تجربه های خوب_همسران موفق
10.2K subscribers
602 photos
162 videos
32 files
448 links
تجربه ونظرات اعضا بدون ذكر نام
بهترين راه برای شناخت و درك همسران از خواسته های همدیگر
گرفتن پیام:
https://tttttt.me/HarfBeManBOT?start=NjY3NzYzMjE

همسران موفق 👇
@Hamsaraane

خانمهای قری*مختص خانم ها* 👇
@ide_Hamsaraane
Download Telegram
سلام
میگم ادمین جون خب این جردن و بنداز بیرون راحت شیم از دستش تو هر بحثی میشه اعصاب همه رو میریزه به هم با این نظر دادنش اه😠
البته ببخشید عزیزم که اینجوری صحبت کردما شما خودت عزیییزی 😘
دم همه اونایی هم که واقعا خالصانه و مودب و ته دلی بقیه رو راهنمایی میکنن هم گرم👏👏

#خانم_گل

@ArHamsaraane
سلام عشقا
امید وارم حال دل همتون خوب باشه
#نوجوان_وابسته
در مورد خانم عزیزی که خواهر کوچیکش دچار مشکل شده میخوام بگم عزیزم خیلی خوشحالم که خواهرتو بع امان خدا رها نکردی خواهرایی مثل تو کم پیدا میشه دمت گرم،ببین نصیحت و تهدید تو این سن فایده نداره سعی کن براش دوست باشی اعتمادشو جلب کن ببین حرف دلش چیه،دردش چیه،کمکش کن،سعی کن خودشو استعدادشو پیدا کنه و روش تمرکز کنه،اون پسر رو تو چشمش خراب کن،نه الکیا...مثلا شمارشو پیدا کن صداشو ضبط کن و تو صحبتات کاری کن پسره از خواهرت بد بگه و خرابش کنه و اونو برا خواهرت بزار،خودش باید بفهمه که اون پسره به دردش نمیخوره و بزارتش کنار.
براش از خطر هایی که ممکنه در کمین یه دختر باشه بگو اما در قالب یه دوست،حتی سعی کن از نظر روابط جنسی هم چشم و گوششو باز کنی و از خطراتش بگی.به نظر من دخترای چشم و گوش بسته و ساده زودتر گول میخورن....

یه دختر وقتی تنها باشه وقتی پشت و پناهی نداشته باشه رفیق درست و حسابی نداشته باشه و راهنمای خوبی نداشته باشه و حس کنه تنها و بی هدفه و هیچکس به فکرش نیس دست به هر کاری میزنه که دیده بشه که جلب توجه کنه که به خیال خودش یه عشق پیدا کنه و همه بگن به به عجب کاری کرد ولیییییی...فقط هر روز خودشو بیشتر نابود میکنه
عزیزم سعی کن تو همه ی اینایی که گفتم براش باشی.حواست بهش باشه نه اینکه هی بهش بچسبی و کنترلش کنی،یکاری کن بیشتر خودش مشتاق باشه باهات حرف بزنه
وانشالله اون پسر و که گذاشت کنار ببین هدفها و ارزوهاش چیه سعی کن در راستای اونا کمکش کنی تا راه درست رو پیدا کنه
بازم میگم خیلی خوبه که تو خواهرشی و انقد به فکرشی.کاش تو زندگی همه اونایی که دارن اشتباه میرن یکی پیدا بشه دستشونو بگیره و نزاره بیراهه برن..
#خانم_گل

@ArHamsaraane
#نوجوان_وابسته
سلام
در خصوص پیام یکی از دوستان که راهنماییتون کرده بودن
)#خانم_گل) گفتن اعتماد به نفس بدید بهش...
دقیقا سعی کنید بهش یادآوری کنید ارزشهاش رو...ولی بعد گفتین صدای پسره و توهینهاشو ب خواهرتون ضبط کنید ک خب این خودش اعتماد به نفسشو میاره پایین درواقع نابودش میکنه...
شما اصلا کاری کن پسره هیچ ردی ازش نباشه..‌به نظرم همون بگید بهش خطشو عوض کنه و اگرم قبول نکرد بگید خودتون هزینرو میدید ک خطو عوض کنه وگرنه بابت کتکهاش ازش شکایت میکنید...
اون پسر شیرازه و نمیخاد باشه اصن با خواهرتون پس با این کار رااااحت حذف میشه...
امیدوارم درست عمل کنید💛
پناه💫

@ArHamsaraane
سلام
یکی از شما دوستای عزیز بهم گفت برو مشاوره و پیش روانکاو
سه سال پیش مشاوره برای مشکلاتم با شوهرم و رفتارم با بچه اولم داشتم ولی اخرش زیاد راضی نبودم

الانم خیلی دوس دارم برم اما نشده هنوز
با این اوضاع کرونا هم معلوم نیس کی بشه
تو خونه رقصیدن و با بچه ها وقت گذروندن و اشپزی و کیک پزی و ...اینا رو به بچه ها انجام دادم ولی حالم همونه.من تنهااایی میخوام.فکر راحت میخوام.
ضمنا من 32 سالمه و تقریبا دو سالی میشه که بیشتر درگیر این حس و حالم
فکر میکنم جوونیم از دست رفته و ناکام موندم.
کارهای مهم و انتخاب ها و اتفاق های مهم بیشتر تو سن 20 تا 30 هست و من الان که به زندگی شخصیم نگاه میکنم هیچ نقطه روشنی توش نمیبینم و این منو کلافه کرده.

صد البته که بچه هام ثمره ی زندگی و نور و برکت زندگیمن ولی باز خودم چی خودم هیچی.
همش یک حس پوچی و خلا تو وجودم هست که راحتم نمیزاره
با خودم میگم کاش هیچوقت ازدواج نمیکردم و فقط سفت و سخت دنبال علایق و ارزوهامو میگرفتم
من عاشق اینم که از این کارایی که از ارتفاع بلند میپرن و کارایی که ادرنالین بدنو میزنه بالا رو انجام بدم اما وقتی انقد تو ازدواج محدود شدم که ساده ترین خواسته هامم انقققد به تعویق میفته که دیگه حسو حالی برام نمیمونه و یا اصلا نمیشه و یا جناب شوهر اجازه نمیفرمایند حالم بدتر میشه.
اینا رو که دارم به شماها میگم یکم حس بهتری دارم .هرچند جوابی نگیرم و شاید به نظر بعضیا مهم نباشه و مسخره بیاد
ولی من اینم حالم بده نیاز به خالی شدن داره روحم
اما کجا میشه روحو خالی کرد؟
#خانم_گل
@ArHamsaraane
آدم های معمولی از انجام کاری که دوست دارند ، لذت میبرند. آدم های قوی از انجام هر کار خوبی ، حتی اگه دوستش نداشته باشن ، لذت میبرن. پس خودتو قوی کن
سلام به همگی. میخوام با #خانم_گل صحبت کنم. عزیزم نمیتونم بگم کامل درکت میکنم چون خودم بعد ازدواج تمام فعالیت های قبل ازدواجمو انجام دادم و بچه هم فعلا نداریم ولی دخترخالم خیلی شبیه شماست. دختر فعالی بود که خودشو متاسفانه کاملا وقف شوهر و بچه کرد اما بعد حدود 7 سال فهمید که اینجوری فایده نداره و با هر سختی که بود رفت دنبال علاقه ی هنریش. میدونی خیلی فکر تو سرش بود که بچمو چه کنم، چجوری برم چجوری بیام، کجا کارامو تمرین کنم و... ولی چون ایندفعه اراده کرد واقعا تونست همشو جور کنه. من اعتقاد دارم آدم هرررچقدرم که فکرکنه وقتش پره و به یه کار جدید نمیرسه، اگه واقعا خودش رو مجبور به انجام اون کار کنه وقتش هم جور میشه. شما گفتی فعالیت هیجان انگیز مثل پرش از ارتفاع و اینا دوست داری ولی نفهمیدم چرا نمیری؟ مگه چقد وقت میخواد. ببخشید ولی همسرتون وظیفه داره با نگهداری از بچه ها فرصتشو فراهم کنه که شما بتونی به علایقت برسی. حالا نه صددر صد علایق ولی حداقل 50. بعضیا گفتن همین شرایطو برا خودت شاد کن و با بچه ها بازی کن و... ولی من میگم نه. اینجوری فایده نداره. فعالیت مستقل باید انجام بدی وگرنه همیشه تو دلت میمونه. خیلی ام خوبه که این حس رو داری و نشون میده که اهدافت رو فراموش نکردی.
امیدوارم موفق و فعال و مستقل باشی 🌻

@ArHamsaraane
سلام میخواستم راجب #خانم_گل بنویسم
این ماجرا من مربوط به یازده سال پیشه مادر منم تقریبا تو اوایل سن سی سالگیش بود که یه روز تو خونه یهو بلند میشه میگه که جوونی من چی میشه همش تباه شد
بابای من بلند میشه کمکش کنه تو کار خونه
مادر من بعد از سه تا بچه دلش تازه جوونی کردن میخواست
بعد یه سال مامانم میزاره میره خونه پدرش و درخواست طلاق میده
بابای من هرچقدر اصرار میکنه بزرگای فامیل رو برای اشتی میفرسته
اما هیچی به هیچی
من اون موقع کمبود محبت از طرف مادر داشتم و هرکاری میکردم که بهم محبت کنه
میومد مدرسمون هفته ای یکبار
بابای من نمیزاشت که اخر هفته ها برم پیشش
و این باعث شده بود که به پدرم حس تنفر داشته باشم با اینکه یازده سالم بود
بعد یه مدت که مامانم تونست مستقل بشه من رفتم باهاش زندگی کردم
و تمام اون دوران با اینکه هنوز از بابام طلاق نگرفته بود با مردهای زیادی در رابطه بود و افسردگی گرفته بود و منوانقدر تحت فشار گذاشته بود که تو سن سیزده سالگی دست به خودکشی زدم
اونم دوبار
بعد از اون اعصاب من بخاطر قرص هایی که برای خودکشی خورده بودم ضعیف شده بود
دیگه حسی به هیچی نداشتم از هیچکس محبت نمیدیدم
میرفتم با پسرا دوست میشدم و میدیدم که دارن وابستم میشن ترکشون میکردم با وجود اینکه همش شونزده سالم بود
شدم بدترین دانش آموز مدرسه
برادرام پیش پدرم بودن
برادر بزرگم رفت با کسی ازدواج کرد که اصلا در حدش نبود و قید خونواده رو زد
برادر کوچیکترمم بیش فعال بود اونم تنها بود و تمام همدش شده بود تلوزیون چون ن مادر بالا سرش بود ن پدر چون بابام میرفت سرکار
تو هفده سالگی قید مادرمو برا همیشه زدم چون هرزه بازیاش منو دیونه کرد
بعد بابام زن گرفت بعد از اونم با زنش به مشکل خوردم و خودمو تو اتاقم حبس میکردم و هیچی نمی‌خوردم تا چند روز که اه و نالم بلند شد
و ب بیمارستان روانی رفتم و یمدت اونجا بستری شدم
و هنوزم از افسردگی و دوقطبی بودن رنج میبرم
لطفا بخودتون بیاید و راه درستو انتخاب کنید
مادر ما مارو بدبخت کرد و الان خودش به بدبختی افتاده
مادر ماهم عاشق ما بود اما بعد یمدت دیگه خسته شده بود
داداشم میگفت که مادرمون گربه های تو خیابونو بیشتر از ما دوست داره
نذاربد این افکار شمارو نسبت ب خونوادتون بد کنه
مشاور برید
فقط و فقط حواستون ب بچه هاتون باشه اونا ب شما نگاه میکنن و مثل شما میشن
#یه_دختره

@ArHamsaraane
سلام
ممنون از دوستای خوبم که منو راهنمایی میکنن
و
خانوم عزیز #یه_دختره
وقتی پیامتو خوندم خیلی ناراحت شدم حتی با بعضی جمله هات انگار داشتی تلنگر میزدی بهم
خودمو جای مادرت گذاشتم،البته از نگاه تو،چون مادرت اینجا نیس که از خودش بگه
مسلما اونم کمبودهایی داشته اشتباهاتی که پدر و مادرش تو تربیتش در حقش کردن ، اشتباهاتی که خودش باعثشون بوده و اشتباهاتی که پدرتون با هاش داشته ایشون رو به این روز در اورده
از ته دلم برات آروزی روزای خوب میکنم و امیدوارم روزگارت ازین به بعد به خوشی و ارامش بگذره
اما عزیزم حرف من اینه که ازدواج کردن من کلا اشتباه بوده و نباید ازدواج میکردم چون من بشدت ادم بلند پروازی ام و ارزوهای بزرگ تو سرمه ولی امان از روزگار
تو مجردی مامان و بابام پرامو چیدن و فرصت شکوفا شدن استعدادامو ندادن شاید اونام بلد نبودن شاید فکر میکردن منم باید مثه اونا فکر کنم یا هرچی...
بعد ازدواجم انقد وابسته شوهرم شدم که فکر میکردم با اون بودن ینی خوشبخت بودن و بعدم بلافاصله دوتا بچه پشت سر هم و مشکلات بزرگ شدنشون تا الان
هر چی میگذشت و مخصوصا این اخریا بیشتر میفهمیدم که ای دل غافل ارزوهام کجا رفتن کارایی که میخوام بکنم چی شدن
جاهاییکه میخواستم برم چی شد
هرچی ام داره سنم بالاتر میره خودمو دورتر میبینم ازشون
من میگم بعضی ها نباید ازدواج کنن و یا حداقل تا وقتی برای رسیدن به بعضی خواسته هاشون و بدست اوردن مهمترین های زندگیشون تلاشی نکردن ازدواج نکنن چون بعدش اینجوری تبدیل میشه به خوره که مدام رو مغز ادم راه میره.
من قبل اومدن بچه هام کار میکردم و این تو خونه نشستن چند ساله منو افسرده کرده
حتی دلم کار قبلمو دیگه نمیخواد چون درس و کارم رشته مورد علاقم نبودن.من فقط افتادم تو مسیرشونو جلو رفتم.
من مشکلم دیگه شوهرمو رفتارش با منو اینکه چیکار کنه من خوشحال باشم و اینجور چیزا نیس
دلگیریم از خودمه بیشتر بخاطر اینکه نجنگیدم برا خواسته هام و بجای اینکه مسیر خودمو برم هم مسیر زندگی شدم.
به خاطر حرفایی که زدی و حقیقت تلخی رو بهم نشون دادی ازت ممنونم و نمیخوام راه مادر شما رو پیش بگیرم
ولی باید این حرفارو از تو مغزم بیرون میکشیدمو یه جا میگفتمشون
؟
میخوام حالا که خدا این لطفو بهم کرده و بهم دوتا فرشته داده سعی کنم مادر خوبی باشم
اما اول باید بتونم ذهنمو روحمو درست کنم باید حالا که اوضام اینه با همین اوضاع کنار بیام که خیلی برام سخته
و کمک لازم دارم
تو فکر مشاور هستم وهر جمله ای یا نشونه ای که بتونه بهم کمک کنه و حالمو خوب کنه رو با جون و دل میپذیرم
ادمین عزیز بهم گفت قوی باش
میخوام قوی باشم
خدا کنه بتونم
#خانم_گل
@ArHamsaraane
ادمین جان به#خانم گل بگو ک این بحران سی سالگی هسش ک وقتی اکثر ادما به سن سی سالگی میرسن به مدت چن ماه یا سال وقتی به گذشته نگاه میکنن دچار خلا و ناراحتی میشن

@ArHamsaraane
سلام واسه اون اقای مجرد که مهاجرن مینویسم
شما بعضی از تصوراتتون مثه اینکه به محبت کردن و غذا اهمیت میدین گیم دوس دارین و یا اینجور چیزا خب اوکیه و خیلی هم خوب
ولی اینکه میگین خانومتون به موهاش رنگ نزاره یا مثلا ارایش نکنه یا کار کنه ولی از تو خونه و اینا....خب اینا خودخواهیه!
مثلا کمتر خانومی هست که رنگ مو رو دوس نداشته باشه و باید بخاطر شما از خواستش بگذره ایا؟
کلا یجورایی روحیه ی برتری طلبی و ریاست طلبی دارین که واسه زندگی مشترک جالب نیس و نمونه ی نارضایتی های اینچنینی تو این حیطه زیاده تو کانال و میتونین سرچ بزنین و بخونین.

بعضی خواسته هاتون غیر منطقیه و امیداودم وقتی خانوم مورد نظرتونو پیدا کردین با هم به تفاهم برسید و تا اون موقع یکم از نظر منطقی بهتر عمل کنید

موفق باشید و انشالله همسر خوبی نصیبتون بشه

#خانم_گل
@ArHamsaraane
سلام #خانم_گل عزیز
بنده خانم هستم هیچ علاقه ای به آرایش و رنگ مو ندارم!
اراستگی خیلی خیلی برام مهمه و ب نظرم آرایش کردن و رنگ مو جز اسیب رسوندن چیز دیگری در پی نداره
مشکل موی سفید چیه که همه رنگ میکنن
با داروهای گیاهی زیادی میشه کاری کرد که موها ب زودی سفید نشه یا حتی پوست عالی ای داشته باشین
منم موی سفید زیاد دارم و ممکنه روی صورتم عیب هایی ام باشه
ولی به تک تکش افتخار میکنم و ن نیازی به آرایش میبینم نه رنگ مو
(کلا چهار قید هست که خیلی ترسناکن:همیشه،همه، هیچ کس،هیچ وقت
حواستون به استفاده از این چهارتا قید باشه تامیم دادن مسائل شخصی به همه کار درستی نیست...🤍)
#🪐

@ArHamsaraane
سلام
خانم عزیزی که گفتی مادرت از شوهرت متنفره
یبار برای همیشه با مادرت صحبت کن و باهاشون اتمام حجت کن کاملا محترمانه بگو حق ندارن از شوهرت و خانوادش چه جلو خودش چه بقیه بد بگن و غرورشو بشکنن.بگو اگه به این کارتون ادامه بدین بیشتر از همه منم که اسیب میبینم و روح و روانم به هم میریزه و بخاطر این رفتارا عذاب میکشم.میگی مذهبی هستین خوب از همین طریق سعی کن تو دل مادرت نفوذ کنی و بهش بگی اگه دل شوهرم بشکنه نمازو روزتون تکلیفش چی میشه؟طلاهات رو هم با جدیت بگیر و بگو میخوام بزارم بانک وام بگیرم یا مثلا جایی سرمایه گذاری کنم یا هر چی فکر میکنی درسته.البته تمام اینا رو با ارامش و در نهایت احترام بگو یه جوری نگی که دلشو برنجونی خیلی مواظب باش.شما دخترشی و میدونی نقطه ضعفش که دلشو نرم کنه کجاست.
و اگر دوباره همیچین رفتارایی ازشون دیدی یه مدت نرو پیششون بزار بفهمن ناراحتی. بزار بفهمن پشت شوهرت هستی...تا کم کمک دستشون بیاد که با شوهرت درست رفتار کنن.
انشالله یه جوری از یه راهی یه کار خوب ثابت برای شوهرتم پیدا بشه تا اوضاع بهتر شه 🤲

#خانم_گل
@ArHamsaraane
دوباره سلام
یه اقایی در مورد تصوراتشون از ازدواج گفتن و در اخر هم گفتن اگه کسی حرف یا نظری داره راجع به من بگه
منم نظرمو گفتم در مورد رنگ کردن مو و اینجور چیزا وگفتم کمتر خانومی هست که رنگ مو و...اینا رو دوست نداشته باشه.نگفتم هیچ خانومی!
بعد یه خانم محترم # اومدن گفتن از 4تا قید فلان و فلان استفاده نکنید و تعمیم ندین و اینا
عزیزم من هیچ کدوم این قیدها رو تو متنم به کار نبردم😒
بعضیا انگار فقط منتظرن یه چی گیر بیارن فووورا بیان بگن نههه من این جوری نیستم!
باشه بابا شما خوبین

لطفا با این توپیدن هاتون به راهنمایی های بقیه اونا رو پشیمون نکنید از گفتن تجربه یا راهنماییشون😐

#خانم_گل

@ArHamsaraane
سلام عزیزان
خیلی چیزا میتونه دل یک انسان چه مرد باشه چه زن رو نسبت به زندی مشترک سرد کنه
مشکلات عاطفی،جسمی،جنسی و....خیلی چیزا
اما به نظر من کسی که در برابر این مشکلات راه خیانت رو انتخاب میکنه خیلی خیلی ادم ضعیف النفسی هست.که به جای حل مشکل خودشو تو یه چاه بزرگی میندازه که گاهی بیرون اومدن ازش میتونه خیلی سخت و عذاب اور و حتی وحشتناک باشه
خیانت اول از همه دودش تو چشم خودمون میره
من بعنوان یک همسر و به عنوان یک مادر اگر هر مشکلی تو زندگیم بوجود بیاد سعیمو میکنم که حلش کنم.اگر سعیمو کردم و حل شدنی نبود و تونستم با توجه به شرایط زندگیم اونو بپذیرم،به زندگی مشترکم ادامه میدم و رو چیزای مثبت زندگیم تمرکز میکنم و یجورایی به اون مشکل بی محلی میکنم.اما..اگه به حدی مشکل داشتم که برام غیر قابل تحمل بود بهترین راه اینه که اون زندگی تموم بشه و ازش جدا شم.
اما به هییچ عنوان خیانت نمیکنم چون اولا برای خودم و شخصیتم ارزش قایلم، دوما به خاطر همسرم تعهدی که نسبت بهش دارم و خوبی ها و زحمتهایی که تو زندگی برام کشیده (حتی اگه دلیلم و مشکلم بدی های همسرم باشه)(و حتی اگه مثلا اون خیانت کنه دلیل نمیشه منم خیانت کنم) و سوما بخاطر بچه هام که من رو مادر و حامیشون میدونن خیانت نمیکنم(تو تفکر من یه مادر خوب خیانت نمیکنه).

اگه یک زندگی به بن بست رسید جدا شدن و دوباره تشکیل زندگی دادن اونم با تجربه دقت بیشتر میتونه حتی به ادم حس افتخار و امیدواری بده،اما موندن تو اون زندگی و خیانت کردن هیچ حسی به جز سر خوردگی،عذاب وجدان و حس بد بودن نمیتونه به آدم بده.شاید یه لحظه هاییش هیجان و لذت و خوشی داشته باشه اما ته خیانت فقط و فقط پشیمونیه...

#خانم_گل
@ArHamsaraane
سلام
واسه خانوم #بی_پناه مینویسم
ببین خانوم عزیز در اینکه واقعا و به شدت در حقت ظلم کردن و تو مجبور شدی با پسر عموت ازدواح کنی شکی نیست( البته شاید میتونستی پاتو تو یه کفش کنی که نمیخوای ولی خب از شرایطط ماها خبر نداریم)به هر حال حالا شما زن اون اقا شدی و ازش بچه داری وایشون برای شما شوهری هم نکرده فقط نقش پدر بچه تو بازی کرده
وقتی خودمو میزارم جات یذره فقط یذره از عذابی که کشیدی رو میتونم درک کنم یعنی میفهمم که چقدر اوضاع برات سخت بوده
اما در رابطه با اون اقای متاهل که باهاش رابطه داری حتما خودتم خوب میدونی علاوه بر اینکه اینده ی پسرت رو داری تحت الشعاع قرار میدی، به زندگی همسر و بچه های اون اقای متاهل رو هم داری صدمه میزنی
واینکه میگی شبا از ترس خوابت نمیبره نشونه ی اینه که خودت بارها و بارها این حرفای منو به خودت زدی

و اما راهنمایی که من میتونم بهت بکنم اینه که عزیزم خب پسر عموت که واست شوهر بشو نبوده و نخواهد شد،باهاتم که زندگی نمیکنه زنو زندگی دیگه داره،خرجی ام که درست حسابی نمیده
به علاوه دیگه به مقصدشونم رسیدن و شما یه پسر براشون اوردی و اینکه دیگه خیلی تحملم کردی 8_9 سال شده
خب دیگه تمومش کن
نمیخوای که انتظار بکشی که یروز پسر عموت بیاد طلاقت بده؟اون همینجوری خوشه عین خیالشم نیست شما داری این وسط میسوزی
یا خدایی نکرده این رابطه پنهانی برملا بشه و ابروریزی بشه که دیگه فردای روز نتونی تو چشمای پسرتم نگاه کنی

تا الان که خدا بهت فرصت داده ازینجا به بعدشو خودت زندگیتو درست کن نزار دیر بشه
از پسر عموت جدا شو و رابطت با اون اقا رو هم بزار کنار، به خدا زندگی ساختن روی زندگی که یه زن دیگه کلی براش جنگیده سختی کشیده و جوونیشو داده نه کار درستی هست و نه اخرو عاقبت خوبی داره
(دیگه خیلی ناجوانمردانه ام که بخوای عمل کنی اینه که اون اقا از خانومش جدا شه تا بتونه با شما زندگی کنه که از نظر من ته ته نامردیه که بخوای اینکارو کنی)
تازه اون اقا هم خیلی به همسرش بد کرده،من که نه اون خانومو میشناسمش و نه تقصیرات احتمالیشو تو زندگیشون میدونم که این اقا اومده تو رابطه با شما اما واقعا دلم براش میسوزه که شوهرش اینکارو کرده!
*تو شرایطی که دوتا ادم نمیتونن با هم بسازن بهترین راه جداییه و بدترین راه خیانت!
*این رابطه عشق نیست اسمش فقط پر کردن جای خالیه یک عشق و یک زندگی واقعیه

از خدا بخواه که دلتو اروم کنه و خودش بهترین مسیرو پیش روت بزاره.که بتونی عشق و زندگی و طعم شوهری که هر شب و با تو سر رو یه بالش میزاره و صبح تو بغلش از خواب بیدار میشی رو بچشی نه اینکه از رابطه فقط همخوابی همراه با ترس و اضطرابش گیرت بیاد و یا اون شوهری که از شوهری اسمشو یدک میکشه برات.

هستن مردایی که اونام از همسراشون جدا شدن یا خیلی موردهایی که شرایط ازدواج باهم رو داشته باشید و خوشبخت زندگی کنید
شما الان داری بیشترین ضربه رو فقط به خودت میزنی بعد بقیه اون ادمایی که درگیر زندگی شماو اون اقا هستن
امیدوارم تونسته باشم کمکی بهت کرده باشم که تصمیم درست و عاقلانه ای بگیری و اجراش کنی

#خانم_گل
@ArHamsaraane
سلام خانوما و اقایون عزیز کانال
در رابطه با دلبری کردن ایده های قشنگی دادید اکثرا و بعضی هاشونم میتونید با توجه به روحیات خودتون و همسرتون تغییرش بدید و قشنگترش کنید.
آقای #yoyo در مورد *باور* خییلی قشنگ و کامل توضیح دادید.حرفاتون در این مورد که دلبری باید باور پذیر باشه واقعا درسته.
وقتی که تو رابطه مشکلی داریم،یا قهریم،یا توی دعوا حرفایی زدیم که روح و روان طرفمون تا مدتها به خاطرش درگیر بوده و نمیتونه فراموش کنه دلبری کردن قابل باور نیست.
بهتره قبل هر نوع دلبری اول رابطه مون رو حداقل به یک ثبات برسونیم(با حرف زدن به شیوه حل مساله،مشاوره و...)بعدش کم کم از ایده های کوچکتر شروع کنیم به دلبری نه اینکه یه دفعه بخوایم با یک حرکت همه چیز رو درست کنیم و توقع داشته باشیم همسرمون هم زوود قبول کنه و همه چی گل و بلبل بشه.
بعد ثبات رابطه وارد مرحله ی بهبود رابطه بشیم.اول سعی بر جلب اعتماد طرفمون کنیم خااالصانه و واقعی.بعد با یک نگاه عاشقانه...یک بوسه...فشردن دست...یک بغل محکم و سرشار از محبت... یک جمله ی عاشقانه...بعد از اینا باید جواب بگیرید یعنی عشق و لبخند واقعی همسرتونو ببینید(اگه ندیدید صبر میخواد و یکم زمان و همین دلبری های ساده و کوچیک)
و همینطور ریز ریز دلبری های بیشتر و قشنگتر رو انجام بدید❤️
#خانم_گل

@ArHamsaraane
سلام
راجع به شوک بگم که من وقتی با همسرم عقد کردیم وقتایی که میرفتیم خونه ی اونا نباید شبا کنار هم تو یه اتاق میخوابیدیم و من شبا کنار خواهر شوهرم میخوابیدم!!بعضی وقتا شوهرمم میومد کنارم میخوابید ولی همچنان خواهر شوهرم تو اتاق بود😑
بهانه شو نم این بود که جلو بچه های دیگمون بده!و جالب که خودشون میرفتن تو اتاقشون و روی تخت مبارکشون میخوابیدن و در رو هم میبستن😒

یه شوک دیگه اینکه پدر و پسرا خیلی راااحت فحشای رکیک میدن جلو خانواده و من معنی فحشای زشتو اونجا یاد گرفتم

یکی دیگه اینکه واسه عیدی اوردن و اینجور چیزا مادر شوهرم میگفتن هر چی ما بیاریم شما هم باید در همون حد بیارین و با یه هدیه ی کوچیک سر وتهشو هم میاوردن در صورتی که وضع مالیشون خوبه .یادمه واسه عیدی اولین سالی که عقد بودیم یه حوله دستی و یه بلوز که از قبل تو کمدشون داشتن هدیه گرفتم🤦‍♀ و خیییلی بهم برخورده بود ولی بخاطر همسرم هیچی نگفتم

#خانم_گل
@ArHamsaraane
سلام
خانم #عروس نمونه
یه نفر گفت مادر شوهرم دعوت نمیکنه بریم خونشون
شمام فرمودید مگه خونه مامان خودتون با دعوتنامه میرید؟
منم مثه همون خانومم.میدونی عزیزم؟همه ادما مثه هم نیستن که!
الان ما بدون دعوت بریم یا میبینیم خوابن یا نیستن یا تو اتاقاشون مشغول کارخودشونن .حتی تا 11 اینا هم بشینیم یه شام نمیارن اخرش یه تعارف میزنن که شام یه کم ازظهر هست یا نون پنیر بیارم؟
که خب به نظر من بی احترامی نباشه اسمش بی تفاوتی که هست!
ولی خب اگه من 11 شبم خونه مامانم برم هرچی داشته باشن مامانم میاره مثه مهمون ازمون پذیرایی میکنه.
خب حالا به نظرت ایا نباید صبر کنیم که دعوت کنن خودشون؟
و مساله بعدی اینه که بعضی ها یا دعوت کردن بلد نیستن یا نمیکنن (دوست ندارن ،خوششون نمیاد از رفت و امد یا هرچی نمیدونم) مگه شب یلدایی شب عید نوروزی چیزی باشه که دعوت کنن!
#خانم_گل

@ArHamsaraane
دوباره سلام
خواستم یه نکته ای رو یاد اور بشم خدمت اون دسته از دوستانی که با مسواک زدن تو سینک مشکل دارن.منم اینو دوست ندارم ولی دوستم ندارم مسواکامون تو توالت باشه چون محیط توالت و ببخشید بوهایی که بعد از هربار سرویس رفتن اونجا میپیچه به نظرم اصلا خوب نیست.که اون بوها و گازها بشینه رو مسواکامون هرچند که در داشته باشن.واسه همین جامسواکیمون تو اشپزخونه ست و مسواک زدنمون تو توالت 🙂
یه چی دیگه اینکه بچه های کوچیک رو نمیشه تو توالت مسواک زد که.چون باید چهار پایه بزارم براشون و اونا دیگه تو سینک مسواک میزنن🙂
پیشنهادم به شما عزیزانم اینه که حداقل مسواکارو تو توالت نزارین 😐
#خانم_گل

@ArHamsaraane