سلام خسته نباشین
در رابطه با بحث جدید پیام میدم
من وقتی چهار سالم بود خواهرم به دنیا اومد و کل توجهات رفت سمت اون بااین حال که سنم کم بود ولی حس میکردم همه اینارو.خیلی حس بدی داشتم فکر میکردم پدرو مادرم دیگه دوسم ندارن
همینجوری بی توجهیات خانوادم ادامه پیدا کرد تا من شدم ۱۲ساله به پسری علاقه مند شدم.ایشون آقا پسری بسیار عوضی تشریف داشتن و من بخاطر کمبود محبت از طرف خانوادم به این آقا خیلی علاقه مند شدم.
سه سال بااین آقا رابطه داشتم و ایشون هرجور خواستن از من سو استفاده کردن و بعدشم ولم کردن. من شکست عشقی بدی خورده بودم و حال روحی خوبی نداشتم.
همون موقع ها گیر دادن های خانوادم شروع شد حق نداری با دوستات باشی حق نداری اصلا دوستی داشته باشی حق نداری کلاس بری حق نداری تنها جایی بری حق نداری موهات بیرون باشه لباست جذب نباشه و....من ی دختر عقده ای شده بودم حسرت اینو میخوردم یبار برم خونه دوستمو باهم وقت بگذرونیم وقتی دوستام باهم رفتو آمد میکردن خیلی حسرت میخوردم.
من وقتی با کسی بحثم میشد دخترخاله ای کسی ، مامانم و مامان اون طرف همیشه طرف دخترخالمو میگرفتن بااین حال که حق با من بود و بعدش کتکم میزد.خواهرم از من کوچیک تر بود ولی اون گوشی داشتو من نداشتم.خیلی برام سخت بود یکبار خودکشی کردم اما موفق نشدم.وضعیت درسیمم روز به روز بدتر میشد چون دلودماغ درسو نداشتمو همیشه افسرده بودم.اگه نمره کمی میووردم مادرم خیلی سرزنشم میکرد و بهم میگفت بدرد نخور تو هیچی نمیشی.
اگه یکبار دلداریم میدادو میگفت دخترم میدونم سری بعد نمره بهتری میگیری مطمئن بودم این اتفاق میوفتاد. حس میکردم هیچ کس دوسم نداره و ی تیکه آشغالم.مادرم هرروز باهام درگیر میشد پدرمم پشتشو میگرفت.هرروز دعوا ینی اگه پامو یکم کج میزاشتم دیگه واویلا.
نوجوونی سختی داشتم.تااینکه شد۱۸سالم و از دست پدرو مادرم ازدواج کردم.رابطه خوبی با همسرم نداشتم تاالان که خداروشکر بهتر شدیم.
#کمبود_محبت م توی رابطه با همسرم خیلی بهم ضرر زد دوس داشتم کل محبتش مال من باشه.اما خب اونم اینجور نبودو درکم نمیکرد.تااین شد کم کم همسرم مشکلاتم با خانوادم رو فهمیدو گاهی اوقات سرکوفت میزد.الان تو خونه خودم هستم و با خانوادم قطع رابطه هستم ازشون متنفرم دوسشون ندارم.و به شدت به همسرم #وابسته هستم که اصلا چیز خوبی نیست.
از همه پدرو مادرا میخوام که به بچه هاشون خییییلی محبت کنن مخصوصا دختر بچه که محتاج محبت هرکسو ناکسی نشه تا هزارجوره ازش سواستفاده کنن.
ازشون میخوام بچرو محدود نکن تا بچه عقده ای شه.نه بچه هرکسو زیاد محدود کنی حریص تر میشه دقیقا عین من.و دقیقا برعکس.ازتون میخوام به بچه هاتون اعتماد به نفس بدین و پشتشو بگیرین.بچه ها امانتای شما هستن شما خواستین که اونا باشن پس خواهش میکنم مراقب رفتاراتون باشین.
@ArHamsaraane
در رابطه با بحث جدید پیام میدم
من وقتی چهار سالم بود خواهرم به دنیا اومد و کل توجهات رفت سمت اون بااین حال که سنم کم بود ولی حس میکردم همه اینارو.خیلی حس بدی داشتم فکر میکردم پدرو مادرم دیگه دوسم ندارن
همینجوری بی توجهیات خانوادم ادامه پیدا کرد تا من شدم ۱۲ساله به پسری علاقه مند شدم.ایشون آقا پسری بسیار عوضی تشریف داشتن و من بخاطر کمبود محبت از طرف خانوادم به این آقا خیلی علاقه مند شدم.
سه سال بااین آقا رابطه داشتم و ایشون هرجور خواستن از من سو استفاده کردن و بعدشم ولم کردن. من شکست عشقی بدی خورده بودم و حال روحی خوبی نداشتم.
همون موقع ها گیر دادن های خانوادم شروع شد حق نداری با دوستات باشی حق نداری اصلا دوستی داشته باشی حق نداری کلاس بری حق نداری تنها جایی بری حق نداری موهات بیرون باشه لباست جذب نباشه و....من ی دختر عقده ای شده بودم حسرت اینو میخوردم یبار برم خونه دوستمو باهم وقت بگذرونیم وقتی دوستام باهم رفتو آمد میکردن خیلی حسرت میخوردم.
من وقتی با کسی بحثم میشد دخترخاله ای کسی ، مامانم و مامان اون طرف همیشه طرف دخترخالمو میگرفتن بااین حال که حق با من بود و بعدش کتکم میزد.خواهرم از من کوچیک تر بود ولی اون گوشی داشتو من نداشتم.خیلی برام سخت بود یکبار خودکشی کردم اما موفق نشدم.وضعیت درسیمم روز به روز بدتر میشد چون دلودماغ درسو نداشتمو همیشه افسرده بودم.اگه نمره کمی میووردم مادرم خیلی سرزنشم میکرد و بهم میگفت بدرد نخور تو هیچی نمیشی.
اگه یکبار دلداریم میدادو میگفت دخترم میدونم سری بعد نمره بهتری میگیری مطمئن بودم این اتفاق میوفتاد. حس میکردم هیچ کس دوسم نداره و ی تیکه آشغالم.مادرم هرروز باهام درگیر میشد پدرمم پشتشو میگرفت.هرروز دعوا ینی اگه پامو یکم کج میزاشتم دیگه واویلا.
نوجوونی سختی داشتم.تااینکه شد۱۸سالم و از دست پدرو مادرم ازدواج کردم.رابطه خوبی با همسرم نداشتم تاالان که خداروشکر بهتر شدیم.
#کمبود_محبت م توی رابطه با همسرم خیلی بهم ضرر زد دوس داشتم کل محبتش مال من باشه.اما خب اونم اینجور نبودو درکم نمیکرد.تااین شد کم کم همسرم مشکلاتم با خانوادم رو فهمیدو گاهی اوقات سرکوفت میزد.الان تو خونه خودم هستم و با خانوادم قطع رابطه هستم ازشون متنفرم دوسشون ندارم.و به شدت به همسرم #وابسته هستم که اصلا چیز خوبی نیست.
از همه پدرو مادرا میخوام که به بچه هاشون خییییلی محبت کنن مخصوصا دختر بچه که محتاج محبت هرکسو ناکسی نشه تا هزارجوره ازش سواستفاده کنن.
ازشون میخوام بچرو محدود نکن تا بچه عقده ای شه.نه بچه هرکسو زیاد محدود کنی حریص تر میشه دقیقا عین من.و دقیقا برعکس.ازتون میخوام به بچه هاتون اعتماد به نفس بدین و پشتشو بگیرین.بچه ها امانتای شما هستن شما خواستین که اونا باشن پس خواهش میکنم مراقب رفتاراتون باشین.
@ArHamsaraane
درباره #کمبود محبت
پدر مادرای عزیز کانال
لطفا بین دختر پسراتون فرق نذارید.
آخه بین فرزند دختر و پسر چه فرقی هست که بعضی از پدر مادرا اینقدررر پسر دوست میشن 😔
تازه دخترها بیشتر احساساتی هستن و نیازمند محبت بیشتر
اکثر مشکلاتی که برای دخترا پیش میاد بخاطر پسر پرستیه که هنوزم مثل اعراب زمان جاهلیت وجود داره
من خودم برادر بزرگ تر دارم که مادرم تمام زندگیشو گذاشته پای اون.
#پسر_پرست_نباشیم
@ArHamsaraane
پدر مادرای عزیز کانال
لطفا بین دختر پسراتون فرق نذارید.
آخه بین فرزند دختر و پسر چه فرقی هست که بعضی از پدر مادرا اینقدررر پسر دوست میشن 😔
تازه دخترها بیشتر احساساتی هستن و نیازمند محبت بیشتر
اکثر مشکلاتی که برای دخترا پیش میاد بخاطر پسر پرستیه که هنوزم مثل اعراب زمان جاهلیت وجود داره
من خودم برادر بزرگ تر دارم که مادرم تمام زندگیشو گذاشته پای اون.
#پسر_پرست_نباشیم
@ArHamsaraane