سلام سحر بانو.
من یازده سال ازدواج کردم تو سن خیلی کم ۱۷ ساله.
اوایل خیلی دعوا میکردیم و هی تو دعوا باعث میشد که آتیش زیر خاکستر روشن بشه و از گذشته حرف بزنیم و دعوامون شدید و شدید تر بشه. چون سنمم کم بود خب تجربمم خیلی کم بود. البته اهل #قهر و رفتن خونه مامانم نبودم ولی خوب زندگی تو اون چن روز که باهم سرسنگینی بودیم سخت می‌گذشت.
من دانشجو بودم بعد یکی از دوستان صمیمی م بهم گفت👈 من هروقت با کسی بحثم میشه هیچی نمیگم فقط نگاش میکنم بعد در مورد رفتارم باهاش تجدید نظر میکنم.
منم این کارو کردم موقعی که دیگه میخواست دعوا بشه #سکوت میکردم و خودمو با کارام سرگرم میکردم، شوهرم هی حرف میزد هی داد میزد بعد چن دقیقه خودش می‌یومد بغلم میکرد و معذرت خواهی میکرد به خاطر حرفاش و هردومون از هم عذر می‌خواستیم به خاطر رفتارمون.
اینجوری دیگه از گذشته حرفی به میان نمیومد و من کلی لحنمو عوض کردم و اصلا صدامو بالا نیاوردم. و سعی میکردم اون چیزی که باعث دعوامون شده بود رو مواظب باشم تکرار نشه.
ما که خیلی دعوا میکردم از سال ۹۱ به بعد که من رفتارمو عوض کردم کم کم همسرم هم رفتارش به کلی عوض شد و واقعا دیگه از اون کارای بچگیمون نکردیم.
همسرم تو خانواده به شدت مرد سالار بزرگ شده بود و خب اوایل اصلا هوامو نداشت و به حرفام و نظرم اهمیت نمی‌داد ولی الان در مورد همه چیز با هم مشورت میکنیم و حسابی هوامو داره و هر کاری که بخوام انجام بدم واقعا پشتم هست و نظر من واسش از نظر خودش خیلی مهمتره.
با #صبر و کمی #گذشت همه چیز حل میشه. و عمرمون نباید تو #دعوا و بحث و کدورت هدر کنیم. 😊
قدر همو بر دونیم که عمر خیلی زود میگذره و حسرت فایده ای نداره.
دلتون شاد
ممنون از وقتی که گذاشتین.😍
.
#راهکار
@ArHamsaraane
من یازده سال ازدواج کردم تو سن خیلی کم ۱۷ ساله.
اوایل خیلی دعوا میکردیم و هی تو دعوا باعث میشد که آتیش زیر خاکستر روشن بشه و از گذشته حرف بزنیم و دعوامون شدید و شدید تر بشه. چون سنمم کم بود خب تجربمم خیلی کم بود. البته اهل #قهر و رفتن خونه مامانم نبودم ولی خوب زندگی تو اون چن روز که باهم سرسنگینی بودیم سخت می‌گذشت.
من دانشجو بودم بعد یکی از دوستان صمیمی م بهم گفت👈 من هروقت با کسی بحثم میشه هیچی نمیگم فقط نگاش میکنم بعد در مورد رفتارم باهاش تجدید نظر میکنم.
منم این کارو کردم موقعی که دیگه میخواست دعوا بشه #سکوت میکردم و خودمو با کارام سرگرم میکردم، شوهرم هی حرف میزد هی داد میزد بعد چن دقیقه خودش می‌یومد بغلم میکرد و معذرت خواهی میکرد به خاطر حرفاش و هردومون از هم عذر می‌خواستیم به خاطر رفتارمون.
اینجوری دیگه از گذشته حرفی به میان نمیومد و من کلی لحنمو عوض کردم و اصلا صدامو بالا نیاوردم. و سعی میکردم اون چیزی که باعث دعوامون شده بود رو مواظب باشم تکرار نشه.
ما که خیلی دعوا میکردم از سال ۹۱ به بعد که من رفتارمو عوض کردم کم کم همسرم هم رفتارش به کلی عوض شد و واقعا دیگه از اون کارای بچگیمون نکردیم.
همسرم تو خانواده به شدت مرد سالار بزرگ شده بود و خب اوایل اصلا هوامو نداشت و به حرفام و نظرم اهمیت نمی‌داد ولی الان در مورد همه چیز با هم مشورت میکنیم و حسابی هوامو داره و هر کاری که بخوام انجام بدم واقعا پشتم هست و نظر من واسش از نظر خودش خیلی مهمتره.
با #صبر و کمی #گذشت همه چیز حل میشه. و عمرمون نباید تو #دعوا و بحث و کدورت هدر کنیم. 😊
قدر همو بر دونیم که عمر خیلی زود میگذره و حسرت فایده ای نداره.
دلتون شاد
ممنون از وقتی که گذاشتین.😍
.
#راهکار
@ArHamsaraane
سلام.کانال شما خیلی خوبه .دلم خواست این پیام رو بغرستم.شاید کمک کنیدم.
من خیلی کم صبر شدم.متاسفانه دوسال و خورده ای میشه که توی عقدیم.خانوادم بعضی چیز های جهیزیه رو نخریدن. واز طرفی هم منزلی که شوهرم خریده دست مستاجره.
منم طاقتم تموم شده.چون دانشگاه ها هم بسته هستند. و من مجبورم بیشتر خونه پدر شوهرم باشم.به شدت ناراضی از شرایط هستم.
خیلی وقتا گریه میکنم.همسرم دیگه حوصله منو نداره.
هرچقدرم تلاش میکنه منو شاد کنه مم خوشحال نمیشم.
و همش ناراحتم که چرا خونه نمیریم سر خونه زندگی مون.
از همه چیز خسته ام😭
چیکار کنم
#صبر
@ArHamsaraane
من خیلی کم صبر شدم.متاسفانه دوسال و خورده ای میشه که توی عقدیم.خانوادم بعضی چیز های جهیزیه رو نخریدن. واز طرفی هم منزلی که شوهرم خریده دست مستاجره.
منم طاقتم تموم شده.چون دانشگاه ها هم بسته هستند. و من مجبورم بیشتر خونه پدر شوهرم باشم.به شدت ناراضی از شرایط هستم.
خیلی وقتا گریه میکنم.همسرم دیگه حوصله منو نداره.
هرچقدرم تلاش میکنه منو شاد کنه مم خوشحال نمیشم.
و همش ناراحتم که چرا خونه نمیریم سر خونه زندگی مون.
از همه چیز خسته ام😭
چیکار کنم
#صبر
@ArHamsaraane
سلام به همه دوستان
#صبر
در جواب دوست گلم
عزیزم چرا انقدر،سخت میگیری حیف نیس بخدا بعد ها همین روزا که خرابش،میکنی برات میشه کلی حسرت
تجربه کردم که میگم هنوزم دارم تجربه میکنم
من چهارسال عقد بودم یا همون نامزدی شوهرم نمیتونست عروسی،بگیره با کمترین امکانات ...سرویس بدل گرفتم به فامیل رو انداختم لباس عروس گرفتم و هزار چیز ... عروسی گرفتم سه ساله عروسی کردم که کلا میشه هفت ساله ازدواج کردم اما خانوادم هنوز،نتونستن جهیزیه برام بگیرن نصف وسایلو تهیه کردن همسرمم هنوز نتونس یخچال تلوزیون بگیره تو یه خونه کوچیک با وسایل امانت داریم زندگی میکنیم یه دختر، گل دوساله هم دارم اما هنوز سر و سامان نگرفتم
پس ببین چقدر،صبر من زیاد
منم مث شما یه مدت غصه خوردم تیروئید گرفتم عصب معده گرفتم...
اما
هرصبح که بیدار،میشم میگم خدایا شکرت که کنارهمیم یکیمون نباشه وحشتناکّ..سالمیم..
موقعی هم که دلم بگیره همسرم نباشه گریه میکنم که اون ناراحت نشه
پس چرا گلم اوقات خودتو همسرتو تلخ میکنی و خودتو از،چشمش،میندازی
صبور باش سرنماز خیلی دعا کن اروم میشی بخدا
همینکه اعضای بدنت سالم محتاج کسی نیستی خونه داری که مال خودته همسر داری که خوشحالیت براش مهم
خودش کلی
بخدا خیلیا حسرت ازدواج و میخورن چه برسه ...
#ثروت
در،جواب این دوستمونم بگم خانواده همسرم خیلی دروغ ها گفتن موقع خواستگاری از،شغل بگیر تا اخر....
منو همسرمم خیلی تفاوت اخلاقی داریمّ
اما من میگم بی عیب خداس و تحمل میکنم به امید خدا و خدایی هم اخلاقشون خیلی بهتر،شده وضع مالی هم تمام تلاششو داره میکنه خدا بزرگ و واقعا هم من همه حوره حمایتش،میکنم و چشم بر،همه خواسته هام بستم
شما ببین صبر و تحملت چه حده
ببین اون اقا واقعا اخلاقش خوبه یا چون شما ازش خوشتون اومده خوب میبینید
یه مدت باهاش اشنا شید تز روانشناسا برای سنجیدن اخلافشون کمک بگیرید
تو این زمونه واقعا توقع وضع مالی خوب نامردی
دیگه حتی خانواده ها هم تو خرج خودشون موندن چه برسه به حمایت
@ArHamsaraane
#صبر
در جواب دوست گلم
عزیزم چرا انقدر،سخت میگیری حیف نیس بخدا بعد ها همین روزا که خرابش،میکنی برات میشه کلی حسرت
تجربه کردم که میگم هنوزم دارم تجربه میکنم
من چهارسال عقد بودم یا همون نامزدی شوهرم نمیتونست عروسی،بگیره با کمترین امکانات ...سرویس بدل گرفتم به فامیل رو انداختم لباس عروس گرفتم و هزار چیز ... عروسی گرفتم سه ساله عروسی کردم که کلا میشه هفت ساله ازدواج کردم اما خانوادم هنوز،نتونستن جهیزیه برام بگیرن نصف وسایلو تهیه کردن همسرمم هنوز نتونس یخچال تلوزیون بگیره تو یه خونه کوچیک با وسایل امانت داریم زندگی میکنیم یه دختر، گل دوساله هم دارم اما هنوز سر و سامان نگرفتم
پس ببین چقدر،صبر من زیاد
منم مث شما یه مدت غصه خوردم تیروئید گرفتم عصب معده گرفتم...
اما
هرصبح که بیدار،میشم میگم خدایا شکرت که کنارهمیم یکیمون نباشه وحشتناکّ..سالمیم..
موقعی هم که دلم بگیره همسرم نباشه گریه میکنم که اون ناراحت نشه
پس چرا گلم اوقات خودتو همسرتو تلخ میکنی و خودتو از،چشمش،میندازی
صبور باش سرنماز خیلی دعا کن اروم میشی بخدا
همینکه اعضای بدنت سالم محتاج کسی نیستی خونه داری که مال خودته همسر داری که خوشحالیت براش مهم
خودش کلی
بخدا خیلیا حسرت ازدواج و میخورن چه برسه ...
#ثروت
در،جواب این دوستمونم بگم خانواده همسرم خیلی دروغ ها گفتن موقع خواستگاری از،شغل بگیر تا اخر....
منو همسرمم خیلی تفاوت اخلاقی داریمّ
اما من میگم بی عیب خداس و تحمل میکنم به امید خدا و خدایی هم اخلاقشون خیلی بهتر،شده وضع مالی هم تمام تلاششو داره میکنه خدا بزرگ و واقعا هم من همه حوره حمایتش،میکنم و چشم بر،همه خواسته هام بستم
شما ببین صبر و تحملت چه حده
ببین اون اقا واقعا اخلاقش خوبه یا چون شما ازش خوشتون اومده خوب میبینید
یه مدت باهاش اشنا شید تز روانشناسا برای سنجیدن اخلافشون کمک بگیرید
تو این زمونه واقعا توقع وضع مالی خوب نامردی
دیگه حتی خانواده ها هم تو خرج خودشون موندن چه برسه به حمایت
@ArHamsaraane
سلام برای خانومی مینویسم که گفته بودن #صبر شون کم شده.
من متوجه نشدم چرا نمیرن سر زندگیشون. الان که کروناست و خیلیها دارن بدون عروسی میرن سر زندگیشون بهترین موقعیته برای کسانی که میخوان ساده تر برن زیر یه سقف. جهیزیه هم لازم نیست حتما کامل کامل باشه. من با اینکه وضع مالیمون خیلی خوب بود ولی هیچی بیشتر از نیاز واقعی نخریدم و خیلی چیزها رو گذاشتم بعدا با هم بخریم و هیچکس رو هم راه ندادم که جهیزیه م رو ببینه. قرار نیست همه چیز تکمیل باشه. اگه وسایل ضروری رو خریدید سریعتر بگید مستاجر خالی کنه و برید سر زندگیتون. اگه هم هنوز وسایل اصلی مونده از خورد و ریز بزنید و اصلی ها رو بخرید. با این وضع اقتصادی اصلا تعلل نکنید و تا جایی که میتونید سریعتر برید سر زندگیتون, چون واقعا هر یه هفته ای که میگذره قیمت همه چیز داره گرونتر میشه و شاید تا مدت طولانی نتونید در حدی که دلتون میخواد تکمیل کنید.
من جای شما بودم یه تاریخی رو با همسرم مشخص میکردم که مستاجر تخلیه کنه و وسایل اصلی رو ببریم و زندگیمونو شروع کنیم. با فرهنگ خیلی از خانواده ها دو سال توی عقد موندن واقعا سخته و به آدم فشار میاد.
@ArHamsaraane
من متوجه نشدم چرا نمیرن سر زندگیشون. الان که کروناست و خیلیها دارن بدون عروسی میرن سر زندگیشون بهترین موقعیته برای کسانی که میخوان ساده تر برن زیر یه سقف. جهیزیه هم لازم نیست حتما کامل کامل باشه. من با اینکه وضع مالیمون خیلی خوب بود ولی هیچی بیشتر از نیاز واقعی نخریدم و خیلی چیزها رو گذاشتم بعدا با هم بخریم و هیچکس رو هم راه ندادم که جهیزیه م رو ببینه. قرار نیست همه چیز تکمیل باشه. اگه وسایل ضروری رو خریدید سریعتر بگید مستاجر خالی کنه و برید سر زندگیتون. اگه هم هنوز وسایل اصلی مونده از خورد و ریز بزنید و اصلی ها رو بخرید. با این وضع اقتصادی اصلا تعلل نکنید و تا جایی که میتونید سریعتر برید سر زندگیتون, چون واقعا هر یه هفته ای که میگذره قیمت همه چیز داره گرونتر میشه و شاید تا مدت طولانی نتونید در حدی که دلتون میخواد تکمیل کنید.
من جای شما بودم یه تاریخی رو با همسرم مشخص میکردم که مستاجر تخلیه کنه و وسایل اصلی رو ببریم و زندگیمونو شروع کنیم. با فرهنگ خیلی از خانواده ها دو سال توی عقد موندن واقعا سخته و به آدم فشار میاد.
@ArHamsaraane
سلام.ممنونم از کانال خوبتون. برای دختر خانمی که از #صبر استفاده کردن.
من 22 سالمه. دو ماهه با همسرم عقد کردم. میخوام یه عروسی جمع و جور بگیرم و برم سر خونه زندگیم. از دوران عقد طولانی بدم میاد چون یه جورایی به نظرم بلاتکلیفی هست. خونه ای که همسرم برام در نظر گرفتن مال پدر شوهرم هست و مستاجر داخلش بود. روز تولد برادر شوهرم خانواده من و خانواده همسرم جمع شدیم و درباره خونه روشن سازی کردیم و قرار شد که پدرشوهرم به مستاجر بگه خالی کنه. مستاجر هم گفته بود باید بهم زمان بدی چون چندین ماه وقت داشت تا تسویه حساب. بنابراین یک ماه وقت گرفت و هزینه ی ضرر و زیانش هم گرفت. خلاصه هر جور بود پدرشوهرم خونه رو ازشون گرفت و رفتیم دیدیم خونه رو یه جورایی تخریب کردن😒 الان چند هفته ای میشه من و همسرم با راهنمایی پدرشوهرم داریم خونه رو بتونه و رنگ میکنیم. هنوزم تموم نشده. نظرم اینه شما هم به هر راهی هست با همسرت و خانواده اش صحبت کن که خونه رو خالی کنن و حتما در نظر بگیر که باید کلی به اون خونه رسیدگی بشه. بنظرم زیاد دوران عقدت رو طولانی نکن. اینجوری احترامت هم بیشتره. بعدم الان انقد همه چی گرون شده که نمیشه خونه براحتی خرید. ما که میخواییم همین خونه ای که این همه داخلش داریم زحمت میکشیم و تقریبا نوساز هست رو از پدرشوهرم می‌خریم. البته من خیلی سختمه چون برای خرید خونه باید بعد عروسی سرویس طلا و النگو و انگشتر نشونم رو دوباره به پدرشوهرم پس بدم. ماشینم که تازه خریدیم و نو هست باید بدیم😞 من خیلی سختمه ها ولی بهتر از اینه که یه خونه قدیمی ده سال ساخت و توی محله های پایین تر بخریم. چون پولمون نمیرسه همین جایی که این خونه هست، بخریم. بعدم یه چیز در گوشی بگم به خانوما. این همه چیز که دارم میدم به خانواده همسرم، دوباره میاد دست خودم. برای اینکه سختم نباشه، به این فکر میکنم که انگار این طلا ها رو گذاشتم جایی برام نگه دارن😉 شما هم اگر توی این موقعیت ها هستین، این فکر رو کنین که احساس تون نسبت به این جدایی از طلا هاتون راحت تر بشه
#تازه_عروس
@ArHamsaraane
من 22 سالمه. دو ماهه با همسرم عقد کردم. میخوام یه عروسی جمع و جور بگیرم و برم سر خونه زندگیم. از دوران عقد طولانی بدم میاد چون یه جورایی به نظرم بلاتکلیفی هست. خونه ای که همسرم برام در نظر گرفتن مال پدر شوهرم هست و مستاجر داخلش بود. روز تولد برادر شوهرم خانواده من و خانواده همسرم جمع شدیم و درباره خونه روشن سازی کردیم و قرار شد که پدرشوهرم به مستاجر بگه خالی کنه. مستاجر هم گفته بود باید بهم زمان بدی چون چندین ماه وقت داشت تا تسویه حساب. بنابراین یک ماه وقت گرفت و هزینه ی ضرر و زیانش هم گرفت. خلاصه هر جور بود پدرشوهرم خونه رو ازشون گرفت و رفتیم دیدیم خونه رو یه جورایی تخریب کردن😒 الان چند هفته ای میشه من و همسرم با راهنمایی پدرشوهرم داریم خونه رو بتونه و رنگ میکنیم. هنوزم تموم نشده. نظرم اینه شما هم به هر راهی هست با همسرت و خانواده اش صحبت کن که خونه رو خالی کنن و حتما در نظر بگیر که باید کلی به اون خونه رسیدگی بشه. بنظرم زیاد دوران عقدت رو طولانی نکن. اینجوری احترامت هم بیشتره. بعدم الان انقد همه چی گرون شده که نمیشه خونه براحتی خرید. ما که میخواییم همین خونه ای که این همه داخلش داریم زحمت میکشیم و تقریبا نوساز هست رو از پدرشوهرم می‌خریم. البته من خیلی سختمه چون برای خرید خونه باید بعد عروسی سرویس طلا و النگو و انگشتر نشونم رو دوباره به پدرشوهرم پس بدم. ماشینم که تازه خریدیم و نو هست باید بدیم😞 من خیلی سختمه ها ولی بهتر از اینه که یه خونه قدیمی ده سال ساخت و توی محله های پایین تر بخریم. چون پولمون نمیرسه همین جایی که این خونه هست، بخریم. بعدم یه چیز در گوشی بگم به خانوما. این همه چیز که دارم میدم به خانواده همسرم، دوباره میاد دست خودم. برای اینکه سختم نباشه، به این فکر میکنم که انگار این طلا ها رو گذاشتم جایی برام نگه دارن😉 شما هم اگر توی این موقعیت ها هستین، این فکر رو کنین که احساس تون نسبت به این جدایی از طلا هاتون راحت تر بشه
#تازه_عروس
@ArHamsaraane