معدوم
1.67K subscribers
14.5K photos
8.26K videos
199 files
5.84K links
روزانه، یک پست تلگرامی از آنچه در ایران می‌گذرد
همراه باشید
Download Telegram
لحظاتِ انتظار، کم‏ کم داشت به پایان می‏رسید.
دردی غریب، خدیجه را در خود فرو برده بود.
زنان قریش، به جرم پیوندش با یتیم بنی‏ هاشم، از او کناره گرفته بودند.
خدیجه با دردِ خویش تنها مانده بود؛ امّا شوقِ دیدارِ نوزاد آسمانی‏ اش تحملّ درد را بر او آسان می‏کرد.

لحظه مبارکِ مولود فرا رسیده بود و درد، به اوج.
خدیجه لب می‏گزید،
چشم‏ها را بر هم گذاشته و از درد تنهایی می‏گریست.

... و ناگهان عطری بهشتی، فضای خانه را پر کرد.
زمزمه هایی لطیف به گوش خدیجه رسید. سر برداشت؛ خدای من! چه می‏دید؟

خدیجه به آرامی لب گشود: «شما کیستید؟»
بانویی از میانشان لب گشود: «غمگین مباش خدیجه! ما به اذنِ خداوند برای خدمتگزاریِ تو آمده‏ایم.

من #ساره‏ ام؛ همسر ابراهیم،
او #آسیه ـ همسر فرعون ـ است،
این بانو، #مریم ـ مادر مسیح علیه‏السلام ـ
و آن دیگری، #کلثوم ـ خواهر موسی علیه‏السلام ـ است؛
ما در بهشت نیز همنشین تو خواهیم بود.

خدیجه از حیرت و شوق، درد را از یاد برد.
راستی نوزاد او که بود که بزرگ‏ترین زنان عالم به خدمتگزاری او افتخار می‏کردند؟

ناگهان #نوری ملکوتی، فضای خانه را پر کرد.
نور از روزنه و دریچه‏ های خانه بیرون رفت و چشم اهالی مکه را به خود خیره کرد.

نوایی آسمانی در فضا طنین انداخت:
«اشهد اَن لا اله الا الله؛ و أنَّ أبی سید الانبیاء، و أَنّ بعلی سید الاوصیاء؛ و وُلْدی سادة الاسباط؛

گواهی می‏دهم خدایی جز خدای یگانه نیست، پدرم آقای پیامبران است، شوهرم سرور اوصیا است و فرزندانم برترین سبط‏های پیامبرانند.»

و #مولود_آیینه و #آفتاب، قدم بر چشمِ گیتی نهاد،
فاطمه، بانوی بهشتی که #بهانه #خلقت بود
و #خشنودی خدا در #رضایت او و #خشمِ الهی در #غضبش،
#فاطمه نام گرفت.
#آمدنش_گرامی!
______________
@osoolgara_news