⭕ جنگ ویتنام یکی از طولانیترین و پرمناقشهترین جنگهای قرن بیستم بود که بسیاری از وقایع آن همچنان در تاریخ به یادگار مانده است. در میان این رخدادها، سرنگونی جنگندههای آمریکایی و اسارت خدمه آنها از اتفاقات پرتکرار این جنگ محسوب میشود.
جنگنده در تصویر از نوع F-4B Phantom II بهعنوان یکی از آثار موزه نیروی هوایی ویتنام در شهر هانوی به نمایش گذاشته شده است.
این هواپیما متعلق به اسکادران VF-114 Aardvarks از نیروی دریایی ایالات متحده بود و بخشی از یگان هوایی ناو هواپیمابر USS Kitty Hawk (CVA-63) محسوب میشد.
این جنگنده در تاریخ 14 می 1967 توسط آتش پدافند هوایی بر فراز شهر تان هوا سرنگون شد. خلبان چارلز اورت ساوتویک و دیوید جان رولینز اندکی پس از سقوط در نزدیکی تان هوا دستگیر شدند و تا پایان جنگ آمریکا در اسارت بودند. این دو نفر در سال 1973 آزاد شدند.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
جنگنده در تصویر از نوع F-4B Phantom II بهعنوان یکی از آثار موزه نیروی هوایی ویتنام در شهر هانوی به نمایش گذاشته شده است.
این هواپیما متعلق به اسکادران VF-114 Aardvarks از نیروی دریایی ایالات متحده بود و بخشی از یگان هوایی ناو هواپیمابر USS Kitty Hawk (CVA-63) محسوب میشد.
این جنگنده در تاریخ 14 می 1967 توسط آتش پدافند هوایی بر فراز شهر تان هوا سرنگون شد. خلبان چارلز اورت ساوتویک و دیوید جان رولینز اندکی پس از سقوط در نزدیکی تان هوا دستگیر شدند و تا پایان جنگ آمریکا در اسارت بودند. این دو نفر در سال 1973 آزاد شدند.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍9🔥5💔1
⭕ ایجاد پردههای دودزا برای تانکها موضوعی شناختهشده است، اما در اواسط دهه 1970 تلاشهایی برای نصب سیستم مشابهی به نام XM243 با نارنجکهای L8A1 بر روی بالگردهای تهاجمی AH-1S انجام شد. این نارنجکهای آئروسل به سمت تهدیدات شلیک میشدند، هم بهصورت دستی و هم بهصورت خودکار، زمانی که بالگرد توسط لیزر مورد هدف قرار میگرفت.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍16
⭕ حمله دوم (Second Strike) از مفاهیم کلیدی در دکترین نظامی و استراتژی هستهای است که به قابلیت یک کشور برای پاسخ متقابل به یک حمله هستهای اشاره دارد، حتی اگر حمله اولیه (First Strike) خسارات سنگینی به توان نظامی یا زیرساختهای آن وارد کرده باشد.
هدف اصلی این دکترین، ایجاد بازدارندگی است: یعنی دشمن را متقاعد کند که حتی در صورت یک حمله غافلگیرانه و ویرانگر، همچنان با پاسخی ویرانگر از سوی کشور هدف مواجه خواهد شد. این مفهوم به ویژه در دوران جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برجسته بود.
کشورهای هستهای تلاش میکنند با تضمین قابلیت پاسخگویی به حملات، از وقوع جنگ جلوگیری کنند. دکترین حمله اول (First Strike) به معنای تلاش برای نابودی کامل توان هستهای دشمن پیش از آنکه فرصت پاسخ داشته باشد. اگر کشوری بداند توانایی حمله دوم را دارد، دشمن از اقدام به حمله اول منصرف میشود، زیرا هزینههای آن غیرقابل قبول خواهد بود.
⚜️ @Army_Ir
هدف اصلی این دکترین، ایجاد بازدارندگی است: یعنی دشمن را متقاعد کند که حتی در صورت یک حمله غافلگیرانه و ویرانگر، همچنان با پاسخی ویرانگر از سوی کشور هدف مواجه خواهد شد. این مفهوم به ویژه در دوران جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برجسته بود.
کشورهای هستهای تلاش میکنند با تضمین قابلیت پاسخگویی به حملات، از وقوع جنگ جلوگیری کنند. دکترین حمله اول (First Strike) به معنای تلاش برای نابودی کامل توان هستهای دشمن پیش از آنکه فرصت پاسخ داشته باشد. اگر کشوری بداند توانایی حمله دوم را دارد، دشمن از اقدام به حمله اول منصرف میشود، زیرا هزینههای آن غیرقابل قبول خواهد بود.
⚜️ @Army_Ir
👍14
⭕ اجزای Second Strike و ابزارهای لازم:
برای تضمین اجرای موفقیتآمیز دکترین Second Strike، کشورها از ترکیب چندین ابزار و قابلیت استفاده میکنند. این ابزارها به گونهای طراحی شدهاند که حتی در صورت حمله اول، همچنان عملیاتی باقی بمانند.
1. زیردریاییهای مجهز به موشک بالستیک (SSBN):
زیردریاییهای هستهای که حامل موشکهای بالستیک هستهای هستند، یکی از مهمترین اجزای این دکترین به شمار میروند.
- مزایا: مخفی بودن در اعماق اقیانوسها، ردیابی دشوار و قابلیت شلیک موشک از هر نقطه.
- نمونهها: زیردریاییهای کلاس اوهایو آمریکا یا دلتا روسیه.
2. سیلوهای تقویتشده برای موشکهای بالستیک بینقارهای (ICBM):
سیلوهای زیرزمینی با ساختار تقویتشده که بتوانند در برابر حملات مقاومت کنند.
- ویژگیها: طراحی مقاوم در برابر انفجارهای قوی، مجهز به سیستمهای پرتاب سریع.
- کاربرد: شلیک موشکهای قارهپیما که اهداف دوردست را هدف میگیرند.
3. موشکهای متحرک زمینپایه:
پرتابگرهای متحرک زمینی که به طور مداوم مکان خود را تغییر میدهند تا شناسایی و هدف قرار دادن آنها دشوار باشد.
- مزایا: افزایش احتمال بقا در صورت حمله.
- نمونه: موشکهای متحرک روسی Topol.
4. هواپیماهای استراتژیک:
بمبافکنهای دوربرد که حامل تسلیحات هستهای هستند و میتوانند در شرایط آمادهباش نگهداری شوند.
- ویژگیها: انعطافپذیری در مأموریت و قابلیت تغییر مسیر.
- نمونه: بمبافکنهای B-52 آمریکا یا TU-160 روسیه.
5. پایگاههای پراکنده و تأسیسات زیرزمینی:
پایگاههای متعددی در مناطق مختلف جغرافیایی ساخته میشود تا از نابودی کامل در یک حمله جلوگیری شود. برخی از این تأسیسات زیرزمینی هستند تا در برابر حملات مقاوم باشند.
6. سیستمهای هشدار زودهنگام:
سیستمهایی برای شناسایی پرتاب موشکهای دشمن و اعلام هشدار فوری به فرماندهی.
- انواع: رادارهای زمینی، ماهوارههای مجهز به حسگرهای حرارتی.
- کاربرد: فراهم کردن زمان کافی برای واکنش.
چرا Second Strike اهمیت دارد؟
- بازدارندگی: اطمینان از اینکه دشمن حمله اول را بیثمر میبیند.
- ثبات استراتژیک: کاهش احتمال وقوع جنگهای هستهای.
- امنیت ملی: تضمین بقا حتی در شرایط بحرانی.
در مجموع، Second Strike تضمینی است که کشورها برای امنیت خود ایجاد میکنند تا در هر شرایطی توانایی انتقامگیری داشته باشند، و این توانایی عامل کلیدی در جلوگیری از جنگهای هستهای است.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
برای تضمین اجرای موفقیتآمیز دکترین Second Strike، کشورها از ترکیب چندین ابزار و قابلیت استفاده میکنند. این ابزارها به گونهای طراحی شدهاند که حتی در صورت حمله اول، همچنان عملیاتی باقی بمانند.
1. زیردریاییهای مجهز به موشک بالستیک (SSBN):
زیردریاییهای هستهای که حامل موشکهای بالستیک هستهای هستند، یکی از مهمترین اجزای این دکترین به شمار میروند.
- مزایا: مخفی بودن در اعماق اقیانوسها، ردیابی دشوار و قابلیت شلیک موشک از هر نقطه.
- نمونهها: زیردریاییهای کلاس اوهایو آمریکا یا دلتا روسیه.
2. سیلوهای تقویتشده برای موشکهای بالستیک بینقارهای (ICBM):
سیلوهای زیرزمینی با ساختار تقویتشده که بتوانند در برابر حملات مقاومت کنند.
- ویژگیها: طراحی مقاوم در برابر انفجارهای قوی، مجهز به سیستمهای پرتاب سریع.
- کاربرد: شلیک موشکهای قارهپیما که اهداف دوردست را هدف میگیرند.
3. موشکهای متحرک زمینپایه:
پرتابگرهای متحرک زمینی که به طور مداوم مکان خود را تغییر میدهند تا شناسایی و هدف قرار دادن آنها دشوار باشد.
- مزایا: افزایش احتمال بقا در صورت حمله.
- نمونه: موشکهای متحرک روسی Topol.
4. هواپیماهای استراتژیک:
بمبافکنهای دوربرد که حامل تسلیحات هستهای هستند و میتوانند در شرایط آمادهباش نگهداری شوند.
- ویژگیها: انعطافپذیری در مأموریت و قابلیت تغییر مسیر.
- نمونه: بمبافکنهای B-52 آمریکا یا TU-160 روسیه.
5. پایگاههای پراکنده و تأسیسات زیرزمینی:
پایگاههای متعددی در مناطق مختلف جغرافیایی ساخته میشود تا از نابودی کامل در یک حمله جلوگیری شود. برخی از این تأسیسات زیرزمینی هستند تا در برابر حملات مقاوم باشند.
6. سیستمهای هشدار زودهنگام:
سیستمهایی برای شناسایی پرتاب موشکهای دشمن و اعلام هشدار فوری به فرماندهی.
- انواع: رادارهای زمینی، ماهوارههای مجهز به حسگرهای حرارتی.
- کاربرد: فراهم کردن زمان کافی برای واکنش.
چرا Second Strike اهمیت دارد؟
- بازدارندگی: اطمینان از اینکه دشمن حمله اول را بیثمر میبیند.
- ثبات استراتژیک: کاهش احتمال وقوع جنگهای هستهای.
- امنیت ملی: تضمین بقا حتی در شرایط بحرانی.
در مجموع، Second Strike تضمینی است که کشورها برای امنیت خود ایجاد میکنند تا در هر شرایطی توانایی انتقامگیری داشته باشند، و این توانایی عامل کلیدی در جلوگیری از جنگهای هستهای است.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍16
⭕ فشارشکن یا تخلیهکننده دود، که با اصطلاحاتی مانند Fume Extractor یا Bore Evacuator شناخته میشود، یک جزء مهم در توپهای تانک است که معمولاً در میانه یا نزدیک به میانه لوله نصب میشود. این سامانه وظیفه تنظیم فشار داخلی لوله و تخلیه گازها و دودهای ناشی از شلیک گلوله را بر عهده دارد و از ورود آنها به محفظه داخلی برجک، یعنی فضای استقرار خدمه، جلوگیری میکند.
این جزء شامل یک محفظه استوانهای توخالی است که بخشی از گازهای پرفشار حاصل از احتراق باروت در حین شلیک را جذب میکند. فرآیند عملکرد فشارشکن به این صورت است که پس از خروج گلوله از دهانه لوله و کاهش فشار داخلی، گازهای ذخیرهشده در فشارشکن که فشار بیشتری نسبت به داخل لوله دارند، به لوله بازگردانده میشوند. این تخلیه گازها به تخلیه کامل باقیمانده گازها و دودهای درون لوله کمک میکند.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
این جزء شامل یک محفظه استوانهای توخالی است که بخشی از گازهای پرفشار حاصل از احتراق باروت در حین شلیک را جذب میکند. فرآیند عملکرد فشارشکن به این صورت است که پس از خروج گلوله از دهانه لوله و کاهش فشار داخلی، گازهای ذخیرهشده در فشارشکن که فشار بیشتری نسبت به داخل لوله دارند، به لوله بازگردانده میشوند. این تخلیه گازها به تخلیه کامل باقیمانده گازها و دودهای درون لوله کمک میکند.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍13🔥5
⭕ ناو گروه ضربت: ساختار و توان عملیاتی
ناو گروه ضربت (Carrier Strike Group - CSG) یکی از پیچیدهترین ساختارهای نظامی جهان است که برای ایجاد برتری تاکتیکی در محیطهای جنگی دریایی، هوایی و حتی فضایی طراحی شده است. محوریت این گروه حول یک ناو هواپیمابر شکل میگیرد که نقش پایگاه شناور برای اجرای عملیاتهای چندبعدی را ایفا میکند.
ساختار ناو گروه ضربت بهگونهای طراحی شده که ترکیبی از قابلیتهای تهاجمی، دفاعی، و پشتیبانی را ارائه دهد. هر بخش بهطور اختصاصی وظیفهای کلیدی را بر عهده دارد:
هسته اصلی: ناو هواپیمابر
ناو هواپیمابر بهعنوان مرکز ثقل گروه، مجهز به فناوریهای پیشرفتهای همچون سیستم پرتاب الکترومغناطیسی (EMALS) در ناوهای جدید کلاس Gerald R. Ford است که از آن برای به پرواز در آوردن پهپاد ها، جنگنده های مولتی رول، آواکس ها، بالگردهای ترابری و ضد زیر سطحی استفاده میکند.
رزمناوها و ناوشکنها
رزمناوها و ناوشکنها وظیفه دفاع از ناو هواپیمابر و اجرای حملات تاکتیکی را بر عهده دارند. این شناورها با سامانههای تسلیحاتی مانند Aegis، موشکهای کروز تاماهاوک و سامانههای ضدزیردریایی تجهیز شدهاند و میتوانند تهدیدات سطحی، هوایی، و زیرسطحی را دفع کنند.
زیردریاییهای هستهای تهاجمی
زیردریاییهای هستهای مانند کلاس Virginia در نقش شناسایی، انهدام تهدیدات زیرسطحی، و اجرای حملات موشکی شرکت دارند. این زیردریاییها با توانایی پنهانکاری بالا، قابلیت انهدام تهدیدات استراتژیک دشمن در فواصل دور را دارند.
تانکرهای پشتیبانی و کشتیهای لجستیکی
تانکرهای پشتیبانی و کشتیهای لجستیکی وظیفه تأمین سوخت، مهمات، و تجهیزات ضروری را بر عهده دارند. این شناورها، مانند کلاس Henry J. Kaiser، به ناو گروه اجازه میدهند مأموریتهای طولانیمدت را بدون نیاز به بازگشت به پایگاه ادامه دهد. سامانههای پیشرفته سوخترسانی در دریا (UNREP) امکان انتقال سوخت و تدارکات حتی در شرایط نامساعد دریایی را فراهم میکند.
نبردناوها
اگرچه نقش نبردناوها در ساختار مدرن ناو گروههای ضربت از میان رفته است، اما در گذشته از آنها برای مأموریتهای پشتیبانی آتش استفاده میشد. برای مثال نبردناوهای کلاس Iowa، با توپهای 16 اینچی و موشکهای کروز، ظرفیت تخریبی بسیار بالایی داشتند و میتوانستند بهعنوان پشتیبان زمینی یا دریایی در عملیاتهای ویژه شرکت کنند.
⚜️ @Army_Ir
ناو گروه ضربت (Carrier Strike Group - CSG) یکی از پیچیدهترین ساختارهای نظامی جهان است که برای ایجاد برتری تاکتیکی در محیطهای جنگی دریایی، هوایی و حتی فضایی طراحی شده است. محوریت این گروه حول یک ناو هواپیمابر شکل میگیرد که نقش پایگاه شناور برای اجرای عملیاتهای چندبعدی را ایفا میکند.
ساختار ناو گروه ضربت بهگونهای طراحی شده که ترکیبی از قابلیتهای تهاجمی، دفاعی، و پشتیبانی را ارائه دهد. هر بخش بهطور اختصاصی وظیفهای کلیدی را بر عهده دارد:
هسته اصلی: ناو هواپیمابر
ناو هواپیمابر بهعنوان مرکز ثقل گروه، مجهز به فناوریهای پیشرفتهای همچون سیستم پرتاب الکترومغناطیسی (EMALS) در ناوهای جدید کلاس Gerald R. Ford است که از آن برای به پرواز در آوردن پهپاد ها، جنگنده های مولتی رول، آواکس ها، بالگردهای ترابری و ضد زیر سطحی استفاده میکند.
رزمناوها و ناوشکنها
رزمناوها و ناوشکنها وظیفه دفاع از ناو هواپیمابر و اجرای حملات تاکتیکی را بر عهده دارند. این شناورها با سامانههای تسلیحاتی مانند Aegis، موشکهای کروز تاماهاوک و سامانههای ضدزیردریایی تجهیز شدهاند و میتوانند تهدیدات سطحی، هوایی، و زیرسطحی را دفع کنند.
زیردریاییهای هستهای تهاجمی
زیردریاییهای هستهای مانند کلاس Virginia در نقش شناسایی، انهدام تهدیدات زیرسطحی، و اجرای حملات موشکی شرکت دارند. این زیردریاییها با توانایی پنهانکاری بالا، قابلیت انهدام تهدیدات استراتژیک دشمن در فواصل دور را دارند.
تانکرهای پشتیبانی و کشتیهای لجستیکی
تانکرهای پشتیبانی و کشتیهای لجستیکی وظیفه تأمین سوخت، مهمات، و تجهیزات ضروری را بر عهده دارند. این شناورها، مانند کلاس Henry J. Kaiser، به ناو گروه اجازه میدهند مأموریتهای طولانیمدت را بدون نیاز به بازگشت به پایگاه ادامه دهد. سامانههای پیشرفته سوخترسانی در دریا (UNREP) امکان انتقال سوخت و تدارکات حتی در شرایط نامساعد دریایی را فراهم میکند.
نبردناوها
اگرچه نقش نبردناوها در ساختار مدرن ناو گروههای ضربت از میان رفته است، اما در گذشته از آنها برای مأموریتهای پشتیبانی آتش استفاده میشد. برای مثال نبردناوهای کلاس Iowa، با توپهای 16 اینچی و موشکهای کروز، ظرفیت تخریبی بسیار بالایی داشتند و میتوانستند بهعنوان پشتیبان زمینی یا دریایی در عملیاتهای ویژه شرکت کنند.
⚜️ @Army_Ir
👍12🔥6
👍11
⭕ در سال 1990، نبردناو آیوا به عنوان رهبر نبردناو گروه آلفا و پس از حضور در جنگ اول خلیج فارس، بازنشسته شد. نبردناو گروه، که بالاترین سطح آرایش عملیاتی برای ناوگروههای نیروی دریایی ایالات متحده محسوب میشد، سالهاست دیگر وجود ندارد، زیرا هیچ نبردناوی در خدمت عملیاتی نیست.
در تصویر، ترکیب متنوع و قدرتمند این گروه دیده میشود که شامل:
- نبردناو آیوا،
- ناو هواپیمابر سنگین میدوی،
- رزمناو لانگ بیچ،
- رزمناو کلاس تایکا،
- سه ناوشکن کلاس اسپرینس،
- چهار ناو محافظ کلاس هازارد،
- و چهار کشتی پشتیبانی لجستیکی است.
این ترکیب نشاندهنده اوج هماهنگی و توانمندی عملیاتی نیروی دریایی ایالات متحده در دهه 1990 بود، که همواره آمادگی مقابله با تهدیدات چندبعدی را داشت.
⚜️ @Army_Ir
در تصویر، ترکیب متنوع و قدرتمند این گروه دیده میشود که شامل:
- نبردناو آیوا،
- ناو هواپیمابر سنگین میدوی،
- رزمناو لانگ بیچ،
- رزمناو کلاس تایکا،
- سه ناوشکن کلاس اسپرینس،
- چهار ناو محافظ کلاس هازارد،
- و چهار کشتی پشتیبانی لجستیکی است.
این ترکیب نشاندهنده اوج هماهنگی و توانمندی عملیاتی نیروی دریایی ایالات متحده در دهه 1990 بود، که همواره آمادگی مقابله با تهدیدات چندبعدی را داشت.
⚜️ @Army_Ir
👍19🫡5
⭕ ناو گروه رزمی زولو بزرگترین آرایش دریایی است که خاورمیانه تاکنون به خود دیده است. این گروه، متشکل از سه ناو گروه ضربت و نبردناو گروه آلفا، بازوی دریایی ایالات متحده در جنگ اول خلیج فارس بود.
- بالا چپ: ناو هواپیمابر سنگین USS Midway، گل سرسبد نبردناو گروه آلفا.
- بالا راست: ابرناو هواپیمابر USS Theodore Roosevelt، رهبر ناو گروه ضربت روزولت.
- پایین چپ: ابرناو هواپیمابر USS Ranger، رهبر ناو گروه ضربت رنجر.
- پایین راست: ابرناو هواپیمابر USS America، رهبر ناو گروه ضربت آمریکا.
از این میان، تنها نبردناو گروه آلفا و ناو گروه ضربت روزولت وارد دریای عمان شدند و وظیفه ایجاد برتری هوایی بر فراز خلیج فارس را بر عهده داشتند. ناوهای رنجر و آمریکا در اقیانوس هند مستقر بودند و نقش ناو گروه رزرو را ایفا میکردند.
بهطور کلی، جنگ خلیج فارس بیشتر بر محور نیروی هوایی و زمینی متمرکز بود و نیروی دریایی ایالات متحده بیشتر در نقش رزرو و حراست از خلیج فارس فعالیت داشت.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
- بالا چپ: ناو هواپیمابر سنگین USS Midway، گل سرسبد نبردناو گروه آلفا.
- بالا راست: ابرناو هواپیمابر USS Theodore Roosevelt، رهبر ناو گروه ضربت روزولت.
- پایین چپ: ابرناو هواپیمابر USS Ranger، رهبر ناو گروه ضربت رنجر.
- پایین راست: ابرناو هواپیمابر USS America، رهبر ناو گروه ضربت آمریکا.
از این میان، تنها نبردناو گروه آلفا و ناو گروه ضربت روزولت وارد دریای عمان شدند و وظیفه ایجاد برتری هوایی بر فراز خلیج فارس را بر عهده داشتند. ناوهای رنجر و آمریکا در اقیانوس هند مستقر بودند و نقش ناو گروه رزرو را ایفا میکردند.
بهطور کلی، جنگ خلیج فارس بیشتر بر محور نیروی هوایی و زمینی متمرکز بود و نیروی دریایی ایالات متحده بیشتر در نقش رزرو و حراست از خلیج فارس فعالیت داشت.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍19❤6
⭕ در هوانوردی نظامی، ارتباطات دقیق و سریع میان خلبانان و واحدهای عملیاتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از عناصر کلیدی این ارتباطات، کدهای شلیک موشک است که به عنوان اصطلاحات استاندارد در میدان نبرد استفاده میشوند. این کدها نوع موشک، نحوه هدایت و هدف آن را مشخص میکنند. در ادامه، این کدها و کاربردهای آنها توضیح داده خواهد شد.
پ.ن: صد البته این کدها مختص خلبانان کشورهای عضو ناتو است.
⚜️ @Army_Ir
پ.ن: صد البته این کدها مختص خلبانان کشورهای عضو ناتو است.
⚜️ @Army_Ir
👍12
⭕ فاکس وان (Fox One): شلیک موشک راداری نیمفعال
این کد برای موشکهایی که از هدایت راداری نیمفعال استفاده میکنند، مانند AIM-7 Sparrow، به کار میرود. در این حالت، هواپیمای شلیککننده باید رادار خود را روی هدف قفل نگه دارد تا موشک بتواند به سمت هدف هدایت شود. این روش به طور گسترده در جنگهای هوایی دهههای گذشته مورد استفاده قرار گرفته است.
فاکس تو (Fox Two): شلیک موشک حرارتی
این کد برای موشکهای هدایت حرارتی مانند AIM-9 Sidewinder استفاده میشود. این موشکها با دنبال کردن گرمای موتور جت دشمن، هدف را مورد اصابت قرار میدهند. به دلیل عدم نیاز به هدایت مستقیم از سوی خلبان پس از شلیک، این موشکها برای درگیریهای نزدیک بسیار کارآمد هستند.
فاکس تری (Fox Three): شلیک موشک راداری فعال
این کد به موشکهایی اختصاص دارد که از هدایت راداری فعال استفاده میکنند، مانند AIM-120 AMRAAM. این موشکها پس از شلیک، به طور مستقل هدف را دنبال میکنند و نیاز به هدایت مداوم از سوی خلبان ندارند. این ویژگی آنها را برای درگیریهای فراتر از دید (BVR) ایدهآل میکند.
فاکس فور (Fox Four): در درگیری نزدیک یا استفاده از توپ استفاده میشد، این کد گاهی برای اشاره به درگیری نزدیک (Dogfight) یا استفاده از توپ هوایی در برابر دشمن به کار میرفت امروزه منسوخ شده و بجای آن از کد guns guns guns استفاده میشود.
رایفل (Rifle): برای شلیک موشکهای هوا به سطح، مانند AGM-65 Maverick.
پیکل (Pickle): برای رها کردن بمب یا مهمات دیگر از هواپیما.
مگنم (Magnum): برای شلیک موشکهای ضد رادار، مانند AGM-88 HARM
⚜️ @Army_Ir
این کد برای موشکهایی که از هدایت راداری نیمفعال استفاده میکنند، مانند AIM-7 Sparrow، به کار میرود. در این حالت، هواپیمای شلیککننده باید رادار خود را روی هدف قفل نگه دارد تا موشک بتواند به سمت هدف هدایت شود. این روش به طور گسترده در جنگهای هوایی دهههای گذشته مورد استفاده قرار گرفته است.
فاکس تو (Fox Two): شلیک موشک حرارتی
این کد برای موشکهای هدایت حرارتی مانند AIM-9 Sidewinder استفاده میشود. این موشکها با دنبال کردن گرمای موتور جت دشمن، هدف را مورد اصابت قرار میدهند. به دلیل عدم نیاز به هدایت مستقیم از سوی خلبان پس از شلیک، این موشکها برای درگیریهای نزدیک بسیار کارآمد هستند.
فاکس تری (Fox Three): شلیک موشک راداری فعال
این کد به موشکهایی اختصاص دارد که از هدایت راداری فعال استفاده میکنند، مانند AIM-120 AMRAAM. این موشکها پس از شلیک، به طور مستقل هدف را دنبال میکنند و نیاز به هدایت مداوم از سوی خلبان ندارند. این ویژگی آنها را برای درگیریهای فراتر از دید (BVR) ایدهآل میکند.
فاکس فور (Fox Four): در درگیری نزدیک یا استفاده از توپ استفاده میشد، این کد گاهی برای اشاره به درگیری نزدیک (Dogfight) یا استفاده از توپ هوایی در برابر دشمن به کار میرفت امروزه منسوخ شده و بجای آن از کد guns guns guns استفاده میشود.
رایفل (Rifle): برای شلیک موشکهای هوا به سطح، مانند AGM-65 Maverick.
پیکل (Pickle): برای رها کردن بمب یا مهمات دیگر از هواپیما.
مگنم (Magnum): برای شلیک موشکهای ضد رادار، مانند AGM-88 HARM
⚜️ @Army_Ir
👍13🔥12
⭕ پنل شناسایی غیر فعال گرمایی دوست از دشمن (Combat Identification Panel یا CIP) یکی از نوآوریهای نظامی بود که با هدف کاهش فرندلی فایر در میدان نبرد طراحی شد. این سیستم برای نخستین بار پس از پایان جنگ خلیج فارس و در سال 1992 توسط کاپیتان دیوید جیسوپ از چهارمین لشکر پیادهنظام نیروی زمینی آمریکا پیشنهاد شد. هدف این طرح، شناسایی دقیق و سریع نیروهای ائتلاف و شرکتکنندگان در جنگهای مشترک بر اساس سیستمهای حرارتی بود.
ساختار CIP از پنلهایی با طراحی تخت یا کرکرهای تشکیل شده است که با موادی با نارسایی حرارتی پوشیده شدهاند. این پنلها در قسمتهای مختلف وسایل نقلیه، مانند پشت، کنارهها و جلوی بدنه، نصب میشوند. در تانکهای میدان نبرد نیز این پنلها در پشت و کنارههای برجک و گاهی در جلوی برجک به صورت نوارهای چسبی قرار میگیرند.
⚜️ @Army_Ir
ساختار CIP از پنلهایی با طراحی تخت یا کرکرهای تشکیل شده است که با موادی با نارسایی حرارتی پوشیده شدهاند. این پنلها در قسمتهای مختلف وسایل نقلیه، مانند پشت، کنارهها و جلوی بدنه، نصب میشوند. در تانکهای میدان نبرد نیز این پنلها در پشت و کنارههای برجک و گاهی در جلوی برجک به صورت نوارهای چسبی قرار میگیرند.
⚜️ @Army_Ir
👍13🔥3
⭕ عملکرد این پنلها به این صورت است که هنگام هدفگیری توسط سنسورهای گرمایی در شب، بخشهایی از وسیله نقلیه که CIP روی آن نصب شده است به صورت نقاط تاریک و سرد ظاهر میشوند. این تفاوت دمایی به افسر تسلیحات اجازه میدهد که وسایل نقلیه خودی را از دشمن تمایز دهد.
این سیستم برای نخستین بار در جنگ دوم عراق در سال 2003 مورد استفاده گسترده قرار گرفت. وسایل نقلیه مختلفی از جمله تانکها، نفربرها، ادوات زرهی پیادهنظام و خودروهای هاموی به این پنلها مجهز شدند. بازخوردهای پس از اجرای این طرح نشان داد که CIP به طور قابلتوجهی موارد فرندلی فایر را در شرایط نبرد شبانه کاهش داده است.
⚜️ @Army_Ir
این سیستم برای نخستین بار در جنگ دوم عراق در سال 2003 مورد استفاده گسترده قرار گرفت. وسایل نقلیه مختلفی از جمله تانکها، نفربرها، ادوات زرهی پیادهنظام و خودروهای هاموی به این پنلها مجهز شدند. بازخوردهای پس از اجرای این طرح نشان داد که CIP به طور قابلتوجهی موارد فرندلی فایر را در شرایط نبرد شبانه کاهش داده است.
⚜️ @Army_Ir
👍17❤1🔥1
⭕ همزمان با توسعه CIP، سیستم دیگری برای شناسایی پیادهنظام و خودروهای حامل آنها ارائه شد. این سیستم شامل پچهای بازو، سینه و سر با نشان یگان و پرچم بود که زیر تابندههای فروسرخ به صورت شبتاب و براق دیده میشدند و شناسایی آنها برای سربازان مجهز به دوربینهای دید در شب آسانتر بود.
این نوآوریها نقش بسزایی در بهبود هماهنگی و کاهش خطاهای انسانی در میدان نبرد داشتند و استاندارد جدیدی برای شناسایی نیروهای خودی در عملیاتهای مشترک ارائه دادند.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
این نوآوریها نقش بسزایی در بهبود هماهنگی و کاهش خطاهای انسانی در میدان نبرد داشتند و استاندارد جدیدی برای شناسایی نیروهای خودی در عملیاتهای مشترک ارائه دادند.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍14❤1
⭕ آلمان چهار زیردریایی دیگر از نوع Type 212CD از شرکت thyssenkrupp Marine Systems (tkMS) سفارش داده است. این زیردریاییها به تقویت قدرت دفاعی نیروی دریایی آلمان، به ویژه در مقابل تهدیدات دریایی روسیه، کمک خواهند کرد. این قرارداد، که در دسامبر 2024 امضا شد، بخشی از برنامه مشترک آلمان و نروژ است که هدف آن گسترش ناوگان زیردریاییها در هر دو کشور میباشد.
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
✏️#Bahram
⚜️ @Army_Ir
👍13🫡3