سلام... آقا به نظرم بعضی پیاما روجدی نگیریم😉این خشتک بینام یا یک آقاست یا یکیه که خواسته چالش بندازه و در ره😂😂فقط میتونم بگم اَلَکیههههه..😜
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

ادمین : هشتگ 😐

#خجالت
سلام به دوستان گل😄✋خسته نباشید.. راستش جدا از بحث من با یک مشکلی روبرو شدم که نمیدونم چیکار کنم چه راهکاری به کار ببرم و اصلا نمیدونم راهکار بخام یا نه.. من نزدیک دو ماهه که زایمان کردم و یه دختر ماه به دنیا آوردم و اما بعد زایمان من به کل خجالتی ‌شدم از همسرم از یه طرف حس میکنم من که الان مادر شدم باید خیلی حس ها رو کنار بذارم از طرفی از همسرم بسیار خجالت میکشم در بحث جنسی.. قبل زایمان به هیچ وجه اینشکلی نبودم اصلا خجالت کشیدن در رابطه زناشویی رو بی معنا میدونستم از طرفی بنده خودم گرم مزاجم ولی برای خودم هرچیزی که ربط به هوا و هوس داشته باشه رو الان محروم میدونم این حسم درونیه خودم نمیخام اینطوری باشه ولی افکارم رو نمیتونم کنترل کنم🤦‍♀لطفا کمکم کنید 😞
#خجالت
#بیر_تورک
@ArHamsaraane

سلام به دوستان گل😍ممنون از راهنماییهاتون در مورد هشتک #خجالت کلی خیالم راحت شد فکر میکردم فقط منم در این شرایط و شرایطم موندگاره😞
در مورد خانمی با #محدودیت خاستم بگم همسر منم شدیدا این شکلی بودن😐من دو روز رفتم در یک مهدکودک مشغول شم تازه مهد کودکاا بعد دو روز گفتن مریم جان من فکر میکنم اگه نری من خیالم راحتتره😳گفتم محیط مردونه نیست تازه نزدیکه خونه هست من لیسانس علوم تربیتی ام به شدت به بچه ها علاقه دارم و از طرفی دلم میخاد تحصیلم به کارم بیاد ولی نشد... و اما نتیجه:
من با اینکه نرفتم مهد برای کار بخاطر باردار بودنم ولی خودم متوجه هستم که رفته رفته حساسیت همسرم کمتر میشه محدود کردنش کمتر میشه... از مهمترین کارای چه زن چه مرد تو زندگی جلب اعتماد طرف مقابله.. بعد اینکه ازت مطمئن شد فکر کنم با شرایطت کنار میاد و البته در شرایط فعلی جامعه حساسیت ایشون تا حدی بجاست چون با توجه به نکته ای که فرمودی و مخالفت ایشون با سرکار رفتنت، به احتمال زیاد ایشون بهت علاقه داشتن که از موضع خودشون کوتاه اومدن وگرنه با کسی ازدواج میکردن که سرکار نره.. صبر کن و اعتمادشو جلب کن و سیاست داشته باش😉

درضمن خانم #نگاه چقدر خوب فرمودن.. واقعا حرفشون درسته که باید هر چیزی رو برای خودمون مسئله نکنیم🤦‍♀
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

سلام دوستان گل❤️❤️خسته نباشید در رابطه با بحث منم خواستم مطلبی عرض کنم بنده حدود سه ساله که ازدواج کردم و نزدیک یه سال و نیمه که به خونه خودم اومدم شکر خدا با همسرم خوبیم و علی رغم تموم مشکلات هنوز به لطف خدا همو دوست داریم
ولی...ولی یه مشکلی هست البته مشکل زیاده ها ولی این مشکل واقعا منو از زندگی ناامید میکنه ما در این سه سال عقد دعوا و دلخوری داشتیم زیاد نبودا ولی بهرحال دیگه.. بیشتر این مشکلات هم ربطش بین من و خونواده همسرم بود حالا در تموم این جریانات در طی این سه سال همسرم همیشه خدا منو مقصر دونسته و حرفایی بهم زده و چنان ناامیدم کرده که من فکر کردم ای خدا بدتر از من در کل جهان وجود نداره.. من قبل ازدواج خودمو دوست داشتم این چیز مشخصی که هر فرد دید مثبت به خودش داشته باشه ولی از روزی که ازدواج کردم به کل از خودم و از وجودم ناامید شدم انگار هر کاری که میکنم و مادر همسرم ازم دلخور میشه همسرم تمام دلخوری ها رو گردن من میندازه مادرشوهرم نمونه بارز اخلاق نادرستش اینه که اشتباه آدم رو در جمع بین بقیه رو صورت طرف میکوبه و بخاطر همین مشکل ما بارها باهم بحث و مشاجره داشتیم و در همه بحث ها به لطف همسرم تنها کسی که باید معذرت خواهی می‌کرد من بودم.. من بی تجربه ام درسته که 23 سالمه ولی واقعا سیاست ندارم و اصلا نمیدونم چیه و همیشه چوب سادگیم میخورم و خودم باعث شدم الان چیزی که در ذهن همسرم از من هست یه زنیه که مادرشو دوست نداره و همش میرجونه.. باور کنید با وجود یه دختر کوچولوی ناز بازم حس افسردگی و به درنخوری دارم و حس میکنم چیزی خوشحالم نمیکنه😔
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

سلام. برای دوست عزیزم #بیر_تورک مینویسم.
من نمیدونم رفتار شما با مادر همسرتون چطوری بوده ولی حس کردم زیادی صمیمی بودید. شاید بهتر باشه کمی فاصله بگیرید و از این صمیمیت کم کنید. بموقع صحبت کنید و به جا رفتار کنید.
با سن کم ازدواج کردید (اونطوری که متوجه شدم 20سالگی) الانم دیر نشده اگه پخته تر شدید و رفتارتونم پخته تر شده، اندک اندک تغییر کنید خیلی بهتره. آغیر سنگین دوروب اوتورسان عزیزتر اولارسان 😊 یعنی اگه سنگین تر نشست و برخواست کنی عزیزتر میشی.

پی نوشت : نگفتم افاده ای بشی و میری خونه شون مجسمه باشیا 😁

@ArHamsaraane

سلام ادمین عزیزم و دوستان گل
روی صحبتم با دو آقایی هست که فرمودن همسرانشون کار نمیکنه خب عزیزان دل خواهر به جای اینکه اینجا بگین با روی خوش به خودشون بگین اگه روی خوش جواب نداد با ناراحتی و کمی عصبانیت بگین آخه یعنی چی که ظرف نمیشوره غذا نمیپذه خب این چجور زندگیه🤦‍♀مطمئن باشید اگه باهاشون صحبت کنید نتیجه میگیرین خلاصه که یا از روی تنبلیه یا بی علاقه بودن به زندگی مشترک یا هر دلیل دیگه..بعضی وقتا ما زنها یا شما آقایون تا یه چیزی بهشون گوش زد نشه متوجه نمیشن پس بهشون بگین که اگه به زندگی علاقه داری چرا تلاشی برای خوشحال کردنم نمیکنی
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

سلام خدمت عزیزان... ذوق کردم از برگشتتون😍

ما چهار ساله ازدواج کردیم
یکی از دلبرانه ترین کارای همسری رو میگم البته رفتار رمانتیک در طول زندگی زیاده ولی خب بعضی کارها در بعضی موقعیت ها بیشتر موندگاره..

در سیزده به در سال 98 خونواده همسر بنده و خود ما در حیاطشون بساط کرده بودیم و همسر بنده مسئولیت جوجه ها رو به عهده داشت تعداد افراد هم زیاد بود ما سر سفره نشستیم ولی همسرم همچنان مشغول کار.. منم چون تعداد جمعیت آقایون که اطرافم بودن زیاد بود معذب بودم درست حسابی نتونستم بخورم🤦‍♀..
بعد ناهار سیخ جوجه اضافی اومد و داشتیم سفره رو جمع میکردیم که برادر شوهرم یه سیخ جوجه آورد داد دستم گفت اینم میرسه به تو..من متعجب که چه کارایی میکنه این برادر شوهر😐وقتی تعجبمو دید گفت علی فرستاد گفت تو از بقیه کمتر خوردی☺️دلم آب شد از اینکه حواسش بود من تونستم بخورم یا نه.. البته الانم اینطوریه ولی اون اولین بار خیلی چسبید😂
#بیر_تورک
@ArHamsaraane

در جواب #منت وقتی پیامتونو دیدیم واقعا ناراحت شدیم من داشتم پیاما رو برا همسرمم میخوندم که رسیدم به پیامتون و واقعا هردومون متاسف شدیم
چرا با همسرتون صحبت نمی‌کنید که شرایط رو تغییر بده این سکوت شما به ضرر هردوتونه زندگی بدون علاقه چه معنی میده بهش بگین که در مورد حستون بهش دچار شک شدین هیچ زنی دوست نداره محبت همسرش رو از دست بده امیدوارم موفق باشید
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

سلام ادمین جان و دوستان
خاستم در مورد رفتارهای عاشقانه پدرشوهرم تو خونه هم چیزایی بگم☺️من قبل اینکه ازدواج کنم از پدرم مادرم رفتار عاشقانه ای ندیدم واقا😒بعد ازواج من رفتارهای متفاوتی از پدرشوهرم دیدم که توخونه نمیدیدم... مثلا قبل اومدن مادرشوهرم غذا رو شروع نمیکنه معمولا صبونه رو خودش حاضر میکنه و بعد مادرشوهرمو صدا میزنه وقتی مادرشوهرم با بچه ها حرفش میشه حتی اگه بچه ها حق باشن بازم طرف زنشو میگیره😁دوست داره جاهایی که میره و امکانش هست مادرشوهرمم ببره بهش همیشه پیشنهاد میده... و خیلی چیزایی که من انتظارشو نداشتم بعد سی سال زندگی پابرجا باشه البته اینم بگم پدرشوهر و مادرشوهرم اصلا بهم علاقه نداشتن نه قبل ازدواج و نه حتی تا چند سال بعد ازدواج.. براساس گفته مادرشوهرم.. ولی طی سالها صبر و زحمت علاقه ایجاد شده😁
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

واسه #هجده عزیزم باید بگم از همسرت ناراحت نشو بعضی آقایون این شکلی ان..نمیتونن شرایط خانم رو درک کنن که البته طبیعیه.. مگه ما همیشه آقایون رو درک میکنیم؟ بهرحال اینا تفاوت زن و مرده..ویس های دکتر حبشی رو در مورد طرز بیان خواسته چندین بار گوش کن انشالاه کمک کنه😘
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

راستی خانمی که با هشتک #در_انتظار_معجزه پیام داده بودین و قصد داشتین از همسرتون بخاطر مادرش جدا شین... خبری نشد ازتون آخه.. دوست داشتم بدونم چیکار کردین.. در همون شرایط به سر میبرین؟
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

سلام خوشگلا🤗میگم خاطراتتون چقده قشنگه😍😍😍دلبرین واقاااا
منم امسال اردیبهشت دختر گلم به دنیا اومد من زایمان طبیعی میخاستم ولی چون بند ناف دخترم دور گردنش بود مجبور شدن ببرن سزارین😒😭منم نمیدونستم تو اتاق عمل آقا هم هست😐واقعا نمیدونستم و از اونجایی که بنده هم محجبه ام و هم خجالتی خیلی بخاطر این موضوع اذیت شدم.. مثلا:
قبل اتاق عمل معمولا یه پیرهن که جلوش بازه با یه شلوار گشاد و یه کلاه به طرف میدن و میگن فقط باید همینا رو بپوشی و دیگه هیچ🤦‍♀منم پوشیدم و تا وارد اتاق مخصوص زایمان شدیم دیدم پره پسره... البته چون استرس داشتم همه رو آقا میدیدم😂یکی از پسرا که منو با ویلچر می‌برد گفت خانم حالت خوبه؟ گفتم اگه شما برین بیرون خوب میشم☺️تو اتاق عمل هم فقط التماس دکترو میکردم میگفتم به این پسرا بگو برن بیرون😂آخرم نامردا هیچکدوم نرفتن 😐البته بیچاره یکیشون خیلی حال و احوال میپرسید منم هرسری از خجالتش درمیومدم و حالشو میگرفتم☺️
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

از خاطره ی زایمان بگم براتون 😍
⛔الان بگم که معذرت طولانیه ولی برام پر از حس خوب بود یاداوریش ان شاءالله شمام شاد بشید😍⛔

پارسال ابان بود صبح زود رفتیم بیمارستان هنوز افتاب طلوع نکرده بود ولی باز گفتن دیر اومدید خواب مونده بودیم 🥴
اخه فرداش تولد حضرت محمد بود و تعطیل رسمی و از این صوبتا 😂 سزارین زیاد بود 😁
خلاصه پذیرش شدیم مدارک دادم گان پوشیدم رفتیم تو ی اتاق با مامانای سزارینی دور هم ...
یه مامان چهار ماهش بود خطر سقط از بیخ گوشش گذشته بود ما رو می دید امیدوار می شد😍
خلاصه...
من یه کم خجالتی ام ساکت بودم مامان ها با هم حرف می زدن که تغذیه دوران بارداریشون چی بود و بچه چی چند کیلوعه و اینا ...
بعد از منم بزرگتر بودن خلاصه من دیگه اصلا حرفم نمیومد😂
اخه بالاهای تهران سن پایین بچه دار نمیشن یعنی من اصلا ندیدم ازدواج هم کنن بعد منم اونور رفتم زایمان به خاطر دکترم😂
میومدن به نوبت پذیرش میبردن اتاق عمل بعد سوپروایزر اومد مشخصات بنویسه و برامون فرم اتاق عمل پر کنه
بعد همین جوری سرش پایین بود از مامانا سوال می کرد و می نوشت یه مامان گفت ۳۴ یکی ۳۶ یکی ۳۱ ...
به من رسید اروم گفتم ۱۹ ..
سرش گرفت بالا گفت نوووووزده😳😂
گفتم بله ... گفت وای خوش به حال بچت چه مامان جوونی 😊
بعد خسته شدم گفتم نوبت من نشد اه 😆 بردنم پشت در اتاق عمل تا خالی بشه منتظر موندیم از همون جا خنده رو لبام خشک شد و چونان بید می لرزیدم😢😂
رفتیم تو اتاق عمل بعد گان هم پشتش بازه دیگه فقط بند داره که بسته بشه ...
منم مثل اون خانوم #بیر_تورک حساسم ولی انقدر ترسیده بودم اصلا به چشمم نیومد دکتر بیهوشی اقاست گفتم عب نداره همسن بابامه🤣
هیچ ارایشی هم نداشتم گفتم دخترم ببینم از ذوق گریه می کنم شبیه پاندا میشم ولی برعکس از اول گریه داشتم دخترم اومد خوابم گرفت گفتم دیگه همه چی تموم شد اروم شدم😂
بعد رو تخت نشسته بودم با چشمام اتاق عمل انالیز می کردم که چه خبره چند نفرن بعد ابروهام بالا بود تو چشمام استرس موج می زد 🥺
دستیار دکترم گفت سنت کمه ؟ گفتم اره گفت از چشم ابروت معلومه 🧐
چه مامان کوچولویی اخیش خسته شدیم انقد مامان خرس گنده دیدیم ( منو ببخشید بی ادبی دستیار بود دیگه😅)
ماسک داشتم به خاطر کرونا ... یه نیمچه لبخندی زدم بی جواب نمونه😂
بعد به بقیه همکاراش تو اتاق گفت دهه شصتی که ما باشیم مجردن هشتادی ها اومدن زایمان 😅
بعد خواستن بی حسم کنن گفتن سرت رو خم کن اخه منم از امپول می ترسم گفتم سر خم کردن جواب نمیده یکی سر منو با دستاش بگیره نپرم بالا موقع تزریق😅
بعد دکترم اومد دستیارش گفت دکترررر چه بیمارت کوچولوعه دکترم پرده رو زد کنار گفت چند سالته؟ با چشای اشکی گفتم ۱۹ گفت ای جاااان😂
بعد گفت می ترسی گفتم اره گفت خب ما شروع نمی کنیم اروم شدی بگو ...
بعد خیلی ریلکس راجع بع قبولی پسررررر دکتر بیهوشی حرف می زدن تو رشته ی ای تی و دانشگاه دولتی و این رشته خیلی رو بورسه و این حرفا ...
بعد منم سعی کردم اروم بشم شروع کنن نمی شد
اینا می خواستن منو سوپرایز کنن یهو بگن بچه اومد تمووووم 😂😂😂😂
ولی نشد دکتر کم برش زده بود شکمم رو سر دخترم رد نشد افتادن رو شکمم فشار بدن دیگه اگر قرار بود خودمو اروم کنم هم قبض روح شدم😐😂
بعد دیدم صدای گریه دخترم میاد 😍
اصلا نمی دونم چرا یهو شل شدم خوابم گرفت گریه ام تموم شد اروم شدم ...
اوردن لپش رو چسبوندم رو لپم 😍😘
منم تا اون موقع هر بچه ای می دیدم مال فامیل بود بعد یهو گفتن اینم دخترت😂
متعجب نگاه کردم گفتم مال منه ؟😮😂
گفتن اره دیگه بوسش کن 😍
بوس کردم مثل پنبه نرم بود لپش😍 سریع اومدم در گوشش یه تیکه از زیارت عاشورا که سلام به امام حسینه بخونم بردن نصفه موند سلامم😒
خلاصه بردنم ریکاوری اونجام بیست سوالی که دیپلم چی داره شوهرت چیکارس ... 😆
ولی اون بغضم داشتم که پس مونده ی ترسم بود تا وقتی شوهرم بیاد تو اتاق بستری پیشم😍
که وای اونم یه خاطره اس تا فردا که مرخص بشم موند بیمارستان شبم تو ماشین بود دزدکی اومد بالا منم با لباس بستری تا زانو که شلوار نداشتم هم بهونه پیاده روی بعد زایمان 😂 رفتم راهرو اقام رو ببینم بخندیم😂 بعد براش چایی بردم با شیرینی 😂
اخه دلش نمیاد بی من چیزی بخوره بیرون از خونه و تا فردا گرسنه بود من هی می گفتم مامانم چایی و شیرینی ببرع😅
همین دیگه☺️
#الین

@ArHamsaraane

سلام در مورد #دخترک_تنها:
عزیزم من متوجه منظور شما نشدم اینکه همسرتون با خانما چت میکنه؟؟ یا با دوستاش؟؟
و اینکه عزیزدلم الان قریب به نود درصد آقایون جوان تو گوشیشون فضای مجازی دارن این یه امر طبیعیه..میدونم حرفای الان تو بخاطر عصبانیتته و وقتی عصبانیت خوابید منطق جایگزین میشه ولی ببین اگه واقع با خانما چت میکنه باهاش منطقی و بدون دعوا حرف بزن نه اگه چت با خانم نیست حساسش نکن.. تو با این کارت بیشتر جری ترش میکنی و فکر میکنه چه تحفیه که تو آنقدر از نداشتنش میترسی🤦‍♀خودت محکم کن
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

برای دوست عزیزم #نگاه.. وکیل آینده😐😐😐😐😐😐ای وکیییییل آینده که احتمالا هم مجردی و چون هنوز وارد زندگی زناشویی نشدی نمیدونی زندگی، بچه و شوهر شوخی بردار نیست
من بشخصه تاحالا به لطف خدا از همسرم کار خطایی در این مورد ندیدم ولی
قبل ازدواج خیلی از افرادی رو که میدیدم بخاطر #خیانت جدا نشدن تحقیرآمیز نگاه می‌کرد بعد اینکه زیر یه سقف اومدم دیدم زندگی خاله زنک بازی نیست که بخاطر هر چیزی بگی میرم خونه بابام... زندگی لاس زدن تو تلگرام نیست که یه شب بعدش کات کنی..خیلی وقتا حرف بین زن و شوهر پیش میاد که آدم دلش میخاد بمیره ولی با طرف زیر یه سقف نباشه ولی بخاطر بچه اش بخاطر انتخابش مشکلات جزئی زندگی رو میندازه پشت گوش.. خیانت مجازی هم نمیگم چیز کمیه ولی چون شوهر این خانم یه نمه ندید پدید بوده در این زمینه فعلا جنبه استفاده شو پیدا نکرده و باید گوشمالی داده بشه ولی نه در حد طلاق
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

در جواب #بیر_تورک
باید خدمتتون عرض کنم شما خودتون تو قرن ۲۱ هستین و مغزتون در عصر حجر!
این تفکر که زندگی زناشویی پر از مشکله و باید ساخت و سوخت بر میگرده به اون دوران.
الان زمونه فرق کرده آدما برای آرامش ازدواج میکنن نه تولید مثل...پس سازش برا وقتیه که ی مشکل کوچیک و نچندان مهم پیش میاد ، خیانت مشکل نیس که باهاش کنار اومد...خیانت جرمه ،تو قتل تو جون طرفو یبار میگیری ولی تو خیانت هر ثانیه یکبار اون آدمو زجر کش میکنی.خیانت قابل بخشش نیست،قابل چشم پوشی نییست مگر اینکه به چشم یک دستمال کاغذی به خودت نگاه کنی.
دخترای این زمونه اگاه تر از این حرفان.
به هر حال امیدوارم خیانت سر کسی نیاد جز اونایی که طبیعی ✌️😎
#یان



در رابطه با #دختر_پاییز
باید بگم بهت افتخار میکنم ♥️
لایق بهترین هایی😘

@ArHamsaraane

ادمین : خیانت ارزش خائن رو در حد دستمال کاغذی پایین میاره نه ارزش خیانت دیده رو

اونی که خیانت دیده ، یه روزی جواب وفاداریش رو میگیره و اون خائن هم یه روز بالاخره چوب کارشو میخوره .

خائن هرچقدر کارش اشتباهه ، همون مقدار کار طرف مقابلش که وفاداری کرده ، قابل ستایشه.

البته لازم میدونم اینو بگم که خیانت‌دیده ، وفاداریش نسبت به خائن نیست بلکه نسبت به وجود خودشه. نسبت به عزت نفس خودشه .

مجرد و متاهل نداره ، همه باید #متعهد باشن

درجواب #بیر_تورک برعکس حرف #نگاه #وکیل_آینده درسته خیانت اصلا توجیه پذیر نیست چی واقعی چی مجازی قابل بخشش نیست اینو روانشناسا میگن کسی که ازدواج کرد باید تعهد داشته باشه یعنی چی
@ArHamsaraane

سلام ادمین جان خاستم بپرسم از خانم #پارادوکس چه خبر؟ میگفتن قراره از همسرشون جدا بشن آیا جداشدین چخبر؟
لطفا بذارین تو کانال درضمن نظرات باز میذارین خیلی مشارکت کم میشه فکر کنم اگه نظراتو ببندید بهتر باشه
#بیر_تورک

@ArHamsaraane

سلام.
میخواستم از دوستمون #بیر تورک ک از من سراغ گرفت تشکر کنم ک ب یادم بود.
و بگم ک خداروشکر هنوز سر زندگیمم.اتفاقات زیادی افتاد. حتی یکی دو ماه پیش تصمیم جدی واسه طلاق داشتیم. بعدا مفصل تعریف میکنم همشونو. ولی فعلا اوضاع روبراهه. نمیدونم چقدر این روبراهی ادامه پیدا میکنه ولی امیدوارم. امیدواری تنها چاره‌ست فعلا.
هنوز توی ذهنم درگیرم، هنوز نشخوار ذهنی دارم، و هنوز چیزایی ک یادم میاد اعصابمو ب هم میریزه ولی چ میشه کرد. اگ آینده درست بشه، شاید بشه گذشته رو هضم کرد.
امیدوارم همگی مشکلاتشون حل بشه. خوبه ک از بقیه هم خبر داشته باشیم، دوستان دگ، محی، نانا، سرخورده، مسی و ...

راستی ب نظر منم تبادل نظر خیلی کم شده، و مدتی هم ک نبودین کامل همه چی از رونق افتاده، کاش اگ خودتونم وقت ندارید چندتا ادمین واسه کانال بگیرید ک فعالیتش زیاد شه.
ممنون
#پارادوکس

@ArHamsaraane

سلام در رابطه با #وسواس پیام میدم دوست عزیزم عجیبه که منم بعد فوت پدرم همین شکلی شدم فوبیای بیماری گرفتم و به شدت از هرنوع بیماری میترسیدم و حتی اسمهاشونم نمیگم و دوست ندارم بشنوم من باردار بودم که برادر نوجوانم بیمار شد مدتی بعد از مرخصی برادرم از بیمارستان کلیه های پدرم از کار افتاد و دیالیزی شد و بعد به دنیا اومدن بچه ام پدرم از دنیا رفت بدترین شرایطو داشتم از طرفی با یه بچه شیرخوار که مهلت استراحت و آسایشم بهم نمی‌داد و قرار ازم گرفته بود ولی خب بخاطر شوهر و بچه ام تصمیم گرفتم فکرم و خودمو با کارای مختلف مشغول کنم تا یادم بره و فراموش کنم و رفته رفته فکرم آروم شد و اون دغدغه هام از بین رفت نزدیک یک سال طول کشید خوب شدنم هنوزم بعضی وقتا اون فکرا میاد سراغم ولی به اون شدت قبل نیستم.. فکر می‌کردم فقط خودم این شکلی ام ولی الان که دیدم کسی هست که مشکل منو داره دیدم که چیز بعیدی نیست و حل شدنیه نگران نباشید
#بیر_تورک

@ArHamsaraane