باعث می شود فرد به یک سری چیزها اعتیاد پیدا کند و برایش تبدیل به عادت شود) دارم. من این را در کل زندگی حرفه ایم بارها استفاده کرده ام, این(داشتن یک ژن معتاد) می تواند در مسئله ای که کمتر برایم مفید است استفاده شود.
@arsenal_iran
- بیایید برگردیم به ورود شما به آرسنال. دشمنی های زیادی بین انگلستان و فرانسه در آن زمان وجود داشت اما یک ملاقات زندگی شما را تغییر داد.
+ بله. (ملاقات با) دیوید دین, کسی که مرا به آرسنال آورد. دوم ژانویه سال 1989, من در ترکیه بودم و باید به انگلستان پرواز می کردم. در آن زمان, به مردان و زنان اجازه داده نمی شد که در یک جایگاه در آرسنال در کنار هم باشند, که الان مسئله ی باورنکردنی به نظر می رسد, خانم ها کنار مهمان ها مینشستند. من در آن زمان هنوز سیگار می کشیدم و در بین دو نیمه از همسر دیوید دین فندک گرفتم.
ما شروع به حرف زدن کردیم, و در آن شب من به شام دعوت شدم و از آنجا که دیوید دین یک قایق در فرانسه داشت و من هم در موناکو بودم, ما ارتباطمان را با هم حفظ کردیم. او اغلب به بازی هایمان در موناکو می آمد و بع من می گفت: ' کاری که تو در اینجا میکنی بسیار جالب است, دوست دارم روزی تو را استخدام کنم.'
من وقتی به ژاپن رفتم پیتر هیل وود(رییس هئیت مدیره باشگاه آرسنال در آن زمان) را ملاقات کردم. پیتر هیل وود کسی بود که برایم توضیحاتی در مورد شرط های استخدام یک خارجی در انگلستان داد. زمانی که در ژاپن بودم آنها به من زنگ زدند و گفتند که قطعا مرا می خواهند, و این نشان می دهد که چگونه این اتفاق افتاد(و من به آرسنال آمدم).
⭕️ در این لحظه دیوید دین به صورت تلفنی روی خط برنامه حاضر می شود.
مجری: دیوید دین, شما آرسن ونگر رو در آرسنال استخدام کردید درسته؟
دیوید دین: بله, من این را تایید می کنم.
آرسن ونگر: دیوید, تو اینجا چیکار میکنی؟
دین: سلام, آرسن.
ونگر: تو واقعا یه شعبده بازی.
دین: تو اینو میگی اما تو کسی هستی که چوب شعبده بازی رو تو دستت داری, مثل همیشه آرسن.
مجری: دیوید در حقیقت بین دو پرواز هستش که داره اینجا صحبت میکنه و صحبت کردن براش خیلی سخت هستش.
ونگر: بله البته. باید این را بگویم, اینجا یک مرد منطقی شگفت انگیز حضور دارد. نمی توانید این را تصور کنید, او یک آژانس مسافرتی یک نفره است.
مجری: دیوید, کیفیت های آرسن به عنوان یک مربی چیست؟
دین: خیلی ساده, او یک فرد باهوش شگفت انگیز است که فوتبال را مثل کف دستش می شناسد. او تمامیت و کمال شگفت انگیزی دارد, او با برنامه است, با انگیزه است و بسیار شوخ طبع است.
چیزی که مردم نمی دانند این است که آرسن می تواند به طور شگفت انگیزی با مزه باشد, یک بعد از ظهر بودن با او, هرگز, هرگز خسته کننده نخواهد بود. امیدوارم او به استفاده از چوب جادویش در هر کاری که می خواهد به سمت انجام آن برود ادامه دهد.
مجری: ممنون دیوید دین, که در بین دو پرواز با ما ارتباط برقرار کردی.
(دیوید دین مکالمه را ترک می کند.)
ونگر: او یک دوست عالی است, یک مرد استثنایی است. ما همیشه با هم نزدیک و صمیمی ماندیم, خیلی صمیمی. او مشکلات سختی داشت و من هم همین طور, اما ما همیشه با یکدیکر نزدیک و صمیمی باقی ماندیم.
او یک انسان رویایی است. کاملا. باید این به شما بگویم چرا که افراد زیادی این را نمی دانند اما او از 85 زندان از 102 زندان انگلستان دیدن کرد تا به زندانیان کمک کند. او آخر هفته به صد ها مدرسه می رفت تا کارهای خیریه انجام بدهد.
او هم چنین کارهای خیریه ی بزرگی به همراه فیفا انجام می داد. او هم چنین یکی از عوامل کلیدی دیدن دوباره ویدیوی بازی ها بود.
مجری: اوه بله, (دیدن) ویدیو. (چیزی که شما) به آن تعصب دارید. 5 یا 6 بازی در روز درسته؟
ونگر: بله. هیچ مبلمانی در خانه نیست, فقط ویدیوها. من یک آزمون نژادی و ارثی انجام دادم و آنها به من گفتند من ژن معتادی(ژنی که باعث می شود فرد به یک سری چیزها اعتیاد پیدا کند و برایش تبدیل به عادت شود) دارم. من این را در کل زندگی حرفه ایم بارها استفاده کرده ام, این(داشتن یک ژن معتاد) می تواند در مسئله ای که کمتر برایم مفید است استفاده شود.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_هفتم
-چند پرسش و پاسخ سریع دیگه. کدوم بازیکن بیشترین تاثیر روی شما گذاشت؟
+ با استعداد ترین بازیکن از بین آنهایی که سرمربی شان بودم... احتمالا تیری آنری.
- دوست دارید به کدوم بازیکن سیلی بزنید؟
+ اوه, تعداد خیلی کمی. همه کسانی که شاتباه بزرگی مرتکب شدند, در بازی های بزرگ, من اسم نمی برم. اونها از من قوی ترند.
- بیشتر از همه دوست دارید کدوم خبرنگار رو خفه کنید؟
+ هیچ کدومشون رو.
- هیچ کسی؟
+نه... شاید کریستین کلی(مجری این برنامه که در حال مصاحبه با آرسن است).
( کریستین کلی مجری برنامه می خندد)
- باشه باشه, کدوم بازی بیشتر از همه شما رو خوشحال کرد؟
+ احتمالا شکست دادن بارسلونا هنگامی که اونها در اوج اوج اوج خود بودند. اونها شکست ناپذیر بودند. فوتبال هر دو تیم استثنایی بود.
- به قرارداد بستن با کدوم بازیکن بیشتر از همه افتخار می کنید؟
+ آنهایی که بیشتر از همه بهشون افتخار می کنم آنهایی هستند که هزینه کمی برای آنها پرداختم اما به یک بازیکن با کلاس بالا تبدیل شدند. توره, آنری, کمپل, آنلکا.
- بدترین بازیکنی که خریدید؟
+ اوه تعدادشون زیاده. این کاری است که پیچیده است, سنجیدن ارزش یک شخصی که باشگاه شما پیوسته است. نکته اصلی این است که زیاد از حد سمج و لجباز نباشید و مشکلات را کنار بزنید. اشتباه را بفهمید و از آن عبور کنید. از اشتباه کردن نترسید.
- کامل ترین بازیکن برای شما چه کسی است؟ از نظر تاکتیکی, فیزیکی و توانایی ذهنی و هوش.
+ هیچ بازیکن کاملی در دنیا وجود ندارد. همه نقص دارند. برای مثال, مسی بیشتر از همه به کمال نزدیک است چرا که او می تواند دیگران را مجبور به بازی کند و می تواند خودش گل بزند, اما او ضعف هایی هم دارد, برعکس چیزهایی که برخی از مردم فکر می کنند.
اگر بازی او را آنالیز کنید, او روی هوا زیاد خوب نیست, از نظر دفاعی آنچنان خوب نیست. اما شما با ضعف هایتان زندگی را سپری نمی کنید, یا توانایی ها و قدرتتان زندگی را سپری می کنید, اگر چه مربی هم باید تا جایی که ممکن است روی نقاط قوت شما تاکید کند و بازیکنانی را در اطراف این بازیکن قرار دهد که ضعف های او را بپوشانند.
@arsenal_iran
-چند پرسش و پاسخ سریع دیگه. کدوم بازیکن بیشترین تاثیر روی شما گذاشت؟
+ با استعداد ترین بازیکن از بین آنهایی که سرمربی شان بودم... احتمالا تیری آنری.
- دوست دارید به کدوم بازیکن سیلی بزنید؟
+ اوه, تعداد خیلی کمی. همه کسانی که شاتباه بزرگی مرتکب شدند, در بازی های بزرگ, من اسم نمی برم. اونها از من قوی ترند.
- بیشتر از همه دوست دارید کدوم خبرنگار رو خفه کنید؟
+ هیچ کدومشون رو.
- هیچ کسی؟
+نه... شاید کریستین کلی(مجری این برنامه که در حال مصاحبه با آرسن است).
( کریستین کلی مجری برنامه می خندد)
- باشه باشه, کدوم بازی بیشتر از همه شما رو خوشحال کرد؟
+ احتمالا شکست دادن بارسلونا هنگامی که اونها در اوج اوج اوج خود بودند. اونها شکست ناپذیر بودند. فوتبال هر دو تیم استثنایی بود.
- به قرارداد بستن با کدوم بازیکن بیشتر از همه افتخار می کنید؟
+ آنهایی که بیشتر از همه بهشون افتخار می کنم آنهایی هستند که هزینه کمی برای آنها پرداختم اما به یک بازیکن با کلاس بالا تبدیل شدند. توره, آنری, کمپل, آنلکا.
- بدترین بازیکنی که خریدید؟
+ اوه تعدادشون زیاده. این کاری است که پیچیده است, سنجیدن ارزش یک شخصی که باشگاه شما پیوسته است. نکته اصلی این است که زیاد از حد سمج و لجباز نباشید و مشکلات را کنار بزنید. اشتباه را بفهمید و از آن عبور کنید. از اشتباه کردن نترسید.
- کامل ترین بازیکن برای شما چه کسی است؟ از نظر تاکتیکی, فیزیکی و توانایی ذهنی و هوش.
+ هیچ بازیکن کاملی در دنیا وجود ندارد. همه نقص دارند. برای مثال, مسی بیشتر از همه به کمال نزدیک است چرا که او می تواند دیگران را مجبور به بازی کند و می تواند خودش گل بزند, اما او ضعف هایی هم دارد, برعکس چیزهایی که برخی از مردم فکر می کنند.
اگر بازی او را آنالیز کنید, او روی هوا زیاد خوب نیست, از نظر دفاعی آنچنان خوب نیست. اما شما با ضعف هایتان زندگی را سپری نمی کنید, یا توانایی ها و قدرتتان زندگی را سپری می کنید, اگر چه مربی هم باید تا جایی که ممکن است روی نقاط قوت شما تاکید کند و بازیکنانی را در اطراف این بازیکن قرار دهد که ضعف های او را بپوشانند.
@arsenal_iran
Arsenal
آرسن ونگر در شو شبکه تلویزیونی RTL با نام "اگر...؟" در مصاحبه ای با کریستین کلی در مورد زندگی و کارش صحبت کرده است. #اختصاصی این مصاحبه بسیار بسیار جالب و خواندنی که در زیر می آید را با هم می خوانیم... #بخش_اول -آرسن ونگر, اگر شما رییس جمهور فرانسه…
#بخش_هشتم
#قسمت_پایانی
-اگر سرمربی آرسنال نبودید, در سال 2010, آیا به جای دومنک سرمربی تیم ملی فرانسه می شدید؟
- بله, من چندین بار این فرصت را داشتم که سرمربی فرانسه بشوم. مطمئن نیستم که قبل دومنک بود یا بعدش. شاسد جفتش... من همیشه بیشتر به جنبه روزانه مربی گری علاقه مند بوده ام. این بیشتر شبیه به چیزی است که من دوست دارم.
این سوالی است که از خودم می پرسم, آیا باید سرمربی یک تیم ملی شوم؟ وظایف سرمربی یک تیم ملی 10 بازی در سال را شامل می شود. در یک باشگاه, شما 60 بازی در سال انجام می دهید. داروی من بازی بعدی است, بنا بر این...
- اگر سرمربی آرسنال نبودید, هنگامی که مالکان قطری به پاریس سن ژرمن آمدند, سرمربی پاریس سن ژرمن می شدید؟
+ شاید, شاید.
- اگر سرمربی آرسنال نبودید, پی اس جی ممکن بود اولین چمپیونز لیگش را تا الان برده باشد؟
+ نه لزوما اینطور فکر نمی کنم. پی اس جی در میانه ی یک بنگاه اقتصادی و تشکیلات جمعی بزرگ است, که هدف در آنجا نباید بردن چمپیونز لیگ باشد. قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا باید متعاقب یک جاده طولانی از رشد باشد و هم چنین کار و تلاش زیاد در باشگاه.
یک جام با این قامت و ارزش واقعا برنامه ی واقع بینانه ای برای دنبال کردن نیست, 6 یا 7 باشگاه در یک سطح وجود دارند, بنا بر این بحث شانس مطرح است, بحث فقط دنبال کردن و خواستن این موضوع نیست.
- چه کتاب هایی را دوست دارید؟
+ جامعه شناسی, فلسفه...
- من دو تا کتاب خریده ایم, خودتان انتخاب کنید.
+ خیلی خوبه, من " اعتماد به نفس" را بر میدارم. باور دارم که این چیزی است که ما در جامعه مدرن بیشتر و بیشتر به آن نیاز داریم.
- رازهایی از رختکن. آیا هیچ استخوان بندی در کمد ها وجود دارد؟ قبل از یک بازی چه چیزی به بازیکنان می گویید؟
+ شما نیاز دارید که صحبت کنید که این به شرایط بستگی دارد. همیشه یک رقیب مشابه ندارید. تیم شما همیشه یک سطح انرژی مشابه ندارد, شما باید درک خوبی از سطوح انرژی در تیم داشته باشید.
- خب, بیایید بگیم که یک تیمی داریم که انرژی پایینی داره, قبل از بازی چه چیزی به تیم می گویید؟
+ من این سطح از انرژی را نمی پذیرم. این سطح از انرژی در رختکن باعث نتایج فاجعه ای می شود. ما هدف هایمان را ملاقات نخواهیم کرد. وقتشه که بیدار بشید. شما, اونجا, شما رو هنگام گرم کردن دیدم, شما آماده نیستید. می فهمید که باید چیکار کنید؟ آیا آماده اید؟
شما باید طبق شرایط سخنرانی کنید. و وقتی که شما در آرسنال هستید شما همیشه بهترین هستید پس شما باید این رو به آنها یاد آوری کنید که باید پیروز شوند, و آنها باید به زمین بروند و به مرحله ای برسند خودشان را نشان بدهند.
شما کم کم به این مرحله وارد می شوید. بزرگترین تله برای یک ورزشکار ممتاز این است که زمانی را به یاد بیاورد که در اوج است و به پرواز در آمده است. هنگامی که همه چیز آسان بود. ما رویای این را می بینیم که به این سطح برگردیم و این آرزو را می کنیم اما شما کم کم و رفته رفته به این مرحله و جایگاه می رسید.
بوسیله ی شروع با اساس و پایه کارها, با بازی ساده و درک این مسئله که همه چیز از آنجا آسان می شود.
@arsenal_iran
#قسمت_پایانی
-اگر سرمربی آرسنال نبودید, در سال 2010, آیا به جای دومنک سرمربی تیم ملی فرانسه می شدید؟
- بله, من چندین بار این فرصت را داشتم که سرمربی فرانسه بشوم. مطمئن نیستم که قبل دومنک بود یا بعدش. شاسد جفتش... من همیشه بیشتر به جنبه روزانه مربی گری علاقه مند بوده ام. این بیشتر شبیه به چیزی است که من دوست دارم.
این سوالی است که از خودم می پرسم, آیا باید سرمربی یک تیم ملی شوم؟ وظایف سرمربی یک تیم ملی 10 بازی در سال را شامل می شود. در یک باشگاه, شما 60 بازی در سال انجام می دهید. داروی من بازی بعدی است, بنا بر این...
- اگر سرمربی آرسنال نبودید, هنگامی که مالکان قطری به پاریس سن ژرمن آمدند, سرمربی پاریس سن ژرمن می شدید؟
+ شاید, شاید.
- اگر سرمربی آرسنال نبودید, پی اس جی ممکن بود اولین چمپیونز لیگش را تا الان برده باشد؟
+ نه لزوما اینطور فکر نمی کنم. پی اس جی در میانه ی یک بنگاه اقتصادی و تشکیلات جمعی بزرگ است, که هدف در آنجا نباید بردن چمپیونز لیگ باشد. قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا باید متعاقب یک جاده طولانی از رشد باشد و هم چنین کار و تلاش زیاد در باشگاه.
یک جام با این قامت و ارزش واقعا برنامه ی واقع بینانه ای برای دنبال کردن نیست, 6 یا 7 باشگاه در یک سطح وجود دارند, بنا بر این بحث شانس مطرح است, بحث فقط دنبال کردن و خواستن این موضوع نیست.
- چه کتاب هایی را دوست دارید؟
+ جامعه شناسی, فلسفه...
- من دو تا کتاب خریده ایم, خودتان انتخاب کنید.
+ خیلی خوبه, من " اعتماد به نفس" را بر میدارم. باور دارم که این چیزی است که ما در جامعه مدرن بیشتر و بیشتر به آن نیاز داریم.
- رازهایی از رختکن. آیا هیچ استخوان بندی در کمد ها وجود دارد؟ قبل از یک بازی چه چیزی به بازیکنان می گویید؟
+ شما نیاز دارید که صحبت کنید که این به شرایط بستگی دارد. همیشه یک رقیب مشابه ندارید. تیم شما همیشه یک سطح انرژی مشابه ندارد, شما باید درک خوبی از سطوح انرژی در تیم داشته باشید.
- خب, بیایید بگیم که یک تیمی داریم که انرژی پایینی داره, قبل از بازی چه چیزی به تیم می گویید؟
+ من این سطح از انرژی را نمی پذیرم. این سطح از انرژی در رختکن باعث نتایج فاجعه ای می شود. ما هدف هایمان را ملاقات نخواهیم کرد. وقتشه که بیدار بشید. شما, اونجا, شما رو هنگام گرم کردن دیدم, شما آماده نیستید. می فهمید که باید چیکار کنید؟ آیا آماده اید؟
شما باید طبق شرایط سخنرانی کنید. و وقتی که شما در آرسنال هستید شما همیشه بهترین هستید پس شما باید این رو به آنها یاد آوری کنید که باید پیروز شوند, و آنها باید به زمین بروند و به مرحله ای برسند خودشان را نشان بدهند.
شما کم کم به این مرحله وارد می شوید. بزرگترین تله برای یک ورزشکار ممتاز این است که زمانی را به یاد بیاورد که در اوج است و به پرواز در آمده است. هنگامی که همه چیز آسان بود. ما رویای این را می بینیم که به این سطح برگردیم و این آرزو را می کنیم اما شما کم کم و رفته رفته به این مرحله و جایگاه می رسید.
بوسیله ی شروع با اساس و پایه کارها, با بازی ساده و درک این مسئله که همه چیز از آنجا آسان می شود.
@arsenal_iran
⭕️ آرسن ونگر : همه ی ما در حال رقابت هستیم. سخت ترین رقابت برای من رقابت با خودم است.
#اختصاصی
مصاحبه آرسن ونگر با امی لاورنس خبرنگار گاردین را در زیر می خوانید:
بعد از یک سال از زمانی که آرسن ونگر از آرسنال خداحافظی کرد و پس از یک سال تنفس او از خودش می پرسد که واقعا چه کاری با حرفه فوتبالیش می خواهد بکند. هرگز خروج کامل از فوتبال در کار نبوده است چرا که فوتبال هنوز هم وقت او را اشغال می کند.
او در مورد دوری از فوتبال می گوید:
"دوری از فوتبال آنقدر ها هم سخت نیست چرا که برای همه ی ما در زندگی رقابت هایی با دیگران وجود دارد, و هم چنین رقابتی با خودتان. سخت ترین رقابتی که داشته ام رقابت با خودم بوده است. حتی حالا هم چیزی که به آن علاقه دارم سوال اساسی است که از خودم میپرسم: مرحلا بعدی من چیست؟ حس می کنم تا زمانی که در کره زمین زندگی میکنم با این موضوع هم زندگی میکنم. این مسئله تغییری نخواهد کرد."
کارهایی که او در این 1 سال انجام داده بسیار جالب و لذت بخش است.
او در این مورد اذعان می کند:
"در این یک سال من بسیار زیاد مطالعه کردم, ورزش های مختلفی را به طور روزانه انجام دادم, بنا بر این اینگونه وقتم پر میشد. هر روز 8 تا 10 کیلومتر میدوم. زیاد سفر می کنم. بازی های زیادی را به تماشا نشستم, کارهای خیریه انجام دادم, به کنفرانس های زیادی رفتم در رابطه با فوتبال, مدیریت و سرمربی گری, انگیزه و در مورد معنای زندگی. شخصا خودم نمیدانم زندگی چه معنایی می دهد... من همیشه تحت کمی استرس بوده ام اما چیزی که خوب است این است که نیاز نیست زود بیدار شوم یا اینکه اگر در حال خوردن نهار مورد علاقه ام هستم نیازی نیست که به خاطر تعهدی که دارم آن را ترک کنم. من آزادی زمانی که در جلوی رویتان قرار دارد را کشف کردم. این احساس خوبی است."
در آخرین روزهای سرمربی گری اش او نگران این بود که چگونه می خواهد زمانش را پر کند.
آرسن عنوان می کند:
"من در مقابل چیزی ناشناخته قرار گرفته ام بنا بر این شما هرگز نمی دانید که چطور در مقابل این وضعیت عکس العمل نشان می دهید. من مربی گری را در سن 29 سالگی آغاز کردم و تا سن 69 سالگی هرگز آن را متوقف نکردم, این می شود 40 سال. اوایل فکر می کردم: ´ آیا دوباره مستقیما به آن حرارت و شور برمیگردم؟´
این کار به خود به خود حرارتی ندارد اما درست لحظه ای که وارد آن می شوید, هیچ چیزی به جز حرارت و اشتیاق و شور در آن نیست. پس من فکر کردم که یخورده به خودم زمان بدم."
بسیاری از کارهایی که در وقت آزادش انجام می دهد هم هنوز به فوتبال مربوط هستند. این هفته او در یک رویداد خیریه برای کودکان بیمار در پاریس در مقابل کیلیان امباپه بازی کرد.( آرسن خیلی سریع اشاره کرد که او این رقابت را برنده شده است.)
روز بعد از آن در لندن او سرمایه گذاری اش در یک خدمات داده ای ورزشی جدید را اعلام کرد که "بازیکن ساز" نام دارد. او باور دارد که این در علوم ورزشی پیشرفت بزرگی خواهد بود.
این قسمتی از بازی فوتبال است که برای سال ها او را مجذوب خودش کرده بود, از زمانی گه او سرمربی موناکو بود.
ونگر در این رابطه می گوید:
" من روی نرخ های عملکرد در سال 1987/88 به همراه دوستانی که در زمینه کامپیوتر داشتم کار می کردم. ما روز و شب کار می کردیم تا عملکرد بازیکنان را سنجش کنیم. ما در آن زمان 20 سال از زمان جلو بودیم. ما پیشرفت های خوبی در زمینه قضاوت کردن بازیکنان داشتیم, ما به بازیکنانی پی بردیم که ستاره نبودند و بعد از آن تبدیل به بازیکنان خوبی شدند."
آرسن ادامه می دهد:
" فوتبال برای مدت زیادی در مقابل علم ایزوله بود. علاقه ای به علم نداشت. امروزه علم همه چیی را فرا گرفته است. شاید به این خاطر که سرمربیان بسیار زیاد تحت فشار هستند, علم می خواهد که عملکرد بعدی بازیکن را پیش بینی کند و اینکه چه زمانی باید به بازیکنان استراحت دهید.
#بخش_اول
@arsenal_iran
#اختصاصی
مصاحبه آرسن ونگر با امی لاورنس خبرنگار گاردین را در زیر می خوانید:
بعد از یک سال از زمانی که آرسن ونگر از آرسنال خداحافظی کرد و پس از یک سال تنفس او از خودش می پرسد که واقعا چه کاری با حرفه فوتبالیش می خواهد بکند. هرگز خروج کامل از فوتبال در کار نبوده است چرا که فوتبال هنوز هم وقت او را اشغال می کند.
او در مورد دوری از فوتبال می گوید:
"دوری از فوتبال آنقدر ها هم سخت نیست چرا که برای همه ی ما در زندگی رقابت هایی با دیگران وجود دارد, و هم چنین رقابتی با خودتان. سخت ترین رقابتی که داشته ام رقابت با خودم بوده است. حتی حالا هم چیزی که به آن علاقه دارم سوال اساسی است که از خودم میپرسم: مرحلا بعدی من چیست؟ حس می کنم تا زمانی که در کره زمین زندگی میکنم با این موضوع هم زندگی میکنم. این مسئله تغییری نخواهد کرد."
کارهایی که او در این 1 سال انجام داده بسیار جالب و لذت بخش است.
او در این مورد اذعان می کند:
"در این یک سال من بسیار زیاد مطالعه کردم, ورزش های مختلفی را به طور روزانه انجام دادم, بنا بر این اینگونه وقتم پر میشد. هر روز 8 تا 10 کیلومتر میدوم. زیاد سفر می کنم. بازی های زیادی را به تماشا نشستم, کارهای خیریه انجام دادم, به کنفرانس های زیادی رفتم در رابطه با فوتبال, مدیریت و سرمربی گری, انگیزه و در مورد معنای زندگی. شخصا خودم نمیدانم زندگی چه معنایی می دهد... من همیشه تحت کمی استرس بوده ام اما چیزی که خوب است این است که نیاز نیست زود بیدار شوم یا اینکه اگر در حال خوردن نهار مورد علاقه ام هستم نیازی نیست که به خاطر تعهدی که دارم آن را ترک کنم. من آزادی زمانی که در جلوی رویتان قرار دارد را کشف کردم. این احساس خوبی است."
در آخرین روزهای سرمربی گری اش او نگران این بود که چگونه می خواهد زمانش را پر کند.
آرسن عنوان می کند:
"من در مقابل چیزی ناشناخته قرار گرفته ام بنا بر این شما هرگز نمی دانید که چطور در مقابل این وضعیت عکس العمل نشان می دهید. من مربی گری را در سن 29 سالگی آغاز کردم و تا سن 69 سالگی هرگز آن را متوقف نکردم, این می شود 40 سال. اوایل فکر می کردم: ´ آیا دوباره مستقیما به آن حرارت و شور برمیگردم؟´
این کار به خود به خود حرارتی ندارد اما درست لحظه ای که وارد آن می شوید, هیچ چیزی به جز حرارت و اشتیاق و شور در آن نیست. پس من فکر کردم که یخورده به خودم زمان بدم."
بسیاری از کارهایی که در وقت آزادش انجام می دهد هم هنوز به فوتبال مربوط هستند. این هفته او در یک رویداد خیریه برای کودکان بیمار در پاریس در مقابل کیلیان امباپه بازی کرد.( آرسن خیلی سریع اشاره کرد که او این رقابت را برنده شده است.)
روز بعد از آن در لندن او سرمایه گذاری اش در یک خدمات داده ای ورزشی جدید را اعلام کرد که "بازیکن ساز" نام دارد. او باور دارد که این در علوم ورزشی پیشرفت بزرگی خواهد بود.
این قسمتی از بازی فوتبال است که برای سال ها او را مجذوب خودش کرده بود, از زمانی گه او سرمربی موناکو بود.
ونگر در این رابطه می گوید:
" من روی نرخ های عملکرد در سال 1987/88 به همراه دوستانی که در زمینه کامپیوتر داشتم کار می کردم. ما روز و شب کار می کردیم تا عملکرد بازیکنان را سنجش کنیم. ما در آن زمان 20 سال از زمان جلو بودیم. ما پیشرفت های خوبی در زمینه قضاوت کردن بازیکنان داشتیم, ما به بازیکنانی پی بردیم که ستاره نبودند و بعد از آن تبدیل به بازیکنان خوبی شدند."
آرسن ادامه می دهد:
" فوتبال برای مدت زیادی در مقابل علم ایزوله بود. علاقه ای به علم نداشت. امروزه علم همه چیی را فرا گرفته است. شاید به این خاطر که سرمربیان بسیار زیاد تحت فشار هستند, علم می خواهد که عملکرد بعدی بازیکن را پیش بینی کند و اینکه چه زمانی باید به بازیکنان استراحت دهید.
#بخش_اول
@arsenal_iran
Arsenal
⭕️ آرسن ونگر : همه ی ما در حال رقابت هستیم. سخت ترین رقابت برای من رقابت با خودم است. #اختصاصی مصاحبه آرسن ونگر با امی لاورنس خبرنگار گاردین را در زیر می خوانید: بعد از یک سال از زمانی که آرسن ونگر از آرسنال خداحافظی کرد و پس از یک سال تنفس او از خودش…
"بازیکن ساز" یک تراشه است که به کفش بازیکنان وصل می شود می تواند معیار ها و مقیاس های بیشتری را از بازیکنان فراهم کند.
ونگر در این رابطه می گوید:
" من روی این شرکت سرمایه گذاری کرده ام. من فقط برای تبلیغ در آنجا نیستم. من پولم را وارد این کار کرده ام. چرا؟ چون که فکر می کنم این دقیق ترین سیستمی است که دیده ام و همینطور با کمترین میزان پرت کردن حواس و خطا. سیستمی که تا به حال از آن استفاده می شود را باید روی قفسه سینه بازیکن می گذاشتید. بازیکنان زیادی را دیده ام که در طول تمرین و بازی آنها را دور می انداختند. باور دارم که علم می تواند به ما کمک کند تا دنیای اطرفمان را درک کنیم. سنجش های هدفمند وقتی به درستی استفاده شوند می تواند ما را قدرتمند تر کند. اساسا وقتی که شما تمرین می کنید دیگر نمی توانید تقلب کنید. وقتی که من فوتبال بازی می کردم شما بازیکنانی داشتید که به جنگل می رفتند و پشت درختان پنهان می شدند و صبر می کردند تا بقیه تیم برگردند. این کار ها دیگر ممکن نیست.
یک نمونه از جام طلایی لیگ برتر که قهرمانی بدون شکست آرسنال در لیگ را نمایندگی می کند, یکی از سوغات هایی است که ونگر آن را پیش خود نگه داشته است. این جام در خانه او قرار دارد.
آرسن ونگر در این مورد عنوان می کند:
" این یکی از معدود چیز های است که آن را نگه داشته ام چرا که آن فصل, البته, یک فصل کامل و بدون نقص بود."
ونگر در پایان می گوید:
" من در حال انجام کارهای متفاوتی هستم, با اشتیاق کمتر. من حالا دید بهتری از آنچه دارد می گذرد دارم. من اشتباهاتی که سرمربیان انجام می دهد را میبینم. ( کمی برای گفتن جمله آخرش مکث می کند) و من بهایی برای آن نمی پردازم."
#بخش_دوم
@arsenal_iran
ونگر در این رابطه می گوید:
" من روی این شرکت سرمایه گذاری کرده ام. من فقط برای تبلیغ در آنجا نیستم. من پولم را وارد این کار کرده ام. چرا؟ چون که فکر می کنم این دقیق ترین سیستمی است که دیده ام و همینطور با کمترین میزان پرت کردن حواس و خطا. سیستمی که تا به حال از آن استفاده می شود را باید روی قفسه سینه بازیکن می گذاشتید. بازیکنان زیادی را دیده ام که در طول تمرین و بازی آنها را دور می انداختند. باور دارم که علم می تواند به ما کمک کند تا دنیای اطرفمان را درک کنیم. سنجش های هدفمند وقتی به درستی استفاده شوند می تواند ما را قدرتمند تر کند. اساسا وقتی که شما تمرین می کنید دیگر نمی توانید تقلب کنید. وقتی که من فوتبال بازی می کردم شما بازیکنانی داشتید که به جنگل می رفتند و پشت درختان پنهان می شدند و صبر می کردند تا بقیه تیم برگردند. این کار ها دیگر ممکن نیست.
یک نمونه از جام طلایی لیگ برتر که قهرمانی بدون شکست آرسنال در لیگ را نمایندگی می کند, یکی از سوغات هایی است که ونگر آن را پیش خود نگه داشته است. این جام در خانه او قرار دارد.
آرسن ونگر در این مورد عنوان می کند:
" این یکی از معدود چیز های است که آن را نگه داشته ام چرا که آن فصل, البته, یک فصل کامل و بدون نقص بود."
ونگر در پایان می گوید:
" من در حال انجام کارهای متفاوتی هستم, با اشتیاق کمتر. من حالا دید بهتری از آنچه دارد می گذرد دارم. من اشتباهاتی که سرمربیان انجام می دهد را میبینم. ( کمی برای گفتن جمله آخرش مکث می کند) و من بهایی برای آن نمی پردازم."
#بخش_دوم
@arsenal_iran
فردی لیونبرگ؛ از تبلیغ لباس زیر تا سرمربیگری آرسنال
#بخش_اول
بازیکن خجالتی سوئدی با موهای "جیغ" صورتی و مردی که مانکن لباسهای زیر بود. فردی لیونبرگ، سرمربی جدید آرسنال شخصیتی پیچیدهتر از آن دارد که بسیاری رسانهها از او ارائه میکنند.
۱۲ سال پس از این که به عنوان یک بازیکن فوتبال بازنشسته شد، آرسنال از بال سابقش خواست در ۴۲ سالگی به این باشگاه برگردد تا جای اونای امری اخراج شده را بگیرد.
بیشتر علاقهمندان فوتبال دنیا میدانند که او اسطوره فوتبال آرسنال و سوئد است؛ اما از سرمربی موقت آرسنال چه چیزهای دیگری میدانیم؟
➖پسر خجالتی؟
لیونبرگ ۹ سال در آرسنال بازی کرد و نقشی اساس در کسب رکورد"شکستناپذیرها" توسط این باشگاه داشت؛ آرسنال در تمام فصل ۴-۲۰۰۳ لیگ برتر فوتبال انگلیس حتی یک بار هم شکست هم نخورد. او در سال ۲۰۰۷ پس از دو قهرمانی در لیگ برتر و سه قهرمانی در جام حذفی از آرسنال جدا شد و به وستهم رفت.
گرچه سال ۲۰۱۷ به عنوان یکی از یازده بازیکن برتر تاریخ آرسنال انتخاب شد، قبلا هم به دلیل مدل موی سر و تبلیغ برای لباس زیر، اسمش بر سر زبانها بود اما لیونبرگ در خارج از زمین فوتبال چندان پر سر و صدا نیست.
فریدا فاگرلوند، خبرنگار فوتبال سوئد به بیبیسی گفت: "به رغم این که او یکی از بزرگترین بازیکنان تمام دوران است، ما چیز زیادی در مورد فردی لیونبرگ نمیدانیم."
"وقتی صحبت از رسانهها و حضور در جامعه به میان میآید، لیونبرگ همواره کمتحرک است. او آشکارا میگوید که در کل به افراد اعتماد ندارد، به خصوص در سالهای آخر حضورش در لیگ برتر. احتمالا به همین دلیل است که مصاحبههای زیادی ندارد."
حتی در سوئد هم (که اخیرا با کمک زلاتان ابراهمیوویچ در صحنه فوتبال بینالمللی برجسته شد) زندگی این بازیکن اهل ویتسیو، در هالهای از رمز و راز قرار دارد.
در حالی که طبیعت درونگرایش او را از سر خط خبرها دور نگه میدارد، تصویرش به عنوان یکی از نمادهای فوتبال سوئد خدشهدار نشده است.
فاگرلوند گفت: "فردردیک همیشه به عنوان یکی از بزرگترینها در نظر گرفته شده است. او کارهای زیادی برای تیم ملی کرده و آرسنال الان به لطف او یکی از محبوبترین باشگاهها در سوئد است. لیونبرگ خودش را خجالتی میداند اما شخصیت قدرتمندی دارد. این مسئله که او خیلی در چشم نیست میتواند مزیتی برای قدرت رهبریاش باشد."
"کاری که او به عنوان مانکن کلوین کلان انجام داد، تا حدی غافلگیرکننده بود، ولی او گفت این کار مجبورش کرد از کنج راحتی که برای خودش درست کرده بود، بیرون بیاید و این اتفاق هم رخ داد."
"وقتی حرف میزند، همه گوش میکنند"
دورهای از ۲۰ سال فوتبال حرفهای لیونبرگ در ژاپن و هند گذشت. او سال ۲۰۱۶ به عنوان مربی تیم زیر ۱۵ سال به آرسنال بازگشت و پس از آن هم توانست بخت کار کردن به عنوان دستیار آندریاس یونکر (بعدها مدیر آکادمی باشگاه آرسنال) در فوریه ۲۰۱۷ در تیم ولفسبورگ را بدست آورد
یونکر و لیونبرگ توانستند تیم را که اوضاع نامناسبی داشت در بوندسلیگا نگه دارند ، اما شش ماه بعد به دنبال شروع ضعیف در فصل ۱۸-۲۰۱۷ اخراج شدند.
لئونارد هارتمن، خبرنگار فوتبالی ولفسبورگ، معتقد است لیونبرگ با وجود شخصیت آرامش، توانسته بود کاری کند که بازیکنان از او حساب ببرند.
او گفت: "ماموریت آندریاس و فردریک این بود که در بدترین دوران تاریخ ولفسبورگ به این تیم بحرانزده ثبات ببخشند و این تیم را از کابوس سقوط نجات دهند."
"باشگاه مشکلات زیادی داشت. احساس ناامنی همه جا موج میزد. برنامه فردریک این بود که با بازیکنان صحبت کند و اعتماد به نفسشان را بازگرداند. او همیشه در پس زمینه فعالیت میکرد اما وقتی شروع به حرف زدن میکرد، همه گوش میدادند. بازیکنان زمانی که او صحبت میکرد، با دقت گوش میکردند، چون زمانی که جوانتر بودند، خودشان از ستایشگران لیونبرگ بودند."
یونکر و لیونبرگ، شانس ادامه کار در فصل جدید را پیدا کردند اما بعد به قول هارتمن "اشتباه بزرگی" مرتکب شدند که منجر به اخراجشان شد. او معتقد است آنها نتوانستند متدها و شیوه بدنسازیشان را با تاکتیک مورد علاقهشان تطبیق دهند.
هارتمن گفت: "فردی گفت آرزو میکرد زمان بیشتری داشت تا اندیشههایش شانس واقعی برای بالیدن پیدا کنند، اما آنجا زمان اشتباه و جای اشتباهی بود. مشکلات باشگاه بزرگتر از آن بود که یک دستیار پیشین با یک مربی بیتجربه جوان اما بلندپرواز، بتوانند حلشان کنند."
مقصد بعدی لیونبرگ، آرسنال بود. باشگاهی که با لبخند پذیرای اسطورهاش بود و هدایت تیم زیر ۲۳ سال را به او سپرد. پستی که سکوی پرتاب مربی سوئدی به تیم بزرگسالان شد.
📇 منبع: BBC ترجمه بخش فارسی
↩️ادامه در مطلب بعدی👇🏻
https://tttttt.me/arsenal_iran/50907
@arsenal_iran
#بخش_اول
بازیکن خجالتی سوئدی با موهای "جیغ" صورتی و مردی که مانکن لباسهای زیر بود. فردی لیونبرگ، سرمربی جدید آرسنال شخصیتی پیچیدهتر از آن دارد که بسیاری رسانهها از او ارائه میکنند.
۱۲ سال پس از این که به عنوان یک بازیکن فوتبال بازنشسته شد، آرسنال از بال سابقش خواست در ۴۲ سالگی به این باشگاه برگردد تا جای اونای امری اخراج شده را بگیرد.
بیشتر علاقهمندان فوتبال دنیا میدانند که او اسطوره فوتبال آرسنال و سوئد است؛ اما از سرمربی موقت آرسنال چه چیزهای دیگری میدانیم؟
➖پسر خجالتی؟
لیونبرگ ۹ سال در آرسنال بازی کرد و نقشی اساس در کسب رکورد"شکستناپذیرها" توسط این باشگاه داشت؛ آرسنال در تمام فصل ۴-۲۰۰۳ لیگ برتر فوتبال انگلیس حتی یک بار هم شکست هم نخورد. او در سال ۲۰۰۷ پس از دو قهرمانی در لیگ برتر و سه قهرمانی در جام حذفی از آرسنال جدا شد و به وستهم رفت.
گرچه سال ۲۰۱۷ به عنوان یکی از یازده بازیکن برتر تاریخ آرسنال انتخاب شد، قبلا هم به دلیل مدل موی سر و تبلیغ برای لباس زیر، اسمش بر سر زبانها بود اما لیونبرگ در خارج از زمین فوتبال چندان پر سر و صدا نیست.
فریدا فاگرلوند، خبرنگار فوتبال سوئد به بیبیسی گفت: "به رغم این که او یکی از بزرگترین بازیکنان تمام دوران است، ما چیز زیادی در مورد فردی لیونبرگ نمیدانیم."
"وقتی صحبت از رسانهها و حضور در جامعه به میان میآید، لیونبرگ همواره کمتحرک است. او آشکارا میگوید که در کل به افراد اعتماد ندارد، به خصوص در سالهای آخر حضورش در لیگ برتر. احتمالا به همین دلیل است که مصاحبههای زیادی ندارد."
حتی در سوئد هم (که اخیرا با کمک زلاتان ابراهمیوویچ در صحنه فوتبال بینالمللی برجسته شد) زندگی این بازیکن اهل ویتسیو، در هالهای از رمز و راز قرار دارد.
در حالی که طبیعت درونگرایش او را از سر خط خبرها دور نگه میدارد، تصویرش به عنوان یکی از نمادهای فوتبال سوئد خدشهدار نشده است.
فاگرلوند گفت: "فردردیک همیشه به عنوان یکی از بزرگترینها در نظر گرفته شده است. او کارهای زیادی برای تیم ملی کرده و آرسنال الان به لطف او یکی از محبوبترین باشگاهها در سوئد است. لیونبرگ خودش را خجالتی میداند اما شخصیت قدرتمندی دارد. این مسئله که او خیلی در چشم نیست میتواند مزیتی برای قدرت رهبریاش باشد."
"کاری که او به عنوان مانکن کلوین کلان انجام داد، تا حدی غافلگیرکننده بود، ولی او گفت این کار مجبورش کرد از کنج راحتی که برای خودش درست کرده بود، بیرون بیاید و این اتفاق هم رخ داد."
"وقتی حرف میزند، همه گوش میکنند"
دورهای از ۲۰ سال فوتبال حرفهای لیونبرگ در ژاپن و هند گذشت. او سال ۲۰۱۶ به عنوان مربی تیم زیر ۱۵ سال به آرسنال بازگشت و پس از آن هم توانست بخت کار کردن به عنوان دستیار آندریاس یونکر (بعدها مدیر آکادمی باشگاه آرسنال) در فوریه ۲۰۱۷ در تیم ولفسبورگ را بدست آورد
یونکر و لیونبرگ توانستند تیم را که اوضاع نامناسبی داشت در بوندسلیگا نگه دارند ، اما شش ماه بعد به دنبال شروع ضعیف در فصل ۱۸-۲۰۱۷ اخراج شدند.
لئونارد هارتمن، خبرنگار فوتبالی ولفسبورگ، معتقد است لیونبرگ با وجود شخصیت آرامش، توانسته بود کاری کند که بازیکنان از او حساب ببرند.
او گفت: "ماموریت آندریاس و فردریک این بود که در بدترین دوران تاریخ ولفسبورگ به این تیم بحرانزده ثبات ببخشند و این تیم را از کابوس سقوط نجات دهند."
"باشگاه مشکلات زیادی داشت. احساس ناامنی همه جا موج میزد. برنامه فردریک این بود که با بازیکنان صحبت کند و اعتماد به نفسشان را بازگرداند. او همیشه در پس زمینه فعالیت میکرد اما وقتی شروع به حرف زدن میکرد، همه گوش میدادند. بازیکنان زمانی که او صحبت میکرد، با دقت گوش میکردند، چون زمانی که جوانتر بودند، خودشان از ستایشگران لیونبرگ بودند."
یونکر و لیونبرگ، شانس ادامه کار در فصل جدید را پیدا کردند اما بعد به قول هارتمن "اشتباه بزرگی" مرتکب شدند که منجر به اخراجشان شد. او معتقد است آنها نتوانستند متدها و شیوه بدنسازیشان را با تاکتیک مورد علاقهشان تطبیق دهند.
هارتمن گفت: "فردی گفت آرزو میکرد زمان بیشتری داشت تا اندیشههایش شانس واقعی برای بالیدن پیدا کنند، اما آنجا زمان اشتباه و جای اشتباهی بود. مشکلات باشگاه بزرگتر از آن بود که یک دستیار پیشین با یک مربی بیتجربه جوان اما بلندپرواز، بتوانند حلشان کنند."
مقصد بعدی لیونبرگ، آرسنال بود. باشگاهی که با لبخند پذیرای اسطورهاش بود و هدایت تیم زیر ۲۳ سال را به او سپرد. پستی که سکوی پرتاب مربی سوئدی به تیم بزرگسالان شد.
📇 منبع: BBC ترجمه بخش فارسی
↩️ادامه در مطلب بعدی👇🏻
https://tttttt.me/arsenal_iran/50907
@arsenal_iran
BBC News فارسی
فردی لیونبرگ؛ از تبلیغ لباس زیر تا سرمربیگری آرسنال
بازیکن خجالتی سوئدی با موهای "جیغ" صورتی و مردی که مانکن لباسهای زیر بود. فردی لیونبرگ، سرمربی جدید آرسنال شخصیتی پیچیدهتر از آن دارد که بسیاری رسانهها از او ارائه میکنند. بیشتر علاقهمندان فوتبال دنیا میدانند که او اسطوره فوتبال آرسنال و سوئد است؛ اما…
Arsenal
فردی لیونبرگ؛ از تبلیغ لباس زیر تا سرمربیگری آرسنال #بخش_اول بازیکن خجالتی سوئدی با موهای "جیغ" صورتی و مردی که مانکن لباسهای زیر بود. فردی لیونبرگ، سرمربی جدید آرسنال شخصیتی پیچیدهتر از آن دارد که بسیاری رسانهها از او ارائه میکنند. ۱۲ سال پس از این…
فردی لیونبرگ؛ از تبلیغ لباس زیر تا سرمربیگری آرسنال
#بخش_دوم
➖لیونبرگ میتواند بماند؟
در حال حاضر نام بسیاری از مربیان بزرگ فوتبال برای پر کردن جای خالی نیمکت ورزشگاه امارات شنیده میشود، اما لیونبرگ میتواند چنان عملکردی داشته باشد که پست موقت را دائمی کند؟
در مقایسه با نامزدهای جدی مربیگری آرسنال، رزومه لیونبرگ، فاقد تجربه مربیگری در لیگ برتر مانند مائوریتسیو پوچتینو و نونو اسپریتیو سانتو و تجربه مربیگری در اروپا بسان ماسیمو الگری و کارلو آنچلوتی است.
منچستر یونایتد و چلسی، رقیبان آرسنال در لیگ برتر فوتبال انگلیس، کمی پس از عملکرد خوب اسطورههایشان روی نیمکت به اولهگونار سولشر و فرانک لمپارد قراداد دائم دادند. که البته به نظر میرسد هدف اصلی لیونبرگ نیز همین است.
فاگرلوند میگوید: "او در دورانی که بازی میکرد هم همیشه مسائل را به شیوه خودش حل میکرد. فکر میکنم به همین دلیل هم هرگز به سوئد برنگشت. در لندن فارغ از این که چه بودهاید یا از کجا آمدهاید، خیلی راحتتر میتوانید خودتان باشید. در دوران قبل از زلاتان برای افراد شاغل در فوتبال خیلی عجیب بود که کم حرف باشند و شخصیتی خاص داشته باشند."
"راستش ما اطلاعات چندانی از شیوه مربیگری فردریک نداریم. چیزی که میدانیم این است که عملکرد او در کار با جوانان درخشان بوده و احتمالا همین راه را ادامه خواهد داد."
شماری از بازیکنان جوان آرسنال از نقشی که لیونبرگ در پیشرفتشان داشته، تقدیر کردهاند از جمله باکایو ساکا، بازیکن ۱۸ ساله آرسنال.
با حدود یک دهه بازی زیر نظر آرسن ونگر، لیونبرگ چهرهای آشنا برای تقریبا تمامی هواداران آرسنال است، اما در حالی که دیگر اثری از آن موهای صورتی باقی نمانده، او نیاز به کار دیگری برای نشان دادن خودش دارد.
هارتمن میگوید: "او میخواهد تیمش تهاجمی بازی کند و این هدف آرسنال هم هست. به نظرم او کارش را مثل همیشه انجام میدهد: ساکت، اندیشمند با تمرکز روی تکنیک و تاکتیک."
"وقتی بازیکنی با سوابقی درخشان مانند فردریک، همه چیز به شهری کوچک مانند ولفسبورگ میدهد، در جایی که همه عاشق شیوه عاری از خودنمایی او شدند؛ چرا نباید در باشگاهی که به آن عشق میورزد موفق باشد؟"
📇 منبع: BBC ترجمه بخش فارسی
@arsenal_iran
#بخش_دوم
➖لیونبرگ میتواند بماند؟
در حال حاضر نام بسیاری از مربیان بزرگ فوتبال برای پر کردن جای خالی نیمکت ورزشگاه امارات شنیده میشود، اما لیونبرگ میتواند چنان عملکردی داشته باشد که پست موقت را دائمی کند؟
در مقایسه با نامزدهای جدی مربیگری آرسنال، رزومه لیونبرگ، فاقد تجربه مربیگری در لیگ برتر مانند مائوریتسیو پوچتینو و نونو اسپریتیو سانتو و تجربه مربیگری در اروپا بسان ماسیمو الگری و کارلو آنچلوتی است.
منچستر یونایتد و چلسی، رقیبان آرسنال در لیگ برتر فوتبال انگلیس، کمی پس از عملکرد خوب اسطورههایشان روی نیمکت به اولهگونار سولشر و فرانک لمپارد قراداد دائم دادند. که البته به نظر میرسد هدف اصلی لیونبرگ نیز همین است.
فاگرلوند میگوید: "او در دورانی که بازی میکرد هم همیشه مسائل را به شیوه خودش حل میکرد. فکر میکنم به همین دلیل هم هرگز به سوئد برنگشت. در لندن فارغ از این که چه بودهاید یا از کجا آمدهاید، خیلی راحتتر میتوانید خودتان باشید. در دوران قبل از زلاتان برای افراد شاغل در فوتبال خیلی عجیب بود که کم حرف باشند و شخصیتی خاص داشته باشند."
"راستش ما اطلاعات چندانی از شیوه مربیگری فردریک نداریم. چیزی که میدانیم این است که عملکرد او در کار با جوانان درخشان بوده و احتمالا همین راه را ادامه خواهد داد."
شماری از بازیکنان جوان آرسنال از نقشی که لیونبرگ در پیشرفتشان داشته، تقدیر کردهاند از جمله باکایو ساکا، بازیکن ۱۸ ساله آرسنال.
با حدود یک دهه بازی زیر نظر آرسن ونگر، لیونبرگ چهرهای آشنا برای تقریبا تمامی هواداران آرسنال است، اما در حالی که دیگر اثری از آن موهای صورتی باقی نمانده، او نیاز به کار دیگری برای نشان دادن خودش دارد.
هارتمن میگوید: "او میخواهد تیمش تهاجمی بازی کند و این هدف آرسنال هم هست. به نظرم او کارش را مثل همیشه انجام میدهد: ساکت، اندیشمند با تمرکز روی تکنیک و تاکتیک."
"وقتی بازیکنی با سوابقی درخشان مانند فردریک، همه چیز به شهری کوچک مانند ولفسبورگ میدهد، در جایی که همه عاشق شیوه عاری از خودنمایی او شدند؛ چرا نباید در باشگاهی که به آن عشق میورزد موفق باشد؟"
📇 منبع: BBC ترجمه بخش فارسی
@arsenal_iran
BBC News فارسی
فردی لیونبرگ؛ از تبلیغ لباس زیر تا سرمربیگری آرسنال
بازیکن خجالتی سوئدی با موهای "جیغ" صورتی و مردی که مانکن لباسهای زیر بود. فردی لیونبرگ، سرمربی جدید آرسنال شخصیتی پیچیدهتر از آن دارد که بسیاری رسانهها از او ارائه میکنند. بیشتر علاقهمندان فوتبال دنیا میدانند که او اسطوره فوتبال آرسنال و سوئد است؛ اما…
#اختصاصی
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_اول
مدت زمان بازی
❗️این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_اول
مدت زمان بازی
❗️این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
#اختصاصی
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_دوم
فاز هجومی
👁🗨این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_دوم
فاز هجومی
👁🗨این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
#اختصاصی
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_سوم
کار تیمی
👁🗨این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_سوم
کار تیمی
👁🗨این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
#اختصاصی
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_چهارم
فاز دفاعی
👁🗨این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran
📊مقایسه آماری مهاجمان تیم های برتر لیگ جزیره
#بخش_چهارم
فاز دفاعی
👁🗨این مقایسه بین بازیکنانی که حداقل سابقه 4 سال بازی در لیگ جزیره را دارند صورت گرفته است.
منبع: وبسایت رسمی پرمیرلیگ
@Arsenal_iran