📜#فرازی_از_وصیتنامه_شهید:
🌷ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمیرویم.این درس را از سیدالشهدا آموختیم.در آخرین لحظات عمر سیدالشهدا،دشمن وقتی به خیمهها حمله کرد، ابیعبدالله تمام توان خود را گذاشت و بلند شد و گفت:تا زمانی که من زنده هستم،به حرم من حمله نکنید.آری؛ حسین غیرتالله است.
🥀🕊من الغریب . . .
بہ آنهـا رسید نامۂ عشق
مدافعان حرم ، منتخب شهـید شدند
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
🌷ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمیرویم.این درس را از سیدالشهدا آموختیم.در آخرین لحظات عمر سیدالشهدا،دشمن وقتی به خیمهها حمله کرد، ابیعبدالله تمام توان خود را گذاشت و بلند شد و گفت:تا زمانی که من زنده هستم،به حرم من حمله نکنید.آری؛ حسین غیرتالله است.
🥀🕊من الغریب . . .
بہ آنهـا رسید نامۂ عشق
مدافعان حرم ، منتخب شهـید شدند
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐پدر شهید نقل میکند:موقع شهادت برادرم،مصطفی سن كمی داشت،اما ارتباط قلبی خوبی باعموی شهيدش برقرار كرده بود.اندک خاطرات عموی شهيدش در ذهنش بود.مصطفی در هيئت محبين آل طه خادمی عزاداران امام حسين(ع)را ميكرد.در طول سال هم برای شهدای دفاع مقدس يادواره ميگرفت. پسرم وقتی در سوريه بود،برای يادواره شهدا به رئيس هيئت زنگ زد و گفت يك جای خالی برای من در يادواره كنار بگذاريد.انگار به او الهام شده بود كه شهيد ميشود.مصطفی سه ماه بعد به شهادت رسيد.
🌷مادر شهید نقل می کند:وقتی مصطفی هيئت آل طه می رفت خوشحال ميشدم و دوست داشتم عشق امام حسين(ع)با گوشت و خون بچههايم آميخته شود.آقا مصطفی در برنامههای مساجد حضور می يافت و در زورخانه ورزش ميكرد.تا اول دبيرستان زورخانه ميرفت.كلاس نقاشی و خطاطی هم ميرفت.سال ۸۵ ازدواج كرد و دو فرزند دارد. مصطفی كلاس مرحوم آيتالله خوشبخت ميرفت.زمانی كه شهيد شد حاج سعيد حداديان كه دوست مصطفی بود در تهران برايش مراسم عزاداری گرفت.
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊
💐پدر شهید نقل میکند:موقع شهادت برادرم،مصطفی سن كمی داشت،اما ارتباط قلبی خوبی باعموی شهيدش برقرار كرده بود.اندک خاطرات عموی شهيدش در ذهنش بود.مصطفی در هيئت محبين آل طه خادمی عزاداران امام حسين(ع)را ميكرد.در طول سال هم برای شهدای دفاع مقدس يادواره ميگرفت. پسرم وقتی در سوريه بود،برای يادواره شهدا به رئيس هيئت زنگ زد و گفت يك جای خالی برای من در يادواره كنار بگذاريد.انگار به او الهام شده بود كه شهيد ميشود.مصطفی سه ماه بعد به شهادت رسيد.
🌷مادر شهید نقل می کند:وقتی مصطفی هيئت آل طه می رفت خوشحال ميشدم و دوست داشتم عشق امام حسين(ع)با گوشت و خون بچههايم آميخته شود.آقا مصطفی در برنامههای مساجد حضور می يافت و در زورخانه ورزش ميكرد.تا اول دبيرستان زورخانه ميرفت.كلاس نقاشی و خطاطی هم ميرفت.سال ۸۵ ازدواج كرد و دو فرزند دارد. مصطفی كلاس مرحوم آيتالله خوشبخت ميرفت.زمانی كه شهيد شد حاج سعيد حداديان كه دوست مصطفی بود در تهران برايش مراسم عزاداری گرفت.
🌹#پاسـدار_مدافع_حرم
#شهـید_مصطفی_زالنژاد
#سالروز_شهـادت🕊