⭕️بخش پایانی⭕️
هیچکس به اندازهی رئیس #فیفا #سپ #پلاتر به دلیل حمایت از محدود کردن بازیکنان خارجی در ترکیب آغازین تیمها با قانون «شش به اضافهی پنج» – که در اکثریت بودن بازیکنان محلی در ترکیب آغازین تیمها را الزامی میکند –حمایت کسانی را که میخواهند اهمیت بازیهای ملی حفظ شود جلب نکرد. ونگر یکی از منتقدان صریح شش به اضافهی پنج بوده است، او تأکید میکند «کاری که میخواهند بکنند مصنوعی است. به نظر من یک پسربچه میتواند در هر جایی از دنیا بزرگ شود و هدف و رویایی بزرگ داشته باشد و بتواند به آن برسد. ما اینجاییم که به او اجازهی این کار را بدهیم.»[۲۴] در همین حال رئیس #یوفا #میشل #پلاتینی نیز کاملاً مخالف است، او میگوید: «من #سیستم #ونگر را دوست ندارم.» سیستمی که در آن نوجوانان غیر انگلیسی استخدام میشوند و تمرین داده میشوند که به شیوهی آرسنال بازی کنند.[۲۵] رئیس #بایرنمونیخ کارلهیتز #رومینگه نیز با تکرار نظرات پلاتینی #فابرگاس را مثال میزند که کشور خود #اسپانیا را در پانزده سالگی ترک کرد تا به آرسنال بیاید: «آرسن ونگر سال به سال میزبان بازیکنانی از #فرانسه و جاهای دیگر میشود. ما باید مواظب باشیم که این مدل قاچاق کودک متوقف شود. ضمناً این مسئله مقیاس بزرگتری پیدا کرده است؛ دیگر واژهی بچهدزدی خیلی از آن دور نیست.»[۲۶] چنین مخالفتهای تندی که از روشهای ونگر میشود نشان میدهد که منفور بودن آرسنال باقی خواهد ماند.
#زرتشت #نیچه با پشت کردن به سرزمینهای پدری و مادری میگوید: «اکنون من فقط سرزمین کودکانم را دوست دارم». این همان سیاست جوانگرایی افراطی ونگر نیست؟
اما این #سیاست بازیکن جوانِ خارجی به مذاق نیچه خوش میآید، چرا که #ناسیونالیسم را از علایق جوانان دور میکند. زرتشت نیچه با پشت کردن به سرزمینهای پدری و مادری میگوید: «اکنون من فقط سرزمین کودکانم[۲۷] را دوست دارم» این پیمان بستن با جوانی، شناختن و رشد دادن استعدادها بدون توجه به پاسپورت و گشتن به دنبال بازیکنانی که میتوانند با خلاقیت و ذوق بازی کنند است که الهامبخش سیاست کنونی «توپچیهای جوان» آرسنال است.
♦️هوادار آرسنال[۲۸] بودن♦️
نمیتوان گفت که نیچه تنها به خاطر ونگر باید طرفدار آرسنال باشد، چرا که یک استاد زبانشناسی احتمالاً دیگران را نیز به عنوان «اروپاییهای خوب» تحسین میکند. این رویکردِ همهجایی باشگاه است که به مذاق نیچه خوش خواهد آمد. در پایان فصل ۰۹-۲۰۰۸ از #ونگر دربارهی #میراث او در #آرسنال پرسیدند و پاسخ داد:
"یک #فلسفه وجود دارد، یک شیوهی بازی کردن و #فرهنگی که تعیین میکند چگونه بازی میکنید. ما همهاش را داریم… چیزی که بیشترین اهمیت را دارد این است که باشگاه به پیش برود و به پیشرفت ادامه دهد. این برای من بزرگترین افتخار است، برای هر مربیای که جاهطلبی و فلسفهی مثبت دارد.[۲۹]"
این مثال مثبت از ارادهی معطوف به قدرت، و این قضیه که یک فلسفهی جاهطلبانه و آیندهنگر الهامبخش یک باشگاه در تمام تشکیلاتش شده، چیزی است که مطمئناً #نیچه را یک #طرفدار #آرسنال میکند.
#آرسنال، با توجه به فلسفهی باشگاهش به اصول نیچهای بسیار نزدیک است. جذبه و علاقهی وافر نیچه نسبت به نابغهها قرابت عمیقی با رفتار مربی و بازیکنان فعلی آرسنال دارد. روزهای باشکوه آرسنال بعد از دههها بازگشتهاند، یعنی زمانی که مربی آرسنال #هربرت #چاپمن بود (از ۱۹۲۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۴) – او اولین مربی بزرگ فوتبال بود، کسی که #نوآوریهایش مثل توپ سفید، نورافکن و پیراهنهای شمارهدار اکنون به جزئی جداییناپذیر از فوتبال بدل شدهاند. در فصل ۳۱-۱۹۳۰، چاپمن میخواست یک دروازهبان اتریشی را به ترکیب تیمش اضافه کند که مقامات با نفوذ جلوی این کار را گرفتند، چرا که یک کارگر بریتانیایی را از کار محروم میکرد. وقتی او سوراخی قانونی پیدا کرد و یک دروازهبان آلمانی را به تیم آورد فدراسیون فوتبال، اتحادیهی بازیکنان و دولت توافق کردند که وارد کردن بازیکنان غیر بریتانیایی را ممنوع کنند.[۳۰] چاپمن بیش از همه چیز به خاطر طرحریزی #سیستم M-W مشهور است و فلسفهی فوتبالش در این جمله خلاصه میشود: «هواداران یک نمایش سریع میخواهند حملههای شمشیری و روح ماجراجویی، و حتی گلهای بیشتر»[۳۱] چنین جملهای به راحتی میتواند با یک نقلقول از مربی کنونی آرسنال اشتباه گرفته شود و ویژگیهای اصلی شیوهی زیبا بازی کردن آرسنال را به طور خلاصه نشان می دهد.
@Arsenal_iranianchannel
هیچکس به اندازهی رئیس #فیفا #سپ #پلاتر به دلیل حمایت از محدود کردن بازیکنان خارجی در ترکیب آغازین تیمها با قانون «شش به اضافهی پنج» – که در اکثریت بودن بازیکنان محلی در ترکیب آغازین تیمها را الزامی میکند –حمایت کسانی را که میخواهند اهمیت بازیهای ملی حفظ شود جلب نکرد. ونگر یکی از منتقدان صریح شش به اضافهی پنج بوده است، او تأکید میکند «کاری که میخواهند بکنند مصنوعی است. به نظر من یک پسربچه میتواند در هر جایی از دنیا بزرگ شود و هدف و رویایی بزرگ داشته باشد و بتواند به آن برسد. ما اینجاییم که به او اجازهی این کار را بدهیم.»[۲۴] در همین حال رئیس #یوفا #میشل #پلاتینی نیز کاملاً مخالف است، او میگوید: «من #سیستم #ونگر را دوست ندارم.» سیستمی که در آن نوجوانان غیر انگلیسی استخدام میشوند و تمرین داده میشوند که به شیوهی آرسنال بازی کنند.[۲۵] رئیس #بایرنمونیخ کارلهیتز #رومینگه نیز با تکرار نظرات پلاتینی #فابرگاس را مثال میزند که کشور خود #اسپانیا را در پانزده سالگی ترک کرد تا به آرسنال بیاید: «آرسن ونگر سال به سال میزبان بازیکنانی از #فرانسه و جاهای دیگر میشود. ما باید مواظب باشیم که این مدل قاچاق کودک متوقف شود. ضمناً این مسئله مقیاس بزرگتری پیدا کرده است؛ دیگر واژهی بچهدزدی خیلی از آن دور نیست.»[۲۶] چنین مخالفتهای تندی که از روشهای ونگر میشود نشان میدهد که منفور بودن آرسنال باقی خواهد ماند.
#زرتشت #نیچه با پشت کردن به سرزمینهای پدری و مادری میگوید: «اکنون من فقط سرزمین کودکانم را دوست دارم». این همان سیاست جوانگرایی افراطی ونگر نیست؟
اما این #سیاست بازیکن جوانِ خارجی به مذاق نیچه خوش میآید، چرا که #ناسیونالیسم را از علایق جوانان دور میکند. زرتشت نیچه با پشت کردن به سرزمینهای پدری و مادری میگوید: «اکنون من فقط سرزمین کودکانم[۲۷] را دوست دارم» این پیمان بستن با جوانی، شناختن و رشد دادن استعدادها بدون توجه به پاسپورت و گشتن به دنبال بازیکنانی که میتوانند با خلاقیت و ذوق بازی کنند است که الهامبخش سیاست کنونی «توپچیهای جوان» آرسنال است.
♦️هوادار آرسنال[۲۸] بودن♦️
نمیتوان گفت که نیچه تنها به خاطر ونگر باید طرفدار آرسنال باشد، چرا که یک استاد زبانشناسی احتمالاً دیگران را نیز به عنوان «اروپاییهای خوب» تحسین میکند. این رویکردِ همهجایی باشگاه است که به مذاق نیچه خوش خواهد آمد. در پایان فصل ۰۹-۲۰۰۸ از #ونگر دربارهی #میراث او در #آرسنال پرسیدند و پاسخ داد:
"یک #فلسفه وجود دارد، یک شیوهی بازی کردن و #فرهنگی که تعیین میکند چگونه بازی میکنید. ما همهاش را داریم… چیزی که بیشترین اهمیت را دارد این است که باشگاه به پیش برود و به پیشرفت ادامه دهد. این برای من بزرگترین افتخار است، برای هر مربیای که جاهطلبی و فلسفهی مثبت دارد.[۲۹]"
این مثال مثبت از ارادهی معطوف به قدرت، و این قضیه که یک فلسفهی جاهطلبانه و آیندهنگر الهامبخش یک باشگاه در تمام تشکیلاتش شده، چیزی است که مطمئناً #نیچه را یک #طرفدار #آرسنال میکند.
#آرسنال، با توجه به فلسفهی باشگاهش به اصول نیچهای بسیار نزدیک است. جذبه و علاقهی وافر نیچه نسبت به نابغهها قرابت عمیقی با رفتار مربی و بازیکنان فعلی آرسنال دارد. روزهای باشکوه آرسنال بعد از دههها بازگشتهاند، یعنی زمانی که مربی آرسنال #هربرت #چاپمن بود (از ۱۹۲۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۳۴) – او اولین مربی بزرگ فوتبال بود، کسی که #نوآوریهایش مثل توپ سفید، نورافکن و پیراهنهای شمارهدار اکنون به جزئی جداییناپذیر از فوتبال بدل شدهاند. در فصل ۳۱-۱۹۳۰، چاپمن میخواست یک دروازهبان اتریشی را به ترکیب تیمش اضافه کند که مقامات با نفوذ جلوی این کار را گرفتند، چرا که یک کارگر بریتانیایی را از کار محروم میکرد. وقتی او سوراخی قانونی پیدا کرد و یک دروازهبان آلمانی را به تیم آورد فدراسیون فوتبال، اتحادیهی بازیکنان و دولت توافق کردند که وارد کردن بازیکنان غیر بریتانیایی را ممنوع کنند.[۳۰] چاپمن بیش از همه چیز به خاطر طرحریزی #سیستم M-W مشهور است و فلسفهی فوتبالش در این جمله خلاصه میشود: «هواداران یک نمایش سریع میخواهند حملههای شمشیری و روح ماجراجویی، و حتی گلهای بیشتر»[۳۱] چنین جملهای به راحتی میتواند با یک نقلقول از مربی کنونی آرسنال اشتباه گرفته شود و ویژگیهای اصلی شیوهی زیبا بازی کردن آرسنال را به طور خلاصه نشان می دهد.
@Arsenal_iranianchannel