💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh
44.2K subscribers
48 photos
1 video
1.24K files
1.25K links
🔥لینک رمان های انلاین پرطرفدار🦋😻
رمانای ممنوعه جذاب🤤💜

تبلیغات 👇👇

@tabaneh
Download Telegram
از خجالت لال و خشک شده بودم
اولین بار بود با کیارش تنها بودم
اونم تو این وضعیت
پایین تخت نشست
پامو دست کشید و گفت
- درد داری؟
با تکون سر لب زدم نه
سعی کردم خودمو عقب بکشم و با لکنت گفتم
- خخخوبم کککیارش ... بریم...
اخم کرد به من و نذاشت تکون بخورم . شاکی گفت
- ما محرمیم تارا ... بزار ببینم چی شده ؟ بد افتادی رو اون وسایل!
با این حرف دامنم رو بالا داد
رون سرخ و متورمم پیدا شد .
سعی کردم دامنمو بدم پایین بین پام بپوشونم ...
اما کیارش اخمش بیشتر تو هم رفت و گفت
- بزار ببینم تا کجا ملتهب شده
با این حرف دامنمو آروم کنار داد
لب گزیدم
چشم هامو بستم که کیارش گفت
- تارا ... همیشه انقدر خیسی؟

https://tttttt.me/+Qt_b-10WmyPCamBs
ماجرای واقعی واقعی #به_طعم_تمشک . با صحنه های باز 🔞
#کیارش از همسرش جدا شده #بعد_سالها_که_زنی_تحریکش نمیکنه میاد ایران و #دخترعموش رو‌میبینه یه دختر #سربزیر و #خجالتی که #بدنشو بد روشن کرده
👍7612🤯4😁3👎1🤔1