🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾آقا مهدی خواب دیده بود که سوار بر اسب امام حسین علیه السلام در حال جنگیدن با دشمنان امام حسین علیه السلام است،به من می گفت چنین خوابی دیده ام چطور شما می گویید سوریه نروم؟!آقا مهدی می گفت:در هر شرایطی باید به خدا توکل داشت؛من برای شهید شدن به سوریه نمی روم بلکه برای دفاع از وطنم به جنگ می روم اگر الان با داعشی ها مقابله نکنیم دیر نیست که جنگ وارد ایران نشود.آقا مهدی همیشه میگفت:شهید شدن سعادت میخواهد اما خوشا به سعادت شهدایی که گمنام می مانند و دیگر برنمیگردند.😭
🌷 وقتی خبر شهادت همسرم را دادند یاد خوابی افتادم که سه روز قبل از اعزام به سوریه اش دیده بودم؛خواب دیدم که شهید شدند در حالیکه به حضرت زینب سلام الله می گفتم مهدی را به شما می سپارم،مواظبش باشید.😭
آقا مهدی همیشه روی سرم دست می کشید و می گفت:اگر شهید بشوم همیشه کنارتان هستم و مشکلاتتان را حل می کنم.
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_نظری
#سالروز_شهــادت🕊
🌾آقا مهدی خواب دیده بود که سوار بر اسب امام حسین علیه السلام در حال جنگیدن با دشمنان امام حسین علیه السلام است،به من می گفت چنین خوابی دیده ام چطور شما می گویید سوریه نروم؟!آقا مهدی می گفت:در هر شرایطی باید به خدا توکل داشت؛من برای شهید شدن به سوریه نمی روم بلکه برای دفاع از وطنم به جنگ می روم اگر الان با داعشی ها مقابله نکنیم دیر نیست که جنگ وارد ایران نشود.آقا مهدی همیشه میگفت:شهید شدن سعادت میخواهد اما خوشا به سعادت شهدایی که گمنام می مانند و دیگر برنمیگردند.😭
🌷 وقتی خبر شهادت همسرم را دادند یاد خوابی افتادم که سه روز قبل از اعزام به سوریه اش دیده بودم؛خواب دیدم که شهید شدند در حالیکه به حضرت زینب سلام الله می گفتم مهدی را به شما می سپارم،مواظبش باشید.😭
آقا مهدی همیشه روی سرم دست می کشید و می گفت:اگر شهید بشوم همیشه کنارتان هستم و مشکلاتتان را حل می کنم.
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_نظری
#سالروز_شهــادت🕊
🌷🕊#لاله_های_زینبی
💐شهید حسینعلی پورابراهیمی در سوریــه کودکان سوری را در آغوش میگرفت،دست و صورت آنها را میشست و موهایشان را شانه میکرد
یکی از آرزوهای شهید برایِ این بچههای جنگزده این بود که برایشان اسباببازی بخرد،تا غبار جنگ را از چهرههای پاک و معصوم آنها برای مدت کوتاهی هم که شده، برداید و لبخند را بر لبان آنها بنشاند،حتی جشن تولد شهید را به دلیل علاقه وی به کودکان در یک پرورشگاه برگزار کردیم تا آنها به این بهانه شاد شوند.
✍راوی:همرزم شهید
🥀🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_حسینعلی_پورابراهیمی
#سالروز_شهــادت🕊
💐شهید حسینعلی پورابراهیمی در سوریــه کودکان سوری را در آغوش میگرفت،دست و صورت آنها را میشست و موهایشان را شانه میکرد
یکی از آرزوهای شهید برایِ این بچههای جنگزده این بود که برایشان اسباببازی بخرد،تا غبار جنگ را از چهرههای پاک و معصوم آنها برای مدت کوتاهی هم که شده، برداید و لبخند را بر لبان آنها بنشاند،حتی جشن تولد شهید را به دلیل علاقه وی به کودکان در یک پرورشگاه برگزار کردیم تا آنها به این بهانه شاد شوند.
✍راوی:همرزم شهید
🥀🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_حسینعلی_پورابراهیمی
#سالروز_شهــادت🕊
🌷🕊 او به شهادت خود یقین داشت ...
💐زمانی که به زیارت کربلا و مکه رفتیم،خواستم لباس آخرت (کفن) بگیرم، او گفت:«من نیازی ندارم؛شما اگر می خواهید برای خودتان تهیه کنید.»او به شهادت خود یقین داشت.بارها می گفت: حالا فرصت جهاد پیش آماده است چرا از آن استفاده نکنیم! اگر در این مسیر به درجه شهادت برسیم چه بهتر ولی حتی اگر به درجه جانبازی هم نایل شویم باز هم در این فرصت جهادی که خدا به ما داده است پیروزیم و با رفتن خود به عنوان مدافع حرم حداقل توانسته ایم تکلیف خود را در این مسیر درست انجام دهیم.
🌷 نصف شبی همراه با حسینعلی گلزار شهدای رشت و بالای سر قبر شهید سعید مسافر رفتیم.حسین از این شهید که همرزمش بود خیلی تعریف کرد و برگشت به من وصیت کرد:وقتی شهید شدم من را در همین جایی که ایستادهام دفن کنید.اینجا جای من است!مطمئن باشید کنار شهید مسافر جای من است و خالی میماند.
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_محمدحسین_بشیری
#سالروز_شهــادت🕊
💐زمانی که به زیارت کربلا و مکه رفتیم،خواستم لباس آخرت (کفن) بگیرم، او گفت:«من نیازی ندارم؛شما اگر می خواهید برای خودتان تهیه کنید.»او به شهادت خود یقین داشت.بارها می گفت: حالا فرصت جهاد پیش آماده است چرا از آن استفاده نکنیم! اگر در این مسیر به درجه شهادت برسیم چه بهتر ولی حتی اگر به درجه جانبازی هم نایل شویم باز هم در این فرصت جهادی که خدا به ما داده است پیروزیم و با رفتن خود به عنوان مدافع حرم حداقل توانسته ایم تکلیف خود را در این مسیر درست انجام دهیم.
🌷 نصف شبی همراه با حسینعلی گلزار شهدای رشت و بالای سر قبر شهید سعید مسافر رفتیم.حسین از این شهید که همرزمش بود خیلی تعریف کرد و برگشت به من وصیت کرد:وقتی شهید شدم من را در همین جایی که ایستادهام دفن کنید.اینجا جای من است!مطمئن باشید کنار شهید مسافر جای من است و خالی میماند.
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_محمدحسین_بشیری
#سالروز_شهــادت🕊
.🌷🌷🕊🌷🌷🕊🌷🌷
🥀🕊#لاله های_زینبی
🌷۲۴ ماه رمضان ساعت ۱۱ شب آقامهدی با همرزمانشان در حال استراحت بودند که ساعت ۱۲ با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند،از مقر خارج شدند.آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچهها یا زینب(سلام الله علیها)میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند.
🥀ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان شهید شده بود و درگیری تا ساعت ۳ نیمه شب ادامه پیدا میکند و بعد از چند ساعت پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند،خون از قلبشان سرازیر میشود.
✍به نقل از:همسر شهید
🥀🕊شهــادت
راز هــستی است
و تا چشم هــا ڪم سوست
هــموارہ راز خواهــد ماند . . .🕊🥀
🌹🕊#پاسدار_مدافع_حرم
#شهــید_خلبان_قاسم(مهدی)_غریب
#سالروز_شهــادت🕊🌹
🥀🕊#لاله های_زینبی
🌷۲۴ ماه رمضان ساعت ۱۱ شب آقامهدی با همرزمانشان در حال استراحت بودند که ساعت ۱۲ با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند،از مقر خارج شدند.آقا مهدی که فرمانده محور بودند چند باری برای تقویت روحیه بچهها یا زینب(سلام الله علیها)میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند.
🥀ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان شهید شده بود و درگیری تا ساعت ۳ نیمه شب ادامه پیدا میکند و بعد از چند ساعت پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند،خون از قلبشان سرازیر میشود.
✍به نقل از:همسر شهید
🥀🕊شهــادت
راز هــستی است
و تا چشم هــا ڪم سوست
هــموارہ راز خواهــد ماند . . .🕊🥀
🌹🕊#پاسدار_مدافع_حرم
#شهــید_خلبان_قاسم(مهدی)_غریب
#سالروز_شهــادت🕊🌹
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾هادی به شهید حسن باقری علاقه خاصی داشت و همزمان با پخش مستند آخرین روزهای زمستان از شبکه اول سیما با دقت به مستند شهید باقری نگاه میکرد و از ساخت این مستند بسیار خوشحال بود.
🌴اينكه گفته بودن بودم كه شايعه اي هست كه حرم حضرت رقيه تعرض شده ،
آقا هادي اونجا خيلي بهم ريخت بيقرار شدوتماس گرفت وقتي دوستاش گفتن نه هم چنين چيزي نيست،باخوشحالي گفت كه اونها جرّأت ندارن و اونجا دست نيرو هاي ماست.
💐هادي هميشه در ايام نامزدی ميگفت:
جهزيه زيادی تهيه نكن،فقط ضروريات رو بگير من زير بار نميرفتم،ميگفتم بعدا پشيمان ميشوی!با اينكه جهيزيه من كاملا معمولی بود،روزی كه جهيزيه رو آورديم و آقا هادی اينها را ديد،رفت و داخل و شروع به كرد و گريه كردن؛ميگفت من دوست نداشتم چنين وسايلي رو بخريم.
من با الگوگيری از آقا هادی خود سازی ميكردم.
✍به نقل از:همسر شهید
🌷بعضی رفتــن هـا . . .
فـرق می ڪنـد جنـسش
انگار خدا ، برای بعضی بندہ هایش
آغوشش را بـــاز ڪـردہ . . .🕊
🌹#راوی_فتـح_زینبیه
#شهـید_هـادی_باغبانی
#سالروز_شهــادت🕊
🌾هادی به شهید حسن باقری علاقه خاصی داشت و همزمان با پخش مستند آخرین روزهای زمستان از شبکه اول سیما با دقت به مستند شهید باقری نگاه میکرد و از ساخت این مستند بسیار خوشحال بود.
🌴اينكه گفته بودن بودم كه شايعه اي هست كه حرم حضرت رقيه تعرض شده ،
آقا هادي اونجا خيلي بهم ريخت بيقرار شدوتماس گرفت وقتي دوستاش گفتن نه هم چنين چيزي نيست،باخوشحالي گفت كه اونها جرّأت ندارن و اونجا دست نيرو هاي ماست.
💐هادي هميشه در ايام نامزدی ميگفت:
جهزيه زيادی تهيه نكن،فقط ضروريات رو بگير من زير بار نميرفتم،ميگفتم بعدا پشيمان ميشوی!با اينكه جهيزيه من كاملا معمولی بود،روزی كه جهيزيه رو آورديم و آقا هادی اينها را ديد،رفت و داخل و شروع به كرد و گريه كردن؛ميگفت من دوست نداشتم چنين وسايلي رو بخريم.
من با الگوگيری از آقا هادی خود سازی ميكردم.
✍به نقل از:همسر شهید
🌷بعضی رفتــن هـا . . .
فـرق می ڪنـد جنـسش
انگار خدا ، برای بعضی بندہ هایش
آغوشش را بـــاز ڪـردہ . . .🕊
🌹#راوی_فتـح_زینبیه
#شهـید_هـادی_باغبانی
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐مادر شهید نقل میکنند:ابراهیم، فرزند شهید داوود خلیلی از شهدای دوران دفاع مقدس بود که در دشت عباس به شهادت رسیده بود.او در نشریه شلمچه و فیلم اخراجیهای یک حضور داشت و در سکانس به میدانِ مینرفتن مجید سوزوکی و خلق سکانسهای جنگی بازی کرد. در جریان عملیات تفحص در غرب از ناحیه پا مجروح شده بود.ابراهیم عاشق تفحص بود و مدام به مناطق جنگی میرفت.
🌷یکبار متوجه شدم مدتهاست بدون اینکه به کسی بگوید،در یک اتاق کوچک و بدون کولر در حالیکه چند آجر زیر سرش میگذارد و چند پتوی ضخیم به رویش میکشد،میخوابد.وقتی فهمیدم خیلی تعجب کردم.گفتم:ابراهیم چرا این کار را میکنی؟مریض میشوی مادر! گفت:میخواهم بدنم به شرایط سخت و آب و هوای گرم جنوب عادت کند.
🌷🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_ابراهیم_خلیلی
#سالروز_شهــادت🕊
💐مادر شهید نقل میکنند:ابراهیم، فرزند شهید داوود خلیلی از شهدای دوران دفاع مقدس بود که در دشت عباس به شهادت رسیده بود.او در نشریه شلمچه و فیلم اخراجیهای یک حضور داشت و در سکانس به میدانِ مینرفتن مجید سوزوکی و خلق سکانسهای جنگی بازی کرد. در جریان عملیات تفحص در غرب از ناحیه پا مجروح شده بود.ابراهیم عاشق تفحص بود و مدام به مناطق جنگی میرفت.
🌷یکبار متوجه شدم مدتهاست بدون اینکه به کسی بگوید،در یک اتاق کوچک و بدون کولر در حالیکه چند آجر زیر سرش میگذارد و چند پتوی ضخیم به رویش میکشد،میخوابد.وقتی فهمیدم خیلی تعجب کردم.گفتم:ابراهیم چرا این کار را میکنی؟مریض میشوی مادر! گفت:میخواهم بدنم به شرایط سخت و آب و هوای گرم جنوب عادت کند.
🌷🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_ابراهیم_خلیلی
#سالروز_شهــادت🕊
🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤
🌷آقا مرتضی . . .
فقط کار فرهنگی انجام نمیداد
بلکه کارهای خیر هم انجام میداد
و من سعی میڪردم همیشه
همانند یک همسنگر در کنار وی باشم؛
مرتضی بیش از ۲۰ بار به ڪربلا رفت؛
تمام فامیل با ما یک بار ڪربلا آمدهاند
اربعینها نیز یک کاروان از مردانِ فامیل
جمع میکرد و به ڪربلا میرفتند،
حتی اگر ڪسی هـزینه سفر نداشت،
خودش پرداخت میڪرد....
🏴نزدیڪ اربعین . . .
گذرنامهها را جمع میکرد و
ڪلی هـزینه و تلاش میکرد
تا همه بتوانند به ڪربلا برسند ...
کارهایفرهنگی تنها مختص بسیج نبود
و این فعالیتها به داخل خانـواده نیز
اشاعه پیدا ڪرده بود...
✍ راوی : همسر شهید
🌹#شهید_مدافعحرم_مرتضی_عطایی
#نام_جـهادی_ابوعلــی
#سالروز_شهــادت🕊
🌷آقا مرتضی . . .
فقط کار فرهنگی انجام نمیداد
بلکه کارهای خیر هم انجام میداد
و من سعی میڪردم همیشه
همانند یک همسنگر در کنار وی باشم؛
مرتضی بیش از ۲۰ بار به ڪربلا رفت؛
تمام فامیل با ما یک بار ڪربلا آمدهاند
اربعینها نیز یک کاروان از مردانِ فامیل
جمع میکرد و به ڪربلا میرفتند،
حتی اگر ڪسی هـزینه سفر نداشت،
خودش پرداخت میڪرد....
🏴نزدیڪ اربعین . . .
گذرنامهها را جمع میکرد و
ڪلی هـزینه و تلاش میکرد
تا همه بتوانند به ڪربلا برسند ...
کارهایفرهنگی تنها مختص بسیج نبود
و این فعالیتها به داخل خانـواده نیز
اشاعه پیدا ڪرده بود...
✍ راوی : همسر شهید
🌹#شهید_مدافعحرم_مرتضی_عطایی
#نام_جـهادی_ابوعلــی
#سالروز_شهــادت🕊
💌#خاطرات_شهدا
💐مادر شهید نقل میکند:محمد تأکید زیادی بر حجاب زنان و خانمهای جامعه داشت و همیشه به خواهرهایش میگفت: «امام حسین تا لحظهاے که زنده بود، اجازه نداد لشکر دشمن به طرف خانوادهاش برود؛ما هم که پیرو امام حسین هستیم،باید تعصب درباره حجاب و ناموس را از امام حسین علیهالسلام بیاموزیم.دشمن از حجاب شما بیشتر میترسد تا از توپ و تانک ما.
🌷یکی از دوستانش تعریف میکرد:وقتی محمد در گشت های ارشاد و امر به معروف با خانم یا دختر بیحجابی برخورد میکرد،چهرهاش از ناراحتی سرخ میشد؛ باوجود این،وظیفهی هدایتگری و ارشادی خود را فراموش نمیکرد و با استدلالهای عقلی بهشون میفهماند که بیحجابی،آزادی نیست بلکه تهدیدی برای سلامت و زندگی خود آنان است.پسرم تا زنده بود،بر حجاب و عفاف خانمها تأکید داشت و از این بابت نگران بود.
🥀🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_محمد_جاودانی
#سالروز_شهــادت🕊
💐مادر شهید نقل میکند:محمد تأکید زیادی بر حجاب زنان و خانمهای جامعه داشت و همیشه به خواهرهایش میگفت: «امام حسین تا لحظهاے که زنده بود، اجازه نداد لشکر دشمن به طرف خانوادهاش برود؛ما هم که پیرو امام حسین هستیم،باید تعصب درباره حجاب و ناموس را از امام حسین علیهالسلام بیاموزیم.دشمن از حجاب شما بیشتر میترسد تا از توپ و تانک ما.
🌷یکی از دوستانش تعریف میکرد:وقتی محمد در گشت های ارشاد و امر به معروف با خانم یا دختر بیحجابی برخورد میکرد،چهرهاش از ناراحتی سرخ میشد؛ باوجود این،وظیفهی هدایتگری و ارشادی خود را فراموش نمیکرد و با استدلالهای عقلی بهشون میفهماند که بیحجابی،آزادی نیست بلکه تهدیدی برای سلامت و زندگی خود آنان است.پسرم تا زنده بود،بر حجاب و عفاف خانمها تأکید داشت و از این بابت نگران بود.
🥀🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#تخریبچی_مدافع_حرم
#شهید_محمد_جاودانی
#سالروز_شهــادت🕊
💐#لاله_های_زینبی
🍃سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بود. در مسابقات استانی رتبه داشت. یک بار مادرمان به او گفت:سعید چند سال است که کاراته کار میکنی و مربی هستی، پس چرا پول جمع نمیکنی؟
💠در جواب گفت:مامان همین که بچهها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم میآمدند و میگفتند آقا سعید شهریه ما را جمع میکرد و برای بچههای بیبضاعت لباس میخرید.برادرم دو باشگاه ورزشی داشت. شاگردان زیادی هم تحت نظر داشت.
🌴از ۱۸ سالگی در مسابقات کاراته مقام آورده بود و در وصیتنامهاش نوشته بود؛ ورزش را برای اسلام انجام دهید. روزی میرسد که به ورزشکاران احتیاج پیدا میشود.
✍ به روایت خواهر شهید
💐ولادت:۱۹فروردین۱۳۷۰اراک
🕊شهادت:۱۰آبان۱۳۹۴شمال حلب سوریه
🌹#تڪاور_مدافع_حرم
#شهید_سعید_مسلمی
#سالروز_شهــادت🕊
🍃سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بود. در مسابقات استانی رتبه داشت. یک بار مادرمان به او گفت:سعید چند سال است که کاراته کار میکنی و مربی هستی، پس چرا پول جمع نمیکنی؟
💠در جواب گفت:مامان همین که بچهها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم میآمدند و میگفتند آقا سعید شهریه ما را جمع میکرد و برای بچههای بیبضاعت لباس میخرید.برادرم دو باشگاه ورزشی داشت. شاگردان زیادی هم تحت نظر داشت.
🌴از ۱۸ سالگی در مسابقات کاراته مقام آورده بود و در وصیتنامهاش نوشته بود؛ ورزش را برای اسلام انجام دهید. روزی میرسد که به ورزشکاران احتیاج پیدا میشود.
✍ به روایت خواهر شهید
💐ولادت:۱۹فروردین۱۳۷۰اراک
🕊شهادت:۱۰آبان۱۳۹۴شمال حلب سوریه
🌹#تڪاور_مدافع_حرم
#شهید_سعید_مسلمی
#سالروز_شهــادت🕊
🌷🕊#لاله_های_زینبی
🌴پدر شهید نقل میکند:در یکی از عملیاتهای مهم برای مقابله با تروریستها اگر ستّار حضور نداشت،بدون تردید یکی از حسّاسترین شهرهای سوریه سقوط میکرد و تبعات آن بسیار سنگین میبود.
🌾یکی دیگر از کارهای شهید عباسی این است که یکی از ژنرالهای عراق به او میگوید«شما به ما بپیوندید و هر مقام و درجه و پولی بخواهید،به شما میدهیم که پیش ما باشید و به بچههای ما آموزش دهید»!
💐ستّار هم با بصیرتی عمیق در قبال این پیشنهاد میگوید«اگر تمام جهان را به من بدهید،یک وجب از خاک ایران را به تمام جهان نمیدهم؛در ضمن من سرباز آقای خامنهای هستم و جز در این لباس نمی توانم خدمت کنم؛چرا که همهی ایمان و توانایی من در سربازی برای ولایت فقیه است.»
🌷سردار شهید قاسم سلیمانی هم که این را میشنود،ستّار را میبوسد و با شوخی میپرسد«چرا نرفتی؟»ستّار میگوید:«چطور بروم؟من ایرانی هستم، سرباز ولایت و رهبر هستم.»سردار نیز ستّار را تشویق میکند.
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهـید_ستار_عباسی
#سالروز_شهــادت🕊
🌴پدر شهید نقل میکند:در یکی از عملیاتهای مهم برای مقابله با تروریستها اگر ستّار حضور نداشت،بدون تردید یکی از حسّاسترین شهرهای سوریه سقوط میکرد و تبعات آن بسیار سنگین میبود.
🌾یکی دیگر از کارهای شهید عباسی این است که یکی از ژنرالهای عراق به او میگوید«شما به ما بپیوندید و هر مقام و درجه و پولی بخواهید،به شما میدهیم که پیش ما باشید و به بچههای ما آموزش دهید»!
💐ستّار هم با بصیرتی عمیق در قبال این پیشنهاد میگوید«اگر تمام جهان را به من بدهید،یک وجب از خاک ایران را به تمام جهان نمیدهم؛در ضمن من سرباز آقای خامنهای هستم و جز در این لباس نمی توانم خدمت کنم؛چرا که همهی ایمان و توانایی من در سربازی برای ولایت فقیه است.»
🌷سردار شهید قاسم سلیمانی هم که این را میشنود،ستّار را میبوسد و با شوخی میپرسد«چرا نرفتی؟»ستّار میگوید:«چطور بروم؟من ایرانی هستم، سرباز ولایت و رهبر هستم.»سردار نیز ستّار را تشویق میکند.
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهـید_ستار_عباسی
#سالروز_شهــادت🕊
🌷🕊#لاله_های_زینبی
🌾شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش،میخواست بره تهران و چند روز بعدش پرواز داشت به سمت سوریه🇸🇾
دلم❤️بدجور گرفته بود😔دیدم دوش گرفته،و یک حوله انداخته روی دوشش!
خیلی زیبا شده بود.مثل ماه شب چهارده میدرخشید،جلوی آینه ایستاده بود و به سینهاش میزد و میگفت:
منم باید بــرم آره برم سرم بــره
🌷گفتم:مهدی خواهشاً بس کن!دمِ رفتنی چه شعریه که میخونی؟مقابلم ایستاد و به سینهاش زد و گفت:خواهرم این سینه باید جلوی حرم حضرت زینب سلام الله علیهاسِپـَر بشه،فردای قیامت باید بتونم
جواب امام حسین رو بدهم. وقتی این حرفرو گفت:تمام بدنم لرزیدو فهمیدم مهـدی دیگه زمینی نیست.
✍راوے:خواهر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_مهدی_موحدنیا
#سالروز_شهــادت🕊
🌾شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش،میخواست بره تهران و چند روز بعدش پرواز داشت به سمت سوریه🇸🇾
دلم❤️بدجور گرفته بود😔دیدم دوش گرفته،و یک حوله انداخته روی دوشش!
خیلی زیبا شده بود.مثل ماه شب چهارده میدرخشید،جلوی آینه ایستاده بود و به سینهاش میزد و میگفت:
منم باید بــرم آره برم سرم بــره
🌷گفتم:مهدی خواهشاً بس کن!دمِ رفتنی چه شعریه که میخونی؟مقابلم ایستاد و به سینهاش زد و گفت:خواهرم این سینه باید جلوی حرم حضرت زینب سلام الله علیهاسِپـَر بشه،فردای قیامت باید بتونم
جواب امام حسین رو بدهم. وقتی این حرفرو گفت:تمام بدنم لرزیدو فهمیدم مهـدی دیگه زمینی نیست.
✍راوے:خواهر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_مهدی_موحدنیا
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐عليرضا هيچ حسرتي در دلش نداشت. نه سمت و نه مسئوليتي و نه تعلقي دنيایي،حسرت هيچ چيز اين دنيا را نداشت اما حسرت يک چيز را خيلی می خورد و آن هم این بود که با شهادت همجوار مزار عمویش شود.میگفت آیا می شود من شهيد شوم و مزارم كنار مزار عموی شهيدم باشد.هر مرتبه كه به زيارت شهدا و خاصه عموی بزرگوارشان مشرف می شديم،با ايشان نجوا می كرد و كنار مزار عمو را نشان ميداد و ميگفت: ببين اينجا جای من است.بعد از شهادتش هم پیکرش را در كنار عموی شان دفن كرديم.😭
🌷بزرگترين خصلت عليرضا خلوص و تواضعش بود.ايشان هيچ وقت در مورد مسئوليتش در جبهه حرفی به ما نزد.هر بار از او می پرسيدم كه تو در جبهه چه می كنی؟می گفت:كفش واكس می زنم، سنگر درست می كنم.وقتی شهيد شد متوجه شديم كه فرمانده تيپ رسول اكرم(ص)از لشکر زينبيون بود.ايشان خيلي بی ريا و خاكی بود.با همه همينطور بود و فرقی نمیکرد طرف مقابلش کیست.
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهـید_علیرضا_جیلان
#سالروز_شهــادت🕊
💐عليرضا هيچ حسرتي در دلش نداشت. نه سمت و نه مسئوليتي و نه تعلقي دنيایي،حسرت هيچ چيز اين دنيا را نداشت اما حسرت يک چيز را خيلی می خورد و آن هم این بود که با شهادت همجوار مزار عمویش شود.میگفت آیا می شود من شهيد شوم و مزارم كنار مزار عموی شهيدم باشد.هر مرتبه كه به زيارت شهدا و خاصه عموی بزرگوارشان مشرف می شديم،با ايشان نجوا می كرد و كنار مزار عمو را نشان ميداد و ميگفت: ببين اينجا جای من است.بعد از شهادتش هم پیکرش را در كنار عموی شان دفن كرديم.😭
🌷بزرگترين خصلت عليرضا خلوص و تواضعش بود.ايشان هيچ وقت در مورد مسئوليتش در جبهه حرفی به ما نزد.هر بار از او می پرسيدم كه تو در جبهه چه می كنی؟می گفت:كفش واكس می زنم، سنگر درست می كنم.وقتی شهيد شد متوجه شديم كه فرمانده تيپ رسول اكرم(ص)از لشکر زينبيون بود.ايشان خيلي بی ريا و خاكی بود.با همه همينطور بود و فرقی نمیکرد طرف مقابلش کیست.
✍به نقل از:همسر شهید
🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهـید_علیرضا_جیلان
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾همسر شهید نقل میکند:شهید محرمعلی مرادخانی در انجام کار خیر همیشه پیشقدم بود.به جرئت میتوان گفت روزی نبود که ایشان مشکل چندنفر را حل نکند یا با تلفن و یا با ملاقات حضوری.حتی پیش میآمد که پیرمردها و پیرزنها و افراد مختلف به ملاقاتش در دفتر کارش میآمدند و ایشان با تمام وجودش سعی میکرد مشکل افراد را حل کند.
💐با اینکه از لحاظ سازمانی چنین وظیفهای نداشت ولی برای حلّ مشکل مردم تمام تلاشش را میکرد.از کارگری کردن برای خانهسازی افراد نیازمند گرفته تا تحت تکفّلگرفتن بچههای بیسرپرست و پرداخت هزینهی تحصیل یا کمک برای شروع کار و هر کار خیری که فکرش را بکنید.
🌷یتیمنواز بودنِ محرمعلی بسیار نمایان بود.مخصوصاً نسبت به فرزندان شهدا بسیار اهمیت میداد تا ذرهای از فقدان پدر برای فرزندان شهدا کاسته بشود. بعد از شهادت محرمعلی مشخص شد که سرپرستی چند یتیم را نیز برعهده داشته است.
🌹#سـردار_مدافع_حـرم
#شهید_محرمعلی_مرادخانی
#سالروز_شهــادت🕊
🌾همسر شهید نقل میکند:شهید محرمعلی مرادخانی در انجام کار خیر همیشه پیشقدم بود.به جرئت میتوان گفت روزی نبود که ایشان مشکل چندنفر را حل نکند یا با تلفن و یا با ملاقات حضوری.حتی پیش میآمد که پیرمردها و پیرزنها و افراد مختلف به ملاقاتش در دفتر کارش میآمدند و ایشان با تمام وجودش سعی میکرد مشکل افراد را حل کند.
💐با اینکه از لحاظ سازمانی چنین وظیفهای نداشت ولی برای حلّ مشکل مردم تمام تلاشش را میکرد.از کارگری کردن برای خانهسازی افراد نیازمند گرفته تا تحت تکفّلگرفتن بچههای بیسرپرست و پرداخت هزینهی تحصیل یا کمک برای شروع کار و هر کار خیری که فکرش را بکنید.
🌷یتیمنواز بودنِ محرمعلی بسیار نمایان بود.مخصوصاً نسبت به فرزندان شهدا بسیار اهمیت میداد تا ذرهای از فقدان پدر برای فرزندان شهدا کاسته بشود. بعد از شهادت محرمعلی مشخص شد که سرپرستی چند یتیم را نیز برعهده داشته است.
🌹#سـردار_مدافع_حـرم
#شهید_محرمعلی_مرادخانی
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾مادر شهید نقل می کند:زمانیکه عبدالکریم،کودکی یکساله بود،من را از خطری جدّی نجات داد.آن روز او در گهواره بود و من مشغول انجام کارهای منزل بودم.وقتی به سمت آشپزخانه حرکت کردم، فرزندم با جیغ ناگهانی،مرا متوجّه خود کرد.به طرف او رفتم که ناگهان صدای مهیبی از آشپزخانه برخاست.صدای ترکیدن زودپز بود. عبدالکریم با گریه خود سبب شد من از این اتفاق در امان بمانم.
💐احترام به والدین،بارزترین ویژگی فرزندم بود؛هیچگاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم.او همواره متبسّم بود و سعهصدر داشت.حتی اگر موضوعی فرزندم را آزردهخاطر میکرد، هیچگاه آن را به روی ما نمیآورد.
🌷از کودکی، روحیهی ایثار و ازخود گذشتگی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود.نوجوانی کمسنّ و سال بود که اشتباه یکی از اعضای خانواده را برعهده گرفت تا به جای او بازخواست شود.
🥀🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#پاسـدار_مدافــع_حــرم
#شهید_عبدالکریم_پرهیزگار
#سالروز_شهــادت🕊
🌾مادر شهید نقل می کند:زمانیکه عبدالکریم،کودکی یکساله بود،من را از خطری جدّی نجات داد.آن روز او در گهواره بود و من مشغول انجام کارهای منزل بودم.وقتی به سمت آشپزخانه حرکت کردم، فرزندم با جیغ ناگهانی،مرا متوجّه خود کرد.به طرف او رفتم که ناگهان صدای مهیبی از آشپزخانه برخاست.صدای ترکیدن زودپز بود. عبدالکریم با گریه خود سبب شد من از این اتفاق در امان بمانم.
💐احترام به والدین،بارزترین ویژگی فرزندم بود؛هیچگاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم.او همواره متبسّم بود و سعهصدر داشت.حتی اگر موضوعی فرزندم را آزردهخاطر میکرد، هیچگاه آن را به روی ما نمیآورد.
🌷از کودکی، روحیهی ایثار و ازخود گذشتگی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود.نوجوانی کمسنّ و سال بود که اشتباه یکی از اعضای خانواده را برعهده گرفت تا به جای او بازخواست شود.
🥀🕊ای شهیـد
دستـی بـر آر ،
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمـــان
به روی مـا هـم باز شود . . .
🌹#پاسـدار_مدافــع_حــرم
#شهید_عبدالکریم_پرهیزگار
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐مادر شهید نقل میکنند:شهید ابوالفضل شیروانیان همیشه به ما سفارش حجاب می کرد؛می گفت:«اگه میخواید قیامت،جلوی حضرت زهرا سلاماللهعلیها روسفید باشین،نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مُد رفتار کنین.نباید بگید عُرف جامعه فلانحرف رو میگه یا فلان چیز رو میخواد!باید نگاه کنین به آیات قرآن و زندگی حضرت زهرا سلاماللهعليها.ببینین اونها چی میگن، همون کار رو بکنین.»
📖#ڪلام_شهــید :
🌷تا شهـادت را ،
از خدا نخواهـید
نصیب تان نمی شود . . .🕊
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهـید_ابوالفضل_شیروانیان
#سالروز_شهــادت🕊
💐مادر شهید نقل میکنند:شهید ابوالفضل شیروانیان همیشه به ما سفارش حجاب می کرد؛می گفت:«اگه میخواید قیامت،جلوی حضرت زهرا سلاماللهعلیها روسفید باشین،نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مُد رفتار کنین.نباید بگید عُرف جامعه فلانحرف رو میگه یا فلان چیز رو میخواد!باید نگاه کنین به آیات قرآن و زندگی حضرت زهرا سلاماللهعليها.ببینین اونها چی میگن، همون کار رو بکنین.»
📖#ڪلام_شهــید :
🌷تا شهـادت را ،
از خدا نخواهـید
نصیب تان نمی شود . . .🕊
🌹#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهـید_ابوالفضل_شیروانیان
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
🌾همسر شهید نقل میکند:شهید به قدری در پاکسازی میدان مین تبحر داشت که این کار را با چشم بسته هم میتوانست به خوبی انجام دهد.ایشان سالها مینهایی را که با کمک اسرائیل و آمریکا در خاک کشورمان تله گذاری شده بود،پاکسازی کرده بود؛برای همین وقتی شنید بار دیگر اسرائیل مین و تلههای انفجاری در اختیار داعش قرار داده تاب نیاورد.
🌷از طرفی وقتی خبر شهادت جوانانِ ۲۰ تا ۲۵ ساله مدافع حرم را بر اثر انفجار مینها و تلههای انفجاری میشنید،بسیار ناراحت میشد.بارها و بارها به مسئولین مربوطه نامه زد که من و امثال من که جنگ را دیده و تخصص لازم را داریم باید راهی شویم اما چون نامههایش بیپاسخ ماند برای همین ابتدا از مسئولیتش استعفا نمود وبعد راهی سوریه شد.اکبر آقا به عنوان تکتیرانداز رفت؛ در این امر هم تبحر ویژهای داشت بهطوری که لقب "چشم عقاب"را به ایشان داده بودند؛ همسرم در منطقه مسئول تخریب بود.
🥀#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهـید_سردار_اکبر_ملکشاهـی
#سالروز_شهــادت🕊
🌾همسر شهید نقل میکند:شهید به قدری در پاکسازی میدان مین تبحر داشت که این کار را با چشم بسته هم میتوانست به خوبی انجام دهد.ایشان سالها مینهایی را که با کمک اسرائیل و آمریکا در خاک کشورمان تله گذاری شده بود،پاکسازی کرده بود؛برای همین وقتی شنید بار دیگر اسرائیل مین و تلههای انفجاری در اختیار داعش قرار داده تاب نیاورد.
🌷از طرفی وقتی خبر شهادت جوانانِ ۲۰ تا ۲۵ ساله مدافع حرم را بر اثر انفجار مینها و تلههای انفجاری میشنید،بسیار ناراحت میشد.بارها و بارها به مسئولین مربوطه نامه زد که من و امثال من که جنگ را دیده و تخصص لازم را داریم باید راهی شویم اما چون نامههایش بیپاسخ ماند برای همین ابتدا از مسئولیتش استعفا نمود وبعد راهی سوریه شد.اکبر آقا به عنوان تکتیرانداز رفت؛ در این امر هم تبحر ویژهای داشت بهطوری که لقب "چشم عقاب"را به ایشان داده بودند؛ همسرم در منطقه مسئول تخریب بود.
🥀#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهـید_سردار_اکبر_ملکشاهـی
#سالروز_شهــادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🍃در سال۱۳۶۰به فرماندهے سپاه سبزوار منصوب شد و تا اواخر سال۱۳۶۱در این سمت به خدمت مشغول بود.
☘در اواخرسال۱۳۶۱به جبهه اعزام شد. در مرحله ے دوم عملیات مسلم بن عقیل، در ارتفاعات مندلے، شرڪت داشت.بعد از آن درکلیه ی عملیاتهای لشکر۵نصر شرکت کرد که از جمله ی آنها میتوان به عملیات خیبر،بدر،والفجر۳،والفجر۸،کربلای۱،کربلای۴و درنهایت به کربلای۵اشاره کرد.
🌴در عملیات کربلای۵و در آخرین حضورش در میادین حق علیه باطل بعنوان قائم مقام لشکر۵نصر حاضر شد و سرانجام درتاریخ۲۰دی۱۳۶۵وقتے به خط مقدم رفته بود تا به همراه رزمندگان حلقه ی محاصره را بشڪند، براثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. او را سوار قایق کردند تا به عقب برسانند. بین راه به همراهانش وصیت کرد و شهادتین را گفت و در حال گفتن ذکر«یا زهرا »به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
🌺ولادت:۱۳۳۶/۰۳/۰۹اسفراین
🌹شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۰عملیات کربلای۵
💐محل شهادت:پاسگاه زید
❇️سمَت:قائم مقام فرماندهےلشکر۵ نصر
🥀#شهـید_سردار_محمد_فرومندی
#سالروز_شهــادت🕊
🍃در سال۱۳۶۰به فرماندهے سپاه سبزوار منصوب شد و تا اواخر سال۱۳۶۱در این سمت به خدمت مشغول بود.
☘در اواخرسال۱۳۶۱به جبهه اعزام شد. در مرحله ے دوم عملیات مسلم بن عقیل، در ارتفاعات مندلے، شرڪت داشت.بعد از آن درکلیه ی عملیاتهای لشکر۵نصر شرکت کرد که از جمله ی آنها میتوان به عملیات خیبر،بدر،والفجر۳،والفجر۸،کربلای۱،کربلای۴و درنهایت به کربلای۵اشاره کرد.
🌴در عملیات کربلای۵و در آخرین حضورش در میادین حق علیه باطل بعنوان قائم مقام لشکر۵نصر حاضر شد و سرانجام درتاریخ۲۰دی۱۳۶۵وقتے به خط مقدم رفته بود تا به همراه رزمندگان حلقه ی محاصره را بشڪند، براثر اصابت ترکش به شدت مجروح شد. او را سوار قایق کردند تا به عقب برسانند. بین راه به همراهانش وصیت کرد و شهادتین را گفت و در حال گفتن ذکر«یا زهرا »به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
🌺ولادت:۱۳۳۶/۰۳/۰۹اسفراین
🌹شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۰عملیات کربلای۵
💐محل شهادت:پاسگاه زید
❇️سمَت:قائم مقام فرماندهےلشکر۵ نصر
🥀#شهـید_سردار_محمد_فرومندی
#سالروز_شهــادت🕊
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🍃پیک فرمانده سپاه دنبال هاشم بود ...
به زمین بازی اشاره ڪردم و جوانے را به او نشان دادم.
☘هاشم را صدا زد.هاشم ڪہ آمد.
حکم فرمانده سپاه را دست او داد!
هاشم خندید و گفت:
این را بگذار کنار،فعلاً بیا بازی!
🌱حکم تشکیل تیپ جدیدی بود
به فرماندهے هاشم اعتمادی ...
🌴اسم تیپ حمزه سید الشهدا(ع)بود.
هاشم مے گفت:امام حسن(ع)خیلے غریبه تو جنگ صفین از مالک اشتر هم جلوتر بودند اما کمتر اسم ایشان هست.دوست دارم اسم تیپ را بذارم امام حسن(ع)!
🌿همه فڪر و ذڪرش امام حسـن(ع) بود و بہ غربت آقا فکر مے کرد.
🌾فوراجلسه تشکیل داد.با اصرارهاشم رده فرماندهےهم قبول کردجلسہ بررسی که تمام شد اسم جدید تیپ اعلام شد:
تیپ مستقل ۳۵ امام حسـن (ع)...
🌺ولادت :۱۳۴۱،فارس،سپیدان
💐فرمانده تیپ ۳۵ امام حسن مجتبے
🌷شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۵
شلمچـه،عملیـات ڪربـلای۵
🥀#شهید_سردار_هاشم_اعتمادی
#سالروز_شهــادت 🕊
🍃پیک فرمانده سپاه دنبال هاشم بود ...
به زمین بازی اشاره ڪردم و جوانے را به او نشان دادم.
☘هاشم را صدا زد.هاشم ڪہ آمد.
حکم فرمانده سپاه را دست او داد!
هاشم خندید و گفت:
این را بگذار کنار،فعلاً بیا بازی!
🌱حکم تشکیل تیپ جدیدی بود
به فرماندهے هاشم اعتمادی ...
🌴اسم تیپ حمزه سید الشهدا(ع)بود.
هاشم مے گفت:امام حسن(ع)خیلے غریبه تو جنگ صفین از مالک اشتر هم جلوتر بودند اما کمتر اسم ایشان هست.دوست دارم اسم تیپ را بذارم امام حسن(ع)!
🌿همه فڪر و ذڪرش امام حسـن(ع) بود و بہ غربت آقا فکر مے کرد.
🌾فوراجلسه تشکیل داد.با اصرارهاشم رده فرماندهےهم قبول کردجلسہ بررسی که تمام شد اسم جدید تیپ اعلام شد:
تیپ مستقل ۳۵ امام حسـن (ع)...
🌺ولادت :۱۳۴۱،فارس،سپیدان
💐فرمانده تیپ ۳۵ امام حسن مجتبے
🌷شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲۵
شلمچـه،عملیـات ڪربـلای۵
🥀#شهید_سردار_هاشم_اعتمادی
#سالروز_شهــادت 🕊
🔶 "در محضــر شهــید "...
💐دوست شهید می گفت:در آخرين ماموريت شناسايی كه با مجید همراه بوديم،طبق معمول با قرآنی كه در ماشين هميشه به همراه خودداشت،سوره والفجر را حفظ ميكرد و از من ميخواست كه از او امتحان كنم كه آيا سوره را درست حفظ كرده است يا نه.آنگاه پيوسته زيرلب زمزمه مي كرد:"يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی."
🌷چند لحظه بعد در ديدگاهي كه از آن به مواضع دشمن نگاه می،كرد،با نثار دو پايش جاودانه شد.آخرين سخنش بعد از شهادتين فرياد يا حسين بود.
🥀از سجاياي اخلاقی مجيد يادآوري خاطرات همرزمان شهيد خود بود.او در دفترچه خود اسامی ۳۹ نفر از شهدايی را كه ميشناخت به ترتيب شهادت يادداشت كرده و هميشه بدانها می نگريست و می گفت:ما در قبال خون شهيدان مسئول هستيم.خداوند او را چهلمين نفر آن ليست مقدس قرار داد.
🌹#شهید_سردار_مجید_بقایی
#فرمانده_قرارگاه_کربلا
#شـهادت_فڪه۱۳۶۱
#سالروز_شهــادت🕊
💐دوست شهید می گفت:در آخرين ماموريت شناسايی كه با مجید همراه بوديم،طبق معمول با قرآنی كه در ماشين هميشه به همراه خودداشت،سوره والفجر را حفظ ميكرد و از من ميخواست كه از او امتحان كنم كه آيا سوره را درست حفظ كرده است يا نه.آنگاه پيوسته زيرلب زمزمه مي كرد:"يا ايتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضيه مرضيه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی."
🌷چند لحظه بعد در ديدگاهي كه از آن به مواضع دشمن نگاه می،كرد،با نثار دو پايش جاودانه شد.آخرين سخنش بعد از شهادتين فرياد يا حسين بود.
🥀از سجاياي اخلاقی مجيد يادآوري خاطرات همرزمان شهيد خود بود.او در دفترچه خود اسامی ۳۹ نفر از شهدايی را كه ميشناخت به ترتيب شهادت يادداشت كرده و هميشه بدانها می نگريست و می گفت:ما در قبال خون شهيدان مسئول هستيم.خداوند او را چهلمين نفر آن ليست مقدس قرار داد.
🌹#شهید_سردار_مجید_بقایی
#فرمانده_قرارگاه_کربلا
#شـهادت_فڪه۱۳۶۱
#سالروز_شهــادت🕊
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐مادر شهید نقل می کند:سعيد در دفتر خاطراتش نوشته بود كه در يكی از جلساتی كه با حضور فرماندهان سپاه و حزبالله لبنان تشكيل شده بود يكی از فرماندهان ارشد حزبالله درميان جلسه اشاره به سعيد ميكند و می پرسد اسم ايشان چيست؟اسم جهادي سعيد در سوريه كميل بود.اين نام را به ياد شهيد كميل صفری تبار از شهدای مبارزه با گروهك پژاک كه از دوستان بود،برای خودش انتخاب كرده بود.سعيد در جلسه جواب می دهد اسمم كميل است.اين را هم بگويم كه سعيد قبل از اعزام دوره عربی رفته بود و به زبان عربی هم مسلط بود و رابط بچههای ايران و حزبالله بود.
🌷به هرحال فرمانده حزبالله در آن جمع با دست به سعيد اشاره می كند و می گويد شما شهيد می شوی.سعيد خجالت می كشد و سرش را پايين می اندازد و بعد از جلسه می رود پيش همان فرمانده حزبالله می گويد:اگر من شهيد نشدم آن دنيا جلوی شما را خواهم گرفت. فرمانده حزبالله با لبخند به سعيد می گويد:بله شما در اين عمليات از اولين شهدا خواهيد بود.
🥀#پاسدار_مدافع_حــرم
#شهید_سعید_علیزاده
#سالروز_شهــادت🕊
💐مادر شهید نقل می کند:سعيد در دفتر خاطراتش نوشته بود كه در يكی از جلساتی كه با حضور فرماندهان سپاه و حزبالله لبنان تشكيل شده بود يكی از فرماندهان ارشد حزبالله درميان جلسه اشاره به سعيد ميكند و می پرسد اسم ايشان چيست؟اسم جهادي سعيد در سوريه كميل بود.اين نام را به ياد شهيد كميل صفری تبار از شهدای مبارزه با گروهك پژاک كه از دوستان بود،برای خودش انتخاب كرده بود.سعيد در جلسه جواب می دهد اسمم كميل است.اين را هم بگويم كه سعيد قبل از اعزام دوره عربی رفته بود و به زبان عربی هم مسلط بود و رابط بچههای ايران و حزبالله بود.
🌷به هرحال فرمانده حزبالله در آن جمع با دست به سعيد اشاره می كند و می گويد شما شهيد می شوی.سعيد خجالت می كشد و سرش را پايين می اندازد و بعد از جلسه می رود پيش همان فرمانده حزبالله می گويد:اگر من شهيد نشدم آن دنيا جلوی شما را خواهم گرفت. فرمانده حزبالله با لبخند به سعيد می گويد:بله شما در اين عمليات از اولين شهدا خواهيد بود.
🥀#پاسدار_مدافع_حــرم
#شهید_سعید_علیزاده
#سالروز_شهــادت🕊