انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
1.89K subscribers
1.23K photos
250 videos
59 files
197 links
انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه پلی‌تکنیک
#انجمن_پلی_تکنیک

اکانت روابط عمومی انجمن پلی‌تکنیک
@Anjomanpolytechniccc


Instagram: http://instagram.com/Anjoman_Polytechnic
Download Telegram
سایه‌ی خیلی پر رنگ و دقیق‌تر از جسم حقیقی من به دیوار افتاده بود، سایه‌ام حقیقی‌تر از وجودم شده بود. گویا پیرمرد خنزر پنزری، مرد قصاب، ننجون و زن لکاته‌ام همسایه‌های من بوده‌اند، سایه‌هایی که من میان آن‌ها محبوس بودم. در این وقت شبیه یک جغد شده بودم، ولی ناله‌های من در گلویم گیرکرده بودند. و به شکل لکه‌های خون آن‌ها را تف می‌کردم. شاید جغد هم مرضی دارد که مثل من کار می‌کند. سایه‌ام به دیوار درست شبیه جغد شده بود و باحالت خمیده نوشته‌های من را به دقت می‌خواند.

#حلقه_داستان_خوانی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
#نویسنده یک موضوع برای گفتن بیش ندارد: #آزادی؛ نوشتن خواستن آزادی است.

📚 #خواندن پیمان بخشش است میان نویسنده و خواننده؛ هر یک به دیگری اعتماد می‌کند. من هنگامی که میخوانم توقع دارم، اگر توقعاتم بر آورده شد، می‌خواهم که بیشتر بخوانم. این یعنی من از نویسنده می‌خواهم که از من بیشتر بخواهد. چراکه متقابلا توقع نویسنده آنست که من توقعاتم را به آخرین درجه بالا ببرم. بدینگونه آزادی من با تجلی خود، آزادی دیگری را متجلی می‌کند.
چون آزادی خود را بازشناسد، این باز شناسی به صورت #شادی احساس می‌شود، اما این سازمان درونی احساس و فهم _فهمی که به خودآگاه نیست_ به سازمان دیگری نیازمند است: حال در واقع خواندن همان #آفریدن است... .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای شرکت در حلقه به دفتر انجمن مراجعه کنید یا به آیدی زیر پیام دهید:
@Anjomanpolytechniccc
#حلقه_داستان_خوانی
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
روان رها شده‌ی اشیا
بیژن نجدی
داستان روان رها شده‌ی اشیا
نویسنده: بیژن نجدی

داستان روایتگر بخش کوچکی از زندگی و خاطرات مادری است که به دلیل فعالیت‌های خودش و همسرش سال‌هایی را در زندان گذرانده. همسرش به قتل رسیده و حالا تنها یک پیوند زنده و قدرتمند میان او و گذشته‌ی دردناکش وجود دارد. او از پسرش شرمگین است. چون برای حفظ زندگی نوزاد تمام اسرار سیاسی خود را لو داده است. داستان روایتگر مادری است ستم‌دیده که تکاپوی خاطرات در ذهنش او را همچنان به گذشته متعهد نگه‌داشته‌اند.

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
خوآن مورانیا
بورخس
داستان: خوآن مورانیا
نویسنده: خورخه لوئیس بورخس
«خوآن مورانیا در کوچه‌های آشنای کودکیم قدم میزد و شاید بی آنکه بدانم بارها او را دیده باشم. او مردی بود که می‌دانست مردان همه برای دانستن چه چیز می‌آیند. مردی که مزه‌ی مرگ را چشید و پس آن مبدل به یک قدار شد و اکنون خاطره‌ی یک قداره است و فردا نسیان خواهد بود. نسیانی که در انتظار همه‌ی ماست.»

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
Audio
داستان: خائن
نویسنده: بزرگ علوی

این داستان روایت‌گر حواشی یک انتخابات است. انتخاباتی که اداره‌ی «سیاسی» از آن استفاده می‌کند تا کسانی که مورد تایید دولت هستند رای بیاورند و کسانی که اندک توان و اعتقادی به فعالیت انتخاباتی و قانونی دارند را دستگیر کنند.


#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
سوگواری
آنتوان چخوف
داستان: سوگواری
نویسنده: آنتوان چخوف
داستان روایت‌گر مردی است که به تازگی فرزندش را از دست داده. او با سوگ فرزند از هر وقتی تنها تر است.

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
گیاهی در قرنطینه
بیژن نجدی
داستان: گیاهی در قرنطینه
نویسنده: بیژن نجدی
«این سرخک نیست، یه جور مرضه، مرض ترس. آدم یا از چیزایی میترسه که اونا رو میشناسه، مثل چاقو مثل تنهایی یا از چیزایی که اصلا نمیشناسه. مثل تاریکی، مثل وقتی که با هر صدای در خیال می‌کنی اومدن بگیرنت، مثل مرگ. ولی مرض طاهر اینجور ترسا نیست. اون داء الصدف گرفته. یک ترس ارثی. فکرشو بکن: پدرِ پدرِ پدر بزرگ تو یک روز از خونه‌ش میاد بیرون می‌بینیه سر گذر یک تپه از جمجمه، دست و پای مردم توی محله‌اش درست کردن. رنگش می‌پره. چشماش پر از اشک می‌شه. بعد وقتی بچه دار بشه فقط خوشگلی‌ش نیست که به بچه ارث می‌رسه، ترسش هم هست.»

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
مزاحم
خورخه لوئیس بورخس
داستان: مزاحم
نویسنده: خورخه لوئیس بورخس
«عشق که شریف‌ترین و آرمانی‌ترین رابطه‌ی بی‌واسطه میان انسان‌هاست، از اندیشه‌ی نابرابری تاثیر دوگانه‌ای گرفته است. از یک سو حضور رابطه‌ی هماهنگ و یگانه میان زن و مرد را از میان برده، یا مخدوش کرده است. و از سوی دیگر به عشق مذکر گراییده که سرتاسر ادبیات ما را به خود اختصاص داده است. و اساسش اغلب بر رابطه‌ای یک سویه میان آقا و برده است.»
محمد مختاری در این چند جمله از ریشه‌های فرهنگی مردسالاری و تاثیر آن در روابط انسانی در فرهنگ ما می‌گوید. ما گفته‌ی مختاری را با روایت‌ها و مصادیق زیادی در جامعه و فرهنگ خودمان درک کرده‌ایم. داستان مزاحم، یک روایت متفاوت از همین مفهوم است. بورخس روایتی متفاوت با آنچه ما تجربه کرده‌ایم از جامعه‌ی خودش به تصویر کشیده است. داستانی که در آن عشق یک حق کاملا مردانه است و حتی اگر زنی ناخواسته وارد بازی مردان شود به سخت‌ترین شکل تنبیه خواهد شد.

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
هر دو روی یک سکه
هوشنگ گلشیری
داستان: هر دو روی یک سکه
نویسنده: هوشنگ گلشیری
«وقتی آدم توی جریان است تکه تکه می‌بیند و از هماهنگ کردن یا منظم کردن [اتفاقات] عاجز است. تداوم زمانی واقعه وقتی مطرح می‌شود که آدم از آن واقعه دور شده باشد.» داستان روایتی از یک زندانی سیاسی سابق است که به گذشته و چگونگی خودکشی یکی از هم بندان‌ش می‌پردازد. و شرح می‌دهد که چگونه یک خودکشی می‌تواند در پس پرده قتلی تدریجی باشد.

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
هزار رنگ
آنتوان چخوف
داستان: هزار رنگ
نویسنده: آنتوان چخوف
ناگهان بر شمشیر بران عدالت زنگار می‌نشیند، وقتی یک طرف ماجرا سگِ متعلق به صاحب منصبی است و در مقابل یک عامی.

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
هتل نادری
بیژن نجدی
داستان: هتل نادری
نویسنده: بیژن نجدی
سیامک صداهایی را می‌‌شنید که من تصاویرش را می‌دیدم. سرباز های کودتا میدان را دور می‌زدند و تابستان ۱۳۳۲ آنقدر نزدیک شده بود که مردادش بین من و سیامک پرسه می‌زد. هر دومان می‌دویدیم و از دهان پسر جوانی که کنار فلکه افتاده بود، خونی زده بود بیرون که مثل نگاهش به زمین چسبیده و سرد شده بود. پشت مجلس من و سیامک همدیگر را گم کرده بودیم...

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کودتا #۲۸_مرداد
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
Audio
داستان: ابن حقان بخاری و مرگ او در هزارتوی خود
نویسنده: خورخه لوئیس بورخس

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic
جعفر شهری
دار زدن
دو بخش دار زدن و محمود قاتل از کتاب طهران قدیم
نویسنده: جعفر شهری

کتاب طهران قدیم به معرفی شهر تهران و ماجراها و رسومات مختلف آن پرداخته است. در بخش کوتاهی از این کتاب ماجرایی درباره‌ی دار زدن و اعدام کردن به نمایش گذاشته شده است. در این ماجرا به خوبی نمایش داده می‌شود که وقتی پای دستور در میان باشد و یک دستگاه انتظامی به دنبال سری برای دار بگردد، چگونه مسئله‌ی حق انسانی بی اهمیت می‌شده است. در بخش دار زدن از چگونگی اجرای این مراسم در تهران سخن گفته است.

#انجمن_پلی_تکنیک
#حلقه‌_داستان
#کمیته_فرهنگی
🆔 @AnjomanPolytechnic