‏همزمان هم کوبنده‌ی چکشم و هم میخ.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©

شاید این نیز واقعاً عشق نباشد که من بگویم تو برایم از همه‌چیز محبوب‌تری.

عشق در نظرِ من آن است که تو خنجری هستی که من در درونِ خویش می‌چرخانم.



#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©️

#هولوکاست_شنیداری


‏خسته، تهی، ملول، ضربه‌پذیر
و خالی از شوق.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©

تو متعلق به منی حتی اگر دیگر نبینمت.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©

وقتی تو در قلبِ منی من همه‌چیز را می‌توانم تحمل کنم. اینکه یک‌بار نوشتم که روزها بدونِ نامه‌های تو هراس‌آورند درست نبود. روزها فقط به طورِ وحشتناکی سنگین بودند. کشتی سنگین بود و آبخورِ آن خیلی عمیق با اینهمه نسیمِ یادِ تو آن را به پیش می‌راند. میلِنا، تنها یک‌چیز را نمی‌توانم بی‌مددِ خاصِ تو تحمل کنم: "ترس و تشویش" در برابرِ این یک بسیار ناتوانم. حتی نمی‌توانم یک‌بار این هیولا را سراپا تماشا کنم. او مرا به دریای هائل می‌افکند.

فرانتس کافکا
#نامه_به_میلنا

وقتی تو در قلب منی من همه چیز را می‌توانم تحمل کنم.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا
@Sadegh_Hedayat©

روزی است تار و اندوه ناک ،می‌خواهد باران ببارد، گاه روشنای ابرها در کار نوشتنم وقفه می‌اندازد. خب، وضع همین است که هست. اندوهبار و سنگین و اگرچه تو می‌گویی که در من شور زندگی است اما امروز شور چندانی برای زندگی ندارم.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©

و من بی ‌یار و یاوری در میان تختخواب و پنجره. سرگردان و حیران بالا و پائین می‌کنم و به هیچکس نیز اعتمادی ندارم. نه به پزشک و نه به درمان و هیچ نمی‌دانم چه کنم. و به آسمان تیره و غم‌آلود خیره می‌شوم.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©

‏احساسِ ناپلئونی را دارم که در هنگامِ تهیه‌ی سور و ساتِ نبردِ روسیه، از پیش نتیجه‌ی قطعی نبرد را می‌دانست.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©

‏من در کثافت زندگی می‌کنم.
اما تو را نیز به درون این کثافت کشاندن کاملاً امرِ دیگری است.
من تنها در خلوتِ خویش زنده‌ام.

#نامه_به_میلنا
#فرانتس_کافکا

@Sadegh_Hedayat©