19 سال از مرگ احمد شاملو میگذرد. شاعر، مترجم، روزنامه نگار، نویسنده، فعال سیاسی و پژوهشگر ادبی و فرهنگی و "پدر شعر سپید".
کسی که کلارا خانس شاعر اسپانیایی در بارهی او میگوید:
"احمد شاملو را در اولین سفرم به ایران در سال ۱۹۹۹ شناختم. #پادشاهی بود، در غایت عظمتش و علاوه بر این چنان صمیمی بود که در آنی احساس قرابت را در تو بر می انگیخت."
شاملو همیشه حرفهای دلمان را خوبتر از خودمان میزند. از شاملو خواندن دل آدم را نازک میکند. اشعار احمد شاملو روح آدم را در دست میگیرد و به روزهای تلخ و شیرین زندگی میبرد. این ویژگی را میتوان از مجموعه شعرهای
عاشقانهاش که طرفداران زیادی دارد، متوجه شد.
لین کافین، شاعر آمریکایی، شعر شاملو را چنین وصف میکند؛
"برای من شنیدن شعر شاملو مانند شنیدن یک #پیامبر عهد عتیق است. این آهنگ عظیم، این شکل درنگش حول اصوات صدا دار، این شکل پیچیدنش به دور اصوات بی صدا."
اشعار شاملو به #عاشقانههایش محدود نیست او در دورههای زمانی مختلف برای به دست آوردن #آزادی های فردی و #عدالت اجتماعی در اشعارش با #مردم_ایران همراه میشد.
آن چه احمد شاملو را «به آن چه بود» و «آن چه در ذهنیت جمعی» ما هست برکشید و نیز آن چه او را به محبوب ترین، با نفوذترین و تاثیرگذارترین چهره فرهنگی دستکم چند نسل از کتابخوانان جامعه ایرانی بدل کرد، نه فقط به خلاقیت شگفت انگیر او در شعر، ترجمه، زبان، ژورنالیزم فرهنگی و گردآوری فرهنگ عامه و. . . . که بعلاوه به «گوهر نفی و نقد» بر می گردد که مولفه اصلی شخصیت و روان شناسی فردی او، بن مایه اصلی جهان نگری و کردار و گفتار او و درون مایه اصلی ساختار، فرم، زبان، تخیل و اندیشه آثار او بود.
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوایی گذشت که به او #تحمیل شده بود. با شدت گرفتن بیماری مرض قندش پس از تحمل سالها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج , به خاک سپرده شدهاست.
آنکه میگوید دوستت میدارم
خنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را زبان سخن بود
هزار کاکلی شاد در چشمان توست
هزار قناری خاموش در گلوی من
عشق را ای کاش زبان سخن بود
آن که میگوید دوستت میدارم
دلِ اندوهگین شبیست
که مهتابش را میجوید
ای کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خَرامِ توست
هزار ستارهی گریان در تمنای من
عشق را ای کاش زبان سخن بود…
#احمد_شاملو
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
کسی که کلارا خانس شاعر اسپانیایی در بارهی او میگوید:
"احمد شاملو را در اولین سفرم به ایران در سال ۱۹۹۹ شناختم. #پادشاهی بود، در غایت عظمتش و علاوه بر این چنان صمیمی بود که در آنی احساس قرابت را در تو بر می انگیخت."
شاملو همیشه حرفهای دلمان را خوبتر از خودمان میزند. از شاملو خواندن دل آدم را نازک میکند. اشعار احمد شاملو روح آدم را در دست میگیرد و به روزهای تلخ و شیرین زندگی میبرد. این ویژگی را میتوان از مجموعه شعرهای
عاشقانهاش که طرفداران زیادی دارد، متوجه شد.
لین کافین، شاعر آمریکایی، شعر شاملو را چنین وصف میکند؛
"برای من شنیدن شعر شاملو مانند شنیدن یک #پیامبر عهد عتیق است. این آهنگ عظیم، این شکل درنگش حول اصوات صدا دار، این شکل پیچیدنش به دور اصوات بی صدا."
اشعار شاملو به #عاشقانههایش محدود نیست او در دورههای زمانی مختلف برای به دست آوردن #آزادی های فردی و #عدالت اجتماعی در اشعارش با #مردم_ایران همراه میشد.
آن چه احمد شاملو را «به آن چه بود» و «آن چه در ذهنیت جمعی» ما هست برکشید و نیز آن چه او را به محبوب ترین، با نفوذترین و تاثیرگذارترین چهره فرهنگی دستکم چند نسل از کتابخوانان جامعه ایرانی بدل کرد، نه فقط به خلاقیت شگفت انگیر او در شعر، ترجمه، زبان، ژورنالیزم فرهنگی و گردآوری فرهنگ عامه و. . . . که بعلاوه به «گوهر نفی و نقد» بر می گردد که مولفه اصلی شخصیت و روان شناسی فردی او، بن مایه اصلی جهان نگری و کردار و گفتار او و درون مایه اصلی ساختار، فرم، زبان، تخیل و اندیشه آثار او بود.
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوایی گذشت که به او #تحمیل شده بود. با شدت گرفتن بیماری مرض قندش پس از تحمل سالها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج , به خاک سپرده شدهاست.
آنکه میگوید دوستت میدارم
خنیاگر غمگینیست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را زبان سخن بود
هزار کاکلی شاد در چشمان توست
هزار قناری خاموش در گلوی من
عشق را ای کاش زبان سخن بود
آن که میگوید دوستت میدارم
دلِ اندوهگین شبیست
که مهتابش را میجوید
ای کاش عشق را
زبان سخن بود
هزار آفتاب خندان در خَرامِ توست
هزار ستارهی گریان در تمنای من
عشق را ای کاش زبان سخن بود…
#احمد_شاملو
#کمیته_فرهنگی
#انجمن_پلی_تکنیک
🆔@AnjomanPolytechnic
📝 دانشگاه تک جنسیتی و انزوای مضاعف زنان.
🖌 نگین کابلی
🔻 در سال ۱۳۹۰، در بیانیه پایانی دهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری، از مسئولان آموزش عالی ایران خواسته شده بود «طرح #تفکیک_جنسیتی_در_دانشگاهها» را اجرا کنند. در ادامه کامران دانشجو، وزیر علوم دولت دهم، از «راهاندازی دانشگاههای دخترانه» در سراسر ایران خبر داد. همچنین اخیرا محمدرضا رضوانطلب، رئیس مرکز جذب وزارت علوم، گفته: «در فراخوان گذشته جذب اعضای هیات علمی، وزیر علوم تحقیقات و فناوری دستور داد، نسبت به دانشگاههای تک جنسیتی هم سهمیه جذب استادان زن را افزایش دهیم و هم تاکید کنیم فقط عضو هیات علمی زن جذب کنند و غیر از عضو هیات علمی زن کسی را گزینش نکنند.»
🔻 از ابتدای انقلاب، مسئلهی تفکیک جنسیتی در دانشگاهها که در راستای طرح #اسلامی_سازی_دانشگاه تعریف میشود وجود داشته و در بازههای زمانی مختلفی دوباره مطرح شده و اوج میگیرد. تفکیک جنسیتی از آن دست قدرتنماییهایی است که از طرف حاکمیت به شیوههای مختلفی #تحمیل شده و بدون آن که بررسی دقیقی روی آن انجام گیرد و استدلالهای منطقی از این اقدام پشتیبانی کند، بر اجرای آن از سوی #واپسگرایان در ساختارهای حاکم اصرار ورزیده میشود. موافقان این طرح به جای بررسی ریشهای و در نظر گرفتن تمام ابعاد و عرف جامعه، معتقدند که با اجرای آن مناسبات اسلامی میان زن و مرد ارتقاء پیدا کرده، «عفت عمومی» جریحهدار نمیشود و از ارتکاب برخی جرایم، که تعریف آنان از «جرم» نیز جای سوال دارد، جلوگیری به عمل میآید.
🔻 این در حالی است که برای جلوگیری از #آسیبهای_اجتماعی که در جامعه وجود دارد، باید در الگوها و #کلیشههای_جنسیتزدهای که در جامعه ریشه دوانده است، تغییرات و اصلاحات اساسی صورت گیرد. الگوهایی که دو جنس را تا حدی از یکدیگر جدا کرده است که دو جنس، منافع خود را در هیچ زمینهای مشترک نمیبینند و این الگوهاست که عواقب نادرست و آسیبهای اجتماعی مختلفی به دنبال دارد.
🔻 بر هم زدن تعادل اجتماعی با جدا کردن زن و مرد، آن هم در محیطهای فرهنگی مانند دانشگاه که محیط بسیار مناسبی برای برقراری ارتباط میان دو جنس است نه تنها آسیبها را کاهش نمیدهد بلکه باعث میشود دو جنس، شناخت مناسبی از یکدیگر پیدا نکنند که این خود پیشزمینهای برای ایجاد #عقدههای_جنسی و افزایش خشونت در جامعه میشود. واضح است که جامعهی کاملاّ تفکیک شده حتی قابل تصور نبوده و امکان پذیر نیست. جدایی میان دو جنس با صرف نظر از این که تحمیلی از طرف حکومت به حساب میآید، برای جلوگیری از آسیبهایی که عامل آنها #ساختارهای_معیوب_و_تبعیضآمیز جنسیتی است، هیچگاه راه حل مناسبی نخواهد بود و آسیبهای بیشتری نیز به بار خواهدآورد.
🔻 اما با توجه به این که در جامعهی جنسیت زدهای مانند جامعهی ما که برای شناخت دو جنس و ویژگیهای آنها تلاش یکسانی صورت نمیگیرد و #موقعیتهای_اجتماعی برابری نیز برای دو جنس وجود ندارد، و به گونهای است که به میانجی این موارد زنان در بسیاری از زمینهها به حاشیه رانده میشوند، تفکیک جنسیتی دانشگاهها به این مسائل دامن میزند. اخیراّ مطرح شده که با ادامهی اجرای این طرح، استادان زن سهمیهی اضافهای برای تدریس در دانشگاههای دخترانه و برای دختران دریافت میکنند تا در نهایت استادان مرد تنها برای پسران و استادان زن تنها برای دختران تدریس کنند. واضحاّ چنین روندی #اولویتبندی_ناعادلانه_میان_دو_جنس را تشدید میکند.
🔻 با افزایش تعداد دانشگاههای تک جنسیتی، دور از ذهن نخواهد بود که دانشگاههای دخترانه تنها رشتههایی را تدریس کنند که به نظر متصدیان امور، برای دختران #مناسبتر است که در این صورت، تنها نتیجه این امر، تقویت ساختار معیوب و نابرابر جنسیتی حاکم بر جامعه خواهد بود. ساختاری که برای زنان تصمیم میگیرد، نقشهای از پیش تعیین شدهای برای آنان در نظر میگیرد و منجر به کمرنگتر شدن نقش زنان در جامعه میشود؛ به #فرصتهای_نابرابر میان دو جنس دامن زده و آزادی عمل زنان را بیش از پیش سلب میکند. زنانی که همواره در ارزشگذاری حاکمان جایگاه دوم را داشتهاند و از شرایط برابر #محروم ماندهاند، با ادامهی این روند حتی در انتخاب رشتهی تحصیلی خود، بیش از پیش با دخالت ناعادلانه مسؤولان مواجه خواهند بود.
🖌 نگین کابلی
🔻 در سال ۱۳۹۰، در بیانیه پایانی دهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری، از مسئولان آموزش عالی ایران خواسته شده بود «طرح #تفکیک_جنسیتی_در_دانشگاهها» را اجرا کنند. در ادامه کامران دانشجو، وزیر علوم دولت دهم، از «راهاندازی دانشگاههای دخترانه» در سراسر ایران خبر داد. همچنین اخیرا محمدرضا رضوانطلب، رئیس مرکز جذب وزارت علوم، گفته: «در فراخوان گذشته جذب اعضای هیات علمی، وزیر علوم تحقیقات و فناوری دستور داد، نسبت به دانشگاههای تک جنسیتی هم سهمیه جذب استادان زن را افزایش دهیم و هم تاکید کنیم فقط عضو هیات علمی زن جذب کنند و غیر از عضو هیات علمی زن کسی را گزینش نکنند.»
🔻 از ابتدای انقلاب، مسئلهی تفکیک جنسیتی در دانشگاهها که در راستای طرح #اسلامی_سازی_دانشگاه تعریف میشود وجود داشته و در بازههای زمانی مختلفی دوباره مطرح شده و اوج میگیرد. تفکیک جنسیتی از آن دست قدرتنماییهایی است که از طرف حاکمیت به شیوههای مختلفی #تحمیل شده و بدون آن که بررسی دقیقی روی آن انجام گیرد و استدلالهای منطقی از این اقدام پشتیبانی کند، بر اجرای آن از سوی #واپسگرایان در ساختارهای حاکم اصرار ورزیده میشود. موافقان این طرح به جای بررسی ریشهای و در نظر گرفتن تمام ابعاد و عرف جامعه، معتقدند که با اجرای آن مناسبات اسلامی میان زن و مرد ارتقاء پیدا کرده، «عفت عمومی» جریحهدار نمیشود و از ارتکاب برخی جرایم، که تعریف آنان از «جرم» نیز جای سوال دارد، جلوگیری به عمل میآید.
🔻 این در حالی است که برای جلوگیری از #آسیبهای_اجتماعی که در جامعه وجود دارد، باید در الگوها و #کلیشههای_جنسیتزدهای که در جامعه ریشه دوانده است، تغییرات و اصلاحات اساسی صورت گیرد. الگوهایی که دو جنس را تا حدی از یکدیگر جدا کرده است که دو جنس، منافع خود را در هیچ زمینهای مشترک نمیبینند و این الگوهاست که عواقب نادرست و آسیبهای اجتماعی مختلفی به دنبال دارد.
🔻 بر هم زدن تعادل اجتماعی با جدا کردن زن و مرد، آن هم در محیطهای فرهنگی مانند دانشگاه که محیط بسیار مناسبی برای برقراری ارتباط میان دو جنس است نه تنها آسیبها را کاهش نمیدهد بلکه باعث میشود دو جنس، شناخت مناسبی از یکدیگر پیدا نکنند که این خود پیشزمینهای برای ایجاد #عقدههای_جنسی و افزایش خشونت در جامعه میشود. واضح است که جامعهی کاملاّ تفکیک شده حتی قابل تصور نبوده و امکان پذیر نیست. جدایی میان دو جنس با صرف نظر از این که تحمیلی از طرف حکومت به حساب میآید، برای جلوگیری از آسیبهایی که عامل آنها #ساختارهای_معیوب_و_تبعیضآمیز جنسیتی است، هیچگاه راه حل مناسبی نخواهد بود و آسیبهای بیشتری نیز به بار خواهدآورد.
🔻 اما با توجه به این که در جامعهی جنسیت زدهای مانند جامعهی ما که برای شناخت دو جنس و ویژگیهای آنها تلاش یکسانی صورت نمیگیرد و #موقعیتهای_اجتماعی برابری نیز برای دو جنس وجود ندارد، و به گونهای است که به میانجی این موارد زنان در بسیاری از زمینهها به حاشیه رانده میشوند، تفکیک جنسیتی دانشگاهها به این مسائل دامن میزند. اخیراّ مطرح شده که با ادامهی اجرای این طرح، استادان زن سهمیهی اضافهای برای تدریس در دانشگاههای دخترانه و برای دختران دریافت میکنند تا در نهایت استادان مرد تنها برای پسران و استادان زن تنها برای دختران تدریس کنند. واضحاّ چنین روندی #اولویتبندی_ناعادلانه_میان_دو_جنس را تشدید میکند.
🔻 با افزایش تعداد دانشگاههای تک جنسیتی، دور از ذهن نخواهد بود که دانشگاههای دخترانه تنها رشتههایی را تدریس کنند که به نظر متصدیان امور، برای دختران #مناسبتر است که در این صورت، تنها نتیجه این امر، تقویت ساختار معیوب و نابرابر جنسیتی حاکم بر جامعه خواهد بود. ساختاری که برای زنان تصمیم میگیرد، نقشهای از پیش تعیین شدهای برای آنان در نظر میگیرد و منجر به کمرنگتر شدن نقش زنان در جامعه میشود؛ به #فرصتهای_نابرابر میان دو جنس دامن زده و آزادی عمل زنان را بیش از پیش سلب میکند. زنانی که همواره در ارزشگذاری حاکمان جایگاه دوم را داشتهاند و از شرایط برابر #محروم ماندهاند، با ادامهی این روند حتی در انتخاب رشتهی تحصیلی خود، بیش از پیش با دخالت ناعادلانه مسؤولان مواجه خواهند بود.