_هیییع، ارمیا...
#part4
دو تا رونم رو محکم دور پهلوهاش سفت می کنه و فشار میده!
_جون ارمیا؟ نکنه می خوای بهت دست نزنم؟ می بینی که! پشت در منتظرن...
دلم هُری می ریزه پایین، دستام دور گردنشه و نگام به چشمای خمار و تبدارش.
_خانوم بزرگ عصبیم کرد انقدر پشت این در کوفتی بالا پایین شد... میگه باید یه دستمال بدی تا این وصلت کامل بشه و جنگ و جدل بین دو طایفه بخوابه 👄
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
صدای کِل کشیدن زنای پشت در بلند میشه و احتمالا بخاطر اینکه جیغم بلند تر بوده چنان کِل می کشن که کل عمارت و آدماش کار رو تموم شده می دونن!
_ارمیا، کمرم و شکوندی آخ...
با خیمه زدنش روی هیکلم نفسم پشت سینه ام وایمیسه و نبضم دوباره اوج میگیره...
سر زیر گوشم می بره و صدای زمختش رو تو گوشم پخش می کنه:
_جان... قربونت برم، هنوز هیچی نشده صدای جیغت بلند شده زندگیم؟ منم همین و می خوام صدای جیغت و می خوام!
خیلی طبعش گرمه، خیلی مردِ تُند مزاجیه! یه سر لب میذاره رو قفسه ی سینم.
_امممم چقدر تو خوش بویی جوجه، آدم دوست داره تا صبح علی الطلوع فقط بوت کنه و ببوستت! مگه میشه تو این کار عجله کنم؟
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
#فولهیجانی #طغیاناردوان
این رمان دارای صحنه های ممنوعه و اروتیک و بزرگساله که برای هر سنی مناسب نیست... تمنا می کنم زیر -18 عضو نشه 🔞♨️
#part4
دو تا رونم رو محکم دور پهلوهاش سفت می کنه و فشار میده!
_جون ارمیا؟ نکنه می خوای بهت دست نزنم؟ می بینی که! پشت در منتظرن...
دلم هُری می ریزه پایین، دستام دور گردنشه و نگام به چشمای خمار و تبدارش.
_خانوم بزرگ عصبیم کرد انقدر پشت این در کوفتی بالا پایین شد... میگه باید یه دستمال بدی تا این وصلت کامل بشه و جنگ و جدل بین دو طایفه بخوابه 👄
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
صدای کِل کشیدن زنای پشت در بلند میشه و احتمالا بخاطر اینکه جیغم بلند تر بوده چنان کِل می کشن که کل عمارت و آدماش کار رو تموم شده می دونن!
_ارمیا، کمرم و شکوندی آخ...
با خیمه زدنش روی هیکلم نفسم پشت سینه ام وایمیسه و نبضم دوباره اوج میگیره...
سر زیر گوشم می بره و صدای زمختش رو تو گوشم پخش می کنه:
_جان... قربونت برم، هنوز هیچی نشده صدای جیغت بلند شده زندگیم؟ منم همین و می خوام صدای جیغت و می خوام!
خیلی طبعش گرمه، خیلی مردِ تُند مزاجیه! یه سر لب میذاره رو قفسه ی سینم.
_امممم چقدر تو خوش بویی جوجه، آدم دوست داره تا صبح علی الطلوع فقط بوت کنه و ببوستت! مگه میشه تو این کار عجله کنم؟
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
https://tttttt.me/+frWEuM8rVl1lMDdk
#فولهیجانی #طغیاناردوان
این رمان دارای صحنه های ممنوعه و اروتیک و بزرگساله که برای هر سنی مناسب نیست... تمنا می کنم زیر -18 عضو نشه 🔞♨️
👍262❤39🤣31🖕14👎8🤩8😁1