تجربه های خوب_همسران موفق
10.2K subscribers
602 photos
162 videos
32 files
448 links
تجربه ونظرات اعضا بدون ذكر نام
بهترين راه برای شناخت و درك همسران از خواسته های همدیگر
گرفتن پیام:
https://tttttt.me/HarfBeManBOT?start=NjY3NzYzMjE

همسران موفق 👇
@Hamsaraane

خانمهای قری*مختص خانم ها* 👇
@ide_Hamsaraane
Download Telegram
سلام
حالا که بحث آشنایی با همسره گفتم منم دوران آشناییمونو براتون توضیح بدم ☹️
هرچند تعریف خوشی هم نداره ...
من و همسرم دختر دایی پسر عمه بودیم ولی من عمراااااااا اونو نه دیده بودم و نه میشناختم 🙃
رفت و آمد نداشتیم باعمه اینا چون تو یه شهر دیگه بودیم و حتی اون عمه رو نمیشناختم 🤭
بعد از سالها که میایم شهر عمه اینا ،اتفاقی با مامانم میریم خونه شون ،یه پسر کچل که تازه خدمتشو تموم کرده اومد و بهمون سلام دادو خوش آمد گف
بعدش عمه م خندیدو گفت واسه پسرش دنبال دختره ...
و من از این بحث دل خوشی هم نداشتم
بعد یکی دوسال پسرعموم تصادف کرده بود و ما همه مون اونجا جمع بودیم که همسر بنده میره و به دخترعموم میگه که بیاد بهم بگه از من خوشش اومده ،ازاونجایی که منو دخترعموم صمیمی بودیم یه فحشی نثار همسرم کردم که اون غلط میکنه من به همچین آدمی افتخار نمیدم 🤣🤣
بعد مدت ها اصرار من بازم قبول نکردم و بعدش فهمیدم که با نوه ی عموم دوسته و عاشق و معشوقن 😌منم کلی خوشحاااال که خدارو شکر خلاص شدم
چن ماه نگذشته بود که شنیدم دختره فرار کرده با یکی دیگه و پسر عمه ی ما رو قال گذاشته 😆
منم بپر بپر رفتم و بهش گفتم که خوب پرنده هارو میپرونی🙊🙊🙊
اونم تا دلتون بخواد حرصش گرفته بود
نا گفته نماند که اون موقع من ۱۴ سالم بود 😅ولی زبونم دراز بود و به خاطر قدواندامم خواستگار فرااااووووون داشتم
یه روز از مدرسه برگشتم و دیدم دختر عمه م خونمونه و دلم لرزید ...
تا اومدم سلام بدم خندید وگف عروس خانوم تشریف آوردن بالاخره ...
منم که قرمززززز😡😡😡
ازش بدم میومد یا اگه بخوام حقیقتو بگم متنفر بودم ازش همسرمو میگم
اگه تو چشمم تیر داشتم اول اونو میزدم 😀☹️
خلااااااصه دوماه تمووووووووووم درمونو از جا کندن خودش و خانوادش ....
منم دومااااه جواب منفی دادم و تا اینکه یه روز😞
دنده ی لجم گرفت و گفتم باشه زنش میشم 😩
چون دیگه خسته بودم 🥲
الان ۲۲ سالمه 🙃 ۸ ساله ازدواج کردم و سختی فراااااوووون کشیدم من دوران نامزدی خیلی بدی گذروندم چون با ادمی که دوسش نداشتم ازدواج کرده بودم
ولی اون عاشقم بود
بعد عروسیمون کم کم بهش وابسته شدم ولی خیلی درد کشیدم روزای خوش زیادی نداشتم
مثله زنو شوهرای معمولی نبودیم ...
همیشه حسرت خوشی دیگرون رو خوردم که میگن و میخندن و میگردن !!!!
تو این چن سال چندین بار کارمون به جدایی کشید و به خاطر حسی که بینمون بود نتونستیم از هم جدا بشیم هم این که فامیلیم باهم ...
الان یه پسر ۳ ساله داریم عاشق زندگیمونیم ولی مشکلاتمون بینمون زیاده
لطفا برام دعا کنین به حق این ماه عزیز صمیمیت به زندگیمون برگرده 🙂🙏

#لجباز

@ArHamsaraane
خانومی با #narges پیام دادن که از سر لجبازی به همسرشون جواب مثبت دادن و هنوز که هنوزه نمیتونن عشق قبلیشونو فراموش کنن
داستانتونو که خوندم ته دلم لرزید ...
لجبازی خیلی بده ،گاهی وقتا یه امضاست پای یه عمر بدبختی !!!
منم تو سن ۱۴ سالگی از روی لجبازی به همسرم جواب مثبت دادم ...
از روی اینکه دوسش نداشتم ولی دیگه از نه گفتنم خسته شده بودم این شد که گفتم هر چه باداباد ...
بغیر از لجباز بودنم مغرورم بودم ،هرچند دلم خون گریه میکرد ولی نذاشتم اینو کسی بفهمه ،با خودم میگفتم من قوی تر ازاین حرفام که بتونم با آدمی که دوسش ندارم یه عمر زندگی کنم ...ناگفته نماند که یه طرز فکر بچگانه هم داشتم اونم این بود که فووووق فوقش ۲ ،۳ سالی عمر میکنم آخرشم میمیرم و همه چی تموم میشه !!!عید امسال هشتمین عید زندگی من بود و هنوز هیچ چی تموم نشده ...الانم ۲۲ سالمه...حس نفرت قبلی رو که به همسرم داشتم الان نصفشو شایدم بیشترشو حس عشق گرفته،بیاین جلو یه درگوشی بهتون بگم 🤦‍♀🙃اون موقع ها منم یه نفرو میخواستم اونم منو میخواست ولی غرورم حتی اجازه نداد که بهش بگم دارم ازدواج میکنم،یه هفته بعد بعله برونم فهمید حالا دیگه حالشو خودتون تصور کنین ...!
ولی من از خدا فقط و فقط براش خوشبختی میخوام و میخوام که مهر منو از دلش بیرون کنه و همچنان دل منو خالی از اسم و یاد اون
چون من الان بچه و زندگی دارم از همه مهمتر همسری که با همه ی وجودش عاشقانه میخوادم،ولی خب همیشه عشق دلیل نمیشه تو زندگی کم نیاری ....!!!
یه جریان کاملا مختصر از نحوه ی آشنایی با همسرم گفتم بالا با #لجباز ..
نخواستم از سختیاش بگم چون طولانیه ،هرچقدر بگم تموم نمیشه !
ولی خوووواااااهش میکنم خانوما من کوچیک همممممتووووونم به هییییچ عنوان از روی لجبازی کاری رو انجام ندین
چرا عاقل کند کاری ؟ که باز آرد پشیمانی؟؟؟
ببخشین سرتونو درد آوردم ولی خواستم بگم تنها نیستین ❤️😔
#لجباز
@ArHamsaraane
سلام 😐
و باز هم من 😁
خدمت دوست عزیزمون با #ضعیف باید بگم که حسرت دوران نامزدیشونو نخورن که چرا طلاق نگرفتن شما الان ۲ تا بچه دارین نمیشه که به فکر طلاق باشین حس میکنم همسر شما تمایلی به رابطه با جنس مخالف ندارن برای همین تو همه ی رفتاراشون سردی و بیخیالی و بی توجهی دیده میشه،یا شاید هم سرد مزاج و بی میل به نیاز جنسی هستن
به نظر من ببرینش پیش مشاور یا روانپزشک ،اگه خودشون راضی نشدن خودتون برین و شرایطش رو بگین تا راهنماییتون کنن حیف زندگیتونه که بعد چندین سال تمومش کنین به قول معروف !! نجنگیده نبازیم !!
شما باید قوای جنسی همسرتون رو تقویت کنین میتونین تو گوگل سرچ کنین. و اینکه سوره ی المزمل رو روی کاغذ بنویسین و آبشو بخورد همسرتون بدین برای ایجاد محبت بین زن و شوهر و هر بار تو حموم غسل توحید بریزین به نیت جا کردن تو دل همسرتون .
و اینکه سعی کنین هر صب حداقلش نیم ساعت آهنگ باز کنین و برقصین تا از حالت افسردگی بیرون بیاین
به امید روزی که زندگیتون بر وفق مرادتون باشه 😊
#لجباز

@ArHamsaraane
و در مورد بحث خانوم #بینام
عزیزم از قدیم گفتن رو خرابه های زندگی یکی دیگه نمیشه خونه ساخت😞
درسته اون مرد زنشو دوس نداشته ولی اگه زنش اون آقا رو دوست نداشت هرگز اینقد پافشاری نمیکرد که شمارو از زندگیش بیرون کنه
بهتون برنخوره لطفا ولی وقتی فهمیدین زن و بچه داره باید هرچه قد که عاشقش هم بودین بیخیالش میشدین و بهش میگفتین که من نمیتونم یه عمر با آه یه زن دیگه زندگی کنم .
اصلا صدای وجدانتون عذابتون نمیده ؟؟؟؟؟
حالا که اون زن طلاق گرفته و شما با همسرشون ازدواج کردین و وقتی اون دختر پدر داره چرا میسپارینش پرورشگاه؟؟
خدایی دختر خودتون بود شما تو شرایط اون زن بودین همین قد راحت میگفتین ببرین بذارین پرورشگاه؟؟؟
درسته اون دختر، دختر شما نیس از گوشت و خون شما نیس ولی مگه عاشق باباش نیستین ؟؟؟؟؟
وقتی یه مرد اونقدر شما رو دوس داره که از زن و خونه زندگیش میگذره حتی از دختری که از خونشه میگذره به نظر من شما نباید به این حس همسرتون افتخار کنین (و من حس میکنم شما یا خیلی خود خواهین و یا دارین از این حس وابستگی همسرتون سو استفاده میکنین)
زمین گرده ،ما ترکا یه مثل داریم اونم اینه هر چی تو آشت بریزی همون میاد تو قاشقت !!!
ممکنه یکی هم پیدا بشه که بتونه همسرتونو عاشق خودش بکنه اونوخ شما بمونین تک و تنها با یه دختر بچه ...
یا اصلا از کجا معلوم آه اون دخترو مامانش بذاره شما بچه دار شین ؟ بعد خدایی نکرده شما روتون بیفته به همون پرورشگاه برین یه بچه از همون جا بیارین نگهش دارین که حتی از گوشت و خون هیچکدومتون نباشه ...
دیدم همچین چیزی میگم ببخشین اینقد رک گفتم حرفامو ولی لطفا به حق این ماه عزیز به خودتون بیاین ،شما حق پدرو مادری اون دخترو،حق داشتن خانواده رو ازش گرفتین دیگه پدرشو ازش نگیرین لطفا!!🙏🙏🙏
بیارینش پیش خودتون نگهش دارین لطفا شما یه گناهو مرتکب شدین دیگه گناه بعدی رو مرتکب نشین تورو خدا 🙏🙏🙏🙏
ماهی رو بنداز تو دریا ،ماهی هم نفهمه خدا که میفهمه !!!!
و در مورد دونفره هاتون باید بگم که شما با وجود دونستن تاهل همسرتون ایشونو قبول کردین چطوری ممکنه انتظار خلوتای دونفره داشته باشین ؟؟؟
درسته هر دختری آرزو داره ولی حق خونه خراب کردن یه زن دیگه رو نداره
حق یتیم گذاشتن یه دختر بچه رو نداره
مگه اون دختر بچه آرزو نداشت ؟؟؟
مگه آرزوی سه نفره های خانوادگیشونو نداشت ؟؟
قسمتون میدم عزیز بیدار شین از این خواب غفلت ،شما گناه بزرگی مرتکب شدین و دارین بزرگترشم مرتکب میشین
توبه کنین لطفا برین از اون زن حلالیت بطلبین و دخترشم نگه دارین وگرنه آهش دامن گیرتون میشه
نمیخوام بیشتر ازاین طولانیش کنم بحثو ولی توی اقوام ما شده یه همچین چیزی و ماهم شاهد خانه خراب شدن زن دوم شدیم ...
نمیخواین که اونجوری بشه ؟🙏
(اندکی تامل لطفا)
#لجباز

@ArHamsaraane
😂😂😂دوباره سلام
دیدم پیامو سنجاق کردی اومدم پاسخگو باشم ☹️
خانوم عزیز با #اختلال
همسر شما به احتمال زیاد با اندام جنسی شما ارضا نمیشه و راضی نیست یا به قول دیگه ممکنه تصوراتش از اندام جنسیتون یه چیز دیگه باشه که تو واقعیت نیس ...
ممکنه خیلی از آقایون از اندام خانومشون راضی نباشن ولی تعریف از اندام یکی دیگه رابطه ی شما رو رفته رفته خرابتر میکنه
چون همسرتون شمارو تو ذهنش با تعریفات شما از زنای دیگه مقایسه میکنه و حتی الامکان چه بخواد چه نخواد چشمش دنبال اونایی که شما تعریف میکنین میره
و این هم از لحاظ شرعی و هم انسانی کاملا اشتباهه و گناه محسوب میشه
شما سعی کن خجالتو بذاری کنار گلم ،موقع سکس از اندام خودت تعریف کن حتی اگه شوهرت قبول نکرد بگو باور نداری خودت ببین 😜
سعی کن از همه جای بدنت نکته به نکته ی اندام تناسلیت حرف بزنی برای شوهرت و به کل بحث خانومای دیگه رو تو زندگیت تموم کنی .حتی تو مواقع عادی هم بحث خانوم دیگه ای رو نکن .
سعی کن هر شب بری حموم از انواع ژل بهداشتی و خوشبو کننده ی بدن و وکس مو استفاده کنی رو خودت و اندام خودت کار کن و اینارو به همسرتم نشون بده
ممکنه همسرتون نادیده بگیره ولی گفتم که پافشاری کن کم نیار بذار بدونه که زن خودش کاملترین و بی نقص ترین زن دنیاس
متاسفانه الان نصف خانوما از اندام و قیافه و رنگ پوست و چاقی و لاغری شکایت دارن و این روی مردا تاثیر میذاره و کافیه یه اشاره ی کوچیک به یه زن دیگه بکنن که مردا شروع میکنن همسرشونو با زن دیگه مقایسه کردن
اعتماد به نفس داشته باش تو بدون ایرادی فقط همسرت چشماش بسته اس،که باید با بروز حس زنانگیت چشماشو باز کنی
بدو که موفق بشی 😊👌
#لجباز

@ArHamsaraane
سلاااااام
این بحثای اخیر یه جوری بود که حرفی نداشتم بزنم و تو بحثا شرکت کنم ....چون نه اهل سیاست بودم (رای گیری)و نه چیزی ازش میدونستم و بحث دوم این که درسته ۸ ساله ازدواج کردم ولی اونقدری خوشبخت نبودم که بتونم توی بحث راز موفقیت زندگی تجربیاتمو بفرستم ....
ولی اقای #تلاش یه چیزی گفتن درمورد نامزدشون که خواستم هم یکم از تجربم بگم و هم نظرمو اعلام کنم ...
من یه زن ۲۲ ساله ۸ ساله متاهلم و ۱۴ سالگی ازدواج کردم ...من از روی لجبازی بهش جواب مثبت داده بودمو هییییییییچ علاقه وخواسته ای نسبت به ایشون نداشتم .توی ۷ ماه نامزدی حتی راضی نبودم یه کلمه باهاش حرف بزنم وقتی کنارش بودم حس خفگی داشتم تا میومد خونمون میگفتم (اه،باز این پیداش شد )خودمو از چشمش دور نگه میداشتم راحت نبودم باهاش کل دوران نامزدی رو هم برای خودم و هم اون زهر کرده بودم چندین بار خودش بهم گفت منو نمیخوای برو درخواست طلاق بده منم طلاقت بدم دیگ خسته شدم ....
ولی من از آبروم میترسیدم ،از حرف مردم ،از ننگ این که بگن مطلقه است ،از دل پدرو مادرم که بشکنن ،از سن خودم که توی ۱۴ سالگی دخترای مردم بچگی میکنن و من دارم طلاق میگیرم میترسیدم ...خلاصه هرچند سخت بود ولی جدا نشدم شب عروسیمون یادمه هیچ حسی بینمون نبود خوشحال نبودیم با اینکه اون عاشقم بود ولی من ازش متنفر بودم ...گذشت بعد یه مدت اونم اخلاقای بدش رو بروز داد ،سخت گیریاش ،گیردادناش ،شک کردناش ،حتی دعوا و کتک کاری !!!
چون فک میکرد دلیل سردیای من اینه که پای یکی دیگه درمیونه .....!!!!و من با یکی دیگه رابطه دارم .....!!!!
جوری شده بود که هم کتکم میزد هم دادو بیداد راه مینداخت هم وقتی اشکامو میدید و جای ضربه هاش رو میدید میومد میگف غلط کردم ببخش و فلان ...
چندین پار کارمون به جدایی کشید و من باااااز از ترس حرف مردم ،از ترس این که همسرم به شکاش مطمعن بشه و بگه اره یه گیری داشت که جدا شد ،باز موندم و صبر کردم و پاسوز یه زندگی بی عشق شدم ،یه زندگی اجباری !
بعد ۳ و نیم سال فقط ب خاطر دل خودم که بتونم روحیه مو زنده کنم به خواست خودم باردار شدم ...با این که فک میکردم وجود بچه میتونه شکای همسرمو بر طرف کنه ولی اونطوری نشد که هیچ ....بدترم شد ....الان ۸ ساله از این زندگی گذشته و پسرم ۴ سالشه و هنووووووز زندگی من تکلیفش مشخص نیس .
من حسی به همسرم ندارم و فقط ازترس آبرو نمیتونم جدا بشم و الانم یه بچه دارم که نمیتونم به امون خدا ولش کنم .تا دعوامون میشه یا حرفم به گوش همسرم خوش نمیاد شروع میکنه حرفای بی ربط زدناشو !که اره تو یکی دیگه رو میخوای ...و توهین و تهدیداشو شروع میکنه که !وای به حالت اگه بهم خیانت کنی !!!!
برادر عزیزم اقای #تلاش خدا کنه نامزدتون شرایط منو نداشته باشه و ب مرور زمان حالش کنار شما بهتر بشه ...!
ولی تورو خدا پیگیرش باشین ،نذارین مثل من از ترس حرف مردم و دل شما و خانوادش یه عمر پاسوز زندگی بشه که حسی بهش نداره ....
شرمنده طولانی شد ،ولی باید میگفتم 🥺
#لجباز

@ArHamsaraane