کافه هدایت
9.24K subscribers
1.48K photos
183 videos
202 files
540 links
● کافه هدایت ●

فیسبوک :
www.facebook.com/sadegh.hedayat.official/
Download Telegram
هدایت که مرد افسانه سرایی و اسطوره سازی درباره ی زندگی اش شروع شد. در نتیجه، درست معلوم نشد که آن زندگی چه بود که با این مرگ پایان یافت. بی شک او هم آدمی بود - در کلیات- با مسائل و مشکلات هر آدم دیگری؛ ولی -در جزئیات- خیلی متفاوت از بیش تر آدم ها. مشکل از همین تفاوت شروع شد. چون، وقتی او را نفهمیدند از او ترسیدند. و چون از او ترسیدند، او را طرد کردند؛ و انکار کردند؛ و ترساندند. و این ستم -حتی بی رحمی- سبب شد که او بیش تر از آنان بترسد، و بیش تر بر آن چه آنان را می ترساند پافشاری کند. و آنان بیش تر ترسیدند...و او را بیش تر ترساندند... و همین طور، تا دیگر او نبود که از او بترسند. اما میراثش هنوز بود. پس، از میراثش بقعه ای ساختند که با آن هم ترس خود را فرونشاندند و هم دیگران را بترسانند. چیز تازه ای نبود. معمولا اول این جماعت را شهید می کنند و سپس از آنان شهید می سازند.

صادق هدایت و مرگ نویسنده
#همایون_کاتوزیان

@sadegh_hedayat©
نامه های هدایت جزء مهمّی از آثار ادبیات اوست. و نه فقط به خاطر نثر و زبان و قلمشان، و طنز و تمثیل و هجو و استهزایی که، در چند مورد، در شیرینی و ظرافت و زیبایی، یا در خشم و خشونت و بی تابی، حتی از فرازهای ﺗﻮپ مرواری، وغ وغ ساهاب و حاجی آقا درمی گذرند. بلکه به این دلیل که- برخلاف ادبیات تخیلی او- مستقیما آراء و احساسات و عواطف و نظرات او را بیان می کنند. یعنی اگرچه بازهم آنچه در این نامه ها می خوانیم “عین” آن احساسات و عواطف نیست، چون “عین” آنها فقط در ذهن خود او بوده ، و آنچه ما می خوانیم فقط دریافتی است از “عین” ذهنیات او. امّا اینجا دیگر “راوی” مسلماً خود هدایت است نه بوف کور . و به این جهت نامه های او برای نزدیک شدن به درک نسبتاً واقع بینانه ای ازشخصیت او- یعنی از روحیات و خُلقیاتش- مؤثرند و بی شک از داستان های او موثرتر.

#همایون_کاتوزیان ، مقالات ، (نامه ها و مسئله هدایت)

@sadegh_hedayat©
هدایت که مرد افسانه سرایی و اسطوره سازی درباره ی زندگی اش شروع شد. در نتیجه، درست معلوم نشد که آن زندگی چه بود که با این مرگ پایان یافت. بی شک او هم آدمی بود - در کلیات- با مسائل و مشکلات هر آدم دیگری؛ ولی -در جزئیات- خیلی متفاوت از بیش تر آدم ها. مشکل از همین تفاوت شروع شد. چون، وقتی او را نفهمیدند از او ترسیدند. و چون از او ترسیدند، او را طرد کردند؛ و انکار کردند؛ و ترساندند. و این ستم -حتی بی رحمی- سبب شد که او بیش تر از آنان بترسد، و بیش تر بر آن چه آنان را می ترساند پافشاری کند. و آنان بیش تر ترسیدند...و او را بیش تر ترساندند... و همین طور، تا دیگر او نبود که از او بترسند. اما میراثش هنوز بود. پس، از میراثش بقعه ای ساختند که با آن هم ترس خود را فرونشاندند و هم دیگران را بترسانند. چیز تازه ای نبود. معمولا اول این جماعت را شهید می کنند و سپس از آنان شهید می سازند.

صادق هدایت و مرگ نویسنده
#همایون_کاتوزیان

@sadegh_hedayat©
هدایت که مرد افسانه سرایی و اسطوره سازی درباره ی زندگی اش شروع شد. در نتیجه، درست معلوم نشد که آن زندگی چه بود که با این مرگ پایان یافت. بی شک او هم آدمی بود - در کلیات- با مسائل و مشکلات هر آدم دیگری؛ ولی -در جزئیات- خیلی متفاوت از بیش تر آدم ها. مشکل از همین تفاوت شروع شد. چون، وقتی او را نفهمیدند از او ترسیدند. و چون از او ترسیدند، او را طرد کردند؛ و انکار کردند؛ و ترساندند. و این ستم -حتی بی رحمی- سبب شد که او بیش تر از آنان بترسد، و بیش تر بر آن چه آنان را می ترساند پافشاری کند. و آنان بیش تر ترسیدند...و او را بیش تر ترساندند... و همین طور، تا دیگر او نبود که از او بترسند. اما میراثش هنوز بود. پس، از میراثش بقعه ای ساختند که با آن هم ترس خود را فرونشاندند و هم دیگران را بترسانند. چیز تازه ای نبود. معمولا اول این جماعت را شهید می کنند و سپس از آنان شهید می سازند.

صادق هدایت و مرگ نویسنده
#همایون_کاتوزیان

@sadegh_hedayat©
هدایت که مرد افسانه سرایی و اسطوره سازی درباره ی زندگی اش شروع شد. در نتیجه، درست معلوم نشد که آن زندگی چه بود که با این مرگ پایان یافت. بی شک او هم آدمی بود - در کلیات- با مسائل و مشکلات هر آدم دیگری؛ ولی -در جزئیات- خیلی متفاوت از بیش تر آدم ها. مشکل از همین تفاوت شروع شد. چون، وقتی او را نفهمیدند از او ترسیدند. و چون از او ترسیدند، او را طرد کردند؛ و انکار کردند؛ و ترساندند. و این ستم -حتی بی رحمی- سبب شد که او بیش تر از آنان بترسد، و بیش تر بر آن چه آنان را می ترساند پافشاری کند. و آنان بیش تر ترسیدند...و او را بیش تر ترساندند... و همین طور، تا دیگر او نبود که از او بترسند. اما میراثش هنوز بود. پس، از میراثش بقعه ای ساختند که با آن هم ترس خود را فرونشاندند و هم دیگران را بترسانند. چیز تازه ای نبود. معمولا اول این جماعت را شهید می کنند و سپس از آنان شهید می سازند.

صادق هدایت و مرگ نویسنده
#همایون_کاتوزیان

@Sadegh_Hedayat©
نامه های هدایت جزء مهمّی از آثار ادبیات اوست. و نه فقط به خاطر نثر و زبان و قلمشان، و طنز و تمثیل و هجو و استهزایی که، در چند مورد، در شیرینی و ظرافت و زیبایی، یا در خشم و خشونت و بی تابی، حتی از فرازهای ﺗﻮپ مرواری، وغ وغ ساهاب و حاجی آقا درمی گذرند. بلکه به این دلیل که- برخاف ادبیات تخیلی او- مستقیما آراء و احساسات و عواطف و نظرات او را بیان می کنند. یعنی اگرچه بازهم آنچه در این نامه ها می خوانیم “عین” آن اﺣساسات و عواطف نیست، چون “عین” آنها فقط در ذهن خود او بوده ، و آنچه ما می خوانیم فقط دریافتی است از “عین” ذهنیات او. امّا اینجا دیگر “راوی” مسلماً خود هدایت است نه بوف کور. و به این جهت نامه های او برای نزدیک شدن به درک نسبتاً واقع بینانه ای ازشخصیت او- یعنی از روﺣﻴات و خُلقیاتش- مؤثرند و بی شک از داستان های او موثرتر.


#همایون_کاتوزیان
مقالات ، ( نامه هاو مسئله هدایت )

@Sadegh_Hedayat©
نامه های هدایت جزء مهمّی از آثار ادبیات اوست. و نه فقط به خاطر نثر و زبان و قلمشان، و طنز و تمثیل و هجو و استهزایی که، در چند مورد، در شیرینی و ظرافت و زیبایی، یا در خشم و خشونت و بی تابی، حتی از فرازهای ﺗﻮپ مرواری، وغ وغ ساهاب و حاجی آقا درمی گذرند. بلکه به این دلیل که- برخاف ادبیات تخیلی او- مستقیما آراء و احساسات و عواطف و نظرات او را بیان می کنند. یعنی اگرچه بازهم آنچه در این نامه ها می خوانیم “عین” آن اﺣساسات و عواطف نیست، چون “عین” آنها فقط در ذهن خود او بوده ، و آنچه ما می خوانیم فقط دریافتی است از “عین” ذهنیات او. امّا اینجا دیگر “راوی” مسلماً خود هدایت است نه بوف کور. و به این جهت نامه های او برای نزدیک شدن به درک نسبتاً واقع بینانه ای ازشخصیت او- یعنی از روﺣﻴات و خُلقیاتش- مؤثرند و بی شک از داستان های او موثرتر.


#همایون_کاتوزیان
مقالات ، ( نامه هاو مسئله هدایت )

@Sadegh_Hedayat©
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بوف کور صادق هدایت
گفتگوی صادق صبا با همایون کاتوزیان

#بوف_کور
#همایون_کاتوزیان
@sadegh_hedayat©
نامه های هدایت جزء مهمّی از آثار ادبیات اوست. و نه فقط به خاطر نثر و زبان و قلمشان، و طنز و تمثیل و هجو و استهزایی که، در چند مورد، در شیرینی و ظرافت و زیبایی، یا در خشم و خشونت و بی تابی، حتی از فرازهای ﺗﻮپ مرواری، وغ وغ ساهاب و حاجی آقا درمی گذرند. بلکه به این دلیل که- برخاف ادبیات تخیلی او- مستقیما آراء و احساسات و عواطف و نظرات او را بیان می کنند. یعنی اگرچه بازهم آنچه در این نامه ها می خوانیم “عین” آن اﺣساسات و عواطف نیست، چون “عین” آنها فقط در ذهن خود او بوده ، و آنچه ما می خوانیم فقط دریافتی است از “عین” ذهنیات او. امّا اینجا دیگر “راوی” مسلماً خود هدایت است نه بوف کور. و به این جهت نامه های او برای نزدیک شدن به درک نسبتاً واقع بینانه ای ازشخصیت او- یعنی از روﺣﻴات و خُلقیاتش- مؤثرند و بی شک از داستان های او موثرتر.


#همایون_کاتوزیان
مقالات ، ( نامه هاو مسئله هدایت )

@Sadegh_Hedayat©
طنز هدایت
نامه‌ها

      هدایت در بذله‌گویی فوق‌العاده بود، در طنز کارآمد بود و در استهزاء تبحر کامل داشت. لیکن او در عین حال، بذله‌گویی ظریف طبع بود، استعداد خاصی برای شوخی لفظی داشت که اغلب در معیت رفقای نزدیک و در برخی نامه‌هایی که به آنها می‌نوشت خود می‌نمایاند. به راستی نیز بعضی نامه‌هایی که در اواخر زندگی نوشته است از بهترین کارهای ادبی آن موقع به شمار می‌آیند. به علاوه، نامه‌های او روشن‌تر از برخی نوشته‌های دیگرش، تسلط بر زبان و استفاده‌ی سهل و ساده و ماهرانه‌ی او از آن را در گفت‌و‌گو و مکاتبه نشان می‌دهد.

   د بحث درباره‌ی نامه‌های این دوره از نقطه نظر ارزش‌های ادبی و زبان شناختی بسیار طولانی خواهد بود در اینجا ذکر چند سطری از نامه‌ی ۲۶ فوریه ی ۷/۱۹۲۹ اسفند ۱۳۰۷ او به رضوی، به عنوان نمونه‌ای از شوخ‌طبعی ادبی هدایت، که مجدداً در نامه‌ها و نوشته‌های طنزآمیز بعدی او با آنها روبه‌رو خواهیم شد، کافی است.

     الساعه در اتاق خوابگاه ساعت درست ۱۰ و ربع کم است دو سه میز روشن و باقی خوابیده‌اند از همه عذاب‌ها بدتر پهلوی من یک ترک اعجوبه‌ای افتاده که... پناه بر خدا از ساعت ۹ می‌رود در رختخواب و صبح زود پا می‌شود آن هم تمام این مدت را مثل کسی که در دهنش ریده باشند.... خرخر می‌کند.

هدایت به رغم بدخلقی معمولش تا پایان زندگی طنز، بذله گویی، هجو گزنده و (گاه) کلبی‌مسلکی زهر آگینش را حفظ کرد. واقعاً هم هر چه سنش بالاتر می‌رفت و بیشتر احساس نارضایتی می‌کرد، شوخی‌هایش در صحبت و مکاتبه تندتر و نیشدار‌تر می‌شد، انگار برای تسکین روح حساسش به آن متکی بود.

     افسردگی و حساسیت بیش از حد هدایت، در همان مقالات دوران جوانی، یعنی اوایل دهه‌ی (۱۳۰۰) که در فصل ۲ عنوان شد و در نامه‌ی مهر (۱۳۰۴) به رضوی، چند ماه پیش از عزیمتش به اروپا آشکار است. او ضمن آن نامه به رضوی حق می‌دهد که ایران و مافیها را زود فراموش کرده‌باشد، دور از این خواب خوفناک این کابوس جانگداز».

     این مطلب نشان می‌دهد که او بدبختی خود را زاییده‌ی عوامل بیرونی می‌داند و اندک زمانی بعد که در آزمون اعزام محصل به اروپا قبول شد قاعدتا می‌بایست بسیار به وجد آمده باشد اما به محض این که پایش به خاک اروپا می‌رسد مقاله‌‌ای درباره‌ی مرگ را می‌نویسد، و بعدا هم در فرانسه دست به خودکشی می‌زند. او در طول اقامت در اروپا ناخشنود و ناموفق بود، لیکن در چند ماه اول پس از بازگشت به تهران در نامه‌هایی که به رضوی نوشته با قدری امیدواری نسبت به آینده مواجه می‌شویم.


#همایون_کاتوزیان
#صادق_هدایت


@Sadegh_Hedayat©️