💐نگاهـت ؛
زیباترین شعر است
غزل می بارد از نگاہ آسمانیت . . .💞
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_اسماعیل_خانزاده🕊
🎂🎉#ســـالروز_ولادت🎀🎊
زیباترین شعر است
غزل می بارد از نگاہ آسمانیت . . .💞
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_اسماعیل_خانزاده🕊
🎂🎉#ســـالروز_ولادت🎀🎊
📖#کلام_شهید
🌷به دختر سه سالهام ریحانه جان
بگـوییـد دوستـش داشتـه و دارم
ولی دفاع از حرم حضرتزینب (س)
و دردانه امام حسین (؏) واجب بود.
🥀#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_مجتبی_کرمی
#سالروز_شهـادت🕊
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🌷به دختر سه سالهام ریحانه جان
بگـوییـد دوستـش داشتـه و دارم
ولی دفاع از حرم حضرتزینب (س)
و دردانه امام حسین (؏) واجب بود.
🥀#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_مجتبی_کرمی
#سالروز_شهـادت🕊
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
💐تولـد ؛🎊
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی🎉
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حاج محمود_شفیعی🕊
🎂🍰#سالروز_ولادت💝💖
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی🎉
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حاج محمود_شفیعی🕊
🎂🍰#سالروز_ولادت💝💖
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🌷روایتی از نحوه شهادت یکی از شهدای مدافع حرم که در جوار حرم حضرت زینب (س) به فیض عظیم شهادت نائل آمد.🕊
🏴شب سوم محرم از عملیات و کار برگشتیم خیلی خسته بودیم و
میخواستیم استراحت کنیم محمدحسین گفت بریم حرم زیارت،همه خسته بودن جز یکی از بچه کسی همراهش نشد دوتایی رفتند درب حرم بسته و داعش نزدیک حرم شده بود با اینکه شب سوم محرم بود به دلیل نا امنی هنوز پرچم بالای گنبد رو برای ماه محرم تعویض نکرده بودند.
💐 محمدحسین و همراهش با اصرار وارد صحن حرم میشن و میبینن خادم مشغول آماده سازی پرچم که در تاریکی شب پرچم رو تعویض کنن محمدحسین اصرار میکنه اجازه بدین من پرچم رو تعویض کنن که با اصرار زیاد اجازه میدن وقتی میره بالا و پرچم رو عوض میکنه احترام نظامی به خانم حضرت زینب میذاره و بعد میاد پایین.
🥀وقتی رفتیم اونجا با موشک ۱۰۷ مقرر تکفیری ها رو زدیم.محمدحسین دومی رو که خواست بزنه تک تیرانداز از پهلو و بازو مجروحش کرد.رفتیم داخل دیدیم مجروح شده و منتقلش کردیم بیمارستان تا لحظه ای که ببرنش اتاق عمل ذکر میگفت.یک عمل چند ساعته سنگین داشت تیر از پهلوی چپش وارد و از پهلوی راست خارج شد کلیه چپش تخلیه شد و کلیه راست به دستگاه دیالیز وصل بود بعد از عمل یک ساعت به هوش اومد و بعد رفت کما،۱۵ روز کما بود و هفت روز بعد عاشورا شهید شد.🕊😭
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_محمدحسین_مرادی
#سالـروز_شهـادت🕊
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🌷روایتی از نحوه شهادت یکی از شهدای مدافع حرم که در جوار حرم حضرت زینب (س) به فیض عظیم شهادت نائل آمد.🕊
🏴شب سوم محرم از عملیات و کار برگشتیم خیلی خسته بودیم و
میخواستیم استراحت کنیم محمدحسین گفت بریم حرم زیارت،همه خسته بودن جز یکی از بچه کسی همراهش نشد دوتایی رفتند درب حرم بسته و داعش نزدیک حرم شده بود با اینکه شب سوم محرم بود به دلیل نا امنی هنوز پرچم بالای گنبد رو برای ماه محرم تعویض نکرده بودند.
💐 محمدحسین و همراهش با اصرار وارد صحن حرم میشن و میبینن خادم مشغول آماده سازی پرچم که در تاریکی شب پرچم رو تعویض کنن محمدحسین اصرار میکنه اجازه بدین من پرچم رو تعویض کنن که با اصرار زیاد اجازه میدن وقتی میره بالا و پرچم رو عوض میکنه احترام نظامی به خانم حضرت زینب میذاره و بعد میاد پایین.
🥀وقتی رفتیم اونجا با موشک ۱۰۷ مقرر تکفیری ها رو زدیم.محمدحسین دومی رو که خواست بزنه تک تیرانداز از پهلو و بازو مجروحش کرد.رفتیم داخل دیدیم مجروح شده و منتقلش کردیم بیمارستان تا لحظه ای که ببرنش اتاق عمل ذکر میگفت.یک عمل چند ساعته سنگین داشت تیر از پهلوی چپش وارد و از پهلوی راست خارج شد کلیه چپش تخلیه شد و کلیه راست به دستگاه دیالیز وصل بود بعد از عمل یک ساعت به هوش اومد و بعد رفت کما،۱۵ روز کما بود و هفت روز بعد عاشورا شهید شد.🕊😭
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_محمدحسین_مرادی
#سالـروز_شهـادت🕊
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌴همرزمانش میگفتند: صبح رفته بودیم عملیات. دو سه کیلومتر با مقر دشمن بیشتر فاصله نداشتیم. گروه که به خط مقدم اعزام شده بود در نبرد فرمانده اول و دوم مجروح شدند. گروه و فرمانده دستهها مانده بودند. دشمن هجوم سنگینی آورده بود و نیروهایی که فارسیزبان نبودند به عقب برگشتند. در نزدیکی دشمن بودیم، اما عقبنشینی نکردیم. بدون ماشین و امکانات و بدون اینکه حتی زبان عربی را بفهمیم همانجا ماندیم. هجمه دشمن زیاد شده بود. کنار هم جمع شدیم که کاری بکنیم ناگهان خمپارهای به کنارمان خورد.
🌷 یکی از رزمندههای طلبه میگوید: ما از اصابت خمپاره به هوا پرت شدیم. وقتی به زمین افتادم پایم قطع شده بود و دیدم که پرویز بر زمین افتاد. ترکش به سرش خورده بود و هنوز نفس میکشید. برادر همسرم پیکر پرویز را به آغوش گرفته بود که خمپاره دوم آمد و شش نفر از جمله پرویز آن روز به شهادت رسیدند.🕊😭
✍به نقل از :خواهر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_پرویز_بامری
#سالروز_شهادت🕊
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🌴همرزمانش میگفتند: صبح رفته بودیم عملیات. دو سه کیلومتر با مقر دشمن بیشتر فاصله نداشتیم. گروه که به خط مقدم اعزام شده بود در نبرد فرمانده اول و دوم مجروح شدند. گروه و فرمانده دستهها مانده بودند. دشمن هجوم سنگینی آورده بود و نیروهایی که فارسیزبان نبودند به عقب برگشتند. در نزدیکی دشمن بودیم، اما عقبنشینی نکردیم. بدون ماشین و امکانات و بدون اینکه حتی زبان عربی را بفهمیم همانجا ماندیم. هجمه دشمن زیاد شده بود. کنار هم جمع شدیم که کاری بکنیم ناگهان خمپارهای به کنارمان خورد.
🌷 یکی از رزمندههای طلبه میگوید: ما از اصابت خمپاره به هوا پرت شدیم. وقتی به زمین افتادم پایم قطع شده بود و دیدم که پرویز بر زمین افتاد. ترکش به سرش خورده بود و هنوز نفس میکشید. برادر همسرم پیکر پرویز را به آغوش گرفته بود که خمپاره دوم آمد و شش نفر از جمله پرویز آن روز به شهادت رسیدند.🕊😭
✍به نقل از :خواهر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_پرویز_بامری
#سالروز_شهادت🕊
🆔 @abohanane
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
💐تولـد ؛🎊
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_صادقی🕊
💞💝#سالروز_ولادت🍰🎂
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_صادقی🕊
💞💝#سالروز_ولادت🍰🎂
📜#فرازی_از_وصیت نامه:
🌷عزیزانم راه را غلط نروید
راه همان است که رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیه العظمی امام خامنه ای
ما را بر آن هدایت میکند
هوشیار باشید
که دشمن ریشه ما را هدف گرفته
چشم دشمن را هدف بگیرید🍃
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_علی_عسگری🕊
🎊#سالروز_ولادت_و_شهادت🕊🌷
🌷عزیزانم راه را غلط نروید
راه همان است که رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیه العظمی امام خامنه ای
ما را بر آن هدایت میکند
هوشیار باشید
که دشمن ریشه ما را هدف گرفته
چشم دشمن را هدف بگیرید🍃
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_علی_عسگری🕊
🎊#سالروز_ولادت_و_شهادت🕊🌷
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷
🔸 " در محضـر شهـــــید "
🌷 جهت سرکشے بہ پایگاهے که تحت فرماندهے شهید باقری بود رفتم . حجت را ندیدم ولے صدای من را شنیده و شناختہ بود مثل همیشہ منو صدا ڪرد دنبال صدا رفتم ڪنار ساختمان پایگاه ڪہ در حال ساخت بود.
🌴حجت با لباس نظامےسلاح بہ دوش داشت گچ ها روبہ داخل ساختمان مےبرد ،گفتم حجت جان مگه کارگران بنا نیومدن ؟؟ گفت بله همشون هستند من هم دارم ڪمکشون مےکنم.
🎋گفتم خدا قوتت بده خب اینا پول میگیرن ڪار میڪنن شما چے ؟ گفت من هم ڪمکشون مےکنم تا روحیه بگیرن ، بالاخره اینا دارن براے ما ساختمان مےسازن گناه دارن خستہ هستند.
💐با استاد بنّا ڪہ صحبت مے ڪردم مے گفت : حجت روزها سهمیہ چاشت و ناهارش رو بہ ما میده میگہ من با نون خالے هم سیر میشم شما ڪار مےڪنید و خسته مےشید.
🌾بنّا مےگفت ما از اینڪه دیگر بچه ها برای انجام ڪارها زیاد میان پیشش و خط میگیرن و میرن فهمیدیم فرمانده پایگاه هست وگرنه از خودش ڪہ سوال گرفتیم گفت من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم تو این پایگاه ...
💐ولادت : ۶۴/۰۳/۰۱
🌷شهادت :۹۴/۱۱/۱۳
🕊روستای حردتین درشمال حلب
عملیات آزادسازے نبُل و الزهرا
(اصابت ترکش خمپاره۱۲۰بہ سرو پهلو)
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حجت_باقری
#تیپ_تکاوران_امام_سجاد_کازرون
#سالروز_شهادت🕊
🔸 " در محضـر شهـــــید "
🌷 جهت سرکشے بہ پایگاهے که تحت فرماندهے شهید باقری بود رفتم . حجت را ندیدم ولے صدای من را شنیده و شناختہ بود مثل همیشہ منو صدا ڪرد دنبال صدا رفتم ڪنار ساختمان پایگاه ڪہ در حال ساخت بود.
🌴حجت با لباس نظامےسلاح بہ دوش داشت گچ ها روبہ داخل ساختمان مےبرد ،گفتم حجت جان مگه کارگران بنا نیومدن ؟؟ گفت بله همشون هستند من هم دارم ڪمکشون مےکنم.
🎋گفتم خدا قوتت بده خب اینا پول میگیرن ڪار میڪنن شما چے ؟ گفت من هم ڪمکشون مےکنم تا روحیه بگیرن ، بالاخره اینا دارن براے ما ساختمان مےسازن گناه دارن خستہ هستند.
💐با استاد بنّا ڪہ صحبت مے ڪردم مے گفت : حجت روزها سهمیہ چاشت و ناهارش رو بہ ما میده میگہ من با نون خالے هم سیر میشم شما ڪار مےڪنید و خسته مےشید.
🌾بنّا مےگفت ما از اینڪه دیگر بچه ها برای انجام ڪارها زیاد میان پیشش و خط میگیرن و میرن فهمیدیم فرمانده پایگاه هست وگرنه از خودش ڪہ سوال گرفتیم گفت من سربازم و جهت شستن ظرفها اومدم تو این پایگاه ...
💐ولادت : ۶۴/۰۳/۰۱
🌷شهادت :۹۴/۱۱/۱۳
🕊روستای حردتین درشمال حلب
عملیات آزادسازے نبُل و الزهرا
(اصابت ترکش خمپاره۱۲۰بہ سرو پهلو)
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حجت_باقری
#تیپ_تکاوران_امام_سجاد_کازرون
#سالروز_شهادت🕊
📜#فرازی_از_وصیتنامه_شهید:
🌷ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمیرویم.این درس را از سیدالشهدا آموختیم.در آخرین لحظات عمر سیدالشهدا،دشمن وقتی به خیمهها حمله کرد، ابیعبدالله تمام توان خود را گذاشت و بلند شد و گفت:تا زمانی که من زنده هستم،به حرم من حمله نکنید.آری؛ حسین غیرتالله است.
🥀🕊من الغریب . . .
بہ آنهـا رسید نامۂ عشق
مدافعان حرم ، منتخب شهـید شدند
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
🌷ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمیرویم.این درس را از سیدالشهدا آموختیم.در آخرین لحظات عمر سیدالشهدا،دشمن وقتی به خیمهها حمله کرد، ابیعبدالله تمام توان خود را گذاشت و بلند شد و گفت:تا زمانی که من زنده هستم،به حرم من حمله نکنید.آری؛ حسین غیرتالله است.
🥀🕊من الغریب . . .
بہ آنهـا رسید نامۂ عشق
مدافعان حرم ، منتخب شهـید شدند
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت های حمیدرضا به سوریه شروع شد.اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان،شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید.حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است.گفت:حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هر لحظه منتظر شهادتتان باشید.من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم.
✍راوی: همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
#سالــروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت های حمیدرضا به سوریه شروع شد.اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان،شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید.حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است.گفت:حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هر لحظه منتظر شهادتتان باشید.من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم.
✍راوی: همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
#سالــروز_شهــادت🕊
🌷تولـد ؛🎉
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
💐#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_ابوالفضل_سرابیان🕊
🎂🍰#سالروز_ولادت💞💕
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
💐#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_ابوالفضل_سرابیان🕊
🎂🍰#سالروز_ولادت💞💕
💐تولـد ؛🎉
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_یدالله_قاسم زاده🕊
💝#سالروز_ولادت🍰
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_یدالله_قاسم زاده🕊
💝#سالروز_ولادت🍰
💐نازم ؛
به چـشمِ یار
که تــیــرِ نگاه را
بیجا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد❤️
🥀تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۰۲/۳
روز شهادت امام موسی کاظم(ع)
🕊محل شهادت:حما(سوریه)
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_حامد_بافنده
#سالروز_شهـادت🕊
به چـشمِ یار
که تــیــرِ نگاه را
بیجا هدر نکرد و به قلبم نشانه زد❤️
🥀تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۰۲/۳
روز شهادت امام موسی کاظم(ع)
🕊محل شهادت:حما(سوریه)
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_حامد_بافنده
#سالروز_شهـادت🕊
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
🎙روایتی خواندنی از نحوه شهادت شهید مدافع حرم #حامد_بافنده از زبان همرزم شهید
⏰ساعت ۱۲ دوم اردیبهشـت ماه که مصادف با شب شهادت امام موسی کاظم (ع)بود به منطقه شیحه(ریف حماء) رفتیم آنجا مقر فرماندهی بود که استراحت کردیم.
⏰ساعت ۳ بامدادبود که به سمت منطقه عملیاتی سوبین(ریف حماء)حرکت کردیم
🌙هوا نسبتاً داشت روشن میشـد که عملیات آغاز شد.
🌾بعد از اتمام کار از فرماندهی اجازه گرفتم که به اتفاق جمعی از بچهها برای تفحص شهدایی که در عملیات قبـل نتوانتسیم به عقب منتقل کنیم به منطقه جنوب حلفایا برویم که او هم موافقت کرد.
🌴جمعی از دوستان از قبیل یک نفر از اطلاعات دو نفر از تخریب و شهید حامد بافنده و یک نفر دیگر از دوستان به سمت جنوب حلفایا حرکت کردیم.البته چون میخواستیم شـهید بیاوریم دستکش و برانکارد و پتو به همراه خود بردیم.
⏰حدود ساعت ۱۰ بود که به جنوب حلفایا رسیدیم و وارد محدودهای شدیم که شهید داده بودیم.بعد از بررسی ابتدایی متوجه پیکر مطهر یک شهید فاطمی شدیم.با توجه به احتمال تله بودن شهید توسط تکفیریها ابتدا تخریب چیها بررسی کردند که محدوده شهید امن هست یا نه.
💐باز هم شروع کردیم به بررسی منطقه که ابتدا پیکری پیدا نشد،اما در راه برگشت کنار یک تانک سوخته متوجه پیکر دیگری از شهدا شدیم،بلافاصله بررسیهای لازم انجام شـد و من کنار پیکر مطهر شهید نشستم.
🌷درهمین حین بچههای تخریب و شهید بافنده از من فاصله گرفتند و ابتدای یک جاده خاکی به سمت خودروی خودمان قدم میزدند.
🌹من همچنان کنار پیکر شهید نشسته بودم که ناگهان صدای انفجار همه جا را فرا گرفت.بلند شدم ابتدا دو تخریبچی را دیدم که ناله میکردند و به آن طرفتر توجه کردم دیدم شهید حامد بافنده وسط همان جاده خاکی رو به آسمون دراز کشیده و دستهایش باز بود و متاسفانه ترکش به شاهرگش اصابت کرده و خونریزی شدیدی دارد.😭بلافاصله با دیدن محل خونریزی،دستم را روی شاهرگش گذاشتم و دکتر رو صدا زدم.🚑مجروحین را تحویل آمبولانس دادیم و به سمت بیمارستان حرکت کرد. بیمارستان شلوغ بود.
🕊پشت در اتاق عمل منتظر بودم و شروع به قرائت زیارت عاشورا کردم.
زیارت عاشورایم که تمام شد من فقط قدم میزدم.لحظاتی گذشت که رفیقمان از سالن بیرون آمد و شروع کرد به گریه کردن.من هاج و واج مانده بودم چی شد؟
شوکزده بودم،نکنه حامد شهید شده؟
رفیقمان را در بغلم گرفتم که آرامش کنم اما او شدید گریه میکرد و میگفت جواب دخترش را چی بدهم؟😭
🥀تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۰۲/۳
روز شهادت امام موسی کاظم(ع)
🕊محل شهادت:حما(سوریه)
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_حامد_بافنده
#سالروز_شهـادت🕊
🎙روایتی خواندنی از نحوه شهادت شهید مدافع حرم #حامد_بافنده از زبان همرزم شهید
⏰ساعت ۱۲ دوم اردیبهشـت ماه که مصادف با شب شهادت امام موسی کاظم (ع)بود به منطقه شیحه(ریف حماء) رفتیم آنجا مقر فرماندهی بود که استراحت کردیم.
⏰ساعت ۳ بامدادبود که به سمت منطقه عملیاتی سوبین(ریف حماء)حرکت کردیم
🌙هوا نسبتاً داشت روشن میشـد که عملیات آغاز شد.
🌾بعد از اتمام کار از فرماندهی اجازه گرفتم که به اتفاق جمعی از بچهها برای تفحص شهدایی که در عملیات قبـل نتوانتسیم به عقب منتقل کنیم به منطقه جنوب حلفایا برویم که او هم موافقت کرد.
🌴جمعی از دوستان از قبیل یک نفر از اطلاعات دو نفر از تخریب و شهید حامد بافنده و یک نفر دیگر از دوستان به سمت جنوب حلفایا حرکت کردیم.البته چون میخواستیم شـهید بیاوریم دستکش و برانکارد و پتو به همراه خود بردیم.
⏰حدود ساعت ۱۰ بود که به جنوب حلفایا رسیدیم و وارد محدودهای شدیم که شهید داده بودیم.بعد از بررسی ابتدایی متوجه پیکر مطهر یک شهید فاطمی شدیم.با توجه به احتمال تله بودن شهید توسط تکفیریها ابتدا تخریب چیها بررسی کردند که محدوده شهید امن هست یا نه.
💐باز هم شروع کردیم به بررسی منطقه که ابتدا پیکری پیدا نشد،اما در راه برگشت کنار یک تانک سوخته متوجه پیکر دیگری از شهدا شدیم،بلافاصله بررسیهای لازم انجام شـد و من کنار پیکر مطهر شهید نشستم.
🌷درهمین حین بچههای تخریب و شهید بافنده از من فاصله گرفتند و ابتدای یک جاده خاکی به سمت خودروی خودمان قدم میزدند.
🌹من همچنان کنار پیکر شهید نشسته بودم که ناگهان صدای انفجار همه جا را فرا گرفت.بلند شدم ابتدا دو تخریبچی را دیدم که ناله میکردند و به آن طرفتر توجه کردم دیدم شهید حامد بافنده وسط همان جاده خاکی رو به آسمون دراز کشیده و دستهایش باز بود و متاسفانه ترکش به شاهرگش اصابت کرده و خونریزی شدیدی دارد.😭بلافاصله با دیدن محل خونریزی،دستم را روی شاهرگش گذاشتم و دکتر رو صدا زدم.🚑مجروحین را تحویل آمبولانس دادیم و به سمت بیمارستان حرکت کرد. بیمارستان شلوغ بود.
🕊پشت در اتاق عمل منتظر بودم و شروع به قرائت زیارت عاشورا کردم.
زیارت عاشورایم که تمام شد من فقط قدم میزدم.لحظاتی گذشت که رفیقمان از سالن بیرون آمد و شروع کرد به گریه کردن.من هاج و واج مانده بودم چی شد؟
شوکزده بودم،نکنه حامد شهید شده؟
رفیقمان را در بغلم گرفتم که آرامش کنم اما او شدید گریه میکرد و میگفت جواب دخترش را چی بدهم؟😭
🥀تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۰۲/۳
روز شهادت امام موسی کاظم(ع)
🕊محل شهادت:حما(سوریه)
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_حامد_بافنده
#سالروز_شهـادت🕊
🌷تولـد ؛🎊
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
💐#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حسین_تابسته🕊
🎂#سالروز_ولادت🍰
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
💐#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حسین_تابسته🕊
🎂#سالروز_ولادت🍰
🌷#سیره_شهدا💌
💐سجاد بسیار مهربان و خانوادهدوست بود و به مال دنیا دلبستگی نداشت و علاقه فراوانی به کمک به افراد تهیدست داشت.نماز📿اول وقت اهمیت زیادی میداد،و حتی خمس عیدی فرزندمان را نیز پرداخت میکرد و به تربیت فرزندمان بسیار اهمیت میداد و حجاب و ولایت فقیه برایش بسیار مهم بودند.
✨یکی از کتابهایی📚 که بسیار شیفته آن شد شخصیت شاهرخ،حر انقلاب اسلامی بود..کتاب را خواند،به دوستانش معرفی و آنها را تشویق به خواندن میکرد و برای بعضی ها هم از چکیده های کتاب میگفت تا آنها علاقه مند به خواندن این کتاب شوند و امروز دیدن جلد این کتاب خاطرات آقا سجاد آقا رو برای ما زنده میکند.
✍به نقل از:همسر شهید
💫تولـد ؛🎉
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا🕊
🎂#سالروز_ولادت🎊
💐سجاد بسیار مهربان و خانوادهدوست بود و به مال دنیا دلبستگی نداشت و علاقه فراوانی به کمک به افراد تهیدست داشت.نماز📿اول وقت اهمیت زیادی میداد،و حتی خمس عیدی فرزندمان را نیز پرداخت میکرد و به تربیت فرزندمان بسیار اهمیت میداد و حجاب و ولایت فقیه برایش بسیار مهم بودند.
✨یکی از کتابهایی📚 که بسیار شیفته آن شد شخصیت شاهرخ،حر انقلاب اسلامی بود..کتاب را خواند،به دوستانش معرفی و آنها را تشویق به خواندن میکرد و برای بعضی ها هم از چکیده های کتاب میگفت تا آنها علاقه مند به خواندن این کتاب شوند و امروز دیدن جلد این کتاب خاطرات آقا سجاد آقا رو برای ما زنده میکند.
✍به نقل از:همسر شهید
💫تولـد ؛🎉
زیباتـریـن
اتفاق زندگیست
امّـا زیباتـر از آن ،
این است کہ زندگـی
با تولـد آغـاز و با شهادت تمام شود🕊
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_سجاد_طاهرنیا🕊
🎂#سالروز_ولادت🎊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌴همرزمانش میگفتند: صبح رفته بودیم عملیات. دو سه کیلومتر با مقر دشمن بیشتر فاصله نداشتیم. گروه که به خط مقدم اعزام شده بود در نبرد فرمانده اول و دوم مجروح شدند. گروه و فرمانده دستهها مانده بودند. دشمن هجوم سنگینی آورده بود و نیروهایی که فارسیزبان نبودند به عقب برگشتند. در نزدیکی دشمن بودیم، اما عقبنشینی نکردیم. بدون ماشین و امکانات و بدون اینکه حتی زبان عربی را بفهمیم همانجا ماندیم. هجمه دشمن زیاد شده بود. کنار هم جمع شدیم که کاری بکنیم ناگهان خمپارهای به کنارمان خورد.
🌷 یکی از رزمندههای طلبه میگوید: ما از اصابت خمپاره به هوا پرت شدیم. وقتی به زمین افتادم پایم قطع شده بود و دیدم که پرویز بر زمین افتاد. ترکش به سرش خورده بود و هنوز نفس میکشید. برادر همسرم پیکر پرویز را به آغوش گرفته بود که خمپاره دوم آمد و شش نفر از جمله پرویز آن روز به شهادت رسیدند.🕊😭
✍به نقل از :خواهر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_پرویز_بامری پور
#سالروز_شهادت🕊
🌴همرزمانش میگفتند: صبح رفته بودیم عملیات. دو سه کیلومتر با مقر دشمن بیشتر فاصله نداشتیم. گروه که به خط مقدم اعزام شده بود در نبرد فرمانده اول و دوم مجروح شدند. گروه و فرمانده دستهها مانده بودند. دشمن هجوم سنگینی آورده بود و نیروهایی که فارسیزبان نبودند به عقب برگشتند. در نزدیکی دشمن بودیم، اما عقبنشینی نکردیم. بدون ماشین و امکانات و بدون اینکه حتی زبان عربی را بفهمیم همانجا ماندیم. هجمه دشمن زیاد شده بود. کنار هم جمع شدیم که کاری بکنیم ناگهان خمپارهای به کنارمان خورد.
🌷 یکی از رزمندههای طلبه میگوید: ما از اصابت خمپاره به هوا پرت شدیم. وقتی به زمین افتادم پایم قطع شده بود و دیدم که پرویز بر زمین افتاد. ترکش به سرش خورده بود و هنوز نفس میکشید. برادر همسرم پیکر پرویز را به آغوش گرفته بود که خمپاره دوم آمد و شش نفر از جمله پرویز آن روز به شهادت رسیدند.🕊😭
✍به نقل از :خواهر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_پرویز_بامری پور
#سالروز_شهادت🕊
💟#سیره_شهدا
💐ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت های حمیدرضا به سوریه شروع شد.اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان،شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید.حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است.گفت:حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هر لحظه منتظر شهادتتان باشید.من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم.
✍راوی:همسر شهید
💐امروز
روز میلاد توست ...🎀💖
🍃و ما تمام دلتنگیهایمان را
بہ جایِ تو در آغوش میڪشیم
چقدر جایت میان ماخالیست ...🌸
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی🕊
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی🎂
💐ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت های حمیدرضا به سوریه شروع شد.اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان،شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید.حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است.گفت:حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هر لحظه منتظر شهادتتان باشید.من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم.
✍راوی:همسر شهید
💐امروز
روز میلاد توست ...🎀💖
🍃و ما تمام دلتنگیهایمان را
بہ جایِ تو در آغوش میڪشیم
چقدر جایت میان ماخالیست ...🌸
🌷#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی🕊
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی🎂
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐پدر شهید نقل میکند:موقع شهادت برادرم،مصطفی سن كمی داشت،اما ارتباط قلبی خوبی باعموی شهيدش برقرار كرده بود.اندک خاطرات عموی شهيدش در ذهنش بود.مصطفی در هيئت محبين آل طه خادمی عزاداران امام حسين(ع)را ميكرد.در طول سال هم برای شهدای دفاع مقدس يادواره ميگرفت. پسرم وقتی در سوريه بود،برای يادواره شهدا به رئيس هيئت زنگ زد و گفت يك جای خالی برای من در يادواره كنار بگذاريد.انگار به او الهام شده بود كه شهيد ميشود.مصطفی سه ماه بعد به شهادت رسيد.
🌷مادر شهید نقل می کند:وقتی مصطفی هيئت آل طه می رفت خوشحال ميشدم و دوست داشتم عشق امام حسين(ع)با گوشت و خون بچههايم آميخته شود.آقا مصطفی در برنامههای مساجد حضور می يافت و در زورخانه ورزش ميكرد.تا اول دبيرستان زورخانه ميرفت.كلاس نقاشی و خطاطی هم ميرفت.سال ۸۵ ازدواج كرد و دو فرزند دارد. مصطفی كلاس مرحوم آيتالله خوشبخت ميرفت.زمانی كه شهيد شد حاج سعيد حداديان كه دوست مصطفی بود در تهران برايش مراسم عزاداری گرفت.
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
💐پدر شهید نقل میکند:موقع شهادت برادرم،مصطفی سن كمی داشت،اما ارتباط قلبی خوبی باعموی شهيدش برقرار كرده بود.اندک خاطرات عموی شهيدش در ذهنش بود.مصطفی در هيئت محبين آل طه خادمی عزاداران امام حسين(ع)را ميكرد.در طول سال هم برای شهدای دفاع مقدس يادواره ميگرفت. پسرم وقتی در سوريه بود،برای يادواره شهدا به رئيس هيئت زنگ زد و گفت يك جای خالی برای من در يادواره كنار بگذاريد.انگار به او الهام شده بود كه شهيد ميشود.مصطفی سه ماه بعد به شهادت رسيد.
🌷مادر شهید نقل می کند:وقتی مصطفی هيئت آل طه می رفت خوشحال ميشدم و دوست داشتم عشق امام حسين(ع)با گوشت و خون بچههايم آميخته شود.آقا مصطفی در برنامههای مساجد حضور می يافت و در زورخانه ورزش ميكرد.تا اول دبيرستان زورخانه ميرفت.كلاس نقاشی و خطاطی هم ميرفت.سال ۸۵ ازدواج كرد و دو فرزند دارد. مصطفی كلاس مرحوم آيتالله خوشبخت ميرفت.زمانی كه شهيد شد حاج سعيد حداديان كه دوست مصطفی بود در تهران برايش مراسم عزاداری گرفت.
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت های حمیدرضا به سوریه شروع شد.اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان،شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید.حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است.گفت:حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هر لحظه منتظر شهادتتان باشید.من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم.
✍راوی: همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
#سالــروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت های حمیدرضا به سوریه شروع شد.اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان،شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید.حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است.گفت:حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هر لحظه منتظر شهادتتان باشید.من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم.
✍راوی: همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
#سالــروز_شهــادت🕊