حاجی آقا حمام و مشت و مال را خیلی دوست می داشت .
اما از وقتی که نرخ حمام بالا رفته بود ، حاجی دیر به دیر به حمام می رفت . به همین جهت تابستان در صحن هشتی همیشه بوی عرق تند ترشیده حاجی در هوا پراکنده بود.
در حمام یک مشت از آب خزانه می خورد و دهنش را مسواک می کرد.
بعد می خوابید و زیر مشت و مال دلاک از روی کیف ناله سر می داد و شکر خدا را می گذاشت.
در مورد خواب هم حاجی بی طاقت بود و به آسانی خوابش می برد. بمحض اینکه چشمش بهم می رفت ، خروپف او تمام فضای خانه را پر می کرد ، مثل این که دویست نهنگ غرغره می کنند.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
اما از وقتی که نرخ حمام بالا رفته بود ، حاجی دیر به دیر به حمام می رفت . به همین جهت تابستان در صحن هشتی همیشه بوی عرق تند ترشیده حاجی در هوا پراکنده بود.
در حمام یک مشت از آب خزانه می خورد و دهنش را مسواک می کرد.
بعد می خوابید و زیر مشت و مال دلاک از روی کیف ناله سر می داد و شکر خدا را می گذاشت.
در مورد خواب هم حاجی بی طاقت بود و به آسانی خوابش می برد. بمحض اینکه چشمش بهم می رفت ، خروپف او تمام فضای خانه را پر می کرد ، مثل این که دویست نهنگ غرغره می کنند.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
آدمیزاد یکه و تنها و بی پشت و پناه است و در سرزمین ناسازگار گمنامی زیست میکند که زاد و بوم او نیست. با هیچ کس نمیتواند پیوند و دلبستگی داشته باشد، خودش هم میداند، چون از نگاه و وجناتش پیداست.
گمنامی هستیم در دنیائی که دام های بیشمار در پیش ما گسترده اند و فقط برخوردمان با پوچ است.
این گناه وجود ماست. همینکه بدنیا آمدیم در معرض داوری قرار میگیریم و سرتاسر زندگی ما مانند یک رشته ی کابوس است که در دندانه های چرخ دادگستری میگذرد. بالاخره مشمول مجازات اشد میگردیم و در نیم روز خفه ای، کسیکه به نام قانون ما را بازداشت کرده بود، گزلیکی به قلبمان فرو میبرد و سگ کُش میشویم.
#پیام_کافکا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
گمنامی هستیم در دنیائی که دام های بیشمار در پیش ما گسترده اند و فقط برخوردمان با پوچ است.
این گناه وجود ماست. همینکه بدنیا آمدیم در معرض داوری قرار میگیریم و سرتاسر زندگی ما مانند یک رشته ی کابوس است که در دندانه های چرخ دادگستری میگذرد. بالاخره مشمول مجازات اشد میگردیم و در نیم روز خفه ای، کسیکه به نام قانون ما را بازداشت کرده بود، گزلیکی به قلبمان فرو میبرد و سگ کُش میشویم.
#پیام_کافکا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
وقتی که آدم میان رجاله ها و مادر قحبه ها افتاد و با آنها هم آهنگی در دزدی و سالوسی و تقلب و چاپلوسی و بیشرمی نداشت گناهکار است تا چشمش هم کور بشود.
#نامه_به_شهیدنورایی
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#نامه_به_شهیدنورایی
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
پیشترها در خونه مردم واز بود، دست و دلواز بودند، حالا دیگر اون ممه را لولو برده. یک چیزی بهت میگم نمیدانم باورت میشه یا نه. چایی که آوردند، خودش پا شد رفت قنداق را از توی دولاچه درآورد و گفت: من امتحان کردم، یک حبه قند هم این استکانها را شیرین میکنه. هرچی باشه خب به آدم برمیخوره. راستش من چایی تلخ را سرکشیدم.
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
نصیحت آغا محمدخان قاجار خطاب به ولیعهدش فتحعلی شاه
رعیت چون آسوده گردد در فکر عزل رئیس و ضابط افتد و علی هذا القیاس. چون عموم اهالی ملک را فراغت روی دهد به عمال و حکام تمکین نکنند و در فکرهای دور و دراز درافتند، این گروه فرومایه را باید به خود مشغول کردن که از کار رعیتی و گرفتاری فارغ نگردند؛ ارباب زراعت و فلاحت باید چنان باشد که هر ده خانه را یک دیگ نباشد تا به جهت طبخ آشی یک روز به عطلت و انتظار بسر برند و الا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند....
روضهالصفای ناصری، تصحیح جمشید کیان فر، ۱۳، ص ۷۴۲۱
" به نقل از کانال جامعه شناسی علامه"
@Sadegh_Hedayat©️
رعیت چون آسوده گردد در فکر عزل رئیس و ضابط افتد و علی هذا القیاس. چون عموم اهالی ملک را فراغت روی دهد به عمال و حکام تمکین نکنند و در فکرهای دور و دراز درافتند، این گروه فرومایه را باید به خود مشغول کردن که از کار رعیتی و گرفتاری فارغ نگردند؛ ارباب زراعت و فلاحت باید چنان باشد که هر ده خانه را یک دیگ نباشد تا به جهت طبخ آشی یک روز به عطلت و انتظار بسر برند و الا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند....
روضهالصفای ناصری، تصحیح جمشید کیان فر، ۱۳، ص ۷۴۲۱
" به نقل از کانال جامعه شناسی علامه"
@Sadegh_Hedayat©️
ماه مبارک رمضان هم هست. همهی کافهها بسته شده و مذهب خیلی دموکرات و آزادیخواه اسلام به موجب نهی از منکر همه جور تظاهر به روزه خوردن را قدغن کرده. تقیه دروغ مصلحتآمیز و سیکیمخیاردی. مثل اینکه اگر من مسهل میخورم همه مجبورند مسهل بخورند و یا ادای مسهل خوردن را دربیاورند. اینها عنعنات است. تنها لغتی است که میهن عزیز ما را کاملاً exprimer(بیان) میکند. با این یک لغت دعوا ندارم. همه مسایل برایم حل میشود. باری حالا تصور کنید که توی این اتاق زمستان مثل خایهی حلاجها میلرزم و تابستان مثل ماهی روی خاکافتاده پرپر میزنم و در ۳۵ درجه باید در آن سر بکنم -باید- نه راه فرار هست و نه میل به کار و نه مشغولیات. همهی اینها به درک ، جلوی خانهمان یک قهوهخانه است علاوه بر سر و صدایش ، شبها از یک بعد از نصف شب تا ساعت ۴ یا ۵ تمام برنامهی ماه مبارک را که عبارت از اذان و مناجات و زوزههای ربانی و عر و تیز سبحانی است باید اماله کنم و لای سبیل بگذارم. این برنامه را آقای امامی که خودشان سالی به دوازده ماه در فرنگ معلق میزند برای هممیهنان عزیزش تنظیم کرده و آقای ارباب شاهزادهی ساسانی آن را در رادیو اجرا میکند و هیچکس هم حق اعتراض ندارد. پس در این صورت از حق کپهی مرگ گذاشتن هم محرومم، حقی که اقلاً شپش و خرپسونه دارند. این را چه اسمی میشود رویش گذاشت؟
#نامه_به_نورایی
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
#نامه_به_نورایی
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
اولین نشانههای بارقهی ادراک، آرزوی مرگ است. این زندگی تحملناپذیر مینماید و زندگی دیگر دست نیافتنی. آدم دیگر از میل به مردن احساس شرم نمیکند؛ تقاضایش این است که از سلول قدیمیاش که از آن بیزار است، به سلول تازهای منتقل شود که از آن بیزار خواهد شد. آخرین نشانههای ایمان هم اینجا دخیل است، زیرا در وقت انتقال شاید زندانبان اتفاقاً از راهرو رد نشود تا زندانی را ببیند و بگوید: این مرد را دوباره حبس نکنید، او با من میآید.
#فرانتس_کافکا
#پندهای_سورائو
@Sadegh_Hedayat©
#فرانتس_کافکا
#پندهای_سورائو
@Sadegh_Hedayat©
«رؤیا مخدّر واقعیت است»؛
زمانی که زندگی تیره و تار شود، تخیل و رؤیاپردازی برای جلوگیری از فروپاشی ذهن به پا میخیزد تا کمی اوضاع را تلطیف کند.
#مرگ_فروشنده
#آرتور_میلر
@Sadegh_Hedayat©
زمانی که زندگی تیره و تار شود، تخیل و رؤیاپردازی برای جلوگیری از فروپاشی ذهن به پا میخیزد تا کمی اوضاع را تلطیف کند.
#مرگ_فروشنده
#آرتور_میلر
@Sadegh_Hedayat©
هیچیک از حیوانات عالیتر به مرض موسوم به قوهی تمیز اخلاقی مبتلا نیستند. شیطان میگوید: من شاهد ساختهشدن بشر بودهام، بشر از گِل ساخته نشده، از لجن ساخته شده یا قسمتی از او لجن است. من فهمیدم که منظورش از آن لجن چیست. منظورش همان قوهی تمیز اخلاقی بود. حیوان به قوهی تمیز اخلاقی آلوده نیست، بلکه مانند فرشتگان است و گناه را نمیشناسد و هرگز مرتکب آن نمیشود.
#مارک_توآین
@Sadegh_Hedayat©
#مارک_توآین
@Sadegh_Hedayat©
راستی وقاحت و مادرقحبگی در این ملک تا کجا می رود؟! چه سرزمین لعنتی پست گندیده ای و چه موجودات پست جهنمی بدجنسی دارد!
حس می کنم تمام زندگی ام را توپ بازی در دست جندهها و مادرقحبهها بودهام. دیگر نه تنها هیچگونه حس همدردی برای این موجودات ندارم بلکه حس میکنم که با آن ها کوچکترین سنخیت و جنسیت هم نمیتوانم داشته باشم.
#صادق_هدایت
#از_میان_نامه_ها_به_نورائی
@Sadegh_Hedayat©
حس می کنم تمام زندگی ام را توپ بازی در دست جندهها و مادرقحبهها بودهام. دیگر نه تنها هیچگونه حس همدردی برای این موجودات ندارم بلکه حس میکنم که با آن ها کوچکترین سنخیت و جنسیت هم نمیتوانم داشته باشم.
#صادق_هدایت
#از_میان_نامه_ها_به_نورائی
@Sadegh_Hedayat©
partial scan
Tapes and Topographies
انسان موجودی است تنها و کاملاً بیگانه،
و آماج کنجکاوی دیگران.
#داستانهای_کوتاه
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
و آماج کنجکاوی دیگران.
#داستانهای_کوتاه
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©
سيد جعفر، پدرشان، كارش معركه گرفتن در مسجد شاه بود. مردم بيكار را دور خودش جمع میكـرد و برايشـان بطور سؤال و جواب مسائل فقهی و تكليفی را بدون پرده و رو دربايستی تشريح می كـرد. بقـدری در فـن خـودش مهارت داشت كه در موقع فروش دعا يک عقرب سياه را دست آموز و زهر او را خنثی كرده بـود و بـا آن نمـايش می داد. اگرچه در اين اواخر كاسبيش خوب نمی چرخيد، ولی بقدر خرج خانه اش در می آورد. پنج سال پيش يک شـب كـه همه خوابيده بودند، مست وارد خانه شد و صـبح صـغرا زنـش را خفـه شـده در اطـاق او پيـدا كردنـد كـه بعلـت ناخوشی مرده است. بغير از ماه سلطان خواهر خوانده صغرا كه سيد جعفر را مسئول مرگ او می دانسـت. دو مـاه بعد سيد جعفر رقيه سلطان را به زنی گرفت.
رقیه سلطان بلای جان اين دو بچه يتيم احمد و ربابه شد و از شكنجه و آزار آنهـا به هيچ وجـه كوتـاهی نمی كـرد. و چيزی كه شگفت آور بود، بجای اينكه سيد جعفر از بچه هايش ميانجيگری بكند، برعكس در آزار آنها با رقيه سـلطان شركت می نمود، چون سيد جعفر از آن مردهائی بود كه سر جوانی اين بچه هـا را پيـدا كـرده بـود، بـه اميـد اينكـه گوينده لااله الا الله پس می اندازد، و دهن باز بی روزی نمی ماند و خدا بچه بدهد سرش را پوسـت هندوانـه می گـذاريم.
اما حالا كه آنها را می ديد تعجب می كرد چطور اين بچه ها مال اوست و همه خيالش اين بود كـه ايـن دو تـا نـان خور زيادی را از سر خودش باز كند و دل فارغ با رقيه خانه را خلوت بكند.
#چنگال
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
رقیه سلطان بلای جان اين دو بچه يتيم احمد و ربابه شد و از شكنجه و آزار آنهـا به هيچ وجـه كوتـاهی نمی كـرد. و چيزی كه شگفت آور بود، بجای اينكه سيد جعفر از بچه هايش ميانجيگری بكند، برعكس در آزار آنها با رقيه سـلطان شركت می نمود، چون سيد جعفر از آن مردهائی بود كه سر جوانی اين بچه هـا را پيـدا كـرده بـود، بـه اميـد اينكـه گوينده لااله الا الله پس می اندازد، و دهن باز بی روزی نمی ماند و خدا بچه بدهد سرش را پوسـت هندوانـه می گـذاريم.
اما حالا كه آنها را می ديد تعجب می كرد چطور اين بچه ها مال اوست و همه خيالش اين بود كـه ايـن دو تـا نـان خور زيادی را از سر خودش باز كند و دل فارغ با رقيه خانه را خلوت بكند.
#چنگال
#صادق_هدایت
@Sadegh_Hedayat©
من جز زندگی کردن، چه میکنم، شکلی از زندگی، تنها شکل ممکن، این همان ترکیب است. یا با اثبات پوچ وجودم، مسئله پوچ قادر نبودن.
#نامناپذیر
#بکت
@Sadegh_Hedayat©
#نامناپذیر
#بکت
@Sadegh_Hedayat©
تقلید؟ همه تقلید میکنند. من هم تقلید میکنم. تقلید عیب نیست. دزدی و چاپیدن عیب است. داشتن شخصیت در این نیست که آدم به هر قیمت که شده خودش را اوریژینال جا بزند. اوریژینالیته، به تنهایی حُسن نیست، شرط خلق کردن نیست. چه بسا آدم حرفی داشته باشد که باید تو یک قالب خاص گفته بشود و این قالب پیش از او ساخته شده باشد... تقلید بدون اینکه آدم احتیاج داشته باشد،نشانه تنبلی و بی جربزگی است.
#آشنایی_با_صادق_هدایت
#م_ف_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
#آشنایی_با_صادق_هدایت
#م_ف_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
انسان درباره چیزی که نمی داند دروغ نمی گوید و اگر کسی درباره چیزی اشتباه کرده و حقیقت آن برای او روشن نشده، در صورتی که چیزی خلاف واقع بگوید دروغ نگفته است.
اساس دروغ از آنجا آغاز می شود که شخص دروغگو کاملا حقیقت را بداند ولی میخواهد آن را مخفی سازد، بنابراین ایده آل دروغگو وجدان زشتی است که به خودش حقیقت را می گوید یعنی حقیقت موضوع را می شناسد اما در ظاهر آن را انکار می کند و در آن حال که این دروغ از زبانش خارج می شود عملا حقیقت را برای خودش هم انکار می کند.
پس این حالت نفی مضاعف دارای مقام بالاتری است به این معنی که حقیقت برای خودش هم وجود نخواهد داشت و قدم اول او به این نتیجه رسیده است حقیقتی را که برای او روشن بوده در وجدان خود تاریک ساخته است، و با این توصیف می توان گفت که عقیده اصلی دروغگو برای خودش مثبت است، یعنی در قضاوت نسبت به خود حالت اثبات گرفته است.
#هستی_و_نیستی
#ژان_پل_سارتر
@Sadegh_Hedayat©️
اساس دروغ از آنجا آغاز می شود که شخص دروغگو کاملا حقیقت را بداند ولی میخواهد آن را مخفی سازد، بنابراین ایده آل دروغگو وجدان زشتی است که به خودش حقیقت را می گوید یعنی حقیقت موضوع را می شناسد اما در ظاهر آن را انکار می کند و در آن حال که این دروغ از زبانش خارج می شود عملا حقیقت را برای خودش هم انکار می کند.
پس این حالت نفی مضاعف دارای مقام بالاتری است به این معنی که حقیقت برای خودش هم وجود نخواهد داشت و قدم اول او به این نتیجه رسیده است حقیقتی را که برای او روشن بوده در وجدان خود تاریک ساخته است، و با این توصیف می توان گفت که عقیده اصلی دروغگو برای خودش مثبت است، یعنی در قضاوت نسبت به خود حالت اثبات گرفته است.
#هستی_و_نیستی
#ژان_پل_سارتر
@Sadegh_Hedayat©️
این مگسها را بزن رد کن. چه جانورهای سمجی خلق کردهام! عوض اینکه مدح و ثنا و شکرگذاری خالق خودشان را بکنند، مرا کلافه کردهاند!
#صادق_هدایت
#افسانه_آفرینش
@Sadegh_Hedayat©
#صادق_هدایت
#افسانه_آفرینش
@Sadegh_Hedayat©
گمان میکنی بیخودی اسم این ها را گذاشته ام گردنه گیر؟
اینها کوچکترین حق و احترامی برای نویسنده نمیشناسند. یک مشت حاجی آقای بازاری که کفش و کتاب برایشان یکسان است.
#آشنایی_با_صادق_هدایت
#م_ف_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
اینها کوچکترین حق و احترامی برای نویسنده نمیشناسند. یک مشت حاجی آقای بازاری که کفش و کتاب برایشان یکسان است.
#آشنایی_با_صادق_هدایت
#م_ف_فرزانه
@Sadegh_Hedayat©
Caelestis Voces
SymphoCat
اکنون وقتی که شبانگاه خواب بی اعتنا از کنار من میگذرد ، من دیگر می دانم به کدام راهی میرود و با راه آن آشنا هستم و به آن تن در می دهم...
به علاوه شوریدن بر خواب احمقانه است... خفته معصومترین موجود است و آدم بی خواب گناهکارترین مخلوق....
| نامه به میلنا | فرانتس کافکا |
@Sadegh_Hedayat©
به علاوه شوریدن بر خواب احمقانه است... خفته معصومترین موجود است و آدم بی خواب گناهکارترین مخلوق....
| نامه به میلنا | فرانتس کافکا |
@Sadegh_Hedayat©